اقتصاد۲۴-همان چند هفته پیش که آذربایجان بخش زیادی از نیروهای نظامی خود را به قراباغ و در امتداد مرز ارمنستان فرستاد؛ بوی خوشی به مشام نمیرسید و میشد حدس زد که دیر یا زود از لولهی تفنگ یکی از طرفین گلولهای در خواهد رفت.
روز سهشنبه آذربایجان تحت عنوان «عملیات ضد تروریستی» با پشتوانهی توپخانهای مجهز به مناطق تحت کنترل ارمنستان در قراباغ حمله کرد. وزیر دفاع آذربایجان گفته است که هدف عملیات «خلع سلاح و خروج نیروهای ارمنستان از سرزمینهای ما و عقیمکردن زیرساختهای نظامی آنها» انجام شده است.آنها تهدید کردند که تا تسلیم نشدن نیروهای «جداییطلب» ارمنی، به حمله ادامه میدهند. نیروهای آذربایجان به ادعای وزیر دفاع تا الان بیش از ۶۰ پایگاه نظامی را تسخیر و نزدیک به بیست خودروی نظامی با سایر سختافزارها را نابود کرده اند.
مقامات آذربایجان مدعی شدند که این حمله را در پاسخ به کشته شدن چهار سرباز و دو غیر نظامی در اثر انفجاری مینی که نیروهای ارمنی کار گذاشته بودند؛ شروع کردند. به نقل از الجزیره یکی از مقامهای ارمنی در منطقهی قراباغ ادعا کرده است که تا الان ۲۵ نفر از جمله دو غیر نظامی کشته شده اند. مقامات ارمنی آذربایجان را متهم به یک حملهی همهجانبهی دیگر در جهت پاکسازی قومی این منطقه کردهاند.
نمیتوان پیشبینی کرد که سرنوشت این درگیری نظامی چه خواهد شد اما احتمالا هر اتفاقی که بیافتد ماجرای خونین قراباغ در این نقطهی تاریخی تمام نخواهد شد. همانطور که توماس دوال، کارشناس مسائل قفقاز گفته است؛ اختلاف قراباغ همانقدر عمیق و تاریخی است که مسالهی کشمیر،قبرس و اورشلیم. هیچ کس نمیتواند به یاد بیاورد که اولین گلوله را چه کسی شلیک کرد یا حتی اولین بار چه کسی به روی دیگری خنجر کشید اما اگر بخواهیم یک گزارش چکیده از اختلاف و جنگ قراباغ را روایت کنیم باید به زمان اتحاد جماهیر شوروی برگردیم.
مرزکشیهای سیاسی به دست قدرتهای بزرگ در قفقاز و خاورمیانه که همهیشان باعث به وجود آمدن اختلافات سیاسی حل ناشدنی بین کشورهای کوچک شدند؛ محدود به دولتهای غربی نیست. نقش اتحاد جماهیر شوروی در به هم ریختن نظم جغرافیای سیاسی و قومی سایر مناطق جهان اگر کمتر از دولتهای غربی نباشد؛ بیشتر نیست. نمونهاش همین ماجرای قراباغ.
بیشتر بخوانید:توافق آتش بس در قره باغ اعلام شد
در سال ۱۹۲۰ گروههای آذری و ارمنی با پیشینهای از اختلاف بر سر قراباغ با هم وارد جنگ شدند اما خیلی زود با ورود شوروی آتش جنگ خاموش شد. ارتش سرخ آذربایجان و ارمنستان را به اشغال خود در آورد و گرهی اختلافات قراباغ به دست مقامات شوروی افتاد تا به دست آنها باز شود. مقامات شوروی هم بی توجه به اکثریت ارمنی قراباغ، این منطقه را جزء خاک جمهوری سوسیالیستی آذربایجان و پرونده را مختومه اعلام کرد.
اما اختلاف آذریها و ارمنیها چون آتشی زیر خاکستر باقی ماند تا زمانی که سایهی سنگین اتحاد جماهیر شوروی کمرنگ شد و آفتاب اقتدارش غروب کرد. در ۱۹۸۸ که شوروی نفسهای آخرش را میکشید با حمایت کامل دولت ارمنستان، یک همه پرسی در قراباغ انجام شد. اکثریت ساکنین این منطقه که ارمنی بودند خواستار جدایی از آذربایجان و پیوستن به جمهوری ارمنستان شدند.این اتفاق مانند جرقهای در انبار باروت؛ اتش جنگ میان دو کشور را شعله ور کرد.
با فروپاشی شوروی، کمرنگترین بارقههای صلح در قفقاز از بین رفت و شدت جنگ بین دو کشور افزایش پیدا کرد. تا ۱۹۹۴، جنگ قراباغ بیستهزار قربانی گرفته بود و یک میلیون آواره را از خانه و کاشانهی خود فراری داده بود.ارمنستان نه تنها منطقهی قراباغ بلکه هفت منطقه اطراف آن را هم تسخیر کرد. دولت ارمنستان یک شکست تمام عیار را برای آذربایجان رقم زده بود. پس از امضای آتش بس ارمنیهای برای جشن گرفتن به خانههایشان برگشتند و آذریها به امید انتقام کشتههای خود را در خاک میکردند.
روسیه با تشکیل گروه مینسک خواست تا با کمک ایالات متحدهی آمریکا و فرانسه ارمنستان و آذربایجان را سر میز مذاکره بنشاند تا مشکلاتشان را با همدیگر حل کنند اما هر دو طرف آنقدر از همدیگر کشته بودند که کینه و کدورت به این راحتیها اجازهی روبروی هم نشستن را به آنها ندهد.
شاید برای شما شکست مقدمهی پیروزی باشد اما در این ماجرا پیروزی برای ارمنستان مقدمهی شکست شد. مستی پیروزی خیلی دیر از سر ارمنیها پرید. آذربایجانیها از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۹ نزدیک به ۲۴ میلیارد دلار خرج قوای نظامی خود کردند. آذربایجان در سال ۲۰۱۶ به اراضی اشغالی قراباغ حمله کرد و در یک جنگ چهارروزه که منجر به کشته شدن دویست نفر شد؛ بیست کیلومتر از قراباغ را از ارمنستان پس گرفت اما آنها احساس میکردند هنوز همه چیز برای یک انتقام سخت مهیا نیست. یک متحد قوی.
« ما کنار برادران آذری خود می ایستیم تا سرزمین های اشغالی را پس بگیرند و از سرزمین مادری خود حفاظت کنند» اینها جملات رجب طیب اردوغان رییسجمهور ترکیه در سال ۲۰۲۰ است وقتی تصمیم گرفت که از حملهی آذربایجان علیه ارمنستان حمایت کند. با توجه به تعبیر «یک ملت، دو دولت» که دولت ترکیه در مورد آذربایجان بکار میبرد؛ اردوغان نه تنها انگیزهی قومی و فرهنگی برای حمایت از آذربایجان داشت بلکه دلایل اقتصادی مثل اینکه آذربایجان بزرگترین تامینکنندهی گاز ترکیه بود هم او را مجاب میکرد تا تمام تلاش خود را برای برنده شدن آذربایجان در جنگ قراباغ به کار بگیرد.
به همین خاطر وقتی در جولای ۲۰۲۰ زد و خوردی در قراباغ اتفاق افتاد؛ ترکیه تجهیزات پیشرفتهی خود را به کمک برادران آذریاش فرستاد. نیروهای دولت آذربایجان در یک هفته بیست کیلومتر در قراباغ پیشروی کردند و همهی هفت منطقهای را که تحت اشغال ارمنستان بود؛ آزاد کردند. با تسخیر شهر شوشا، که فقط پانزده کیلومتر با خانکندی مرکز قراباغ فاصله دارد؛ ارمنستان تسلیم شد و با مداخلهی روسیه آتشبس میان دو کشور امضا شد. ارمنستان همهی آنچه را که اشغال کرده بود به علاوهی هزار و سیصد کلیومتر از مساحت قراباغ را از دست داد.
روسیه به آذربایجان اجازه داد که مناطق بازپس گرفته شده را حفظ کند و دو هزار نیروی نظامی خود را به عنوان صلحبان به ورودی کردیور لاچین فرستاد تا مطمئن شود هیچکدام از طرفین آتشبس را نقض نمیکنند. درست در همین جاست که کریدور لاچین اهمیت پیدا میکند. با از دست رفتن منطقهی حائل قراباغ، دسترسی دولت ارمنستان به جمعیت ارمنی قراباغ از بین رفت. فقط و فقط یک راه برای دولت ارمنستان مانده بود: کریدور لاچین.
این کریدور تنها راهی بود که دولت ارمنستان غذا،دارو،آب،پوشاک و هر آنچیزی را که جمعیت ارمنی قراباغ برای بقا نیاز داشتنند؛ برایشان میفرستاد. آذربایجان هم با وجود صلحبانان روس جرعت دست زدن و مداخله در این کریدور را نداشت. عضویت دائم ارمنستان در سازمان پیمان امنیت جمعی نیز امنیت بیشتری را برای ارمنستان فراهم میکرد. سازمان پیمان امنیت جمعی با عضویت ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان، توسط روسیه ایجاد شد. سازمانی شبیه به ناتو با همان قانون که حمله به یکی از اعضای این سازمان معادل با حمله به همهی اعضا است.
با آغاز جنگ اوکراین، تمام توجه و توان روسیه معطوف به اوکراین شد و دیگر زورش نمیرسید که در اوکراین جنگی تمام عیار را پیش ببرد و در قفقاز صلحبان باشد به همین خاطر در دوازده سپتامبر ۲۰۲۲ که اوکراینیها موفق به بازپسگیری هشت هزار کیلومتر از سرزمینهای خود شدند؛ آذربایجان فرصت را غنیمت شمرد و به روستاهای واقع در خاک ارمنستان حمله کرد و نزدیک به سیصد نفر را کشت.
هنوز مشخص نیست که نیکولا پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان، چه فکری با خودش کرده بود که از سازمان پیمان امنیت جمعی برای مقابله با آذربایجان کمک خواست. شاید نخست وزیر ارمنستان گمان کرده بود که روسیه هم مثل دولتهای غربی و سازو کار ناتو به دفاع از متحدانش خواهد شتافت اما وقتی روسیه مطلقا و واقعا هیچ کاری برای دفاع از متحد همپیمانش نکرد با سیلی واقعیت روبرو شد. ماجرا به اینجا ختم نمیشود. آذربایجان بیشترین بهره را از بیوفایی روسیه به متحدش برد و در یک اقدام تهدیدآمیز کریدور لاچین را مسدود کرد. لازم به ذکر نیست که اینبار هم نیروهای روس کاری جز تماشا نکردند.
آذربایجان به این بهانه که دولت ارمنستان قصد دارد به نیروهای ارمنی قراباغ تسلیحات نظامی بفرستد جلوی ورود هر گونه محمولهای به کریدور لاچین را گرفت. ارامنهی ساکن در قراباغ تا امروز با گرسنگی،تشنگی، نبود دارو و حداقل امکانات برای زندگی دست و پنجه نرم میکنند. بسیاری از فعالان حقوق بشر این اقدام آذربایجان را نسلکشی تقلی کرده اند. اما آذربایجان این اتهام را قبول ندارد و مدعی است که بارها و بارها محمولههای غذایی و دارویی برای ارامنه فرستاده است اما آنها قبول نکرده اند.
تا امروز شش دور مذاکرات بین ارمنستان و قراباغ بی نتیجه مانده است. نیکولا پاشینیان حتی حاضر به تسلیم کردن کامل قراباغ به آذربایجان شده است به شرط اینکه آذربایجان حقوق ارامنهی ساکن در قراباغ را به رسمیت بشناسد.
اما با درگیری اخیر آذربایجان و نیروهای ارمنی در قراباغ بوی آشوب از اوضاع قفقاز به مشام میرسد و به نظر نمیرسد که این درد به این زودیها بخواهد التیام پیدا کند. انگار مسالهی قراباغ از آن مسائلی است که عامدانه سر از تسکین باز میزند.
پشت کردن پاشینیان به روسیه و برگزاری رزمایش با آمریکا نیز سبب شد تا باکو از فرصت بدست آمده برای ضدحمله بهره ببرد و فشار خود را تا حد زیادی افزایش دهد. با این حال اگرچه حمله نظامی جمهوری آذربایجان به منطقه قره باغ متوقف شده و شبه نظامیان تجزیه طلب شروط باکو را برای توقف جنگ پذیرفته اند اما این دلیلی بر پایان این مناقشه طولانی و فرسایشی نیست.