
اقتصاد۲۴- سید محمدمهدی بهشتینژاد در خصوص اقدام نهاد ناظر بازار سرمایه برای حذف حجم مبنا به خبرنگار مدار اقتصادی گفت: تصمیم اخیر نهاد ناظر بازار سرمایه مبنیبر تعیین حجم مبنا معادل یک سهم برای نمادهای معاملاتی بورس تهران و فرابورس را میتوان یکی از جسورانهترین اصلاحات ریزساختاری سالهای اخیر بازار سرمایه دانست. این تصمیم، از منظر کارایی بازار، نقدشوندگی و فرآیند کشف قیمت، واجد پیامدهای مهم و بعضا تعیینکنندهای است که ارزیابی دقیق آن ضرورت دارد.
او با بیان اینکه حجم مبنا در زمان طراحی خود، با هدف جلوگیری از نوسانات مصنوعی قیمتها، محدودسازی رفتارهای سفتهبازانه و کاهش امکان دستکاری قیمت در نمادهای کمعمق و با سهام شناور پایین طراحی شد، گفت: در واقع، فلسفه وجودی این ابزار، حمایت از ثبات بازار در شرایطی بود که زیرساختهای نظارتی، عمق بازار و ابزارهای کنترلی امروز وجود نداشت. با این حال، در سالهای بعد این ابزار بهویژه در نمادهای بزرگ، دارای سهام شناور مناسب و ارزش معاملات بالا، بهتدریج کارایی خود را از دست داد و حتی در مواردی به مانعی برای کارکرد صحیح بازار تبدیل شد.
مدیرعامل بیمه سرمد افزود: در بخش قابلتوجهی از نمادهای بازار، حجم مبنا عملا موجب کند شدن تعدیل قیمتها، ایجاد گسست زمانی در واکنش قیمت به اطلاعات جدید و کاهش سرعت کشف قیمت تعادلی شده بود. در چنین شرایطی، قیمت پایانی لزوما بازتابدهنده واقعیت عرضه و تقاضای روزانه نبود و این موضوع، بهویژه برای سرمایهگذاران حرفهای و نهادهای مالی، هزینههای معاملاتی پنهان و ریسک تصمیمگیری را افزایش میداد. از این منظر، میتوان گفت که حجم مبنا بهجای ایفای نقش تثبیتکننده، در مواردی به عاملی برای کاهش کارایی عملیاتی بازار سرمایه بدل شد.
او افرود: حذف عملی حجم مبنا، بهطور طبیعی میتواند به افزایش نقدشوندگی، روانتر شدن معاملات و بهبود فرآیند کشف قیمت منجر شود. در بازاری که قیمتها سریعتر و دقیقتر به اطلاعات واکنش نشان میدهند، تخصیص منابع کاراتر انجام شده و جذابیت بازار برای سرمایهگذاران بلندمدت و حرفهای افزایش مییابد. این امر بهویژه در شرایطی که بازار سرمایه نیازمند بازسازی اعتماد و افزایش مشارکت سرمایهگذاران است، از اهمیت دوچندانی برخوردار است.
محمدمهدی بهشتینژاد، اضافه کرد: باید توجه داشت که حذف حجم مبنا، بهتنهایی تضمینکننده بهبود پایدار کارایی بازار نیست. این تصمیم زمانی میتواند به نتایج مطلوب منجر شود که با حمایت همهجانبه سایر ارکان بازار سرمایه همراه باشد. تقویت نظام بازارگردانی، ارتقای ابزارهای نظارتی هوشمند، برخورد مؤثر با دستکاری قیمت و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی، توسعه ابزارهای مشتقه و پوشش ریسک و همچنین افزایش شفافیت اطلاعاتی شرکتها، مکملهای ضروری این اصلاح ریزساختاری محسوب میشوند.
او تاکید کرد: در مجموع، حذف حجم مبنا را میتوان گامی رو به جلو در مسیر حرکت بازار سرمایه ایران به سمت استانداردهای کاراتر و بالغتر دانست؛ اقدامی که جسورانه است و در صورت تداوم اصلاحات نهادی و ساختاری، میتواند به تعمیق بازار، افزایش کارایی و ارتقای نقش بازار سرمایه در تامین مالی اقتصاد منجر شود. اکنون بیش از هر زمان دیگری، هماهنگی و همافزایی میان نهاد ناظر، بورسها، نهادهای مالی و فعالان حرفهای بازار برای بهرهبرداری حداکثری از این تصمیم ضروری به نظر میرسد.