
اقتصاد۲۴- تحولات قفقاز جنوبی دیگر صرفاً یک نزاع منطقهای نیست؛ این منطقه اکنون به صحنه رویارویی استراتژیک قدرتهای بزرگ تبدیل شده است و در این میان، موضع قاطع جمهوری اسلامی ایران به کلیدیترین متغیر امنیتی تبدیل شده است. در حالی که سالها بود دغدغه اصلی تهران و مسکو، پروژه ترانزیتی مشکوک «دالان زنگزور» بود که هدفش قطع مرز حیاتی ایران و ارمنستان بود، اظهارات صریح اخیر دکتر علیاکبر ولایتی، مشاور عالی رهبری در امور بینالملل، پرده از یک پروژه دیگر، اما با همان هدف قدیمی برداشت؛ طرحی که با نام «جاده ترامپ» شناخته میشود. ولایتی در دیدار با سفیر ارمنستان، آب پاکی را روی دست تمامی بازیگران ریخت و اعلام کرد که این طرح هیچ تفاوتی با دالان زنگزور ندارد و جمهوری اسلامی ایران به طور قطعی با آن مخالف است. این سخنان، یک زنگ خطر جدی برای کسانی است که فکر میکنند میتوانند معماری ژئوپلیتیک منطقه را به ضرر منافع تهران تغییر دهند.
اما ماهیت این پروژه جدید که با نام رئیسجمهور آمریکا گره خورده چیست؟ ولایتی صراحتاً تأکید کرده است که طرح ترامپ در حقیقت همان پروژه قدیمی است که اکنون در قالب ورود شرکتهای آمریکایی به ارمنستان دنبال میشود. این نوع رویکرد، یک تاکتیک کهنه، اما مؤثر برای نفوذ قدرتهای فرامنطقهای است؛ ابتدا با طرحهای بهظاهر اقتصادی و وعدههای سرمایهگذاری وارد منطقه میشوند، زیرساختها را در دست میگیرند و بهتدریج، حضور آنان به ابعاد نظامی و امنیتی گسترش مییابد.
از دیدگاه تهران، هدف نهایی آمریکا در قفقاز، تثبیت حضور نظامی یا نفوذ امنیتی در مجاورت مرزهای شمالی ایران است. این حضور، در قالب هر نام و عنوانی که باشد – چه دالان ترانزیتی زنگزور باشد که توسط باکو و آنکارا پیگیری میشد، و چه طرح به ظاهر اقتصادی آمریکا در ارمنستان – عملاً بستر را برای ورود ناتو به شمال ایران و جنوب روسیه فراهم میکند. این همان نقطهای است که امنیت ملی ایران را با یک تهدید جدی و بیسابقه مواجه میسازد و به همین دلیل است که ایران از همان ابتدای مطرحشدن دالان زنگزور، با قاطعیت در برابر آن ایستاد.
مخالفت قاطع ایران با هرگونه تغییر در مرزهای قفقاز، ریشه در چند اصل راهبردی دارد که مستقیماً بقا و منافع ملی کشور را تحتتأثیر قرار میدهد.
نخستین و مهمترین دغدغه، امنیت مرزها و جلوگیری از محاصره ژئوپلیتیک است. مرز ایران و ارمنستان نه یک خط صرفاً سیاسی، بلکه شریان حیاتی ایران برای اتصال به منطقهٔ اوراسیا، دریای سیاه و قاره اروپاست. قطع شدن این مرز، به معنی از دست دادن اهرمهای مهم سیاسی و ترانزیتی در برابر کریدور پانترکیستی است که توسط ترکیه و جمهوری آذربایجان با حمایت اسرائیل و غرب پیگیری میشود. ایران هیچگاه اجازه نخواهد داد که در حوزه نفوذ امنیتی خود، قدرتهای متخاصم مستقر شوند.
دومین محور، حفظ استقلال ترانزیتی و اقتصادی است. ایران به دنبال تثبیت جایگاه خود به عنوان هاب اصلی کریدور شمال-جنوب (INSTC) است. طرحهایی مانند زنگزور یا هر پروژه آمریکایی که منجر به ایجاد مسیرهای ترانزیتی موازی و رقیب شود، توان اقتصادی ایران را در منطقه کاهش داده و منافع بلندمدت کشور را به خطر میاندازد.
تحلیل سخنان ولایتی نشان میدهد که تهران در حفظ خطوط قرمز امنیتی خود، از استقلال عملیاتی برخوردار است. وی صراحتاً اعلام کرد که ایران، حتی در شرایطی که روسیه بهشدت درگیر جنگ اوکراین بود، «با یا بدون همراهی روسیه، مخالفت قاطع خود را اعلام کرد و مانع اجرای این طرح شد.» این جمله، یک پیام بسیار قدرتمند به پایتختهای منطقهای و فرامنطقهای است. این نشان میدهد که در موضوع امنیت مرزها، تهران تنها بر توانمندی و اراده ملی خود متکی است و اجازه نخواهد داد که محاسبات متحدانش، بر منافع حیاتی ایران سایه افکند.
به عبارت دیگر، موضع ایران این است: مرزها و امنیت پیرامونی کشور، تحت هیچ شرایطی قابل مذاکره و تغییر نیستند. این قاطعیت، نه تنها ابزاری برای حفظ مرز با ارمنستان است، بلکه سدی است در برابر هرگونه سوءتفاهم احتمالی از سوی بازیگرانی که قصد دارند از مشغولیتهای قدرتهای بزرگ برای تغییر نقشههای منطقهای استفاده کنند.
سخنان اخیر مشاور رهبری، بار دیگر تأکید کرد که ایران به هیچوجه اجازه تحقق طرحهایی را که به بهانه اقتصاد، دروازه نفوذ ناتو به مرزهایش را باز کند، نخواهد داد. طرح موسوم به ترامپ، تنها نامی جدید برای یک هدف قدیمی است: تغییر ژئوپلیتیک قفقاز به ضرر ایران و روسیه. تهران به خوبی دریافته است که نباید اجازه دهد حضور شرکتهای آمریکایی، به یک حلقه امنیتی تنگتر در اطراف مرزهای شمالی تبدیل شود. اکنون توپ در زمین واشنگتن، باکو و شرکایشان است. آیا آنها به این اخطار قاطع توجه میکنند، یا باید منتظر واکنشهای شدیدتر تهران در راستای حفظ خط قرمزهای ژئوپلیتیک بود؟ ایران با تمام قوا در برابر هرگونه تغییر در نقشه منطقه و هرگونه تهدید امنیتی، ایستاده است.