اقتصاد۲۴ - قسمت جدید شام ایرانی، روز جمعه به میزبانی «نسیم ادبی»، بازیگر زن منتشر شد. او بازی طراحی کرد و قرار شد هرکسی که ببازد، یک حیوان خانگی را بغل کند و با او عکس بگیرد. آوردن دو مار(بهعنوان حیوان خانگی) برای سرگرم کردن مهمانها، صحنه عجیبی بود که در این برنامه اتفاق افتاد و در یادداشتی روانشناسانه به ابعاد مختلف موضوع میپردازیم و اینکه چرا نباید دوباره شاهد چنین اتفاقاتی باشیم.
بیشتر بخوانید:«گشت ارشاد 3» در مشهد توقیف شد!
وقتی یک مجموعه تصمیم بگیرد پیامش را بهطور گسترده به مخاطب منتقل کند، روان شناسان اجتماعی چند پیشنهاد را پیش رویش میگذارند. یکی از روشهای پیشنهادی این است که بیشتر مخاطبها، گوینده پیام را بشناسند. فردی که بتواند با محبوبیتش، میانبری بزند و راه نفوذ در دل بینندهها را کوتاه کند. اگر امروز چهره سلبریتیها را در تبلیغات تلویزیونی میبینیم، به همین دلیل است. معمولاً چهرههای مشهور، جزو گروههای مرجع بهحساب میآیند. هنجارهای جامعهپسند یا جامعهستیز، فرقی نمیکند.
رفتار آنها میتواند بهعنوان الگو باعث ترویج هر نوع هنجاری در جامعه بشود. ممکن است رفتارشان بازدارنده باشد و مخاطب را به انجام ندادن یک کار سوق دهد یا برعکس، با اشتیاق مشغول کار اشتباهی شوند و ناخواسته این پیام را به بیننده منتقل کنند که آوردن یک حیوان وحشی در مهمانی، هیچ اشکالی ندارد و اتفاقاً به سرگرم شدن افراد کمک میکند! بُرد رفتاری اشخاص مشهور، بهقدری بالاست که هزاران نفر آن را میبینند و درباره انجام دادن یا ندادن یک کار فکر میکنند. کافی است تسهیل یا بازداریزدایی اتفاق بیفتد؛ همان موقع است که ترس بیننده کم میشود و به یک رفتار مشخص رغبت پیدا میکند.
مثلاً اگر کسی قبلاً به دلیل منعهای شدید، سمت سیگار نمیرفته حالا ممکن است با دیدن سیگار کشیدن یک سلبریتی، با خودش بگوید گویا خیلی هم اشکالی ندارد! عملکرد چهرهها میتواند بازداریها را کمرنگ یا پررنگ کند. البته این اتفاق بیشتر برای کسانی میافتد که هویتشان انسجام کمتری دارد، تأثیرپذیرتر هستند و بیشتر از آنکه به ارزشهای درونی خودشان متعهد باشند، به ارزشهای دیگران چشم دوختهاند.
خانم بازیگر درباره آوردن مارها به خانه میگوید: «این کار را کردم تا از مردم بخواهم از پوست این حیوانات برای کیف و کفش و ... استفاده نکنند». مهم است که گوینده، رده سنی مخاطبانش را بشناسد و بداند که با کودک صحبت میکند یا بزرگ سال! یک بزرگ سال، این توانایی را دارد که ساعتها درباره انتزاعیترین موضوعات حرف بزند بیآن که نیاز داشته باشد آن را ببیند.
این موضوع میتوانست سوژه یک گفت وگو باشد و بدون حضور مار پیش برود. نکته دیگر، تلاش میزبان برای از بین بردن ترس مهمانهایش از مار بود. ترس انسان از مار، قدمتی طولانی دارد و شواهد تکاملی نشان میدهد اجداد ما همیشه از مار میترسیدند، اما چه لزومی دارد بخواهیم این ترس دیرینه را از بین ببریم؟
مواجهه انسان شهری با یک حیوان وحشی مثل مار چقدر است که نترسیدن، معتبر و مفید باشد؟ آیا اگر از خرس بترسیم، باید حتماً با آن روبه رو شویم؟ ضمن اینکه بهتر است درمان ترسها را به عهده روان شناسان بگذاریم و تا زمانی که یک فوبیای مشخص، جزو شکایتهای اصلی فرد نیست، هرگز تصمیم نگیریم شخص را دچار غرقهسازی کنیم. پیامدهای منفی این کار، بهمراتب بیشتر از سود آن است.
همه میدانیم جامعه ما با مشکلات زیادی روبهرو است. هیچکدامشان حل نمیشوند مگر با رفتار مسئولانه، تلاش و استمرار. مسئله ترویج حقوق حیوانات، زمانی به رسمیت شناخته میشود که سالها درباره پیامدهای مختلفش حرف بزنیم و عمل کنیم. ماسک نزدن مهمانها در برنامه (بهبهانه تست منفی کرونا)، رعایت نکردن فاصله اجتماعی، شوخیهای نامناسب، رواج فرهنگ لاکچری و مصرفگرایانه (رعایت تم، لباس و...)، سرگرم شدن با مار و عکاسی با آن، تعدادی از رفتارهای ناهنجار این قسمت از برنامه بود. برای اصلاح جامعه، همه مسئول هستیم و البته سلبریتیها مسئولتر!