اقتصاد۲۴- بیتا محسنی - سالهای پر تب و تاب دهه ۶۰ برای هر قشری از جامعه یادآور فراز و فرود، التهاب، اتفاق و تصمیمات تازه است. مثلا برای دانشجویان، مواجهه با انقلاب فرهنگی، کدگذاریهای سیاسی، ایدئولوژیک و سهمیهها معنا میشد و برای تمام طیف دانشپژوه کشور، آن سالها مصادف با کالایی شدن آموزش بود که البته زیر گرد و غبار جنگ و وضعیت بحرانی کشور پنهان شده بود. به طور مشخص، سال ۱۳۶۱ و روی کار آمدن دانشگاه آزاد اسلامی، مترادف پولیسازی آموزش بود. با این حال راه پولیشدن آموزش تا مقطع پیش از آموزش عالی بسته بود تا اینکه در خرداد سال ۱۳۶۷ و برخلاف آنچه در گزارشها نگاشته شده، قبل از دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، قانون تاسیس مدارس غیرانتفاعی در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و آموزش در ازای پول، شمایل رسمیتری به خود گرفت!
مدارس غیرانتفاعی در ایران تاریخچهای پیچیده و پرتلاطم دارند که از ابتدای قرن بیستم آغاز شده و تاکنون ادامه داشته است. ابتدای این تاریخچه به دوره قاجاریه بازمیگردد. زمانی که مدارسی با عنوان مدارس مشکلات، برای آموزش کودکان مردم معمولی تأسیس شدند، اما آموزش در این مدارس به دلیل محدودیتهای مالی و سیاسی متوقف شد. سپس در دوره پهلوی اول، توسعه آموزش و پرورش به عنوان یکی از اولویتهای حکومت مطرح شد و تلاشهای زیادی برای ایجاد مدارس غیرانتفاعی و مدارس متمرکز در سطح کشور صورت گرفت. اما با تغییرات سیاسی در دوره پهلوی دوم و پس از انقلاب اسلامی، برنامههای آموزشی مورد بازنگری قرار گرفتند.
اما به طور جدی و با توجه به زمینه تاریخی، میتوانیم ابتدا در سال ۱۳۶۲ مشاهده کنیم که اکبر پرورش به اعلام نظر شورای نگهبان درباره تأسیس مدارس غیرانتفاعی دامن زده است. سپس، آیتالله لطفالله صافی در مرداد ۱۳۶۳ نظر شورا را به دولت منتقل کرد که این نظر شامل جنبههای مختلفی از مسئله بود. با این وجود، جناح چپ اسلامی به رهبری شخصیتهایی، چون علیاصغر فانی و حسین مظفر، به شدت مخالفت کردند و تصویب قانون تأسیس مدارس غیرانتفاعی را به سال ۱۳۶۷ به تأخیر انداختند. پیش از دوره ریاست جمهوری هاشمی، نظام جمهوری اسلامی با ورود بخش خصوصی به آموزش و پرورش و تأکید بر مدارس غیرانتفاعی موافقت کرد. اما تأسیس دانشگاههای غیرانتفاعی، دورههای شبانه و دانشگاه پیام نور باعث تشدید روند پولیشدن آموزش عالی در ایران شد. در دهه ۸۰ خورشیدی، نسبت دانشجویانی که شهریه پرداخت میکردند، به شدت افزایش یافت و این روند در سالهای بعد ادامه یافت.
در بحث مدارس غیرانتفاعی و نقش بخش خصوصی در آموزش، دو جناح مختلف وجود دارد که هر یک دارای دیدگاهها و مواضع متضادی هستند. در حین مطالعه اخبار اقتصادی و آموزشی، اغلب با شنیدن یا خواندن شعارهایی از قبیل بهرهگیری از علم برای کسب سود، خودمدیریتی در مدارس و دانشگاهها، کاهش نقش دولت و ... مواجه میشویم. این شعارها براساس باور مخالفان مدارس غیرانتفاعی، این هدف را دنبال میکنند که آموزش را به یک صنعت تجاری تبدیل و بهرههای سیاسی افراد قدرتمند را نیز تضمین کنند.
این روند منجر به تبدیل آموزش به یک کالا در بازار میشود که دولت هر روز کمتر به حمایت از آن توجه میکند. نگاهی به لیست مدارس غیرانتفاعی (که تمرکز این گزارش است) و مشاهده تدبیر مدیران آنها که توسط سیاستمداران یا افراد ثروتمند مدیریت میشوند، این وضعیت را تأیید میکند. جالب است بدانیم که برخی از مدارس دولتی نیز از راههایی چون کمک مالی داوطلبانه یا مساعدتهای دیگر تلاش میکنند تا از آموزش پول درآورند!
از طرف دیگر، موافقان خصوصیسازی مدارس تحت عنوان غیرانتفاعی، معتقدند که تلخیص آموزش به جنسبخشی از اساس اشتباه است که البته مسئلهای محدود به مدارس غیرانتفاعی نیست. هزینه تولید خدمات آموزشی، صرفاً متکی به اینکه آنها توسط دولت یا بخش خصوصی ارائه شود نیز، نیست، بلکه از حساب شهروندان پرداخت میشود. به طور ساده، در مدارس خصوصی، هزینه خدمات به طور مستقیم از طریق والدین جبران میشود، در حالی که دولت هزینههای آموزشی را از طریق مالیات یا فروش منابع طبیعی تأمین میکند.
به گواه رئیس سازمان مدارس و مراکز غیر دولتی وزارت آموزش و پرورش، در حال حاضر ۴.۵ میلیون دانشآموز در بیش از بیست هزار مدرسه غیردولتی مشغول تحصیل و حدود ۲۵۰ هزار معلم، مدیر و عوامل اجرایی در این مدارس مشغول خدمت هستند.
بیشتر بخوانید: شهریه مدارس غیرانتفاعی سر به فلک کشید
هرچند رییس سازمان مدارس و مراکز غیرانتفاعی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده که رقم بالاترین شهریهها با احتساب فوق برنامه ۶۵ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است و با مدارس غیردولتی متخلفی که شهریه بالاتر از مصوبه را دریافت کنند، برخورد میشود، با این حال به نظر میرسد قدرت و نفوذ برخی مدارس، بر قانون و مصوبه نیز میچربد. چه اینکه روزنامه شرق اخیرا در گزارشی به شهریه ۱۰۰ میلیونی برخی مدارس اشاره کرده است. همچنین طبق دادههای موجود در خبرگزاریهای رسمی، شهریه سال گذشته یک مدرسه در منطقه دو بدون سرویس و اردوی مطالعاتی عید برای مقطع دوازدهم، ۹۴ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان بود. همچنین شهریه یک مدرسه غیردولتی واقع در امیرآباد (منطقه ۶) باز هم برای سال گذشته برای پایه دوازدهم علیالحساب ۷۳ میلیون تومان اعلام شده بود. در همین سال جاری یک مدرسه در اردبیل برای ثبت نام از اولیای ۴۰ نفر از دانش آموزان ۹۲ میلیون تومان دریافت کرده بود که البته توسط تعزیرات شناسایی شد.
با این حال در یک جستوجو درباره نرخ شهریه مدارس غیرانتفاعی در شهرستانها به موارد جالب توجهی برخواهیم خورد. لازم به ذکر است که شهریههای بیان شده به صورت نسبی بوده و بر اساس شرایط و امکانات هر مدرسه متفاوت است.
اصفهان: پس از تهران استان اصفهان گرانترین مدارس غیرانتفاعی را دارد. میانگین شهریه در مدارس این استان در مقطع ابتدایی ۱۴ میلیون تومان، در مقطع متوسطه اول ۱۷ میلیون و در مقطع متوسطه دوم نیز حدود ۳۰ میلیون تومان است.
البرز: استان البرز در مقام سوم گرانقیمتترین مدارس غیرانتفاعی در سطح کشور جای میگیرد. در مقطع ابتدایی میانگین شهریه در مدارس این استان بیش از ۱۱ میلیون، در مقطع متوسطه اول بیش از ۱۷ میلیون و در مقطع متوسطه دوم نیز بیش از ۲۸ میلیون تومان است.
یزد: استان یزد نیز مدارس غیرانتفاعی گرانقیمتی دارد. جستوجو میان مدارس این استان نشان میدهد که در مقطع ابتدایی والدین باید به طور میانگین، ۹ میلیون تومان، در مقطع متوسطه اول به طور میانگین، حدود ۱۵ میلیون تومان و در مقطع متوسطه دوم نیز بیش از ۲۷ میلیون تومان پرداخت کنند.
همدان: استان گیلان را در نیز باید در طبقه مدارس غیرانتفاعی گرانقیمت ایران قرار میدهیم. میانگین شهریه این مدارس در گیلان حکایت از آن دارد که در مقطع ابتدایی میزان آن حدود ۱۰ میلیون تومان، در مقطع متوسطه اول این میزان حدود ۱۲ میلیون تومان و در مقطع متوسطه دوم نیز میانگین شهریه این استان بیش از ۲۷ میلیون تومان است.
خراسان رضوی: نگاهی به مدارس غیرانتفاعی استان خراسان رضوی نشان میدهد که میانگین شهریه در مقطع ابتدایی ۱۳ میلیون تومان، در مقطع متوسطه اول ۱۵ میلیون تومان و در مقطع متوسطه دوم نیز مبالغ شهریه به اوج خود رسیده و حدود ۲۷ میلیون تومان خواهد شد.
قزوین: نگاهی به مدارس غیرانتفاعی استان قزوین نشان میدهد که میانگین شهریه در مقطع ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم به ترتیب، ۱۰ میلیون تومان، ۱۵ میلیون تومان و ۲۵ میلیون تومان خواهد بود.
کردستان: میانگین شهریه در مدارس این استان در مقطع ابتدایی بیش از ۷ میلیون تومان، در مقطع متوسطه اول بیش از ۱۹ میلیون تومان و در مقطع متوسطه دوم نیز میانگین مبلغ شهریه بیش از ۲۵ میلیون تومان خواهد بود.
استانهای هرمزگان، قم، سمنان، سیستان و بلوچستان، فارس، گلستان و مرکزی از لحاظ قیمتگذاری شهریه، در سطح متوسط قرار میگیرند که در اینجا شاخصترینها را برایتان مثال میزنیم.
هرمزگان: میانگین شهریه در مدارس این استان در مقطع ابتدایی، بیش از ۹ میلیون تومان، در مقطع متوسطه اول بیش از ۱۱ میلیون تومان و در مقطع متوسطه دوم نیز بیش از ۱۷ میلیون تومان است.
سمنان: نگاهی به مدارس غیرانتفاعی استان سمنان نشان میدهد که میزان شهریه در مقطع ابتدایی به طور میانگین بیش از ۸ میلیون تومان، در مقطع متوسطه اول بیش از ۱۴ میلیون تومان و مقطع متوسطه دوم نیز مبالغ شهریه به اوج خود رسیده و بیش از ۱۵ میلیون تومان تعریف میشود.
قم: نگاهی به مدارس غیرانتفاعی استان قم نشان میدهد که شهریه در مقطع ابتدایی به طور میانگین بیش از ۷ میلیون تومان، در مقطع متوسطه اول بیش از ۹ میلیون تومان و مقطع متوسطه دوم نیز مبالغ شهریه به اوج خود رسیده و بیش از ۱۴ میلیون تومان تعریف میشود.
همچنین استانهای ایلام، بوشهر، خوزستان، کرمانشاه و مازندران از لحاظ قیمتگذاری شهریه، در سطح ارزانتر قرار میگیرند که میانگین شهریه در این استانها از ۸ تا ۱۱ میلیون تومان است.
با تمام آنچه گفته شد، اما در حال حاضر، در بسیاری از نقاط ایران و به زعم بسیاری از والدین، مدارس غیرانتفاعی همچنان به عنوان گزینهای برتر برای آموزش فرزندان تلقی میشوند. هرچند به زعم برخی این مدارس یکی از وجوه شکاف طبقاتی و به زعم گروهی دیگر عنصری موثر برای جلوگیری از دخالت دولت در سیستم آموزشی باشد. آنها این مدارس را به عنوان یک فرصت بهتر برای تحصیل و پرورش فرزندان خود میشناسند و حاضرند بهای سنگین آن را هر سال پرداخت کنند؛ مسیری سخت که تصویر روشنی از مقصد آن به چشم نمیرسد.