اقتصاد۲۴- جریان اصلاحات مدت هاست به کما رفته؛ از همان زمان که ناکارآمدی اصلاح طلبان در دوران بازگشت به قدرت کم کم عیان شد و اعتراض بدنه رای را هم بدنبال داشت تا آنجا که سیدمحمد خاتمی به عنوان لیدر جریان اصلاحات هم لب به انتقاد گشود و نهایتا رد صلاحیتهای شورای نگهبان هم باعث شد اصلاح طلبان ترجیح دهند بی سر و صدا از کنار انتخابات مجلس یازدهم عبور کند تا سحر چه زاید باز...
سیدحسن مرعشی از چهرههای شاخص جریان اصلاحات این بلاتکلیفی تایید میکند و درباره آینده این جریان خاصه برای انتخابات ۱۴۰۰ میگوید «هرگونه تصمیم گیری درباره آینده جریان اصلاحات به عملکرد اصولگرایان در مجلس یازدهم و در عین حال نوع رفتار و استراتژی نظام با اصلاحطلبان بستگی دارد.» البته او از احتمالِ جدایی و انشقاق در جریان اصلاحات هم سخن میگوید، اما پیشنهاد خودش بازسازی و تغییر اصلاحطلبان است.
مرعشی ضعف عملکردی و ناکارآمدیهای نهادهای مورد حمایت اصلاح طلبان در چند سال اخیر را هم میپذیرد و در رابطه با ضعف فراکسیون امید و مجلس دهم معتقد است که استراتژی وحدتِ اصلاحات در مجلس فدای رقابتِ شخصیِ عارف با لاریجانی بر سر کرسی ریاست شد.
مشروح گفتگو با سیدحسین مرعشی را در ادامه بخوانید؛*آقای مرعشی! تحلیل شما از نتیجه انتخابات مجلس، پیروزی اصولگرایان و ترکیب مجلس یازدهم چیست؟ فکر میکنید این نتیجه چطور رقم خورد؟استراتژی نهادهای بالادستی در این دوره از انتخابات مجلس این بود که مجلس حداکثری با مشارکت پایین تشکیل شود. استراتژیای که عالمانه و عامدانه انتخاب شد. آنچه ما از مذاکرات، گفتگوها و رفت وآمدها فهم کردیم این بود که علاقهای به حضور همه سیاسیون در صحنه وجود ندارد؛ لذا هم از نیامدن اصلاحطلبان استقبال شد و هم از نیامدن اصولگرایان میانهای که آقای لاریجانی آنها را نمایندگی میکرد. از این شرایط استقبال شد تا مجلس حداکثری و هماهنگ با نهادهای درونی نظام شکل بگیرد. منتها مشارکت متوسط هم محقق نشد، میزان مشارکت از میزان تصور سیاسیون کشور کمتر بود، چون من فکر میکنم سیاستگذاران کشور حداقل انتظار مشارکت ۵۰ درصدی را داشتند.
اصلاحطلبان و اصولگرایان میانه حتی نمیتوانند یک فراکسیون حداقلی تشکیل دهند
با این حال اکنون نمیتوان شرایط آینده را پیشبینی کرد. اول از همه باید دید مجلس یازدهم حاکمیت یکپارچه را محقق میکند یا خیر. عدد اصلاحطلبان و اصولگرایان میانه تا این حد پایین است که حتی فکر نمیکنم بتوانند یک فراکسیون کوچک تشکیل دهند و فراکسیون حداقلی هم نخواهند داشت. چراکه علاوه بر تعداد پایین آنها، به نظر میرسد این دوستان حاضر نیستند هزینه تشکیل یک فراکسیون حداقلی را هم بدهند.
با این تفاسیر باید دید که این مجلس که با اکثریت بیش از ۸۰ درصدی اصولگرایان تشکیل شده و با این تعداد میتوانند آروزی دیرینه نهادهای درون نظام را که یکپارچگی حاکمیت است را برآورده کنند و بر این اصل و و ضرورت پایبند میمانند یا بلافاصله بر سر کرسی ریاست مجلس و سایر پستهای کلیدی به اختلاف میخوردند. باید منتظر بمانیم و ببینیم در ابتدای شکل گیری مجلس یازدهم چه پیش میآید.
شاید اصولگرایان مجلس یازدهم دو یا سه دسته شوند
*شما چه تصوری از روند تشکیل مجلس یازدهم دارید؟ فکر میکنید اختلافات قبل ازانتخابات بین اصولگرایان به مناسبات درون مجلس یازدهم کشیده میشود؟
پیشبینی من این است که اگر یک ستادِ هدایتِ سازمانیافته قوی وجود نداشته باشد، اصولگرایانِ مجلس یازدهم به دو یا سه دسته تقسیم میشوند و آرزوی حاکمیت یکپارچه مجددا بر باد میرود. اما اگر از بیرون هدایت شوند ممکن است بتوانند مجلس منسجمی تشکیل دهند؛ بنابراین باید منتظر ماند و دید چه میشود.
باید دید اصولگرایان نگاه خردگرایانه و واقع بینانه دارند یا
اما دومین موضوع نحوه مواجهه این مجلس با مسائل جاری کشور و مشکلات مردم است. آیا این مجلس میخواهد بر همان رویه سابق و حرفهایی که میزنند رفتار کند؛ اینکه ریشه مشکلات را در داخل میبینند و به تحریمها و فشارهای بین المللی و توقف صادرات نفت بی تفاوت هستند و صرفا میخواهند با امکانات داخلی جلو بروند، تحلیل من این است که این روش راه به جایی نمیبرد و نه تنها مشکلات مردم حل نمیشود بلکه تشدید هم خواهد شد و گرفتاری مردم بشتر میشود. اما اگر فرض کنیم شعارهای کنونیشان برای بسیج جبهه اصولگرایان در راستای پیروزی در انتخابات بوده و بعد از استقرار نگاه واقع بینانه و خردگرا خواهند داشت، آن موقع شانس خیلی خوبی برای قدرت بیشتر خواهند داشت؛ بنابراین در حال حاضر نکته قابل توجه این است که ما هنوز نمیدانیم اصولگرایان چه سیاست و برنامهای دارند تا مطابق آن تحلیل مشخصی از آینده داشته باشیم.
عملکرد مجلس یازدهم بر انتخابات ۱۴۰۰ تاثیر مستقیم دارد
*یعنی فکر میکنید باید منتظر ماند و با توجه به عملکرد اصولگرایان در مجلس یازدهم شرایط انتخابات ۱۴۰۰ را هم پیشبینی کرد؟
بله این موضوعات بر روند انتخابات ۱۴۰۰ تاثیر مستقیم دارد، اما نکته قابل توجه این است که باید ببینیم استراتژی نظام هم در برخورد با آن انتخابات چگونه خواهد بود. انتخابات ۱۴۰۰ یک انتخابات ملی است و رقابتهای محلی نمیتواند مردم را پای صندوق رای بیاورد و باید فضای سیاسی و ملی شکل بگیرد که انتخابات پررنگ شود.
نتیجه انتخابات ۱۴۰۰ به استراتژی نظام بستگی دارد
باتوجه به نتیجهای که نظام جمهوری اسلامی از برگزاری انتخابات دوم اسفند گرفته باید دید استراتژی آنها حضور یک رئیس جمهور با رای میانه است یا انتخاباتی پر شور با نتایج رقابتی؛ بنابراین نتیجه و شرایط انتخابات ۱۴۰۰ به استراتژی نظام بستگی دارد و نمیتوان اظهار نظر قطعی در این رابطه داشت.
اصلاح طلبان باید در انتخابات ۱۴۰۰ حضور داشته باشند اما...
*تا آن زمان وضعیت اصلاحطلبان چگونه خواهد بود و چه میخواهند انجام دهند؟ بحث بازسازی جریان اصلاحات همچنان مطرح است و پیگیری میشود یا دوری از قدرت را شاهد خواهیم بود یا...
دوستانی که در جریان اصلاحات لیست دادند و موافق مشارکت در انتخابات دوم اسفند بودند فکر میکنند باید در هر شرایطی در انتخابات آتی هم حضور داشته باشند، اما حضور ما زمانی میتواند ممکن شود که استراتژی نظام را بدانیم و اصلاح طلبان در این شرایط است که میتوانند درخصوص انتخابات ۱۴۰۰، نحوه حضور یا هر موضوع دیگر تصمیم بگیرند.
اصلاحات یا خود را بازسازی میکند یا تفکیک اتفاق میافتد.
اما موضوع دیگری که اصلاحات با آن مواجه است مسئله تشکیلات داخلی است. آنچه در جریان این انتخابات اتفاق افتاد این بود که حدود یک سوم گروههای اصلاحطلب در قالب یک و نیم لیست وارد رقابت انتخاباتی شدند و کل جریان اصلاحات وارد انتخابات نشد و به نوعی از آن عبور کرد. حالا راهحلهای موجود این است که یا جبهه اصلاحات را بازسازی کنیم یا اینکه میتوان به این جدایی اهمیت داد و یک نقطه انشقاق و تفکیک همیشگی در جبهه اصلاحات تلقی کرد.
اما پیشنهاد من این است که از موضوع انتخابات مجلس یازدهم عبور کنیم و جبهه اصلاحات را بازسازی کنیم. اما این موضوع فعلا بحث درون جبههای است و هنوز بحثی درباره آن نشده است.
*شما فکر نمیکنید بخش قابل توجهی از شرایطی که جریان اصلاحات پیدا کرده به دلیل عملکرد ضعیف نیروهای این جریان در نهادهای قدرت از جمله مجلس و شورای شهر در چند سال اخیر بوده است؟ فکر نمیکنید بخشی از دلیل مشارکت پایین مردم در انتخابات به عملکرد ضعیف این نهادها مربوط میشود؟
در این رابطه چند مسئله اساسی وجود دارد. اول نوع عملکرد دولت است. تا سال ۱۳۹۶ کشور در حال پیشرفت بود، اما بعد از انتخابات ۹۶ که اصلاحات در شوراهای شهر پیروز شد و آقای روحانی هم در دور دوم با رای بالاتری انتخاب شد، حرکت ما افول کرد. یک بخش آن ناشی از ضعف دولت و شخص آقای روحانی است. بخش دیگر ناشی از ضعف عملکرد شهرداریها و شورای شهر بود که نتوانستند عملکرد شایستهای داشته باشند و شورایی که باید از بیرون توسط اصلاح طلبان هدایت میشد، هدایت نشد.
استراتژیِ وحدت فدای رقابت لاریجانی و عارف شد
از سویی مشکل اصلی در مجلس دهم این بود که ما نتوانستیم استراتژی وحدت را بین آقای لاریحانی که نماینده اصولگرایان میانه بود با آقای عارف که نماینده اصلاحطلبان تلقی میشد، برقرار کنیم. آنها از همان ابتدای تشکیل مجلس بر سر کرسی ریاست مجلس رقابت و آن استراتژی را فدا کردند. یعنی استراتژی فدای تاکتیک شد. در حالی که میشد فراکسیون نیرومندی با حضور مشترک اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو شکل بگیرد، اما مجلسی ضعیف متشکل از سه فراکسیون تشکیل شد که اتفاقا فراکسیون اقلیت که پایداریها بودند عملا از اختلاف آقای عارف و آقای لاریجانی استفاده کردند و بُردند. نهایتا دولت هم در موقعیت بدی قرار گرفت که نماد این بد بودن، بحث سوال از رئیس جمهور در مجلس دهم بود. استراتژی وحدت اصلاحات در مجلس دهم فدای رقابتِ شخصیِ عارف و لاریجانی شد؛ بنابراین نمیتوان کتمان کرد که این سه موضوع هم در جریان انتخابات مجلس یازدهم تاثیر داشت.
*حزب کارگزارن سازندگی همیشه بر حضور همزمان در قدرت و بازسازی جریان اصلاحات تاکید داشته است. در حال حاضر استراتژی این حزب برای آینده چیست؟ ممکن است قصد جدایی از مجموعه اصلاحات را داشته باشد؟
در حال حاضر هنوز بحث درون جبههای آغاز نشده و همین بحران کرونا هم مانع از برگزاری جلسه بعد از انتخابات شده است. از طرفی تا مجلس یازدهم شکل نگیرد و آن چند سوال که ابتدا مطرح کردم پاسخ داده نشود، نمیتوانیم راجع به بازسازی جبهه اصلاحات یا هر تصمیم دیگر بحثی داشته باشیم.
منبع: خبر آنلاین