حمیده قاسمی،اقتصاد۲۴ - شاخص بورس در دو ماه و چند روز اخیر از سقف دو میلیون و چند ده هزار واحدی تا مرز یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد سقوط کرده است؛ اتفاقی که شائبه تعمدی بودن آن مطرح است، هرچند که این عمد بر هیچ سهامدار، نماینده مجلس و یا هر عابر پیادهای که از جلوی تالار بورس میگذرد پوشیده نیست!
در این میان این وزیر اقتصاد است که در اذعان سرخوشانه از درآمد ۳۳ هزار میلیاردی دولت از فروش سهام خود در بورس آن هم در سقفهای قیمتی یاد میکند و نمک بر زخم سهامداران متضرر میپاشد که با فراخوان مسئولان دولتی به بورس آمده اند و پس اندازهای خُرد خود را به خیال قرارگیری در چرخه تولید و کسب سود دوسویه به دست بازار سپرده اند.
اما دیگر بلایی که نباید به سر مردم آمده و اعتمادی که مردم داشتند بار دیگر خدشه دار شده است. دولت آنقدر از بُرد خود مسرور است که میگوید: "در سقف فروختهام، اما دیگر نمیخرم!" اما در این میان اعتماد عمومی ۵۰ میلیون سهامدار چه میشود؟
از این ۵۰ میلیون سهامدار، ۲۲ میلیون کد فعال سهامداری دارند و اکثریت قریب به اتفاق پس انداز ناچیز خود را که از زیر بار تورم در این سالها بیرون کشیده بودند با هدایت مسئولان و با اجتناب از بازارهای سفته بازی و مخربی همچون طلا و ارز به بورس آورده اند. بیش از ۳۰ میلیون نفر دیگر نیز سهامداران عدالت هستند که اکنون به دلیل سقوط شاخص بورس ارزش روز سهام آنها نیز نصف شده است و آنها نیز از این اقدامات غیر مسئولانه دولت آسیب دیده اند.
شاخص بورس که نماد وضعیت نسبی بورس است اکنون از دو میلیون و هفتاد هزار تا مرز یک میلیون و ۳۰۰ هزار سقوط کرده است؛ البته به دلیل حرکت زیگزاگی مرسوم بیش از مقدار سقوط خود به اغلب سهام زیان وارد کرده است.
برخی سهامداران به دلیل جلوگیری از افزایش ضرر، سهام خود را با زیان فروختند و پول خود را از بازار بیرون بردند، اما در دو سه هفته اخیر همزمان با ثبت اعداد خروج پول حقیقی از بازار، میزان ورود پول حقوقی نیز قابل تامل است!
بیشتر بخوانید: اوضاع بورس اصلاً عادی نیست/ حرفهای بورسی دولتمردان توخالی است
اینکه حقوقی هایی که در اوج قیمت فروخته اند، اکنون قیمت ها برایشان به محدوده ای جذاب رسیده است که اقدام به کفخری یا همان بُزخری میکنند، خریدی که تنها بر روی کف قیمت اتفاق می افتد و اگر بخواهد منجر به بهبود طرف تقاضا شود به سرعت با عرضه برنامه ریزی شده سرکوب می شود تا شرکت های حقوقی با پشت گرمی خاص خود تنها در بازاری قُرق شده در کف قیمتی سهم خریداری کنند!
این رویه خرید در کف قیمتی و سرکوب قیمت سهام هر چند به مذاق حقوقیهای دولتی بسیار جذاب میآید، اما شاخص را پس از شکستن مرزهای روانی متعدد اکنون به مرز روانی بسیار بدی کشانده است! یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد شاید سال گذشته یک هدف غیرقابل تصور بود، ولی اکنون یک حمایت مهم برای بازار است که به محض شکسته شدن ممکن است کنترل بازار را از دست تصمیم گیران هر چند جسور خارج کند!
بنابراین در واپسین دقایق امروز سه شنبه، ۶ آبان اخباری مبنی بر افزایش نصاب صندوقهای سرمایه گذاری و افزایش سقف اعتبار کارگزاریها منتشر شد. این دو خبر در شرایط عادی ممکن بود بازار را تا حد انفجار مثبت کند، اما در بازار سلب اعتماد شده فعلی که مردم می دانند سرمایه آنها چه شده و در جیب چه کسی رفته و شاهد اعلام مسرورانه آن نیز بوده اند، چه؟! حتی حقوقی ها از این پیشنهاد استقبال خواهند کرد؟
آیا بار دیگر مردم می توانند به مسیرهایی که دولت و مسئولان سازمان بورس جلوی پای آنها قرار می دهند اطمینان کرده و افسار سرمایه خود را به دست آنها بدهند؟
آیا این بازی خرید حقوقی ها در کف قیمتی و جمع آوری آنچه از صفوف فروش مانده درست در آخرین دقایق بازار نشان دهنده بازی جدید دولت برای کسب درآمد بیشتر از بورس نیست؟