اقتصاد۲۴- شب گذشته هنگامی که اعتراضات مردم در تهران و شهرهای دیگر تقریبا فروکش کرده بود خبر شوکهکنندهای منتشر شد؛ «در زندان اوین آتشسوزی شده و کار به درگیری زندانیان و نیروهای حفاظت زندان منجر شده است.»
خبرگزاری فارس رسانه نزدیک به سپاه نخستین خبر بیشتر در این باره را منتشر کرد و نوشت: «ساعت ۲۱:۱۰ شب ۲۳ مهر درگیری بین تعدادی از زندانیان بند ۷ اوین (محکومان مالی) با زندانیان بند ۸ (سارقان) بهوجود آمده است.» خبرگزاری فارس در خبر خود نوشت که این درگیری «صوری» بوده است. کلمه «صوری» احتمالا به این دلیل استفاده شده که گفته شود اتفاق طبیعی نبوده و با برنامهریزی قبلی صورت گرفته است. چنانچه در خبر فارس نیز همین روایت تکمیل شده و در توضیح دیگری نوشته شده «طی درگیری عدهای از فرصت سوءاستفاده کرده و انبار لباس و کارگاه کارآفرینی زندان را آتش زدند که منجر به آتشسوزی گسترده، سرایت به بند ۸ و اعزام آتشنشانان به اوین برای اطفاء حریق شد. این اقدام از پیش طراحیشده بود، چرا که تعدادی از زندانیان برای خود به طرقی سلاح سرد تهیه کرده بودند تا ضمن درگیری با نیروهای تامین امنیت زندان به آنها آسیب بزنند و به سلاح هم دست پیدا کنند که البته موفق نشدند.»
خبرگزاری تسنیم رسانه دیگر وابسته به سپاه که بلافاصله خبرنگار به زندان اوین اعزام کرده بود البته چیزی از جزییاتی که فارس گزارش کرده بود، ننوشت. خبرگزاری مهر رسانه وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی با انتشار یک فیلم از صدای تیراندازی شدید از زندان اوین، صرفا از ماجرای آتشسوزی گفت و از ابعاد ماجرا دیگر چیزی ننوشت. در حالی که شب گذشته دستورالعمل وزارت ارشاد به رسانهها ابلاغ میشد که به دلیل حساسیت در مورد حادثه زندان اوین سکوت کنند تا ابعاد آن از مراجع رسمی اعلام شود، خبرگزای فارس خبر دیگری منتشر کرد که جزییات آن بسیار عجیب بود. در آن خبر آمده بود که زندانیان حین درگیری روی میدان مین رفتهاند و ۸ نفر هم مصدوم شدهاند. در این خبر چنین آمده است: «در میانه آتشسوزی و درگیری با نیروهای حفاظت، تعدادی زندانی اقدام به فرار میکنند. آنها در ضلع شمالی زندان که کوه وجود دارد، وارد میدان مین میشوند. گفته میشود که صداهای انفجار شنیده شده مربوط به همین موضوع بوده است. برخی رسانه از ۸ مصدوم در این ماجرا خبر دادند، اما هنوز آمار دقیقی از میزان مصدومان یا تلفات احتمالی منتشر نشده است.»
قوه قضاییه بعد از ماجرا بیانیهای صادر کرد و در توضیحاتی اعلام کرد که « پیگیریها از سازمان زندانها نشان میدهد در پی درگیری بین تعدادی از زندانیهای محکومیت مالی و سرقت، یک کارگاه کارآفرینی زندان دچار حریق میشود. بلافاصله پس از بروز درگیری و آتش گرفتن کارگاه خیاطی بند زندانیان محکومیت مالی و سرقت، انتظامات زندان برای کنترل درگیری وارد عمل شده و ایستگاه آتشنشانی مستقر در زندان نیز بلافاصله عملیات اطفاء حریق را آغاز کرده و هم اکنون آتشسوزی مهار و خاموش شده است.»
بیشتر بخوانید: اراذل و اوباشی در اوین وجود ندارد که بخواهند دست به تحرک بزنند/ تا دیر نشده یک گزارش صادقانه ارائه دهید
اخبار منتشر شده تا چند ساعت اول بسیار متناقض و البته پرابهام بود و اطلاعات دقیقی به مخاطب نمیداد و اتفاقا سوالات بیشتری در ذهن ایجاد میکرد. این اتفاق در حالی رخ میداد که نهادهای امنیتی فقط میخواستند «یک روایت» از ماجرا منتشر شود و آن «روایت» نیز مورد قبول آنها باشد، با این حال آنها حتی در کنترل همان یک روایت هم موفق نبودند و شرایط بحرانی نشان دادند مشکل اصلی اتفاقا همانجاست.
عجیب آنجا بود که مراجع رسمی توضیح دقیقی از ماجرا بیان نمیکردند و در همان «روایتهای کنترلشده» اخبار مبهمتری منتشر میشد؛ مثلا فارس مدعی بود درگیری در زندان زیاد شده است اما مهر و تسنیم نوشته بودند همه چیز تحت کنترل است یا در نمونه دیگر استاندار تهران اعلام کرده بود که درگیری در بندهای بندهای ۷ و ۸ بوده اما خبرگزاری تسنیم به نقل از یک منبع آگاه [که اساسا معلوم نبود مربوط به کدام نهاد و چکاره است] اعلام کرد که درگیری و آتشسوزی در بندهای ۶ و ۷ بوده است. همین ابهامات باعث شد که از شب گذشته خانواده زندانیان مقابل اوین جمع شوند تا از سلامت آنها باخبر شوند.
در این شرایط باز خبرگزاری فارس در یک اقدام عجیب خبری منتشر کرد که در آن اعلام شد تعدادی از زندانیان در حال فرار به محوطه میدان رفتهاند و مین منفجر شده است. با انتشار این خبر، نگرانی خانوادهها بیشتر شد و تعداد افرادی که مقابل زندان اوین تجمع کردند لحظه به لحظه بیشتر شد؛ به بیان دیگر خبرگزاری فارس در اقدامی نسنجیده و نالازم خبری منتشر کرد که تبعات آن بسیار زیاد بود. اگر چنین خبری در هر «رسانه غیرخودی» دیگری در داخل ایران منتشر شده بود، احتمال هر برخوردی با تحریریه آن وجود داشت که شاید شرح آن هم امکان پذیر نبود اما اینجا ایران است و در مورد «رسانههای خودی» ماجرا فرق میکند. لحظاتی بعد از انتشار این خبر، روزنامه شرق به نقل از یک منبع مطلع آن را تکذیب کرد. البته در خبر روزنامه شرق، منبع آگاه مشخص بود و اعلام که سازمان زندانها چنین توضیحی داده است. شرق نوشته بود هیچ زندانی وارد محوطه نشده و خبر روی مین رفتن زندانیها کذب است.
ابهام دیگر ماجرا این بود که چرا در «گزارش کنترلشده» وقایع درست نیست. مثلا خبرگزاری فارس اعلام کرده که درگیری میان محکومان مالی و سارقان در بندهای ۷ و ۸ بوده است و به یک کارگاه کارآفرینی کشیده است اما اینکه چرا ناگهان در میانه اعتراضات باید این روایت به خورد مخاطب داده شود که بین فردی که مثلا چک برگشتخورده داشته با یک سارق درگیری شده است!؟
محسن منصوری استاندار تهران روایت جدیدتری بیان کرده و گفته «بخشی از اراذل و اوباش در بندهای ۷ و ۸ حضور داشتهاند و درگیری میان آنها بوده است.» همین توضیح استاندار درباره حوادث زندان اوین سوالات بیشتری ایجاد کرد که اولا اوباش چرا باید در بند محکومان مالی باشند؟ البته توضیح استاندار یک فرضیه مهم را به ذهن متبادر میکند؛ در میانه اعتراضات عمده بازداشتیها به زندان اوین برده شدهاند و همانجا درگیری رخ داده است. احتمالا استاندار تهران نخواسته این موضوع را فاش کند، بنابراین از لفظ «اراذل و اوباش» برای افرادی که بازداشت شدهاند، استفاده کرده است.
خبرگزاری ایسنا پس از توضیح استاندار در گزارشی از این نوشت که استاندار اطلاعی از ماجرا و ماهیت زندان اوین ندارد. در بخشی از این گزارش آمده است: «اساسا در زندان اوین، بندی مخصوص اراذل و اوباش وجود ندارد. بازداشتگاه اوین یکی از مشهورترین و مهمترین زندانهای کشور است که محکومان مالی و امنیتی در این زندان نگهداری میشوند.»
پس از این توضیحات و زمانی که رسانههایی مثل صداوسیما از برقراری آرامش در منطقه زندان اوین میگفتند، خبری در سایت مشرق نزدیک به نهادهای امنیتی منتشر شد که ابعاد جدیدی به ماجرا میداد. در آن گزارش اعلام شد که درگیریهایی در منطقه سعادتآباد در پی اتفاقات زندان اوین هم رخ داده است. مشرق تصاویری از حادثه منتشر کرد که نشان میداد اتفاقات دیگری در جریان است.
در گزارش مشرق چنین آمده است: «در ساعات اولیه درگیری، تجمع و شعاردهی ۶۰ نفر در سعادتآباد مجاور زندان اوین صورت گرفت.» در ادامه گفته شده بنرهای تبلیغاتی در محدود فرحزاد و نزدیک زندان و همچنین پرچم ایران در محدوده تقاطع یادگار-پاکنژاد منطقه ۲ تهران آتش زده شده است. مشرق همچنین مدعی است که معترضان یک خودرو را در بلوار پاکنژاد به آتش کشیدهاند. در گزارش این رسانه آمده که افرادی که در تجمعات بودهاند توسط سپاه دستگیر شدهاند.
داستان تناقضات در «روایتهای تکبعدی» البته سابقه بسیاری دارد؛ چنانچه در جریان اعتراضات مثلا یک مقام رسمی در سپاه اعلام میکرد که معترضان از خانواده اوباش خیابانی هستند که توسط سازمان مجاهدین خلق ساماندهی شدهاند و در مقابل رسانههای دیگر سپاه اعلام میکرد که معترضان هیچ ارتباطی با سازمانهای اینچنینی ندارند.
در یک فرض طبیعی باید اینگونه تحلیل کرد که در اعتراضات پس از درگذشت مهسا امینی تعداد بازداشتیها بسیار زیاد شده است و چون مراکزی مثل کهریزک جمع شدهاند، بازداشتیها به مراکزی مثل زندان اوین برده شدهاند، بنابراین طرح مسائلی همچون درگیری محکومان مالی، فرض بسیار دور از ذهنی است؛ چه اینکه اگر یک درگیری معمولی میان زندانیان بود، چه نیازی داشت که خبرگزاری فارس از عبارت «درگیری صوری» برای شرح واقعه استفاده کند؟
بنابراین بهترین تحلیل از ماجرای حوادث زندان اوین است که معترضان آنجا اقداماتی کردهاند و با آنها درگیری صورت گرفته است؛ در این میان «رسانههای خودی» که اتفاقا عمده آنها به نهادهای نظامی وابسته هستند، به زعم خود خواستهاند مطلبی منتشر کنند که به قول معروف فضا را مدیریت کنند اما از آنجا که اصل بر پنهانکاری و عدم شفافیت است، مسیر به کجراهه رفته بنابراین نه به شکل دقیق مشخص است در زندان اوین چه اتفاقی افتاده است و نه یک مقام رسمی به میان خانوادههای حاضر در مقابل زندان اوین رفته تا خیال آنها را راحت کند؛ چه آنکه آنها هراس تکرار فجایعی مثل کهریزک در سال ۸۸ را از نظر دور نداشتهاند. در چنین فضایی تصور کنید که انتشار خبر «رفتن زندانیان به میدان مین» چه هراسی در دل شنوندگان خبر ایجاد میکند!
در خبر دیگری که منتشر بود، گفته شد کار به تیراندازی کشیده شده خبرگزاری میزان در این خصوص گفته است که تا کنون ۴ نفر کشته و ۶۱ نفر مصدم شدند. اما هیچ توضیحی داده نشد که چه شرایطی رخ داده که کار به تیراندازی و پرتاب گاز اشکآور کشیده شده است. سوال دیگر که چه نهاد یا فردی این تحلیل نادرست را داشته که این حجم از معترضان را در حالی به زندان اوین ببرند که شرایط آن وجود نداشته است؟
حوادث زندان اوین نه اولین حادثهای است که در ایران رخ داده و عقلانیتی که سراغ داریم، آخرین آن هم نخواهد بود. نکته مشابه در تمام این حوادث آن است که در هیچکدام ابعاد حادثه مشخص نشده است و هیچ نهادی هم خود را ملزم ندانسته که توضیحات کامل را درباره یک اتفاق بدهد؛ تفاوتی نمیکند ماجرای شلیک به یک هواپیما باشد یا فرو ریختن یک ساختمان! ماجرا آنجا دردناکتر میشود که در این پنهانکاری، این جان شهروندان است که در میان است؛ از جمله آنجا که در اعتراضات سال ۹۸ تعداد کشتهشدگان ۱۵۰۰ نفر اعلام شد، اما منابع داخلی آن را نهایتا ۳۰۰ نفر اعلام کرده بودند. در این میان آن عدد ۱۲۰۰ نامعلوم، ۱۲۰۰ انسان بودند!
تناقض در.....