اقتصاد۲۴- مرگ مهسا امینی در گشت ارشاد جرقه اعتراضات سراسری را در ایران زده است. اعتراضات این دوره به برخی دلایل با دفعات قبل متفاوت است. یکی از دلایل متمایز شدن این اعتراضات، نقش محوری زنان در آن است؛ هرچند از زمان جنبش تنباکو به این سو، زنان نقش مهمی در جنبشهای انقلابی ایارن بازی کردهاند، اما این بار آنها در مرکز اعتراضاتند. از این گذشته نسل جوانی که هیچ مشارکتی در انقلاب ۵۷ و جنگ ایران و عراق نداشته هم به دنبال تغییرات اساسی سیاسی و اجتماعی در ایران است.
نشریه آتلانتیک کانسل در گزارشی درباره اعتراضات مردمی در ایران نوشته یکی از دلایل تمایز این اعتراضات با اعتراضات پیشین، نقش سلبریتیها، ورزشکاران و شخصیتهای سیاسی است که به صورت علنی اعلام همبستگی با معترضان کردهاند. در کنار آنها شخصیتهای معروف و فعالان بین المللی و حتی یک گروه هکری معروف به نام انانیموس هم در این اعتراضات مشارکت کرده است، اما با وجود این حمایتها، باید در پیشبینی آینده محتاط بود.
برخی تحلیلگران نام «انقلاب زنان» را بر اعتراضات ایران گذاشتهاند، اما به نظر میرسد این نام گذاری دستکم در حال حاضر درست نباشد. «الکسیس دوتوکویل» اندیشمند فرانسوی در تحلیل انقلاب فرانسه، انقلابهای سیاسی را تحولات ناگهانی و خشونتآمیز میداند که با هدف ایجاد یک سیستم سیاسی نوین انجام میشوند، اما همه جامعه را به گونهای دگرگون میکنند که تغییر آن چندین نسل طول خواهد کشید. پاتریک اونیل اندیشمند سیاسی دیگری درباره انقلابها میگوید، این پدیده به عنوان نوعی از خشونت سیاسی و تصاحب دولت توسط مردم با هدف سرنگونی دولت و رژیم کنونی رخ میدهد.
بیشتر بخوانید: عباس عبدی: حرفهایی که درباره حوادث روزهای اخیر میزنید، نشان دهنده عجز و حقارت و جهلتان است!
اعتراضات اخیر در ایران با هیچ یک از این دو تعریف گفته شده همخوانی ندارند. اگرچه مردم برای دستیابی به خواستههای خود شعار میدهند، اما بیشتر به دنبال عدالتند. از این گذشته معترضان خواستار تصاحب دولت نیستند.
دیگر ویژگی کلیدی انقلاب که در این اعتراضات دیده نمیشود، انفعال نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی است زیرا هنوز نیروهای سپاه وارد عرصه نشدهاند. یکی از دلایل این انفعال این است که نظام در ایران احساس امنیت میکند.
در انقلاب ۵۷ ارتش ایران قبل از خروج شاه از کشور سقوط کرده بود. از سوی دیگر کلانشهرهای ایران یعنی تهران، مشهد، تبریز و شیراز کاملا تحت کنترلند، هرچند اعتراضاتی هم در آنها دیده میشود، اما این اعتراضات فراگیر نیست.
یکی دیگر از دلایل انقلابی نبودن اعتراضات اخیر، فقدان آلترناتیو سیاسی است. اپوزیسیون جمهوری اسلامی یا خیلی ضعیف است یا دچار تشتت. در فقدان یک رهبری قابل قبول توسط همه گروههای اپوزیسیون، بعید است که اعتراضات اخیر به تغییرات بنیادین ختم شود.
نشریه آتلانتیک کانسل نوشته اگر اعتراضات استمرار و شمول بیشتری پیدا کند نظام احتمالا نیروهای امنیتی بیشتری را وارد میدان خواهد کرد و مهمتر اینکه تا زمانی که وفادار است، بقای نظام هم محتمل است و در حال حاضر هم هیچ نشانهای دال بر عدم وفاداری سپاه دیده نمیشود و ارتش هم تقریبا سکوت کرده است.
محتملترین سناریو این است که جمهوری اسلامی برای آرام کردن فضا دست به اصلاحات کوچکی بزند. فراموش نکنیم که جمهوری اسلامی دچار بحران مشروعیت شده و نتوانسته وعدههای انقلاب سال پنجاه و هفت درباره حفظ آزادیهای فردی و سیاسی و داشتن استقلال در برابر قدرت های خارجی را برآورده کند.
ایران اولین کشور در منطقه بود که بر نظامی پادشاهی شورید و آن را تغییر داد. جنبشهای دموکراسیخواهانه در این کشور ماهیت زیگزاگی دارند. به قول باراک اوباما شاید برخی ناظران فکر کنند حرکت رو به جلو است در حالی که برخی دیگر معتقدند این حرکت عقبگرد است.