براساس گزارشهای خبرگزاری روسی "تاس" و اظهارات "کاظم جلالی" سفیر ایران در مسکو، هر دو کشور در حال کار بر روی یک "کانال پیامرسان مالی محرمانه" هستند که هدف آن ارائه بدیلی برای سوئیفت است. جلالی با بیان اینکه همکاریهای مالی روسیه و ایران بهبود چشمگیری داشته، افزوده است: "انتظار میرود تا سال ۲۰۲۵ موانع باقی مانده نیز برطرف شود".
این همکاری اخیراً با دیدار "محمدرضا فرزین" رئیس کل بانک مرکزی ایران و مقامهای روسی در مسکو تقویت شد. فرزین در جریان سفر "مسعود پزشکیان" رئیس جمهور ایران به روسیه و امضای معاهده مشارکت راهبردی جامع دو کشور در تاریخ ۱۷ ژانویه او را همراهی کرده بود. هدف این توافق تعمیق روابط دو کشور در بسیاری از زمینههای استراتژیک است.
مشارکت روسیه و ایران بیش از بخش مالی است. حوزه دفاعی، مبارزه با تروریسم، انرژی، حمل و نقل، صنعت، کشاورزی، فرهنگ و فناوری نیز بخشی از این همکاری هستند. این امر بر بلندپروازی هر دو کشور برای تشکیل یک بلوک اقتصادی و سیاسی که کمتر به نفوذ غرب وابسته باشد تأکید میکند.
پزشکیان پس از امضای معاهده اظهار داشت که تهران و مسکو میتوانند بدون فشار خارجی به طور کاملا مستقل با یکدیگر همکاری کنند. او افزوده بود: ما دیگر نیازی به گوش دادن به توصیه کشورهای خارجی نداریم". او با این اظهارات از کشورهای غربی انتقاد کرد که به گفته او از موضع قدرت اقتصادی و سیاسی، اراده خود را بر دیگر کشورها تحمیل میکنند.
بیشتر بخوانید: قرارداد ۲۵ ساله ایران و روسیه ؛ امضای معاهده با همسایه بدعهد/ آیا روسها این بار به عهد خود وفا میکنند؟
تلاشهای مشترک روسیه و ایران برای ایجاد جایگزینی برای سوئیفت پاسخی مستقیم به تحریمهایی است که بر دو کشور تاثیر میگذارد. هر دو کشور با راه اندازی سیستم مالی خود میخواهند از تجارت و معاملات خود در برابر محدودیتهای غرب محافظت کنند. این سیستم پرداخت جدید میتواند الهام بخش سایر کشورهایی باشد که به دنبال استقلال مالی بیشتر هستند یا تحت تأثیر تحریمها قرار گرفتهاند.
اگر این سیستم پرداخت جایگزین ثابت کند که به طور موثر عمل میکند، میتواند منجر به چند پارگی بیشتر سیستم مالی جهانی شود. این امر پیامدهای گستردهای برای نظم مالی بینالمللی خواهد داشت و از یک سیستم تحت سلطه غرب به یک ساختار غیرمتمرکزتر تغییر خواهد کرد. روسیه و ایران با توسعه جایگزینی برای سوئیفت گام مهمی در جهت استقلال اقتصادی و مالی برمی دارند. این ابتکار عمل از ظرفیت بالقوه تغییر چشمگیر روابط مالی بین المللی برخوردار است و میتواند الگویی برای سایر کشورها باشد. سالیان آتی برای تعیین اینکه آیا این سیستم واقعاً تأثیری پایدار بر نظم مالی جهانی خواهد داشت، بسیار مهم خواهد بود.
در همین حال، همزمان با توافق ایران و روسیه بر سر ارائه سیستم پرداخت مالی جایگزین سوئیفت، در سطح کلانتر گروه بریکس که روسیه و ایران نیز در آن عضویت دارند پیشتر طرحی مشابه را ارائه کرده است. در حالی که BRICS Pay یا سیستم پرداخت بریکس ممکن است به طور کامل جایگزین سوئیفت نشود، توسعه آن نشان دهنده تغییر به سمت شبکههای پرداخت جهانی متنوع است که میتواند در سالهای آینده شکل نظام مالی بین المللی را تغییر دهد. معرفی سیستم پرداخت بریکس در نشست بریکس پلاس در کازان در روسیه در اکتبر سال ۲۰۲۴ میلادی با هدف به چالش کشیدن انحصار جهانی سوئیفت و کاهش تسلط دلار مطرح شد.
جنگ روسیه و اوکراین، آمریکا و متحدانش را بر آن داشت تا تحریمهای متعددی را علیه شرکتهای نفت و گاز روسیه اعمال کنند. در نتیجه، اقتصاد روسیه به شدت سقوط کرده است. حدود ۴۰ درصد از کل درآمد روسیه از صادرات نفت و گاز حاصل میشود که اکنون تحت تحریم است. کشورهای در اقتصاد جهانی شده امروزی به طور فزایندهای به یکدیگر وابسته هستند و برای تسهیل تراکنشهای فرامرزی به شبکههای پرداخت بین المللی متکی هستند. سوئیفت که مقر آن در بروکسل در کشور بلژیک واقع شده است، پرکاربردترین شبکه پرداخت است که معاملات را عمدتاً به دلار آمریکا پردازش میکند. اگرچه سوئیفت از اروپا فعالیت میکند، اما تحت تأثیر فدرال رزرو ایالات متحده، بانک مرکزی اروپا و سایر مقامهای مالی عضو گروه جی - ۱۰ قرار دارد که به ایالات متحده اجازه میدهد تا قدرت قابل توجهی بر آن سیستم داشته باشد. برخی تحلیلگران از این نفوذ تحت عنوان تبدیل کردن سوئیفت به یک "سلاح" از سوی غرب به ویژه آمریکا یاد کردهاند، زیرا کنترل بر پرداختهای جهانی میتواند پیامدهای استراتژیک داشته باشد.
تسلط سوئیفت و حساسیت به تحریمها اثرات گستردهای داشته است. در سال ۲۰۱۲، سوئیفت ۳۰ بانک ایرانی را از شبکه خود حذف کرد که تقریباً به ۵۰ درصد از درآمدهای نفتی آن کشور آسیب وارد کرد و ۳۰ درصد تجارت خارجی ایران را مختل کرد. این استثنا در سال ۲۰۱۹ تکرار شد و ایران را بر آن داشت تا سیستم پیام رسانی مالی الکترونیکی خود تحت عنوان "سپام" را به سیستم انتقال پیامهای مالی روسیه (SPFS) متصل کند و کنترل سوئیفت را دور بزند.
تقریباً ۳۰۰ بانک روسی کماکان به سوئیفت متصل هستند و روسیه را به دومین کاربر بزرگ این سیستم پس از ایالات متحده تبدیل میکند. این سوال مطرح میشود که آیا روسیه با حمله به اوکراین، دسترسی خود را به این شبکه حیاتی قطع کرد؟ در واقع، روسیه از زمانی که کریمه را در سال ۲۰۱۴ به خاک خود ضمیمه کرد، تلاش کرده تا از خود در برابر وابستگی به سوئیفت محافظت کند. این ابتکار عمل منجر توسعه سیستم انتقال پیامهای مالی (SPFS) یک پلتفرم جایگزین ایجاد شده توسط بانک مرکزی روسیه شد. در حال حاضر، SPFS، ۵۵۷ بانک و شرکت، از جمله ۱۵۹ نهاد خارجی را با ۱۶۰ بانک در سراسر جهان که در این سیستم مشارکت دارند به یکدیگر متصل میکند.
بیشتر بخوانید: بمب ساعتی اقتصاد روسیه: فروپاشی بانکها و شرکتها در کمین کاخ کرملین/ پوتین روی بمب ساخته دست خود نشسته است
چین به طور مشابه جایگزین خود را با سیستم پرداخت بین بانکی فرامرزی (CIPS) که در سال ۲۰۱۵ راه اندازی شد، توسعه داده است. سیستم پرداخت بین بانکی فرامرزی تا سال ۲۰۲۱، ۸۰ تریلیون یوان (تقریباً ۱۲.۸ تریلیون دلار) را پردازش کرده بود که ۱۲۸۰ موسسه مالی را در ۱۰۳ کشور به یکدیگر متصل میکرد. در این میان ۳۰ بانک ژاپنی، ۲۳ بانک روسی و ۳۱ بانک آفریقایی وجود دارند که پراکنش بین المللی آن را مشخص میکنند.
رویدادهایی مانند مصادره وجوه ذخیره افغانستان توسط ایالات متحده و داراییهای مسدود شده روسیه، آسیب پذیری ذخایر دلاری را برجسته کرده و اعتماد به بدهی دلاری را به عنوان یک ابزار پس انداز بین المللی تضعیف میکند. این تجربه بسیاری از کشورها را بر آن داشته است تا به دنبال سیستمهای تسویه و امنیت ارز جایگزین باشند. در پاسخ به این تغییر چشمانداز، اعلام ابتکار عمل BRICS Pay از کازان در روسیه نقطه عطف مهمی در تلاشهای جاری برای تنوع بخشیدن به شبکههای پرداخت جهانی فراتر از سیستمهای مستقر تحت تسلط دلار آمریکا است. معرفی BRICS Pay با هدف به چالش کشیدن انحصار جهانی سوئیفت و کاهش تسلط دلار، آن را به عنوان یک گام مهم به سمت استقلال مالی برای کشورهای بریکس قرار میدهد.
با این وجود، BRICS Pay هنوز نمیتواند به طور کامل جایگزین سوئیفت شود، مگر آن که اعضای بریکس بر سر یک واحد پولی واحد یا مشترک به توافق برسند. این وظیفه چالش برانگیز با توجه به نابرابریهای اقتصادی بین کشورهای عضو است. تلاشها برای ایجاد یک سیستم پرداخت منحصر بفرد بریکس از سال ۲۰۱۹ در حال انجام است. در این راستا، ایده ایجاد یک پلتفرم مبتنی بر رمزارز دیجیتال برای تسهیل تجارت و حواله در بلوک بریکس نیز مطرح شده است. این سیستم جدید به عنوان وزنه تعادلی برای سوئیفت قرار گرفته است. این سازوکار در تلاش است تا با کاهش اتکا به کانالهای پرداخت مبتنی بر دلار آمریکا، تراکنشهای مالی جهانی را به اصطلاح "سلاحزدایی" کند، بنابراین، حاکمیت مالی کشورهای بریکس را ارتقا میدهد.
در حال حاضر، بریکس متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است. از اول ژانویه ۲۰۲۴، این گروه به طور رسمی از اعضای جدید از جمله امارات، ایران، مصر، اتیوپی و عربستان سعودی استقبال کرده است. علاوه بر این، الجزایر، بلاروس، بولیوی، کوبا، اندونزی، قزاقستان، مالزی، نیجریه، تایلند، ترکیه، اوگاندا، ازبکستان و ویتنام کشورهای شریک رسمی بریکس هستند. گروه بزرگ بریکس جمعیتی بالغ بر ۳.۵ میلیارد نفر را در بر میگیرد که ۴۵.۲ درصد از جمعیت جهان و ۳۳.۹ درصد از منطقه جغرافیایی جهان را تشکیل میدهد. در مجموع، اقتصادهای بریکس بیش از ۲۸.۵ تریلیون دلار حدود ۲۸ درصد از اقتصاد جهانی، ۳۶.۷ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان، ۳۹.۳ درصد از تولید صنعتی و ۴۴.۷ درصد از تولید جهانی گندم را تشکیل میدهند. به طور جداگانه، وضعیت اقتصادی کشورهای عضو معیارهای چشمگیری را نشان میدهد. بر اساس گزارش بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی چین ۱۷.۹۶ تریلیون دلار است و پس از آن هند با ۳.۳۹ تریلیون دلار، روسیه با ۲.۲۴ تریلیون دلار و برزیل و عربستان سعودی با ۱.۹۲ تریلیون دلار قرار دارند. سایر اعضای جدید مانند امارات متحده عربی (۰.۵۱ تریلیون دلار)، مصر (۰.۴۸ تریلیون دلار)، آفریقای جنوبی (۰.۴۱ تریلیون دلار)، ایران (۰.۳۹ تریلیون دلار) و اتیوپی (۰.۳۱ تریلیون دلار) ارزش قابل توجهی به آن گروه میافزایند.
با احتساب تولیدکنندگان نفت از جمله ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، کشورهای بریکس اکنون تقریباً ۴۴ درصد از تولید نفت خام جهان را تشکیل میدهند. اعضای خاورمیانه آن گروه، از جمله ایران، عربستان سعودی، مصر و شراکت احتمالی ترکیه، مجموعاً بخش قابل توجهی از تولیدات خلیج فارس را نمایندگی میکنند و این واقعیت به بریکس کمک میکند که به زودی به بلوکی تبدیل شود که نزدیک به ۶۰ درصد از بازار مصرف جهانی را در دست دارد.
تا پایان سال ۲۰۲۲، سوئیفت روزانه نزدیک به ۵۰ میلیون پیام پرداخت را مدیریت میکرد، اگرچه نشانههایی از کُند شدن این روند مشاهده شده است. در مقایسه با دسامبر ۲۰۲۱، حجم پیامهای روزانه سوئیفت در دسامبر ۲۰۲۲ تنها حدود ۲ درصد بیشتر بود.
علیرغم افزایش ارزهای جایگزین، دلار آمریکا کماکان جایگاه خود را به عنوان ارز ذخیره غالب در سراسر جهان حفظ کرده است. با این وجود، دادههای ترکیب ارزی صندوق بین المللی پول از ذخایر رسمی ارز خارجی، کاهش تدریجی سهم دلار از ذخایر تخصیص یافته در بین بانکهای مرکزی و دولتها را نشان میدهد.
نکته جالب توجه آنجاست که همزمان با این کاهش سهم دلار سهم سایر ارزهای ذخیره غیر سنتی مانند دلار استرالیا، دلار کانادا، یوان چین، وون کره جنوبی، دلار سنگاپور و ارزهای شمال اروپا در حال افزایش بودهاند.
در مقابل، BRICS Pay یک گام استراتژیک به سمت استقلال مالی برای کشورهای عضو بریکس است. با این وجود، موفقیت آن به میزان پذیرش در بین اعضای بریکس همراه با توسعه مداوم فناوری برای قوی و رقابتی کردن آن سیستم بستگی دارد. برای اینکه BRICS Pay به رقیب واقعی برای سوئیفت تبدیل شود، به زیرساخت قوی، تعهد کشورهای عضو آن بلوک برای استفاده فعال از آن سیستم و شاید حتی گسترش آن سیستم به سطحی فراتر از کشورهای عضو بریکس نیاز دارد.
اگرچه بریکس پلاس یک فضای همکاری نسبتاً پراکنده است که با تضادهای داخلی و برنامههای متفاوت مشخص شده که نمونه آن الگوی چین و هند هستند اما نمیتوان اهمیت رو به رشد این بلوک را در شرایط بینالمللی کنونی نادیده گرفت.
این سوال نهفته است که آیا بریکس پلاس میتواند خود را به عنوان یک مرکز جدید قدرت به نمایندگی از "جنوب جهانی" (اصطلاحی که خود بحث برانگیز و مبهم است) تثبیت کند و خود را به عنوان وزنهای در مقابل بلوک جی -۷ متشکل از هفت کشور صنعتی جهان قرار دهد یا خیر. شایان ذکر است که گروه جی – ۷ کماکان با تضادهای داخلی و منافع متضاد برخی از اعضای خود مواجه است که این پویایی در مسائل دفاعی در ناتو بازتاب یافته است.
در مورد بلوک بریکس، علیرغم تضادهای داخلی غیرقابل انکار در میان اعضای آن بلوک، هر یک از قدرتهای عضو بریکس با موفقیت از منافع فردی خود و در عین حال حفظ یکپارچگی آن بلوک استفاده کردهاند. تاکنون، این پویایی به طور موثر عمل کرده ، اما آینده آن مبهم است.
بریکس پلاس اکنون در حال آماده شدن برای برگزاری یک نشست جدید در برزیل، پس از گردهمایی موفقی است که در اکتبر سال گذشته در روسیه برگزار شد. بسیاری از سیاستمداران و تحلیلگران غربی پیش از موعد برگزاری نشست بریکس در کازان شکست آن نشست را به دلیل آنچه "انزوای" فرضی ولادیمیر پوتین" پیش بینی میکردند اعلام کرده بودند. با این وجود، بر خلاف انتظار آنان، پوتین به همراه "آنتونیو گوترش" دبیر کل سازمان ملل متحد در نشست کازان شرکت کردند.
بیشتر بخوانید: متن معاهده راهبردی ایران و روسیه + جزییات
بحث درباره جایگزین سوئیفت از سوی بریکس پلاس و توافق دوجانبه ایران و روسیه در حالی مطرح میشود که دلار آمریکا تحت محاصره قرار گرفته است. این محاصره به سه دلیل است؛ نخست آن که بدهی ایالات متحده از ۳۶ تریلیون دلار عبور کرده و در سال جاری ۱.۹ تریلیون دلار دیگر افزایش خواهد یافت. دوم آن که آمریکا از جنگهای جاری در خاورمیانه و اروپا حمایت میکند و تسلیحاتی شدن تجارت و عرصه بانکداری تمام جهان را متضرر شدهاند. سوم آن که در نتیجه این وضعیت تحمیل شده از سوی آمریکا، ابتکار عملهایی از سوی سایر بلوکها به ویژه بریکس برای جایگزینی سوئیفت و دلار مطرح شدهاند. تحریمهای وضع شده از سوی آمریکا و اخراج کشورها از سیستم سوئیفت، کشورها را مجبور کردهاند که به فکر سیستمی جایگزین باشند؛ احتمالاً یک سیستم ارز جایگزین با پشتوانه طلا.
ایالات متحده به قدری وعده هایش را زیر پا گذاشته و دوستان زیادی را نادیده گرفته که کمتر کشوری به این کشور اعتماد دارد.
در حالی که تهدید ایالات متحده مبنی بر اعمال تعرفههای بالاتر بر اعضای بریکس و سایر اقتصادهای متمرد از خواستههای آمریکا ممکن است در ابتدا مورد حمایت رای دهندگان آمریکایی قرار گیرد، اما واقعیت آن است که این رویکرد باعث ایجاد تورم همه جانبه کالاها خواهد شد. ترامپ با ممنوعیت مهاجرت باعث ایجاد اختلال در نیروی کار میشود که به معنای یارانه بیشتر از سوی دولت و در نتیجه بدهی بیشتر است.
سیاستهای ایالات متحده باعث شده که سرمایهگذاری به سایر نقاط جهان منتقل شود. اگر ایالات متحده قصد دارد به مقصد سرمایه گذاری مورد نظر تبدیل شود، باید بیاموزد که به پول احترام بگذارد و از آن محافظت کند، حتی اگر متعلق به دولت یا افرادی باشد که آمریکا آنان را دوست ندارد. آیا ترامپ میتواند این کار را انجام دهد؟ اگر پاسخ مثبت باشد دلار آمریکا شانسی خواهد داشت. اگر پاسخ منفی باشد، دلار ممکن است مجبور شود به سازوکار دیگری تسلیم شود.
هیچ کشوری از انحصار دائمی مطلق بر واحد پول خود که ارز ذخیره است برخوردار نبوده است. دلار آمریکا قوی بود، اما امروز ضعیف است. بدهی و سیاستهای ایالات متحده آن را ضعیفتر کرده است. خیلی چیزها به نحوه مدیریت روابط و نسبت دولت ترامپ با معیشت، مقوله عدالت و سرمایه گذاری بستگی دارد.
منبع: فایننشال اکسپرس، ایژیا کاوریج، Passionate geekz، tbsnews