اقتصاد۲۴- ترکیه از دومین نیروهای مسلح بزرگ ناتو برخوردار است، و نقش مهمی در یک محله آشفته به ویژه در سوریه جنگزده دارد. این کشور نفوذ فزایندهای در غرب بالکان، در شرق مدیترانه و اخیرا در آفریقا دارد. مهمتر از همه، در دریای سیاه و جنگ اوکراین اهمیت دارد. سال گذشته ترکیه به واسطه یک توافق کمک کرد تا غلات بیشتری از اوکراین به کشورهای فقیر ارسال شود؛ بنابراین خارجیها باید به انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه که رجب طیب اردوغان پیشنهاد کرد در ۱۴ مه برگزار میشود توجه کنند.
در زمان ریاست جمهوری ناهنجار او، کشور در آستانه فاجعه قرار دارد. رفتار اردوغان با نزدیک شدن به انتخابات میتواند آنچه را که امروز یک دموکراسی عمیقا معیوب است به سمت یک دیکتاتوری تمام عیار سوق دهد.
زمانی که اردوغان برای اولین بار در مارس ۲۰۰۳ به نخست وزیری رسید، وعدههای زیادی به ترکیه داد. سکولارها میترسیدند که او برنامهای بیش از حد اسلام گرایانه داشته باشد، اما او و حزب عدالت و توسعه او در انجام آن چندان موفق نبودند. دولت اردوغان در سالهای اولیهاش ثبات اقتصادی و سیاسی جدیدی به کشوری داد که برای دههها فاقد این ثبات بود. او ژنرالهایی را که اغلب در سیاست مداخله و کودتا کرده بودند، بی اعتبار کرد. او اصلاحاتی را برای تقویت اقتصاد انجام داد. او حتی در برابر کردها، بزرگترین اقلیت قومی ترکیه، که مدتها از آزار و اذیت ارتش رنج میبردند، رویکرد صلحجویانه به کار گرفت.
با این حال، هر چه آقای اردوغان مدت طولانی تری در قدرت بوده، استبداد رشد کرده است.
پس از ۱۱ سال به عنوان نخست وزیر، او به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. پس از تلاش برای کودتا در سال ۲۰۱۶، او دهها هزار نفر را از مشاغل خود اخراج یا دستگیر کرد، اغلب به اتهامات ناچیز.
او بسیاری از رسانهها را به ابزار تبلیغات دولتی تبدیل کرده است. او در واقع اینترنت را سانسور کرده است. بسیاری از منتقدان از جمله رهبران اپوزیسیون را به زندان انداخته است.
اردوغان که به دهه سوم قدرت خود نزدیک میشود، در قصری بزرگ نشسته و درباریان به شدت میترسند که به او بگویند اشتباه میکند.
او یک نظریه پولی را به بانک مرکزی که دیگر مستقل نیست، تحمیل کرد. او فکر میکند درمان تورم کم ارزش کردن پول است. این دلیل اصلی تورم ۶۴ درصد ترکیه است که استانداردهای زندگی ترکیه را کاهش داده است.
بیشتر بخوانید: قفقاز و فشار فزاینده ژئوپلیتیکی بر ایران و سرسپردگی علیاف!
اردوغان زمانی دموکراسی را به سفر با واگن برقی تشبیه کرد: وقتی به مقصد میرسی، پیاده میشوی.
آمریکا و اتحادیه اروپا اغلب از انتقاد از آقای اردوغان خودداری میکنند، زیرا میترسند که متحدی مهم و دردسرساز را از خود دور کنند. هیچ کس نمیخواهد کشوری به مهمی ترکیه کاملا سرکش شود. همه میدانند که یک رئیس جمهور منزوی و ترکیه منزوی میتواند شرارت بزرگی انجام دهد. او میتوانست با یونان و قبرس به منازعات سرزمینی شدیدتری دامن بزند. او میتواند سردرگمی و درگیری بیشتری در سوریه ایجاد کند. او میتواند به ۵ میلیون مهاجر و پناهنده در ترکیه اجازه دهد تا به سمت جنوب اروپا حرکت کنند؛ و او میتواند با ادامه ممانعت از پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو، فراتر رود.
با این حال ترکیه همچنین به غرب نیاز دارد، به ویژه برای بازگرداندن ثبات به اقتصاد آسیب دیده خود. اگرچه مذاکرات عضویت آن ممکن است به بن بست رسیده باشد، اما همچنان امیدوار است که با ارتقا و توسعه تجارت خود با اتحادیه اروپا، رشد را تقویت کند.
ترکیه باید راهی برای احیای سرمایه گذاری مستقیم خارجی بیابد که در پاسخ به عدم اطمینان سیاسی و اقتصادی سقوط کرده است. ترکیه برای بهبود بهره وری پایین خود به فناوری غربی متکی است. همچنین سلاحهای غربی، به ویژه هواپیماهای جنگنده آمریکایی را میخواهد. اگر اردوغان به دموکراسی پشت کند و به دیکتاتورها بپیوندد، نمیتواند هیچ یک از این موارد را تضمین کند. همه اینها به او انگیزه قوی برای حفظ غرب میدهد.
این باید به رهبران غربی قدرت چانه زنی بدهد. اردوغان قلدری است که ترس را محرکی برای رسیدن به منافع خود میداند، همانطور که اخیرا با بسیاری از همسایگان خاورمیانهای خود چنین کرده است. بنابراین، رهبران غربی باید به اردوغان نشان دهند که چقدر به رفتار او اهمیت میدهند و قبل از انتخابات، به طور خصوصی و علنی علیه ممنوعیتهای احتمالی امام اوغلو و حزب دموکراتیک خلق صحبت کنند. هنوز برای عقب نشینی اردوغان از لبه پرتگاه دیر نیست، اما غرب باید از هم اکنون به او هشدار دهد.