اقتصاد ۲۴- آمارها نشان میدهد، در چهار روز کاری این هفته، با وجود رشد بیش از پنج درصدی اسکناس آمریکایی، شاخص کل سهام ۱۸/ ۰درصد عقب نشسته است. نماگر هم وزن نیز که نمایی واقعیتر از مجموعه سهام بورسی را به نمایش میگذارد، با افت ۷/ ۱درصدی مواجه شده و خروج سرمایههای حقیقی از گردونه معاملات سهام ادامه داشته است.
حسام حسینی، کارشناس بازار سرمایه
این اتفاق به صورت تاریخی با هم افتاده و دورههایی بوده که دلار رشد داشته، اما بورس درجا زده است. تا اواسط سال ۹۱ هم این اتفاق بود و با وجود رشد دلار، شاخص کل بورس رشدی نداشت، ولی نکتهای که وجود داشت این بود که همه اینها در مراحل اولیه رشد دلار بود؛ یعنی تازه سیکل صعودی بزرگ را شروع کرده بود و بقیه داراییها همراه نشده بودند، اما بهمرور همراه و هم جهت شدند.
معمولا در میانههای سیکل رشد دلار همه بازارها با رشد دلار همگرا میشوند، اما در مقطع فعلی هنوز این اتفاق نیفتاده است و دلار و بورس همگرا نشده اند.
یکی از دلایل این امر میتواند بدبینی اهالی بازار به رشد ادامه دار دلار باشد؛ یعنی این رشد را رشد موقت میدانند و انتظار دارند نهایتا توافق هستهای شکل بگیرد و دلار به قیمتهای پایینتر برسد. البته احتمالا این آینده نگری که فعالان بازار انتظار داشته باشند، دلار هر قدر هم بالا برود نهایتا با توافق هسته ای، قیمت آن به پایینتر از اعداد فعلی خواهد رسید، بعید است و بنابر شواهد، اجماع کلی روی این نظر وجود ندارد. هرچند برخی چنین نظری دارند، ولی در اقلیت هستند، نه اکثریت که بخواهند روی روند بازار اثر بگذارند.
دلیل بعدی و منطقیتر برای این اتفاق به سیاستهای انقباضی دولت بازمیگردد. سیاستهای انقباضی، در همه داراییها رکود ایجاد کرده است و شاهدیم که بقیه داراییها هم پا به پای دلار رشد نمیکنند؛ یعنی ملک و سایر بازارها هم پا به پای دلار رشد نکرده اند. درباره بازار سرمایه این اتفاق حتی در جهت معکوس بوده است که جای تعجب دارد. بقیه بازارها یعنی ملک و خودرو هم کاملا موافق دلار رشد نداشته اند و با شیب کمتری رشد میکنند، اما بورس کاملا معکوس است و منفی عمل کرده است.
البته این رابطه از جایی به بعد قطع خواهد شد؛ اگر رشد دلار تداوم داشته باشد، این ارتباط قطع خواهد شد. اگر ترس حاکم بر بازار از بین برود، شاهد رشد بورس هم خواهیم بود.
محمد نوربخش، کارشناس بازار سرمایه
اکنون دلار و بازار سهام هم جهت نیستند. برای تحلیل این اتفاق نباید فقط یک متغیر را دید. همین که نتیجه مذاکرات احیای برجام همچنان نامشخص است، سیگنالی برای رشد دلار بوده و میبینیم که قیمت دلار از ۳۰هزار تومان هم گذشته است.
اما این اتفاق یک ریسک بزرگ هم برای بازار در پی خواهد داشت و آن کسری بودجه دولت است. بخشی از کسری بودجه دولت باید از سمت شرکتها تامین شود و دولت جز این کار هیچ راهی ندارد. اکنون بازار بیشتر نگران این است که این کسری بودجه بیش از حد از جیب شرکتها تامین شود. به نظر میرسد اگر دلار روند رو به رشد خود را ادامه دهد (که ما انتظار داریم ادامه دهد) و وضعیت بودجه دولت هم مشخص شود، بورس هم روند صعودی خود را شروع کند؛ بنابراین باید همه عوامل را با هم دید. اکنون سیگنال منفی مذاکرات، نگرانی درباره کسری بودجه را هم بیشتر کرده که زنگ خطری برای شرکتهاست. اما این اتفاق در بلندمدت یا حداقل در میان مدت مانع رشد بازار نخواهد شد. بعد از مدتی، اگر رشد دلار ادامه داشته باشد، بازار سرمایه هم رشد خود را شروع خواهد کرد و در این اتفاق شکی نیست.
مهدی ساسانی، کارشناس بازار سرمایه
معمولا زمانی که دلار رشد میکند، شاخص کل بورس هم رشد میکند و همگرایی با هم دارند. اما در این مدت با اینکه شاهد رشد دلار بودیم، روند رشد شاخص بورس با دلار واگرا بوده است.
بیشتر بخوانید:روند متعادل در بازار سهام
البته باید به این نکته توجه کرد که بورس و دلار همیشه در یک مقطع زمانی با هم همگرا نمیشوند و گاهی یک تاخیر زمانی اتفاق میافتد. در مقاطعی شاهد بودیم که بورس بالا میرفت، اما دلار افت داشت یا بالعکس؛ یعنی رشد دلار به سمت بالا بوده، اما شاخص کل بورس درجا زده و بعد از مدتی خودش را با رشد دلار تطبیق داده است؛ یعنی دلار و بورس الزاما همزمان با هم بالا نرفتند و به مرور زمان همگرا شدند. الان هم این اتفاق افتاده و از سوی دیگر برخی انتظار دارند نرخ دلار نزولی شود.
اگر این اتفاق بیفتد که درجا زدن بازار توجیه دارد، اما اگر دلار برنگردد و همچنان به رشد خود ادامه دهد حتما شاخص کل بورس هم خودش را به سمت بالا هدایت میکند و با دلار هم مسیر میشود.
با این حال در شرایط فعلی به نظر میرسد شانسی برای موفقیت مذاکرات وجود نداشته باشد؛ مگر آنکه دو طرف مذاکره کننده از مواضع خود در جلسات آینده در هفتههای بعد کوتاه بیایند و تغییر رویه دهند و بر سر مسائل جدید مذاکره کنند؛ یعنی شاهد توافق جدید باشیم.
در این حالت میتوانیم بگوییم که در مسیر مثبت گام برداشته ایم. اما با شرایط فعلی انتظار اینکه مذاکرات موفق شود وجود ندارد. فعلا در مذکرات هستهای نقطه مثبتی دیده نمیشود.
مهدی دلبری، کارشناس بازار سرمایه
متاسفانه در چهار ماه اخیر که دولت جدید مستقر شده است تمرکزش را بر برقراری ارتباط با مردم در سفرهای استانی و بهبود روابط خارجی گذاشته است و توجه زیادی به انتشار پول، افزایش نرخ بانکی و همینطور نحوه کسریبودجه نداشته است. متغیرهای پولی متغیرهایی هستند که اگر احتیاط نشود میتواند کل عملکردها را تحت تاثیر قرار دهد. در چندماه اخیر شاهد بالاترین نرخ سود بانکی، بالاترین نرخ اوراق خزانه و بالاترین نرخ بازار بینبانکی را شاهد باشیم.
این سیکل در دورههای گذشته هم تجربه شده است. معمولا در مقطعی افراد شرکتها و نهادها در بانکها و اوراق سپرده گذاری میکنند، اما زمانی که نرخ بسیار بالا میرود، ریسک نگهداری اوراق و منابع در بانکها نیز افزایش مییابد.
در عین حال در حالحاضر فاصله دلار نیما و آزاد زیاد شده تا احتمال افزایش نرخ دلار نیمایی وجود داشته باشد تا بتواند کمی از فاصله ۲۳ درصدی خود را با دلار آزاد کم کند. هرچند صادرکننده از این شرایط منتفع میشود، اما سودی که وارد کنندهها میبرند، رفته رفته کم خواهد شد و اثرات افزایش قیمت دلار نیما در کالاهای مختلف نمود پیدا خواهد کرد.
قیمتگذاری دستوری از دیگر موانع بازگشت مسیر سهام است. دولت برخلاف شعارهایی که داد بهدنبال سیاست سرکوب قیمتها حرکت کرده و همزمان ارزش پول را مدیریت نکرده است. اگر به لحاظ تاریخی بررسی کنیم معمولا اینگونه است که ابتدا نرخ بهره حرکت میکند، بعد نرخ دلار، سپس تورم و پس از آن شاخصکل بورس. در حالحاضر نیز بهنظر میرسد این رویداد در حال تکرار است. نرخ بهره در یک سال گذشته رشد داشته، سپس دلار رشد خواهد کرد و بعد ما رشد دیگری در کالاها خواهیم داشت و نهایتا از محل افزایش فروش شرکتها میتوانیم شاهد این باشیم که سود شرکتها افزایش یافته و شاخصکل نیز در همین راستا خود را بالا خواهد کشید.
نسبت قیمت به درآمد گذشتهنگر بازار سهام در حالحاضر نزدیک به محدوده دیماه ۸۸ است، اما سیاست سرکوب قیمتها، پابرجا ماندن اقتصاد دستوری و البته فضای انتظاری و بی اعتمادی حاکم بر بازار سهام مانع از افزایش تقاضا در تالار شیشهای شده است.