اقتصاد۲۴- محورهای گفت وگوی میردادمادی، فعال سیاسی اصلاحطلب را بخوانید:
در گذشته مهمترین مشکل انتخابات، نظارت استصوابی یا اگر درستتر بخواهم بگویم دخالت استصوابی بود؛ اما مشکلی که امروز باعث رویگردانی مردم از صندوقهای رای شده، مشکل بیخاصیت شدن ساختارهای برآمده از انتخابات است. امروز شما درباره انتخابات مجلس ۱۴۰۲ از من سوال میکنید، اما باید بگویم، مشکل انتخابات، فراتر از انتخابات مجلس است. اگر نظرسنجی مستقلی صورت بگیرد و از مردم سوال شود، چقدر باور دارند که از طریق انتخابات بتوانند وضعیت زندگی خود را تغییر دهند، تعداد اندکی به اثرگذاری انتخابات باور دارند.
این شرایط ناشی از آن است که به گونههای مختلف، اختیارات مجلس سلب شده و در تصمیمگیریهای مهم، عملا مجلس، دیگر نقشی ندارد. بخشی از این اختیارات توسط شورای نگهبان سلب شده، بخشی از آن توسط مجمع تشخیص، بخشی را شورای انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی، شورای عالی امنیت ملی و نهایتا هم اجلاس سران قوا این ظرفیتها را سلب کرده است. این در حالی است که بر اساس قانون، وظیفه قانونگذاری انحصارا بر عهده مجلس است. اخیرا هم در جریان پلمب مراکز صنفی که در آنها حجاب مورد نظر حکومت رعایت نمیشود، میبینیم که بدون مصوبهای از مجلس این مراکز پلمب میشوند. در حالی که هر نوع برخوردی در این زمینه نیازمند تصویب قانون توسط مجلس است.
برخوردهای مرتبط با حجاب از جدیدترین اقداماتی است که بدون اخذ نظر مجلس انجام میگیرد. طبیعی است که این مجلس با این میزان نقشآفرینی، رغبتی در مردم برای آمدن در انتخابات ایجاد نکند. از سوی دیگر نحوه برخورد حکومت با مسائل اجتماعی مانند رخدادهای اعتراضی پس از فوت مهسا امینی هم مزید بر علت است که رغبت مردم را برای مشارکت در آوردگاههای سیاسی و حاکمیتی کاهش میدهد. در واقع مردم میبینند، مجلسی که قرار بوده در راس امور باشد و تنها نهاد قانونگذاری در کشور باشد، نه در راس امور است و نه، تنها نهاد قانونگذاری رسمی کشور است. بسیاری از نهادها هستند که بدون داشتن جایگاه قانونی، نقشه راه کشور را ترسیم میکنند. طبیعی است مردم رغبتی برای حضور در یک چنین انتخاباتی نداشته باشند. من حتی فکر میکنم نامزدهای قابل، متخصص و شایسته هم برای حضور در یک چنین مجلسی به میدان نخواهند آمد.
تا زمانی که در مردم این باور ایجاد نشود که حضورشان در انتخابات در سرنوشت آنها و آینده کشور اثرگذار خواهد بود، نمیتوان توقع داشت که در انتخابات حضور پیدا کرده و انتخاباتی با مشارکت بالا شکل دهند. حتی اگر انتخابات آزادی هم شکل بگیرد، یعنی زمینه حضور افراد مختلف فراهم شده و نظارت استصوابی به حداقل برسد، باز هم به دلیل عدم باور مردم به اثرگذاری ساختارهای برآمده از انتخابات، این آوردگاهها، رقابتی، مشارکتی و پرشور نخواهند شد.
بیشتر بخوانید: کمتر شدن تجمعات اعتراضی به معنای کاهش نارضایتی نیست
برای مشارکت بیشتر مردم در انتخابات، باید اقدامات و اعمالی در دستور کار قرار بگیرد که مردم احساس کنند انتخابات و ساختارهای برآمده از رای مردم در تغییر سرنوشت آنها تاثیرگذار هستند. باید مجلس در راس امور قرار بگیرد و هیچ نهاد و جریانی نتواند در کار مجلس دخالت کند.
عینیت پیدا کردن این تغییرات، حتی اگر ارادهای در حاکمیت برای تحقق آن وجود داشته باشد، (که در حال حاضر یک چنین ارادهای مشاهده نمیشود) زمانبر خواهد بود؛ اینطور نیست که ظرف چند ماه این کار انجام شود. آنچه حاکمیت در خصوص انتخابات میپسندد آن است که خروجی انتخابات همان چیزی باشد که تا به امروز حاصل شده، اما در عین حال مردم هم در صحنه انتخابات حاضر شوند! این یک انتظار غیرمنطقی است و نمیتوان انتظار داشت که مردم آن را قبول کنند. البته سوال شما درباره مجلس است، تمام این گزارهها را در خصوص انتخابات ریاستجمهوری و اساسا تمام آوردگاههای انتخاباتی دیگر هم میتوان دنبال کرد.