در این شرایط با احتساب هزینههای قابل توجه ناترازیهای انرژی دولت در بهترین حالت ممکن با درآمد حاصل از فروش نفت به چین نمیتواند نرخ تورم را پایینتر از ۴۰ درصد بیاورد و حتی ممکن است در بدترین حالت نرخ تورم به ۶۰ درصد هم برسد
سال ۱۴۰۳ در حالی به پایان رسید که اقتصاد ایران در شرایطی نامساعد به سر میبرد واتفاقات سیاسی، اما بیش از آنچه انتظار میرفت فضای اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داد.
میرزایی، استاددانشگاه گفت: عجیب است! برای اولین بار در تاریخ ایران، صادرات فولاد کشور با روشهای کول بری انجام شده است. نه اینکه فولاد را بر دوش بکشند، بلکه به این معنا که فولاد را با کارتهای ناشناس بازرگانی صادر کردهاند و ارز آن را در بازار آزاد فروختهاند و کسی هم پاسخگو نیست.
اگرچه تغییرات در کاخ سفید –از انعطاف بایدن تا بازگشت فشار حداکثری ترامپ– صادرات نفت را از ۱ میلیون بشکه به ۴۰۰ هزار بشکه کاهش داد، اما ریشه بحران در «وابستگی ساختاری به درآمدهای نفتی» نهفته است. حتی در اوج فروش نفت (۱۲ میلیارد دلار در بهار ۱۴۰۳)، سهم انرژی از بودجه عمومی به ۴۵ درصد رسید که نشاندهنده شکست استراتژیهای متنوع سازی اقتصادی است.
رشد حدود ۴۰ درصدی هزینه پروازهای داخلی و ۶۰ درصدی پروازهای خارجی از یک سو، تاثیر مستقیم نرخ ارز بر قیمت هتلها و اقامتگاهها در داخل و خارج کشور، سبب جهش قیمتی جدی تورهای گردشگری و مسافرتی شده است. فعالان صنعت گردشگری بر این باورند افزایش سنگین قیمتها باعث کاهش تقاضا برای سفرهای هوایی شده و وضعیت چندان مساعد نیست.
سفر تنها فرصت تفریح و تفرج نیست، که مجالی است برای نفس کشیدن و رهایی از فشارهای روزمره و بعد بازگشتن به زندگی. حذف آن از سبد خانوادهها در کنار نشانهها و تبعات اقتصادی، پیامدهای اجتماعی هم دارد که چندان مورد توجه نیست و در مورد آن صحبت نمیشود
سال ۱۴۰۳ با مجموعهای از شوکهای اقتصادی و ناترازیهای شدید، به یکی از تلخترین سالها برای مردم و فعالان اقتصادی تبدیل شد. جهشهای نرخ ارز و تشدید نااطمینانیها، چشمانداز سال ۱۴۰۴ را به شدت مبهم و پیچیده کرده است.
جهان از ساختار قطبی جنگ سرد عبور کرده و دیگر ایدئولوژیها کارکردی ندارند. اگر چین را کمونیست بدانیم، برای دریافت این پاسخ با مشکل مواجه میشویم که یک کشور کمونیست چگونه میتواند به دومین اقتصاد جهان تبدیل شود و در میان پنج شریک اقتصادی اصلی آمریکا به عنوان نماد سرمایهداری باشد.
مساله مهم بودجه ۱۴۰۴ است که امکان تحقق آن کمتر نیز شده است. این بودجه را زمانی دولت نوشت که هنوز ترامپ در قدرت مستقر نشده بود و هنوز این تحولات در منطقه رخ نداده بود و به نظر میرسد که مجلس نیز که میدانست و آگاه بود که ترامپ برگشته، اما ابدا انگار نه انگار که تحولی رخ داده و با همان روند و پیش بینیهای سابق، بودجه را نوشتند که این بدان معناست که اگر مشکل تحریم را نتوانند حل کنند و فشار حداکثری ترامپ محقق شود، امکان تحقق بودجه ۱۴۰۴ زیر ۵۰ درصد خواهد بود.
تعطیلی صنایع و کارخانهها باید به دقت و با توجه به عواملی مثل تأثیرات اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی بررسی شود. در شرایط بحرانی اقتصادی، تعطیلی واحدهای ناکارآمد میتواند به تخصیص بهینه منابع و بازسازی اقتصاد کمک کند، اما تعطیلی کورکورانه میتواند به بیکاری و نارضایتی اجتماعی منجر شود.
یک فعال کارگری اعلام کرد: بیش از ۸۵ درصد جامعه کارگری زیر ۱۸ میلیون تومان حقوق میگیرند؛ بنابراین ماجرای فقر و فقیر شدن شاغلین اینقدر وحشتناک و خطرناک است که کسی جرأت صحبت کردن در مورد آن را ندارد.
مشاور مقام معظم رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر لزوم مردمیسازی اقتصاد و رفع موانع سرمایهگذاری گفت:۸۵ درصد اقتصاد کشور در اختیار حکومت و دولت است، در حالی که این شیوه نه با دین سازگار است و نه با عقل. اگر تحریمها هم برداشته شوند، بدون تغییر این ساختار، تحول اقتصادی رخ نخواهد داد.
سهم سازمان تبلیغات اسلامی از لایحهای که هنوز تبدیل به قانون نشده است، از حدود ۴ هزار میلیارد تومان در قانون بودجه سال ۱۴۰۳، به ۵ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۴ رسیده است. افزایش ۲۴ درصدی سهم سازمان تبلیغات اسلامی از بودجه کشور در حالی صورت گرفته که دستمزد کارگران و کارمندان در سال آینده ۲۰ درصد افزایش خواهد یافت که باز هم از تورم عقب میماند. همچنین بودجه اختصاص یافته به سازمان مذکور از اعتبار استانهای چهارمحال و بختیاری، قم، سمنان، قزوین و یزد بیشتر است.
اولین گزارش وزارت دادگستری آمریکا بیان میکند که جمهوری اسلامی ایران برای دور زدن تحریمها به استفاده از رمز ارزها رو آورده است. این گزارش در مورخ ۴ نوامبر ۲۰۲۲ در مورد فعالیتهای غیرقانونی مرتبط با رمز ارزها تاکید دارد که شرکتهای ایرانی از جمله وابسته به سپاه پاسداران از سال ۲۰۱۸ به این سو، با تولید ۸ میلیارد دلار رمز ارز، تحریمهای آمریکا را دور زدهاند.
یکی از بزرگترین گرفتاریهای نظام اداره کشور ما این است که میخواهد مسائل را مورد به مورد رسیدگی کند و در تمام این کوششها هم شکست خوردهایم. یکی از بارزترین و غم انگیزترین آنها، مساله تصمیم گیری درباره نرخ ارز است. در ادبیات توسعه گفته میشود مساله ارز و نرخ آن، از دریچه سطح توسعه با نگاههای خرد و کلان زمین تا آسمان فرق میکند، اما در نگاه توسعهای باید مساله ارز را به صورت میان رشتهای و در کادر تغییر اعتلابخش دیده شود.
اقتصاد ایران در سالهای اخیر با چالشهای متعددی روبهرو بوده است. از نوسانات ارزی گرفته تا تورم بالا و افزایش قیمت کالاهای اساسی، تمامی این مشکلات به طور مستقیم بر قدرت خرید مردم و شرایط بازار تاثیر گذاشته است. در این راستا، دولت چهاردهم با نگاه حمایتی و به منظور کنترل قیمتها و تسهیل دسترسی به کالاهای اساسی، سیاست توزیع کالابرگ الکترونیکی را به عنوان یک ابزار مهم در دستور کار قرار داده است.
در حال حاضر نرخ دلار تبدیل به شاخص امیدواری به جامعه شده، یعنی هر میزان جامعه احساس امنیت کند و چشمانداز مثبتتری از آینده ترسیم کند، این نرخ وضعیت باثباتتری هم دارد، اما زمانی که امنیت روانی جامعه دستخوش ناآرامی میشود و افراد احساس میکنند وضعیت در حال وخیمشدن است، این وضعیت در تلاطمهای نرخ ارز خودش را نشان میدهد