اقتصاد۲۴- مناطق آزاد، موتورهای محرکه اقتصاد کشورها محسوب میشوند و نقشی کلیدی در توسعه اقتصادی، جذب سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال دارند. اما در ایران، عدم توجه به مشارکت جوامع محلی در مدیریت این مناطق، نهتنها مانع تحقق اهداف توسعه پایدار شده بلکه در مواردی به نابرابری و نارضایتیهای اجتماعی دامن زده است. از مهمترین علل این وضعیت، سپردن مدیریت این مناطق به افرادی است که نهتنها بومی نیستند، بلکه شناخت کافی از ظرفیتها و نیازهای محلی ندارند.
به گفته مدیرعامل منطقه آزاد چابهار، توسعه نامتوازن در این مناطق و عدم مشارکت بومیان در تصمیمگیریها، موجب ایجاد شکاف بین مردم و سازمانهای مدیریتی شده است. در چابهار، علیرغم رشد اقتصادی و ایجاد زیرساختها، ساکنان محلی از این توسعه بهره چندانی نبردهاند و با مشکلاتی همچون حاشیهنشینی و افزایش مشاغل کاذب دستبهگریباناند. این مسئله نمونهای بارز از پیامدهای نادیده گرفتن جوامع محلی در فرآیند توسعه است.
مدیران بومی، با آگاهی از ظرفیتها و نیازهای منطقه، قادر به طراحی برنامههایی هستند که علاوه بر رشد اقتصادی، شاخصهای رفاهی و اجتماعی را نیز بهبود بخشند. در چابهار، اقدامات مبتنی بر آموزش و توانمندسازی نیروهای بومی، گامهای مؤثری برای دستیابی به توسعه پایدار بوده است. این تجربه نشان میدهد که سپردن مدیریت به مدیران آگاه و دغدغهمند محلی، راهحلی کارآمد برای کاهش شکافهای موجود است.
مناطق آزاد کیش و قشم در هرمزگان، نمونههایی از مناطقی هستند که مردم محلی انتظار دارند مدیران بومی هدایت توسعه آنها را بر عهده گیرند. در استان بوشهر نیز، انتصاب مدیران بومی در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی بهعنوان یک مطالبه جدی مطرح شده است. چنین انتصابهایی میتوانند تضمینکننده بهرهمندی بیشتر جامعه محلی از منافع اقتصادی این مناطق باشند.
منطقه آزاد اروند، با ظرفیتهای عظیم اقتصادی، بهعنوان یکی از مهمترین مناطق آزاد کشور شناخته میشود. اما مردم آبادان و خرمشهر، بهرغم نزدیکی به این منطقه، از محرومیتهای جدی رنج میبرند. نرخ بالای بیکاری، کمبود زیرساختهای اساسی و سهم ناچیز مردم محلی از فرصتهای شغلی این منطقه، از جمله مشکلاتی است که به نارضایتی گسترده دامن زده است. واردات بیرویه کالا نیز صنایع محلی را به حاشیه رانده و باعث نابودی تولیدات سنتی این مناطق شده است.
مردم آبادان و خرمشهر انتظار دارند که منطقه آزاد اروند، بهجای تشدید محرومیت، بستری برای توسعه و رفاه باشد. سپردن مدیریت این منطقه به مدیران بومی میتواند گامی مؤثر در این راستا باشد. تجربه نشان داده است که مدیران محلی، با شناخت بهتر از چالشها و فرصتهای منطقه، قادر به طراحی و اجرای برنامههای توسعهای کارآمدتر هستند.
سپردن مدیریت مناطق آزاد به مدیران توانمند بومی، نهتنها مشارکت جوامع محلی را افزایش میدهد، بلکه تضمینکننده توسعهای پایدار و متوازن است. نمونههای موفقی همچون مناطق آزاد چابهار و انزلی گواه آن است که توجه به ظرفیتهای بومی میتواند به نتایجی ملموس و مثبت منجر شود. بنابراین، لازم است در انتصاب مدیران مناطق آزاد، اولویت به نیروهای بومی داده شود تا این مناطق بتوانند به مأموریت اصلی خود در ایجاد توسعه پایدار و کاهش نابرابریها عمل کنند.