اقتصاد۲۴- میرا قربانی فر - مناظره دوم نامزدهای ریاست جمهوری با حواشی بسیار برگزار شد. وعدههای ناممکن داده شده توسط برخی از این نامزدها در ترکیب حمایت تمام عیار کاندیدای دیگر از دولت سیزدهم و سید ابراهیم رئیسی در حالی که برای بسیاری سوال شد چرا این همه کارنامه سه ساله دولت را موفق میدانند باعث بروز بحث و گفتگوهای بسیار در شبکههای اجتماعی و میان کاربران و شهروندان شد، چنان که حتی پس از پایان مناظره نیز تا ساعتها این روند در شبکههای اجتماعی فارسی زبان ادامه داشت.
خطاهای لفظی و عدد و رقمی در سخنان زاکانی البته منجر به جنجالهای بیشتری شد. از تپقهای های این نامزد ریاست جمهوری و خستگی و عصبیت در دور آخر مناظره هم که بگذریم، از وعده عجیب «پرداخت یارانهای معادل ۲۰ گرم طلا به هر خانواده سه نفره» به سادگی نمیشد گذشت.
کما اینکه طعنه غلامرضا تاجگردون، نماینده مجلس در شبکههای اجتماعی نیز بارها دست به دست شد. تاجگردون نوشت: «تنها راه پرداخت طلای مجانی #همستر است. اگر بخواهند به همه اینقدر طلا بدهند ١٧٦٠٠٠٠ همت اعتبار لازم دارند و اگر روزی یک میلیون بشکه نفت صادر و همه را طلا وارد کنند و بخواهند به مردم بدهند فقط. ١٠٩٥٠٠٠ همت پول دارند. مابقی را همستر تامین میکنه و بقیه کارها هم تعطیل».
همچنین بهنام صمدی، روزنامه نگار حوزه اقتصادی نیز در همین باره نوشت: «زاکانی میخواد به خانوار ۳ نفره سالی ۲۰ گرم طلا بده /یعنی میخواد به ۲۸ میلیون خانوار ۲۰ گرم طلا بده / میشه سالی ۵۳۳ تن! / جالبه بدونید کل تولید طلای ایران سالی ۸ تن هست! / مرحوم ترکان درست گفت این جماعت عدد نمیفهمند.»
در این میان، اما غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده سابق مجلس در دوره نهم و دهم، به اقتصاد ۲۴ میگوید که به نظر میرسد هیچ کدام از این نامزدها، اصلا قانون هدفمندی یارانهها را ورق نیز نزده اند.
مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید:
**یک مناظره و شاید میزگرد با محوریت عدالت و سلامت داشتیم، اما بخشهای زیادی از آن به وعدههای عجیب به خصوص در مساله یارانهها گذشت؛ این وعدهها و همین طور مساله هدفمندی یارانهها و حوزه انرژی را چطور ارزیابی میکنید؟
- ببینید من بعد از شنیدن حرفهای کاندیداها در مورد هدفمند کردن یارانهها واقعا غصه خوردم و ناراحت شدم. من تصور میکنم و حدس میزنم که حداقل موضوع مناظره و موضوع سوالات را به نامزدها گفتهاند، چون کاندیداها آمار و ارقام آماده کرده بودند، و به نظر میرسد که دستکم موضوع میدانستند، ولی گویا حتی یک بار ننشسته بودند، این قانون هدفمند کردن را بخوانند.
رک باید بگویم که همه این کاندیداها، حتی متوجه نشده اند چرا در این مملکت یارانه آمد، و بحث حذف سوبسید و حاملهای انرژی و یارانه با چه هدفی بود و قرار بود آن هدف محقق شود یا نه؟ این هدفمندی یعنی کمک به توان افراد یا اقشار آسیب پذیر که حاملهای انرژی برای آنها گران میشد. این خلاصه و چکیده قانون هدفمندی یارانهها بوده است.
در مجموع بهعنوان یک کارشناس، فارغ از اینکه به یک یا دو کاندیدا نظر مثبتی دارم، ولی باید بگویم بهعنوان یک کارشناس خیلی ناراحت شدم، چون این مدل رفتار و وعده دادن، توهین به مردم است. فکر میکنید اگر بگویید بنزین را ارزان میکنیم، بگویید آن طور به شما طلا میدهیم، به شما فلان میکنیم، مردم فریب شما را میخورند؟
این مردم، دیگر مردم دهه ۵۰-۶۰-۷۰ نیستند، دسترسی به اطلاعات و آمار دارند. مثلا نامزدها به جای اینکه از بنزین بگویند، از توزیع ناعادلانه یارانه بگویند، در حالی که اصلا نمیدانند یارانه پنهان چیست، پرداخت نقدی یارانه چیست، یارانه غیر نقدی چیست، اصلا ماده هفت قانون هدفمند کردن را یک بار نخوانده اند.
توجه کنید که اساسا در هدفمندی یارانهها، تکلیف بود که یارانهها به سمت تامین اجتماعی بروند. در حقیقت ما مدل مصر و مدل صربستان را برای هدفمند کردن یارانهها، شروع و اجرا کردیم.
** در واقع نامزدها وعدههایی دادند که مخالف قانون مصوب بوده است؟
- این را بدانید خیلی خوب است. کسانی که از همان ابتدا در داستان هدفمندی بودند، از ۱۵ دی ۸۸ که این قانون تصویب شد و گزارش کار مجلس داده شد، هم باز در جریان بودند و میدانند که چه بحثهای کارشناسی شد، دیشب اصلا نگفتند این قانون که تصویب شد به هدفش رسید یا نه؟ مساله این است که اساسا نامزدهای انتخابات ۱۴۰۳، قانون هدفمندی یارانهها را چیز دیگری گفتند.
در صورتی که هدفمندی یارانهها اصلا به این مفهوم نیست که پول توزیع کنیم و یا پول را درست توزیع کنیم و منظور چیز دیگری بوده است. منظور این بود که ما فعلا حمایت میکنیم تا بعد از حذف کامل یارانه پنهان، به سمت تامین اجتماعی برویم و نیازمندان را پوشش دهیم و تکلیف قانون هم این بود.
من البته به صداوسیما هم نقد دارم. صداوسیما باید بگوید بالاخره قانون هدفمند کردن یارانهها که ۹۰ درصد فوب خلیج فارس بود، چرا تا حالا اجرا نشده و چرا به هدفش نرسیده است؟ حداکثر باید ۵۰ درصد نقدی میدادید. هیچ سالی نیست که زیر ۹۰ درصد تخصیص داده باشید. چرا قانون دچار اختلال شد؟
جالب اینکه آقای قالیباف که رئیس مجلس بود، اما همان هم به درستی بیان نکرد.
بعد شما سطح وعدهها را ببینید و ارزیابی کنید، زاکانی میگوید من ۲۰ گرم طلا میدهم؛ یعنی به یک خانواده ۳ نفره سالی ۲۰ گرم طلا میدهم! خب بخواهد به ۲۸ میلیون خانوار این طلا را بدهد که ۵۳۳ تن میشود. آقای زاکانی اصلا خبر دارد که این کشور سالیانه بیشتر از ۸ تن تولید طلا ندارد.
یعنی نامزد انتخابات آمده و وعده داده، اما حتی یک ضرب و تقسیم نکرده است. بالاترین ظرفیت تولید طلای ما هشت تن است. او میگوید ۵۳۳ تن طلا میدهم. از کجا میآورد؟ بعد مهمتر اینکه توجه کنید در مساله طلا، قیمت انس جهانی طلا براساس نرخ دلار محاسبه و ارزیابی میشود. این طلا دادن، دلار زدایی نیست.
یعنی زاکانی الفبای این مساله را نیز نمیداند.
از طرف دیگر آقای قالیباف میگوید منابع مازاد حاصل از صرفه جویی را هزینه میکند و این یعنی همان چیزی که میخواهند با آن یارانه پنهان را کم کنند، را در بورس سرمایه گزاری میکنیم. کدام بورس؟ همین بورسی که زندگی مردم را نابود کرد؟ البته در این میان ای کاش آقای زاکانی درباره استفاده از تابلوهای بیلبوردهایی که در تهران بهصورت غیر قانونی نصب شده است نیز صحبت میکرد.
در این میان واقعا تنها کسی که بهنظرم دستکم وعده بی حاصل نمیداد دکتر پزشکیان بود. آقای پزشکیان، نمودارهایی نشان داد که لزوم انجام و همراهی برای بهبود وضعیت کشور را مورد تاکید قرار میداد و میخواست بگوید باید برای یارانه پنهان فکری شود. البته ظاهرا خوب تسلط نداشت که بگوید اینها یارانههای پنهان است، اما دستکم میتوان امید داشت که مشاورانش میدانند و اطلاع دارند.
البته اینکه میگفت یک سرمایهدار در دهک بالا اینقدر بهره میبرد و دهک پایین که ماشین ندارد، اینقدر بهره میبرد، دقیقا حرفهای سال ۸۷-۸۸ آقای احمدی نژاد است. عجیب است که ۱۴ سال گذشته و باز دوباره همان حرفها زده شده و دوباره از بیعدالتی و یارانه پنهان گفته شود؟
البته من واقعا متاسف شدم که آقایان قاضی زاده و زاکانی نیز فقط آمده اند که تخریب کنند. آقای قاضی زاده البته باز از دولت قبل سخن گفت. بالاخره شما سه سال در مسند این دولت بودید. خود آقای قاضی زاده، مدعی بود و میگفت که من سه روزه مشکل بورس را حل میکنم، چهکار کردید؟
بعد جالب است آقای قاضی زاده از پزشکیان میپرسد چرا در مجلس بودید، حل نکردید؟ جالب اینکه رئیس مجلس، کمی آن طرفتر نشسته است. این گفتهها همه اش از بغض و کینه است. یعنی قاضی زاده از پزشکیان میپرسد شما چرا حل نکردید که در مجلس بودید؟ بعد خودش در مجلس بوده است، و اینکه رئیس همان مجلس کنار دستش نشسته است، باز از پزشکیان میپرسد.
** به نوعی تلاش با کسب رای با وعدههای محال را در مناظره دوم شاهد بودیم؟
- من از مردم فهیم ایران خواهش میکنم، هر کسی آمده مردم را بخرد و تطمیع کند و سطح مردم را در پول میبیند، اصلا به او رای ندهند. نامزدهایی که فکر میکنند مردم فقط دنبال پول هستند، خودشان مردم را فقیر کردند که الان بگویند ما طلا میدهیم، پول میدهیم، شما به ما رای دهید و این واقعا خفتبار است. خدا کند این صحبتها در کشورهای دیگر پخش نشود. معنای این حرفها این است که یعنی برنامه ندارید، شما الفبای اقتصاد را نمیدانید، شما اصلا نمیدانید هدفمندی یارانهها چیست و فقط با وعده و وعید آمده اید.
کما اینکه مصر و صربستان، دو کشوری بودند که همین مدل هدفمندی یارانهها را انجام دادند. اکنون نیز هیچ کشوری در دنیا نیست که یارانه بدهد. اصلا توزیع پول نباید با نام یارانه انجام شود. یارانه قرار بود جنبه حمایتی داشته باشد تا بتوانیم حاملهای انرژی را به قیمت واقعی تولیدش برسانیم، بعد تامین اجتماعی تشکیل دهیم، و شهروندان را پوشش دهیم و این درصدهایی که برای هزینه سلامت و اشتغال جوانان و ساخت مسکن و... است را تامین کنیم و نامزدها میتوانستند همه این موارد را در هدفمندی یارنهها بخوانند.
ببینید حتی یکی نپرسید که برادر، این هدفمندی یارانهها فقط توزیع پول نیست. قانون را بخوانید، ماده هفت را بخوانید، ماده هشت را بخوانید، ببینید چه تکالیف سنگینی برای شما گذاشته است. بگویید در هدفمندی یارانهها چرا این تکالیف انجام نشده است؟ چرا شرکت نفت سهم خودش را نداده، شرکت گاز سهم خودش را نداده است؟ چرا هنوز گپ یارانه پنهان زیاد است و الان بالغ بر فکر میکنم ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه پنهان میدهیم. چرا به این موارد پاسخ ندادید؟
صداوسیما باید کارشناس خبره بیاورد و این موارد را آنالیز کند. قانون را بخوانند، نامزدها هم باید تکالیف قانون را میخواندند.
** به لزوم استفاده صداوسیما از کارشناس خبره اشاره کردید، آن هم در شرایطی که شهروندان عادی کشور هم با عدد و رقم به پوچ بودن وعدهها اشاره کردند و به راحتی متوجه کذب بودن بخشی از وعدهها شدند. در این میان مسولیت شورای نگهبان در قبال تایید این کاندیداها چه میشود؟
- واقعا شورای نگهبان باید بیاندیشد که چه کسانی را ردصلاحیت و چه کسانی را تایید کرده است و البته که هیچ هم شفاف سازی نکرده است. شما دیدید که همین چند شب پیش، دختر قالیباف آمد و دروغ گفت. گفت خرید نکردیم. بعد حواله بارنامهاش درآمد. از طرف دیگر، اینکه نامزدها به مردم حرف خلاف واقع بزنند نیز باعث تاسف است.
بیشتر بخوانید: مناظره دوم و افشای چهره واقعی زاکانی؛ هم پوششی هم ضربهگیر/ پورمحمدی افشاگر شد و جلیلی سکوت
ببینید آقای قالیباف، به برنامه هفتمی که در مورد هدفمندی یارانهها مصوب کرده، نتوانست اشاره کوچکی کند. مگر در مجلس نبود؟ مگر تکلیف هدفمندی یارانهها درباره هفتم مشخص نشد؟ بالاخره حداقل آن را میآوردید و از رو میخواندید.
بعد نامزدها به جای استناد به قانونی که هست و پاسخ درست دادن، مدام، تحریم اینطور شد، تحریم آنطور شد. اصلا ببینید این مناظرهها شروع شد، ما فهمیدیم نفت را ارزان میدهیم، فهمیدیم تحریم یک تکه کاغذ نیست، فهمیدیم حجاببان نداریم، فهمیدیم اصلا چه کسی گفته بیحجابی فلان است و باید با آن برخورد شود؟ اصلا ونهای پلیسی هم در کار نیست و اصلا «کوکوی شیش انداز شده»(ضرب المثل گیلکی).
نمیگویم کار آقای پزشکیان خیلی خوب است ولی حداقل تنها کسی که الان از سیاستهای ابلاغی رهبری حمایت میکند، آقای پزشکیان است. خیلی جالب است. یک اصلاح طلب از سیاستهای ابلاغی و قانون این کشور حمایت میکند، پنج اصولگرا بر سر سیاستهای ابلاغی رهبری میزنند و از خودشان برنامه تولید میکنند.
این را شورای نگهبان نگاه کند که چقدر قضاوتهایش ناحق بوده است.
** برنامههای نامزدها را در حوزه بهداشت و درمان چطور ارزیابی کردید؟ آیا اساسا نشان از وجود یک برنامه مشخص داشت؟ به خصوص با وعده مجانی شدن بخشهای زیادی از حوزه درمان توسط یک نامزد، میشود امیدی به وجود برنامه مشخصی داشت؟
- اجازه دهید چند نکته را بگویم. نامزدها تقریبا از توریسم سلامت چیزی گفتند. هیچ کس نگفت برای پیشگیری و پایش دقیقا چه راهکاری دارد. نکتهای را آقای قاضی زاده گفت که به شما میگویم که مهمتر از درمان، سلامتی است. دنیا برای پیشگیری هزینه میکند، نه درمان سلامت. نکته دیگر که هیچ کس نگفت، آمایش سلامت بهداشت است. یعنی چه؟ الان ما دو بیمارستان ۳۰۰ تختخوابی داریم بهفاصله ۱۰ کیلومتر از همدیگر است، چرا؟ چون آمایش نداشتیم. این موارد کارها و نکتههایی است که باید روی آن دقت کنند.
یا در وعدههای همین بخش نیز آقای قاضی زاده هاشمی ارجاع میدهد به آنچه در بنیاد شهید کرده است، اما ببینید خانواده شهدا چه ناراحتیها و دلخوریهایی دارند از این حرفها و وعدههای او و از خلافگوییهای قاضی زاده هاشمی چقدر ناراحت هستند، چون این کارها انجام نشده است.
آقای قاضی زاده هاشمی! پایش سلامت برای همه جامعه هدف نیست. فقط جامعه هدف، «های ریسک» یعنی با ریسک بالا است و برای سی سال نیز در بنیاد انجام میشد. اتفاقا این پایش سلامت در دوران آقای قاضی زاده در ضعیفترین سطح خودش انجام شد.
آقای قالیباف هم که خدا را شکر بالاخره اعتراف کرد که تحریم، یک تکه کاغذ و کاغذپاره نیست. همین تحریمها باعث شده الان بیماران پروانهای ما، سایر بیماریهای دیگر، نمیتوانیم به آنها دارو برسانیم. این تحریمها باعث شدند که نمیتوانیم دلار را جابهجا کنیم.
درباره FATF و فروش نفت نیز دیدیم که آقای پورمحمدی به نحوه فروش نفت ارزان و بحث چین و جاده ابریشم اعتراض کرد . اما باز جالب است که اینجا هم تنها یک اصلاح طلب از سیاستهای ابلاغی رهبری دفاع میکند.
نکته دیگر مناظره دوم این بود که آقای قالیباف در زمان پاسخگویی به مساله سلامت، از محیط زیست صحبت میکند. واقعا من خیلی نگران شدم. ایشان در مجلس هم همینطور بوده است. بعد از شیرخشک صحبت میکند. نامزدها توجه ندارند که محیط زیست، برنامه خودش را دارد، سلامت چه ربطی به آن دارد؟ نمیگویم ربطی ندارد. ولی الان بحث سلامت، بهداشت، پیشگیری است و البته که محیط زیست مهم است، اما در جای دیگر و زمان خود باید بحث شود. یا جای دیگر، آقای قالیباف میفرماید سلامت مهمتر از معیشت است. یعنی سوء تغذیه که در دولت آقای رئیسی برای اولین بار بعد از انقلاب بهوجود آمد، پارازیتهایی که عوارضش روی سر مردم است، مهم نیست و یا قرار نیست هیچ کس به آن جواب دهد.
آقای قالیباف میگوید سلامت مهمتر از معیشت است. نخیر، شما معیشت را درست کنید، خودش نوعی سلامت است. یعنی چه که سلامت مهمتر است؟ اینها در هم تنیده است. جالب این است که آقای قالیباف میگوید در ۲۰ سال آینده، پنجره جمعیتی بالای ۶۵ سال میرسد، یعنی ایشان نمیداند پنجره جمعیتی با میانگین سن جامعه متفاوت است؟ مگر میشود کسی در کسوت رئیس مجلس، الفبای واژگان آماری را نداند؟
آقای زاکانی هم که آمده متاسفانه فقط تشکیک کند. عصاره صحبت آقای پزشکیان نیز این است که خدمات ویژه مدیران در کلیه زمینهها قطع شود؛ مانند همه مردم خدمت بگیرند. این که میگوید ما مدیران و دولتیها قوه قضاییه و مجلسیها یکجور میگیرند و مردم را درک نمیکنند. سوئد چطور است؟ سوئد، تعارض منافع را از بین برده است. در کشور ما تعارض منافع وجود دارد. فکر میکنم اگر چیزی که آقای پزشکیان میگوید تحقق پیدا کند، همین داستان است.
آقای سعید جلیلی هم یک سخنانی میگوید که خواهش میکنم سند مطالبی که میگویند را ارائه کنند. مثلا میگوید قبل از انقلاب میانگین سنی، ۵۵ بوده است. والا تمام خانواده ما، پدربزرگها و مادربزرگهای ما، سن بالای ۹۰ سال را دیدهاند. الان میگویند میانگین سن را بعد از انقلاب ارتقا دادیم، چه ضرورتی دارد از این دروغها بگوییم. اساسا میانگین سن در همه جهان در دهههای اخیر بالا رفته است.
البته از انصاف نیز نگذریم، دو نکته جالب در میان سخنان آقای جلیلی وجود داشت؛ یکی برای اولین بار اشاره به قانون اساسی کرد که جایگاه سلامت چیست و تلفات جادهای چگونه است. منتها آقای جلیلی باز نکته عجیبی گفت که کاش سند آن را ارائه کند. یادم هست شبکه خبر، برنامه نقد پخش میکرد و من به این برنامه رفتم و آن جا هم این مساله مطرح شد. ببینید سه کشور آمریکا، فرانسه و انگلیس بهترین درمان دنیا را دارند. آمریکا ۹۸ درصد بیمارستانها و امکاناتش خصوصی است و خدمات خوبی ارائه میدهد. آقای جلیلی گفت از آمریکا به ایران آمدند برای الگوبرداری؛ تو را به خدا سندش را ارائه کنید.
وقتی میخواهند آمریکا را تحقیر کنند، چرا دروغ میگویند و خلاف میگویند، آمریکا به ایران آمده و سلامت ما را الگوبرداری کند؟ مردم ما دارو ندارند، از بیدارویی میمیرند، پول ندارند دکتر بروند. ویزیت پزشک عمومی ۲۵۰ هزار تومان است. برای کمترین دارو به داروخانه بروید و بیایید، ۴۰۰ و ۵۰۰ هزار تومان پول دارو میدهید. بعد از آمریکا آمدهاند برای الگوبرداری؟! هنوز نتوانستید بیمهها را تجمیع و تکلیف بیمهها را مشخص کنید.
داروهای تاریخ گذشته در داروخانهها ارائه میدهند. واقعا ناراحت کننده است این حرفها. نمیدانم چرا از این حرفهای شعاری میزنند. آمریکا آمریکاست، مگر ما میخواهیم با او رقابت کنیم؟ اقتصاد ما کجا و اقتصاد ایالات متحده کجاست؟ بر سر خودمان هم نمیخواهیم بزنیم. اینکه بیاییم در مناظره بگوییم از آمریکا آمدند، خب جوانهای تحصیل کرده ما پشت اینترنت مینشینند و مقالههای آمریکایی را ترجمه میکنند.
آقای قاضی زاده هم که متاسفانه میبینیم، اقدامات سی چهل سال بنیاد که بعضا در دوران مدیریت آقای قاضی زاده یا تعطیل شد یا ضعیفتر شد، آنها را به عنوان عملکرد خودش گزارش میکند. اصلا اینطور نیست.
بیشتر بخوانید: افشاگری جنجالی مناظره دوم؛ پورمحمدی مدعی موافقت جلیلی با FATF شد، جلیلی سکوت کرد + ویدیو
آقای جلیلی نیز فقط خاطره تعریف میکند. بعد هم میگوید اقدامات من! آقای جلیلی که تاکنون مسئولیت نداشته است. بعد ما میگوییم دولت در سایه هستید. میگفتید نیستیم. پس معلوم شد واقعا در دولت در سایه هستید. میخواهم بگویم بعضی از این نامزدها که از اقدامات موفق خودشان میگویند، فقط اسباب خنده را در جامعه فراهم میکنند، از قاضی زاده هاشمی، تا آقای زاکانی و جلیلی و قالیباف، و جالبتر بعد بگویند چرا مملکت اینقدر مشکل دارد.
** البته همه مشکلات نیز به دولت یازدهم و دوازده (دوره حسن روحانی) ارجاع شده است.
- واقعا تا چه زمانی میخواهند بگویند دولت آقای روحانی، دولت آقای روحانی؟ سه سال خودتان چهکار کردید؟ مردم در بدترین وضعیت معشیتی و نیز وضعثیت بهداشت و سلامت قرار دارند. دستشان تنگ است، حقوقهاشان کم است. زندگی برای مردم نمیچرخد. وقتی این حرف را میزنند، خدا شاهد است به خیابان که میرویم، مردم این مناظرهها را نگاه میکنند، میگویند اینها انگار تازه از یک کشور خارجی آمدهاند و اصلا ارتباطشان با مردم ایران قطع بوده است؛ اینقدر متفرقه صحبت میکنند.
این نامزدها گویا اصلا از وضعیت بیمارستانها خبر ندارند. الان به بیمارستان بروید، پشت اتاق عمل، عمل سطحی میکنند، ناگهان عمل را متوقف میکنند و میگوید برو این دستگاه را خودت بخر و بیاور. میروید بخرید، نیست. مردم باید در ناصر خسرو و در کوچهها بگردند تا شاید دارو پیدا کنند. اوضاع سلامت و اوضاع درمان فاجعه آمیز است.
اصلا درباره ارز تخصیصی در سال جاری، برای دارو اقدام نشده است. دیوان محاسبات به آقای رئیسی نامه زده بود که این رقم در جای دیگری هزینه شده است.
مشکلات دارویی از اقدامات خلاف بهداتش و درمان است.
** البته به نظر میرسد در همین حوزه بسیار حساس هم مدام وعده میدهند و وعدههایی که مشخص نیست چطور قرار است عملی شود!
- این مدل وعده دادن نامزدها، با عرض معذرت، توهین به شخصیت مردم ایران است، همهاش دنبال تطمیع کردن هستند که به شما طلا میدهیم، پول میدهیم.
شورای نگهبان باید با این موارد برخورد کند. این نوعی خرید آراست؛ این یک مدل تلاش برای خرید آرای جمعی است. میگویند به شما طلا میدهیم، وزن طلا را هم اصلا حساب و کتاب نکردند. حداقل به بحثهای آمایش سرزمین یک نگاهی میکردند.
یک نفر از این کاندیداها نتوانست نسبت تخت به هزار نفر را در استانها بگوید و توزیع نامتوازن خدمات درمانی در استانها را به نمودار بکشد. به من میگفتید به شما ارائه میکردم که توزیع نامتوازن خدمات درمانی به چه شکلی است. حتی در تهران، بین غرب و شرق تهران کار تحقیقی کردم. اگر اشتباه نکنم، در شرق تهران برای تقریبا هر ۵۰۰ نفر یک داروخانه است. اما در غرب تهران بهازای هر چند هزار نفر یک داروخانه است. این را معاونت دارو و درمان نمیدانست. بهخاطر این که آمایش سرزمین ندارند. آمایشی اقدام نمیکنند. بعد هم آمایش از دهه ۳۰ از دوران شاه نوشته شده است. بعد در دوران بعد از انقلاب، آن را بازنگری کرده و به روز کردند. اصلا هیچ کدام از این موارد را گویا متوجه نیستند که ارائه خدمات درمانی متناسب با نیاز جامعه، متناسب با کار کارشناسی در آمایش است.
ما مشکل دارو داریم، مشکل درمان داریم، مشکل بیمهها داریم. همه این موارد نیز ناشی از نبود انسجام سیاستی و بسته سیاستی کامل است. مساله دیگری را نیز بگویم که به بحث هدفمندی هم مربوط است. میدانید که از ارزش افزوده، درصدی برای بخش سلامت است. باید این نامزدها دستکم به بخش ارزش افزوده، اشاره میکردند. تقریبا هیچ سالی این ارزش افزوده برای سلامت نیامده است؛ هیچ سالی و این دولت و آن دولت، نیز فرقی نمیکند.
الان این نامزدها باید بهعنوان رئیس مجلس، بهعنوان نمایندگان مجلس پاسخ دهند که در دفاع از این ارزش افزوده ۹ درصد که از کالاها میگرفتید که حالا ۱۰ درصد شده است، بخش یارانه اش چه شد. سه درصد سهم سلامت از این ارزش افزوده کجا رفته است؟ چرا صداوسیما این را از اینها نخواست؟ مردم دستمال کاغذی میخرند، ۹ درصد پول ارزش افزوده میدهند که سه درصدش برای سلامت است. من حاضر هستم این ۹ درصد را بدهم، ولی بگویند سه درصد برای سلامت که پرداخت شده، کجا رفته است؟
چرا به مردم گزارش نمیدهند؟ در صورتی که همه دولتها، این بخش را بهعنوان سلامت گرفته اند، خرج کرده اند. مجالس و مجلسیها اصلا هیچ اشرافی به موضوع ندارند. الان به آقای قالیباف زنگ بزنید و از او سوال کنید؛ بگویید در این باره تا ۲۴ ساعت دیگر نه اصلا تا ۴۸ ساعت دیگر یک آمار بدهد، خب ندارند این آمارها را!
مساله هدفمندی یارانهها و تاریخچه آن بسیار مهم است. اینکه از کجا آمد و چطور شد و الگوی ما کدام کشورهاست، کدام کشورها پرداخت میکردند، چطور پرداخت کردند و با چه هدفی؟ قانون مصوب ۱۵ دی ۱۳۸۸ را بخوانید و ببینید تا متوجه شوید چقدر این نامزدها اشتباه و غلط صحبت کردند و وعده پرت و پلا داده اند و این ناراحت کننده است.
من چهار سال عضو ناظر مجلس در کمیته هدفمند کردن یارانهها برای نظارت در دولت بودم و بهخاطر همین اشراف ریز دارم. این کاندیدها یک دور قانون را نخواندند که مطالبهگری قانونی کنند. اصلا تکالیف دولت در هدفمند کردن را کسی در این میزگرد نمیدانست، یعنی کسی باید آنجا میگفت من اگر دولت بشوم، مثل تمام دنیا که این راه را رفتند، این راه را اینطور در ایران میروم که بتوانم از اتلاف انرژی جلوگیری کنم.
ما ۱۴ درصد اتلاف برق داریم. باید از اتلاف انرژی در کشور جلوگیری کنیم. یارانه پنهان ندهیم. این یارانه پنهان با آن یارانه فرق میکند. کاندیداها، هیچ کدام تفاوت این دو را نمیدانستند. باید میگفتند یارانه پنهان ندهیم که یارانه پنهان، بیعدالتی محض است. این یارانه را هم تا زمانی بدهیم که تکلیف قانونی دارم که بعدتر باید تامین اجتماعی را انجام دهم.
لطفا درباره برادران رئیس جمهور سابق و معاون اول بفرمائید…
احیاناً نظری ندارین؟