اقتصاد۲۴- ماجرای گرا دادن از داخل ایران به امریکاییها برای برهم زدن توافق یا مذاکرات در حال انجام به دولتهای قبل از رئیسی باز میگردد. زمانی که تیم مذاکره کننده دولت دوازدهم بعد از انتخابات امریکا و روی کار آمدن جو بایدن، در حال بازسازی تعهدات امریکا به ایران در برجام بود، برخی در داخل کشور که به اطلاعات طبقه بندی شده دسترسی داشتند و شناخت کاملی از تیم مذاکره کننده امریکا داشتند با برقراری ارتباطات غیرمستقیم و پنهان، تلاش میکردند به طرف امریکایی این پیام را القا کنند که دولت دوازدهم ماههای پایانی خود را سپری میکند و هرگونه توافق با ایران را به دولت سیزدهم موکول نمایند.
این پایان ماجرا نبود. تندروهای داخل کشور با تصور متوقف کردن مذاکره دولت مستقر با امریکاییها و آغاز مذاکرات بعد از روی کار آمدن دولت یکدست اصولگرا با این تحلیل که دولت سیزدهم بعد از انتخابات ۱۴۰۰، از موضع قدرت به مذاکرات بازخواهند گشت، پیامهایی را از کانالهای پنهانی به امریکاییها منتقل میکردند. پیامهایی که هدف متوقف کردن مذاکرات برای از سرگیری مذاکرات بعد از انتخابات را نوید میداد.
محمدجواد ظریف در آن روزها در مصاحبهای با اشاره به فعال شدن برخی کانالهای موازی با تیم مذاکره کننده گفته بود «بعضی دوستان به آمریکا «گرا» میدهند که با ما بهتر میتوانید کار کنید؛ ما که سکوت میکنیم، ولی دلیل نمیشود که متوجه این گراها نیستیم» فعالیت تندروها در داخل زمانی تقویت شد که برخی اطلاعات هدفمند، اما غلط از مذاکرات، که نقش اطلاعات فریب را ایفا میکرد در رسانههای ماهوارهای انگلیسی زبان ایرانی منتشر شد.
این اطلاعات که با عنوان «منبع مطلع» در پرس تی وی منتشر میشد مورد انتقاد تیم مذاکره کننده قرار گرفت. اطلاعات غلطی که در میانه مذاکرات و با هدف اثرگذاری هدفمند بر روند مذاکرات، منتشر میشد. در همین راستا عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه وقت در توئیتی ادعاهای مطرح شده شبکه تلویزیونی پرس تی وی به نقل از یک منبع مطلع را تکذیب و اعلام کرد: «نمیدانم «منبع مطلع» پرس تیوی در وین کیست، اما هر که هست اصلا مطلع نیست.»
چه آنکه سایت اصولگرای الف نیز بعد از برکناری راب مالی، در تحلیلی نقش برجسته «پرس تی وی» در اثرگذاری بر مذاکرات تیم دولت دوازدهم را مهم ارزیابی و از دستگاه سیاست خارجی خواسته «اهمیت راهبردی» رسانههای انگلیسی زبان را بیش از پیش درک کنند.
در این تحلیل به نقش روزنامه انگلیسی زبان تهران تایمز، به صاحب امتیازی سازمان تبلیغات اسلامی، در افشای فایل صوتی محرمانه راب مالی اشاره و از آن به نمونهای از تاثیر رسانه بر دیپلماسی یاد میکند. در گزارش تهران تایمزضمن افشای متن یک فایل صوتی از نظرات راب مالی، به این نکته اشاره شده که تهران تایمز از طریق یک منبع محرمانه متوجه شده است تاریخ دقیق تعلیق مالی ۲۱ آوریل بوده است. تهران تایمز همچنین خبر داد «مالی برای پیشبرد سیاستهای خود درباره ایران با حلقهها و افراد مختلفی به طور مرتب در ارتباط بوده است و جلساتی با آنان داشته است.»
بیشتر بخوانید: مسیح مهاجری: رابرت مالی را کاسبان تحریم فروختند
در همین حال، گمانه زنیها درباره چرایی انتشار فایل صوتی محرمانه از داخل ایران و تاثیر منفی آن بر مذاکرات ایران و امریکا، این فرضیه را در محافل رسانهای داخلی تقویت کرد که برخی افراد موازی با دستگاه دیپلماسی داخل کشور، با انتشار اطلاعات هدفمند درصدد اثرگذاری بر مذاکرات ایران و امریکا هستند.
مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی، با تاکید بر نقش گروههای فشار، در برکناری رابرت مالی گفت: «اخبار منابع داخلی و خارجی رسانهای نشان میدهد مسایل رابرت مالی را کاسبان تحریم لو داده اند تا منافع شان تامین شود. رابرت مالیمذاکراتی با بعضی افراد ایرانی داشته، به نحوی که مسایل داشت به جایی میرسید، که شاید حتی برخی از مقامات آمریکایی هم تا آن حد مطلع نبودند، اما تندروهای داخلی و کاسبان تحریم اطلاعات مربوط به مذاکرات را لو دادند، تا مذاکرات به جایی نرسد.»
حشمت الله فلاحت پیشه عضو سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز معتقد است، افشای فایل صوتی راب مالی توسط رسانههای داخل کشور، اقدامی از سوی دیپلماسی پنهان بوده، اما این اقدام در نهایت به بی اعتمادی کشورها به دستگاه دیپلماسی منجر خواهد شد. او تاکید کرده «در داخل ایران آنچه که تحت عنوان تعلیق رابرت مالی مطرح شده به طرف ایرانی ربط داده شده است و نتیجه آن این است که در آینده دیپلماسی پنهان جمهوری اسلامی ایران با یک مشکل عدم اعتماد جدی مواجه خواهد شد.»
این در حالی است که برخی تحلیلگران به استناد اظهارات ناامیدکننده مقامات روسی نسبت به مذاکرات ایران و امریکا، نقش روسیه را در افشای فایل صوتی راب مالی مهم ارزیابی کردند. چه آنکه تهران و واشنگتن در مسیر مدیریت تنشها با گفتگوهای غیرمستقیم بودند که موضوع تبادل زندانیان محوریت مهمی در آن داشت و به نظر میرسید این مسیر به یک توافق حداقلی و منتهی شود.
انتشار اطلاعات محرمانه و هدفمند، در دورههای مختلف مذاکرات ایران و امریکا چه در دولت روحانی و چه رئیسی، بر روابط ایران و امریکا تاثیر مستقیم داشته است. در هر دو دوره، زمانی که تلاشها به نقطه قابل اتکا برای دستیابی به نتایج ملموس میرسید، رسانههای انگلیسی زبان داخل کشور با افشای اطلاعات هدفمند، کوشش میکردند روند مذاکرات را در چارچوبی که خطوط قرمز ایران نامیده میشد، متوقف کنند.
موضوعی که به نظر میرسد نقش افشای اطلاعات طبقه بندی شده را برای فریب و دستکاری در کنشگری دستگاه دیپلماسی برجسته سازی میکند و نمونههای موفق آن در دولتهای دوازدهم و سیزدهم به توقف گفتگو بین ایران و امریکا منتهی شده است.
در چنین شرایطی تحلیلگران پیش بینی کردند در امتداد چنین مسیری «نگاه افراد تندرو در اروپا و آمریکا یکدیکدستتر خواهد شد و این پیام را تداعی میکند که ایران کشوری نیست که بتوان از مذاکرات با آن به نتیجهای دست یافت. در مقابل هم ایران را به این نتیجه میرساند که طرف مقابل نیز هیچ عزم و ارادهای برای به نتیجه رسیدن مذاکرات و دادن امتیاز ندارد. قطع مذاکرات و انسداد کامل آن، اعمال تحریمهای شدیدتر و در نهایت تحرکات و آماده سازی برای تعرض به ایران از جمله اهدافی است که مخالفین دیپلماسی با ایران در سر دارند.»