اقتصاد۲۴- رضا پهلوی اعلام کرده قرار است به اسرائیل سفر کند تا «پیام دوستی مردم ایران» را به آنها برساند و با کارشناسان اسرائیلی درباره موضوع سوءمدیریت حکومت ایران در حوزه منابع طبیعی گفتگو کند. او همچنین گفته قرار است همزمان با روز «یادواره هولوکاست» در این مراسم شرکت کند و به قربانیان آن ادای احترام کند. بر اساس تقویم اسرائیل، مراسم «یادواره قهرمانان و قربانیان هولوکاست» دوشنبه شب در تاریخ ۱۷ آپریل (۲۸ فروردین) در منطقه «ید وشم» برگزار میشود.
رضا پهلوی بیانیهای را در توییتر خود منتشر کرده و گفته «میخواهم به مردم اسرائیل بگویم که جمهوری اسلامی نماینده مردم ایران نیست و اینکه رابطه تاریخی بین مردم ما میتواند به سود دو ملت باشد.» او همچنین گفته «من قرار است به اسرائیل بروم که نقشم را در ساخت آیندهای روشنتر بازی کنم.»
در این بیانیه علت سفر رضا پهلوی، یافتن راهی برای رسیدن به منافع مشترک در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و فرصتهای زیست محیطی مشترک اعلام شده است. او در این سفر قرار است از یک نیروگاه آب شیرینکن، دیوار غربی، اماکن مقدس بهایی، باغهای حیفا دیدار کند.
دیوار غربی یا همان دیوار ندبه قسمتی از دیوار غربی مسجدالاقصی است که برای همه ادیان ابراهیمی از جمله یهودیان، مسیحیان و مسلمانان بسیار مقدس است. این دیوار روی تپه «موریا» در شهر بیتالمقدس قرار گرفته است. به باور یهودیان دیوار ندبه از آخرین باقیماندههای هیکل سلیمان و دومین پرستشگاه اورشلیم و مرکز دعا و منبع الهام برای یهودیان در اسراییل و سراسر جهان است. مسلمانان آن را دیوار بُراق میخوانند و معتقدند پیامبر اسلام مرکب خود را در شب معراج به آن بسته است. این دیوار در واقع قبله یهودیان در نمازهایشان است.
جالب است بدانید عبادت زنان و مردان به طور همزمان در کنار دیوار ندبه ممنوع است و فقط بخش کوچکی از دیوار به زنان اختصاص داده شده است. یهودیان افراطی در همه این سالها با لغو قانون ممنوعیت دعای زنان و مردان در کنار دیوار ندبه مخالفت کردهاند هرچند دولتهای اسرائیل بارها تلاش کردهاند این قانون را مصوب کنند.
بیشتر بخوانید: حامد اسماعیلیون کیست و چرا به صف مخالفان جمهوری اسلامی پیوست؟
دیدار رضا پهلوی با بهاییان ساکن در اسرائیل و همچنین بازدید از اماکن بهاییان جنبه سمبلیک دارد. دلیل این برنامه درواقع مخالفت جمهوری اسلامی با زیست بهاییان در چهار دهه اخیر است، وگرنه جمعیت بهاییان در اسرائیل بسیار کم است. مجموع جمعیت ادیانی به جز یهودیت، اسلام، مسیحیت و حتی دروزی در اسرائیل کمتر از ۴.۸ درصد جمعیت اسرائیل را تشکیل میدهند که بهاییان هم بخش کوچکی از این جمعیت هستند. اورشلیمپست سال ۲۰۰۷ در گزارشی تعداد بهاییان ساکن در اسرائیل را بین ۶۵۰ تا ۷۰۰ نفر خوانده بود.
رضا پهلوی به طور دقیق برنامه دیدارهایش را اعلام نکرده اما گفته علاوه بر کارشناسان حوزه آب و کشاورزی، قرار است با مقامات ارشد دولت اسرائیل و اعضای گروه ایرانیان یهودی دیدار کند. «گیلا گملیل» وزیر اطلاعات اسرائیل میزبان اصلی او در این سفر است و قرار است به نمایندگی از دولت میزبانی رضا پهلوی را بر عهده داشته باشد. گملیل تصمیم رضا پهلوی برای سفر به اسرائیل را «شجاعانه» خوانده و گفته این اولین سفر رضا پهلوی به اسرائیل است. وزیر اطلاعات اسرائیل رضا پهلوی را «شاهزاده» خطاب کرده و گفته او سمبل رهبری کاملا متفاوت از حکومت ایران و پیامآور ارزشهای صلح و تسامح است.
ابتدا مشخص نبود آیا رضا پهلوی قرار است با نتانیاهو دیدار رسمی داشته باشد یا نه. در فهرست برنامه مراسم روز هولوکاست اعلام شده که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و اسحاق هرتزوگ رئیس جمهور اسرائیل قرار است در مراسم افتتاحیه در روز دوشنبه سخنرانی کنند، با این حال ساعاتی پیش مشخص شد رضا پهلوی و نتانیاهو که همزمان در یک مکان حضور داشتند، با یکدیگر دیدار کردهاند.
این اولین سفر رضا پهلوی به اسرائیل است. یا دستکم اگر سفری به اسرائیل داشته هیچ وقت رسانهای نشده است. دولت اسرائیل در بیانیهای رضا پهلوی را «عالی رتبهترین ایرانی» خوانده که قرار است یک سفر «علنی» به اسرائیل داشته باشد.
این سفر بعد از مصاحبه و سفر تیم رسانهای ایران اینترنشنال به اسرائیل ترتیب داده شده است. شبکه ایراناینترنشنال که گفته میشود منبع مالی آن توسط عربستان سعودی تامین شده به تازگی تیم رسانهای خود را عازم اسرائیل کرد و در جریان این سفر چندین مستند در مدح برنامههای مدیریت آب و کشاورزی اسرائیل و همچنین یک گفتگوی تلویزیونی تماما رپرتاژ با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل ساخته شد.
ایران اینترنشنال اولین رسانه فارسیزبان نبود که با نتانیاهو مصاحبه میکرد. پیش از این شبکه بیبیسی فارسی هم سال ۱۳۹۳ برای اولین بار با نتانیاهو گفتگو کرد، اما نوع گفتگوی رسانهای این شبکه با ایران اینترنشنال متفاوت بود. صادق صبا رئیس وقت بخش فارسی بیبیسی که هم اکنون عضو هیات تحریریه ایران اینترنشنال است همان زمان مجبور به توضیح درباره چرایی مصاجبه با نتانیاهو شده بود. او گفته بود «بیشترین انتقادی که به بیبیسی فارسی وارد شده این است که چرا ما به کسی تریبون دادیم که ایران را تهدید به حمله نظامی کرده، مردم فلسطین را سرکوب میکند و اصولا حرف حسابی برای گفتن ندارد.»
او در توضیح به مخاطبان بیبیسی فارسی گفته بود این تصمیم «حرفهای و مطابق اصول ژورنالیسم» بوده چرا که «نتانیاهو یکی از رهبران موثر منطقه است (بدون توجه به اینکه ما با نظراتش موافق باشیم یا نه) و سیاستهای او برای مخاطبانمان در ایران تبعات جدی دارد.» اما نحوه گفتگوی تلویزیونی ایران اینترنشنال با نتانیاهو کمتر با اصول خبرنگاری همخوانی داشت و بیشتر جنبه رپرتاژ به خود گرفته بود.
این سفر در آستانه از سرگیری روابط ایران و عربستان برنامهریزی شده است. اسرائیل در طول چهار سال ریاست جمهوری ترامپ و از ابتدای دولت بایدن همه تلاشش را برای به نتیجه رساندن پیمان ابراهیم و عادیسازی روابط با کشورهای عربی به کار بسته و این تلاشها هم تا حد زیادی نتیجهبخش بوده است.
این پیمان تاکنون با کشورهای امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش به امضا رسیده و انتظار میرفت با عربستان هم به نتیجه برسد. هرچند عربستان به طور غیر رسمی با اسرائیل رابطه دارد، اما تاکنون به دلیل جایگاهی که در جهان اهل تسنن دارد از امضای رسمی یک توافق با اسرائیل خودداری کرده است. از سرگیری روابط ایران و عربستان میتواند معادلات منطقه به سود اسرائیل را برهم بزند و کشورهای عربی بلوک عربستان را وادار به عقبنشینی در رابطه با اسرائیل کند.
آسوشیتدپرس در گزارشی با اشاره به سفر رضا پهلوی به اسرائیل گفته او هنوز ساکن آمریکاست و خواهان انقلاب صلحجویانه در ایران و روی کار آمدن یک نظام شاهنشاهی پارلمانی است. این رسانه تلویحا سفر رضا پهلوی به اسرائیل را برای جلب حمایت جهت بازگشت به قدرت خوانده و گفته مشخص نیست که آیا او میتواند برای بازگشت به قدرت، جلب حمایت کند یا نه. پدرش محمدرضا پهلوی با کودتای مورد حمایت سیا در سال ۱۹۵۳ و با سرکوب روی کار آمد. شاه روابط دیپلماتیک و نظامی نزدیکی با اسرائیل داشت.
تایمز آو اسرائیل نسبت به مثبت یا منفی بودن سفر رضا پهلوی به اسرائیل ابراز تردید کرده و گفته سنجش احساسات عمومی ایران نسبت به اسرائیل «به دلیل کنترل شدید رژیم بر زندگی روزمره مردم» دشوار است.
اورشلیمپست گفته محمدرضا شاه پهلوی «برخلاف میراث پدرش» همیشه متحد اسرائیل بود و در جریان جنگ «یوم کیپور» به فروش نفت به اسرائیل ادامه داد. رضا پهلوی هم آشکارا از پیمان آبراهام حمایت کرده و موافق عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل است. او سال ۲۰۲۱ علیه بازگشت به توافق هستهای برجام توسط دولت بایدن هم سخنرانی کرده است.
مقامات ایران تاکنون هیچ واکنش خاصی به این سفر نشان ندادهاند و آن را بیارزش خواندهاند. ناصر کنعانی سخنگوی وزارت خارجه ایران درباره سفر رضا پهلوی به سرزمینهای اشغالی گفته «نه شخصی که شما از آن نام بردید و نه سفرش و نه جایی که سفر میکند، هیچ کدام ارزشی ندارند که من بخواهم در ارتباط با آنها اعلام موضع کنم.»
عطاالله مهاجرانی وزیر دولت اصلاحات در واکنش به سفر نتانیاهو به اسرائیل گفته «و اما! پدر گاگول شما هم در راه اسرائیل بود. اسحاق رابین و شیمون پرز در سفر محرمانه به ایران، با بابای خجسته شما قرارداد فروش کلاهک اتمی امضاء کردند و ١/٢ میلیارد دلار نفت گرفتند خوردند و بابات را سر کار گذاشتند. حالا تو در شرایطی که دولت نتانیاهو بحرانزده است و جهان دگر شده است و جهان اسلام با فلسطینیها متعاطف است و روابط منطقهای ایران با عربستان و دیگر کشورها بازسازی شده است و … در بدترین زمان ممکن در راه اسرائیل هستی!»
مهاجرانی خطاب به رضا پهلوی گفته «یک آدم عاقل نبود که بگوید: شازده الان وقت سفر نیست، یا محرمانه برو! خاطرات علم رو بخوان! سر بابات کلاه گذاشتند و خندیدند! بابات فهمید! بلاهت دیگر شازده، انتخاب زمان سفر بعد از حضور فراگیر ملت ایران و ملتهای مسلمان منطقه در روز قدس است. ملت ایران در روز قدس پیام خود را فرستادهاند، شازده حامل پیام چه کسانی است. میبایست به نصیحت استیون ساخر در برنامه هارد تاک BBC World گوش میکرد و با سیاست برای همیشه خداحافظی!»
بعد از اعلام رسمی ایجاد یک دولت یهود در سرزمینهای اشغالی در سال ۱۹۴۸، ایران دومین کشور با جمعیت مسلمان بود که بعد از ترکیه، اسرائیل را به صورت «دو فاکتو» به رسمیت شناخت، اما همزمان با عضویت اسرائیل در سازمان ملل مخالفت علنی کرد. دولت ایران در زمان محمدرضا پهلوی هنگام صدور قطعنامه ۳۰۳ مجمع عمومی سازمان ملل در ۹ دسامبر ۱۹۴۹ (۱۸ آذر ۱۳۲۸)، رای خود را به سود کشورهای عربی مبنی بر عدم استقرار رژیم بینالمللی در بیتالمقدس، اعلام کرد. در نهایت هم پس از روی کار آمدن مصدق، دولت به رسمیت شناخته شدن اسرائیل را پس گرفت.
برخی معتقدند کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در تقویت روابط محمدرضا با اسرائیل نقش داشته است. دلیل آن هم کمک آمریکا به محمدرضا شاه برای برگشت به قدرت در جریان کودتا بود. در واقع محمدرضا شاه از این تاریخ به دلیل نزدیکی به آمریکا، پیوند با اسرائیل را هم تقویت کرد. از همین تاریخ «مئیر عزری» به عنوان سفیر سیاسی اسرائیل عازم ایران شد.
روزنامه تایمز لندن در همان زمان گزارشی منتشر کرد و رابطه ایران و اسرائیل را فاقد ابعاد سیاسی خواند و نوشت «شاه و دولت، به دلیل نکوهش مخالفان سیاسی خود، به شدت تمایل داشتند که روابط دو کشور محرمانه باقی بماند.»
روزنامه هاآرتص درباره نوع روابط ایران و اسراییل در دوران محمدرضا پهلوی میگوید «یک بازدید چند روزه از ایران کافی است تا انسان به موقعیت عجیب اسرائیل در آن کشور پی ببرد... روابط ایران و اسراییل که خوب و مستحکم است به روابط دو همسایهای شباهت دارد که فقط از روی بالکن با یکدیگر حرف میزنند.»
نخستین سفر یک مقام عالی رتبه اسرائیلی به ایران در واقع سفر مخفیانه «بن گوریون» در چهاردهم آذر ۱۳۴۰ به تهران بوده است. بر اساس اسناد تاریخی، بنگوریون نخستین رئیس دولت اسرائیل بود که به ایران سفر کرد، اما آخرین آنها نبود. بعدها «لوی اشکول»، «گلدامایر»، «اسحاق رابین» و «مناخیم بگین» نیز در دوره سفارت «یوری لوبرانی» به ایران سفر کردند.
سال ۱۳۴۱ وقتی منوچهر پیشوا به عنوان نماینده شاه عازم تلآویو بود، اسرائیلیها خواستار آن شدند که وی با نامه سربرگ دار وزارت امور خارجه ایران رسماً به اداره تشریفات اسراییل معرفی شود و از عدم مکاتبه مستقیم وزارت امور خارجه ایران گلهمند بودند.
عزری سفیر اسرائیل در ایران در کتاب خاطراتش از بسته بودن درهای وزارت خارجه بر اسرائیل بارها گله کرده است. او گفته فرقی نمیکرده وزیر خارجه یک ایرانی دارای ریشه یهودی مانند علیاصغر حکمت بوده باشد یا اردشیر زاهدی داماد شاه یا عباس آرام یا مرحوم خلعتبری. سرتاسر کتاب خاطرات «عزری» پر است از آنچه او به عنوان مانعتراشیهای وزارت خارجه بر سر راه فعالیت وی و به تعبیر ایشان گسترش روابط ایران و اسرائیل خوانده است.
رابطه دوگانه محمدرضا با اسرائیل قابل توجه است. او هیچوقت به اسرائیل سفر نکرد و همین مسئله موضوع مهمی در روابط با اسرائیل بود. شاه در سفری که در سال ۱۹۵۹ به اردن انجام داد از قدس شرقی که بخشی از خاک اردن بود دیدن کرد، اما حاضر نشد به اسرائیل برود.
عزری در خاطرات خود رفتارهای شاه را بازی دوگانه با اسرائیل توصیف کرده است به این صورت که در خفا بهترین ابراز ارادت را به اسرائیل بروز میداده است، اما به صورت آشکار جسارت اعلام حمایت از اسرائیل، شناسائی دائمی اسرائیل و انجام سفر به اسرائیل نداشته است!
بر اساس خاطرات سفیر اسرائیل در ایران دوران محمدرضا پهلوی، رقم صادرات سلاح و لوازم امنیتی به ایران در سال ۱۹۷۳ یعنی پایان ماموریت خود را ۲۰ میلیون دلار در مقابل صادرات ۴۵ میلیون دلاری ایران در آن سال اعلام کرده بود.
رابطه ایران و اسرائیل در دوران محمدرضا متاثر از کودتای ۲۸ مرداد در سطوح اقتصادی برقرار بود، اما داشتن یک رابطه علنی دیپلماتیک با اسرائیل برای پهلوی هزینهبر بود و از این رو هرگز به شکل رسمی شکل نگرفت. هرچند ایران بعد از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل به صادرکننده نفت به اسرائیل تبدیل شد و شرکتهای اسرائیلی هم راهشان را به ایران باز کردند. ایران از طریق اسرائیل به بازار اروپا نفت میفروخت و پرواز مستقیم خطوط هوایی ملی اسرائیل بین تهران و تلآویو در رفتوآمد بود؛ با این حال روابط نظامی و بسیاری از پروژههای مشترک دو کشور محرمانه باقی ماند.
یکی از این پروژهها، پروژه شکوفه یا پروژه گل بود که به همکاری مشترک ایران و اسرائیل برای ساخت «موشکهای دوربرد» اطلاق میشد. بر اساس اسناد منتشر شده حسن طوفانیان معاون وزیر دفاع ایران در جولای ۱۹۷۷ سفری به اسرائیل داشته و با «موشه دایان» وزیر جنگ وقت اسرائیل دیدار کرده است. در همین جلسه قرار شده روابط نظامی دو کشور توسعه پیدا کند و اسرائیل به تامینکننده تسلیحات نظامی پیشرفته ایران تبدیل شود.
بعدها «رونن برگمن» روزنامهنگار و از تحلیلگران برجسته امور نظامی-امنیتی اسرائیل در کتاب «جنگ پنهان اسرائیل در ایران» به نقل از یک مقام بسیار عالی رتبه در وزارت دفاع اسرائیل که در جریان این پروژه فعالیت داشته مدعی شد که پروژه شکوفه یک کلاهبرداری بزرگ اسراییل از ایران بودهاست.
بیاعتمادی محمدرضا به اسرائیل هم دست کم در برخی مصاحبههای او روشن بود. شاه در یکی از مصاحبه در پاسخ به این سوال که آیا در صورت خروج اسرائیل از میادین نفتی ابوردیس در صحرای سینا، آیا شاه صادرات به اسرائیل را تضمین میکند یا نه گفته بود «من پدرخوانده اسرائیل نیستم. من چه کسی هستم که چنین چیزی را تصمین کنم؟ مضاف بر اینکه میادین نفتی ابوردیس هیچ وقت به اسرائیل تعلق نداشته است و ضاحب آن مردم مصر هستند و اسرائیلیها تا جایی که میتوانستند از نفت استفاده کردند.»
با نگاهی به تاریخ روابط ایران و اسرائیل در دوره محمدرضا شاه پهلوی این سوال پیش میآید که رضا پهلوی در این سفر قرار است چه دیدگاهی داشته باشد؟ آیا قرار است راه پدر را ادامه دهد؟ اگر چنین است، سوال این است که سفر او به اسرائیل چه مفهومی دارد، وقتی پدر که دستکم سیاست را بهتر از او میدانست حاضر به چنین کاری نشد. اگر او قرار است راه پدر را ادامه ندهد، سیاست او چیست؟ و مهمتر اینکه اگر نام پدر را از کنار نام رضا پهلوی بگیریم، چه هویتی از او باقی میماند که بخواهد به آن تکیه کند.
اگرچه اسرائیل در سالهای اخیر با برنامههای فرهنگی همچون راهاندازی صفحه «اسرائیل به فارسی» در شبکههای اجتماعی و همچنین ساخت سریال تلاش کرده تصویر خود در ذهن ایرانیان را بازسازی کند، اما واقعیت این است که تقریبا عموم مردم ایران نگاهی مثبتی به اسرائیل ندارند و اگرچه بخشی از آنها معتقدند جنگ نظامی و رویاروییهای مستقیم و غیرمستقیم ایران و اسرائیل هزینههای زیادی روی دوش مردم گذاشته، اما این به آن معنا نیست که کسی سیاستها و نقش اسرائیل در منطقه را تایید کند، به همین دلیل است که سفر رضا پهلوی به اسرائیل آینده سیاسی او را حتما دستخوش تغییر خواهد کرد.
حقیقت این است که اگرچه در بسیاری سطوح نمیتوان از عملکرد جمهوری اسلامی دفاع کرد و با هیچ معیاری قابل دفاع نیست، اما با همین معیار هم باید پذیرفت که اپوزیسیون خارجنشین کنونی جمهوری اسلامی ضعیفترین جریان سیاسی است که معلوم نیست طبق کدام تحقیق و بررسی به این نتیجه نرسیده که برای براندازی نظام سیاسی ایران باید نتانیاهو دیدار کند! همین دیدار کافی است که پاسخ به خیلی سوالات را دریابیم.