تاریخ انتشار: ۱۳:۲۰ - ۲۱ فروردين ۱۴۰۲

خانم مربی ورزشکار از جلوی خانه‌اش در تهران ربوده شد

با شکایت مریم، پیمان و دوستش به مراجع انتظامی احضار شده و در تحقیقات ابتدایی منکر اتهام خود شدند. این در حالی است که زن جوان تصاویری از دوربین‌های مداربسته در اختیار بازپرس پرونده گذاشته و رسیدگی به پرونده در دستور کار بازپرس جنایی قرار گرفته است.

ربودن خانم مربی ورزشکار
اقتصاد ۲۴- زن جوان وقتی در شب بارانی مقابل خانه‌اش رفت، فکر نمی‌کرد چه بلایی سرش خواهد آمد.

صبح روز یکشنبه ۲۰ فروردین‌ماه است. زن جوانی دارد خودش را به سختی از پله‌های دادسرای جنایی تهران بالا می‌کشد.

یک دستش تا بازو در گچ است و موقع نشستن روبه‌روی امیرحسین علیمردان بازپرس شعبه دهم دادسرای جنایی تهران ناله کشداری می‌کشد و می‌گوید که لگنش شکسته است.

بعد همه مدارک پزشکی قانونی و کلانتری تهران‌نو را تحویل بازپرس داده و در شرح شکایت خود می‌گوید: «این بلا را یکی از دوستان قدیمی خانوادگی‌مان به نام پیمان سرم آورده است که از چشمم بیشتر به او اعتماد داشتم.»

مریم ۴۰ ساله توضیح می‌دهد: «سال ۹۷ به پیشنهاد پیمان خانه‌ای در پروژه‌های انبوه‌سازی انزلی خریدم و سر موعد اقساط به حساب کارفرما پول می‌ریختم. پیمان هم در همان پروژه یک واحد خریداری کرده بود. موقع دریافت دفترچه اقساط به خاطر اعتمادی که به پیمان داشتم از او خواستم دفترچه مرا هم بگیرد، اما او دفترچه را به نام خودش گرفت. در همین حال ۱۰۰ میلیون تومان هم پول دستی از من گرفته بود. مدتی قبل متوجه شدم پیمان، آپارتمان من را فروخته است.

به او گفتم همه مدارک واریزی‌ها نشان می‌دهد من مالک آنجا بودم و او گفت با پول آپارتمان کار کرده و پول را با سود به من پس خواهد داد، اما چند ماه گذشت و خبری از پول نشد. مرتب با او تماس می‌گرفتم و هر بار وعده چند هفته دیگر را می‌داد، تا اینکه ۱۹ اسفند در حالی که باران شدیدی می‌بارید، مقابل خانه من آمد و گفت پایین بیا تا کلید خانه و پولت را پس بدهم.»


بیشتر بخوانید:  زوج زباله‌گردی که صاحب ۵ آپارتمان بودند!


مریم پله‌ها را دو تا یکی رفت و از اینکه شب سال نو به پولش خواهد رسید، ذوق‌زده بود: «در را که باز کردم پیمان و یکی از اقوام نزدیکش من را به زور سوار خودروی پرشیا کرده و ربودند. پیمان الکل در چشمم اسپری کرد که چشمم دیگر چیزی نمی‌دید. می‌گفت باید به او رسید و امضا بدهم و بنویسم که طلبم را وصول کرده‌ام.

او و مرد جوان همراهش در جایی خلوت بشدت من را کتک زدند تا وادارم کنند رسید را بنویسم، اما من زیر بار نرفتم و آن‌ها از ترس تماس رهگذران با پلیس پا به فرار گذاشتند. من دقایقی زیر باران در پیاده‌رو افتاده بودم و توان حرکت نداشتم تا اینکه عابران اورژانس را خبر کردند.»

با شکایت مریم، پیمان و دوستش به مراجع انتظامی احضار شده و در تحقیقات ابتدایی منکر اتهام خود شدند. این در حالی است که زن جوان تصاویری از دوربین‌های مداربسته در اختیار بازپرس پرونده گذاشته و رسیدگی به پرونده در دستور کار بازپرس جنایی قرار گرفته است. مریم در آخر گفت: «سال‌ها است مربی ورزش هستم و حالا معلوم نیست تا کی بتوانم کار کنم.»

موقعیت اول: مقابل خانه مریم

نیمه شب است و کوچه در تاریکی شب فرو رفته است. باران نم نم کف کوچه و برگ‌های تازه درختان را مرطوب کرده است. چراغی کم‌سو سر کوچه روشن است و هرازگاهی صدای گاز دادن خودرویی که از خیابان بالایی عبور می‌کند، شنیده می‌شود. یکی از همان خودرو‌ها داخل کوچه می‌پیچد.

خودروی پرشیا است که به خانه‌ای در وسط کوچه نزدیک می‌شود و می‌ایستد. چند لحظه بعد چراغ راه پله‌ها روشن می‌شود و نور زرد رنگی از میان شیشه‌های در ورودی می‌افتد روی صورت سرنشینان پرشیا. دو مرد جوان هستند که حدوداً ۴۰ ساله به نظر می‌رسند. شاید هم ۴۵، چیزی در این مایه‌ها!

در باز می‌شود و زن جوان قد بلندی در قاب در ظاهر می‌شود. مانتوی بلندی پوشیده و شال مشکی بر سر دارد، اما شلوار راحتی پوشیده و دمپایی به پا دارد. انگار می‌دانسته که جایی دورتر از پله‌های ورودی خانه‌اش نخواهد نرفت.

چهره‌اش مثل مجسمه‌ای است که لبخند نمی‌زند. سلام و علیک گرمی با آن دو مرد نمی‌کند و فقط دستش را دراز می‌کند به معنی اینکه: «رد کن بیاد!»

مردی که کنار راننده نشسته، پیاده می‌شود و مثل قرقی روی سر زن آوار می‌شود. سکوت شبانه کوچه جایش را به صدای فریاد‌های زن جوان می‌دهد. دسته‌ای از گیسوان زن در دستان مرد جوان تاب خورده و او را با تهدید داخل خودرو هل می‌دهد. زن جوان جیغ می‌زند و چراغ‌هایی در ساختمان‌های اطراف یکی یکی روشن می‌شود.

اما پیش از آنکه کسی مهلت کند به کوچه بیاید، خودرو دور می‌شود. همه چیز در یک چشم برهم زدن رخ داده و کسی نمی‌داند صدای چه کسی بود که در کوچه پیچید؟

موقعیت دوم: چند خیابان بالاتر از خانه مریم

خط ترمز خودروی پرشیا روی زمین جا می‌اندازد. زن جوانی روی زمین می‌افتد و دو مرد جوان که سرنشین خودرو هستند با سرعت پیاده شده و او را زیر باد مشت و لگد می‌گیرند. زن چند فریاد پیاپی می‌زند، اما صدایش کمتر و کمتر می‌شود. انگار دیگر نای فریاد زدن هم ندارد.

یکی از مردان جوان چیزی به دیگری می‌گوید و پا به فرار می‌گذارند. صدایش واضح نیست، اما کلمه: «پلیس» از میان جمله نامفهومش به گوش می‌خورد.

زن جوان تلوتلو می‌خورد و خودش را به پیاده‌رو می‌رساند. روی فرش پیاده‌رو می‌افتد و ساعدش را روی چشم‌هایش می‌گذارد و صدای ضعیف ناله‌هایش پی در پی می‌آید. باران با شدت روی زن جوان می‌بارد و چند دقیقه کافی است برای اینکه او خیس خیس شود.

یک موتورسوار از خیابان عبور می‌کند و از کنار زن جوان که رد می‌شود، سرعتش را کم می‌کند. بعد دور می‌زند و نگاه پرسشگرش در خیابان می‌چرخد. شاید صدای ناله‌های زن را شنیده و کنجکاوی او را به سمت صدا کشانده است. چشمش که به زن جوان با آن حال و روز می‌افتد، بالای سرش می‌آید و کمی خم می‌شود. بعد سریع گوشی‌اش را از جیبش بیرون می‌آورد و چند دقیقه‌ای با کسی حرف می‌زند.

منبع: روزنامه ایران
ارسال نظر
قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «اقتصاد24» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
خواندنی‌ها
خودرو
فناوری
آخرین اخبار

تصاویر هوش مصنوعی از واکنش نتانیاهو به حکم دستگیری

خط و نشان سخنگوی سپاه برای اسرائیل

هشدار هواشناسی نسبت به افزایش آلودگی هوای تهران

آتش‌سوزی عمدی در گنبدخانه صفوی امامزاده جزن صالح دامغان

عکس/قیمت عجیب خانه‌های ویلایی در ونک ۶۰ سال قبل

حادثه رانندگی برای استاندار مرکزی

ترفند جدید کلاهبرداری به اسم مامور پست

اینفوگرافی/ نرخ تورم آبان‌ماه به تفکیک دهک‌ها

غروب زیبای خورشید در ساحل خلیج فارس

هزینه حج تمتع سال آینده ۲۱۰ تا ۲۵۰ میلیون

گزارش بورس امروز شنبه ۳ آذرماه ۱۴۰۳

عکس/ خواننده ماکان بند مهمان نمایش بهاره رهنما

فیلم/ صدور مجوز واردات خودرو برای جانبازان بالای ۵۰ درصد

فرونشست زمین به قم رسید

اینفوگرافی/ کدام رئیس جمهور در آمریکا بیشتر ایران را تحریم کرد؟

بیوگرافی جذاب حامد بهداد؛ از بازیگری تا خوانندگی + عکس

بازگشت ترامپ و دیپلماسی پنهان تروییکای اروپا؛ ۳ کشور عضو برجام به دنبال بازگشت کمپین فشار حداکثری علیه ایران

دریافت هرگونه مبلغ مازاد بر اصل و کارمزد در معاملات فروش ارز در نیما، غیرمجاز است

۵۸ درصد تصادفات شبانه به علت خاموشی معابر است

۱۲ درصد مرگ و میر در ایران ناشی از آلودگی هوا

جزئیات تازه از نحوه قرارداد بیمه تکمیلی بازنشستگان

عکس/ ژست خاص فردین، نصرت و ملک مطیعی کنار هم حدود ۵۰ سال پیش

عکس/ بهروز وثوقی و کهنمویی در نمایی از یک فیلم حدود ۵۰ سال پیش

پرداخت پول برای ثبت مهریه اجباری شد

عکس/ خیابان فردوسی در دوران قاجار چگونه بود؟

خبر بد برای استقلال پیش از بازی با پاختاکور

عکس/ ژست عاشقانه زن و شوهر ایرانی عهد قاجار

ارزان‌ترین سواری داخلی؛ ۴۴۵ میلیون + جدول

تصویری از مرداب زیبای بندرانزلی در دوره قاجار

فرماندار بندر انزلی برکنار شد

فیلم/ شدت تخریب زیاد حمله بامدادی اسرائیل به محله البساطه بیروت

کاری که مهدی تارتار با تراکتوری‌ها کرد

عکس/ تفریحات لاکچری مهدی قایدی در کوه‌های آلپ

بند جنجالی در قرارداد اوستون اورونوف با پرسپولیس

فیلم/ ورود سامانۀ بارشیِ جدید به کشور از فرداشب

عکس/ نمایی از بازار شهر رشت در دوران قاجار

عکس/ توییت عجیب لاریجانی درباره برجام جدید

ورود رئیس جمهور به پرونده علیرضا بیرانوند

نفت برنت افزایشی شد

چرا مولدسازی دارایی‌های دولت به بن بست خورده است؟

افزایش ۳۸ درصدی تعرفه برق خانگی از ابتدای پاییز

عکس/مجید اسکندری،کسلر سریال «پایتخت» در ۵۲ سالگی

قیمت حباب سکه بزرگ شد

عکس/ جنیفر لوپز عاشق محافظش شد!

مشخصات پهپاد ایرواستار؛ پهپاد همه فن حریف اسرائیلی

هزینه اجاره خانه کم متراژ از هفت حوض تا تهرانپارس + جدول

عکس/ اولین تصاویر هانیه توسلی بعد از رفع ممنوع‌الکاری

هشدار علی ربیعی درباره بحران نفوذ

ماجرای گروگانگیری ۵۰ هزار دلاری افغان‌ها در تهران

دلار تغییر کانال می‌دهد؟