اقتصاد۲۴- سخنان میخائیل اولیانوف، نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد درباره پیش نویس پیشنهادی توافقنامه جدید هستهای بین ایران و شش قدرت جهانی، صرفا کلامی گذرا نبود بلکه در بطن موضع روسیه در خصوص این مذاکرات قرار دارد که ممکن است به تعدیل بحران کشورهای اروپایی پس از اعلام جنگ اقتصادی آنان علیه روسیه منجر شود. اولیانوف به صراحت گفت کشورش با هر متن جدیدی که جایگزین متن توافقنامه سال ۲۰۱۵ شود مخالف است، به عبارت دیگر همان ساز و کارهای قبلی باید در توافق جدید هم لحاظ شود و در آن منافع همه طرفهای امضا کننده تامین شود نه این که فقط در خدمت اهداف و منافع سه کشور بزرگ اروپایی و آمریکا، و به زیان روسیه و چین باشد که وارد رویارویی علنی با ناتو بر سر منافع سیاسی و اقتصادی و ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک شده اند.
با توجه به واقعیتهای فوق است که میتوان پاسخ ایران به پیش نویس توافق را درک کرد که وزارت امور خارجه آمریکا آن را «غیرسازنده» توصیف کره است. پاسخ ایران، پس از سفر کوتاه حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران به مسکو و دیدار با همتای خود سرگئی لاوروف و توافق آنها برای تقویت همکاری اقتصادی و همکاری برای دور زدن تحریمهای آمریکا و اروپا، تحویل طرف اروپایی شد.
پاسخ سخت گیرانه ایران به متن پیشنهادی اتحادیه اروپا و تاکید این کشور بر لزوم بسته شدن پرونده تحقیقات آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره برنامه هستهای ایران و پاسخ ندادن تهران به پرسشهای آژانس درباره سه مکان اعلام نشده که از آنها برای غنی سازی اورانیوم استفاده شده، به معنای فشار بر واشنگتن و کشورهای اروپایی است تا در فعالیت آژانس بین المللی و تصمیمات آن مداخله کنند.
هرچند تلاشها برای احیای توافق هستهای با مانعی به نام خواستههای سیاسی ایران مواجه شده است، ولی به معنای بی میلی تهران و نظام سیاسی آن از یک سو، و آمریکا و تروئیکای اروپایی از سوی دیگر برای دستیابی به تفاهم و توافق نیست. با این حال به نظر میرسد نیاز ایران به دستیابی به توافق، بیش از نیاز کشورهای غربی است. این نیاز ایران ریشه در عواملی فراتر از برنامه هستهای این کشور دارد و دارای ماهیتی سیاسی است که به سرنوشت نظام سیاسی و ادامه حیات آن مرتبط است. دستیابی به توافق، از ابعاد هستهای و اقتصادی فراتر میرود و شامل بُعد سیاسی یعنی عادی سازی روابط نظام ایران با کشورهای غربی میشود که میتواند آغازگر دورهای جدید برای کنار گذاشتن دشمنی ریشه دار باشد و تلاشها برای تغییر نظام یا تغییر رفتارهای داخلی و منطقهای آن را از اولویتهای کشورهای غربی خارج سازد.
بیشتر بخوانید: توافق برجام مانده در کشمکشهای غربی، شرقی و عبری
توافق هستهای میتواند سکوی پرش نظام ایران به سمت اهداف راهبردیتر شود و راه را برای همکاری اقتصادی و در آینده همکاری سیاسی بین نظام ایران و آمریکا هموار کند. سخنان چند هفته پیش امیرعبداللهیان درباره موکول کردن رسیدگی به سایر پروندهها مثل برنامه موشکی و نفوذ منطقهای ایران به بعد از احیای توافق هسته ای، صرفا نشانهای از آمادگی نظام ایران برای نشستن پشت میز مذاکره مستقیم و دوجانبه و دستیابی به تفاهم بر سر این پرونده هاست که از نگاه نظام ایران در حکم به رسمیت شناخته شدن نقش و نفوذ و نقش آفرینی ایران در آینده منطقه توسط آمریکاست.
رفتار نظام ایران در مذاکرات هستهای و تلاش آن برای کسب مشروعیت بین المللی از دروازه آمریکا و غرب، یا دل بستن این نظام به ایجاد ائتلافی شرقی با حضور چین و روسیه که چتری برای محافظت از نظام و ثبات و ادامه حیات آن در صورت شکست مذاکرات هستهای باشد، با هدف تثبیت معادله حفظ تعادل بین شرق و غرب صورت میگیرد تا از این معادله برای تقویت منافع سیاسی و راهبردی نظام استفاده شود و نیاز هر دو طرف شرق و غرب به این نظام، آن را از منطقه خطر دور کند.
منبع: ایندیپندنت عربی/دیپلماسی ایرانی