اقتصاد۲۴- چندی پیش نیویورکتایمز توییتی مناقشهبرانگیز منتشر کرد که در آن نوشته شده بود: «وظیفه اعلام کردن برنده انتخابات بر گردن رسانهها افتاده است.» این نوشته با واکنشها بسیاری روبهرو شد تا در نهایت نیویورکتایمز توییت را پاک کرد و در توییت دیگری توضیح داد: «ما توییت را به دلیل ادعایی غیردقیق درباره نقش رسانهها در انتخابات آمریکا پاک کردیم. رسانهها برنده را پیشبینی میکنند و نتایج را مخابره میکنند.»درست که رسانهها برنده را معین نمیکنند اما انگار بر برنده یا بازنده شدن یک نامزد تاثیر دارند. به راستی آیا رسانهها توان تاثیرگذاری بر نتیجه انتخابات را دارند؟ پاسخ این پرسش را شاید دونالد ترامپ بهتر از هر کسی بداند. او که از ابتدای ورود به کاخ سفید رسانهها را دشمن خود میشمرد و مدام به آنها میتاخت.
رایدهندهها به اطلاعات نیاز دارند تا تصمیم بگیرند و کار رسانهها فراهم کردن این اطلاعات برای آنها است. به هر حال تا شناخته نشوی امکان رای آوردن نداری.
بیشتر بخوانید:جو بایدن به روایت تصویر
به این شکل نخستین رابطه میان نامزدهای انتخابات و رسانهها شکل میگیرد. شاید سادهانگاری باشد اما نامزد انتخابات بیش از هر چیز نیاز دارد که مردم اسم و رسمش را بدانند. رسانهها با پوشش دادن اخبار مربوط به نامزدها این کار را انجام میدهند.فارغ از اینکه پوشش اخبار مثبت است یا منفی، در صدر اخبار بودن امتیازی بزرگ است. رسانهها برای انتخاب اخبار معیارهای خود را دارند که جذابیت خبر یکی از مهمترین آنها است. حتی شاید مثل انتخابات سال ۲۰۱۶ آمریکا رسانهها تصمیم بگیرند که علیرغم زاویه داشتن با یک نامزد، زمان و انرژی زیادی را به او اختصاص دهند.در این باره بیشتر بخوانید: وقتی ترامپ ۲ میلیارد دلار پوشش خبری را رایگان دریافت کرد!
سال ۲۰۱۶ گر چه بخش عمدهای از این پوشش رسانهای به مطالب انتقادی درباره کارهای جنجالی ترامپ اختصاص داشت اما هر چه بود در نهایت رسانهها به رایگان و در مقیاس گستردهای اخبار او را پوشش میدادند و این برگ برندهای برای کمپین تبلیغاتی او شد. در نقطه مقابل گاهی میشود که یک فرد دیده نمیشود و ناشناخته میماند، چون برای رسانهها جذابیتی ندارد. در این دوره از انتخابات اما قرار نبود همه چیز به سبک ۲۰۱۶ پیش برود. حالا رسانهها سیاستهای تازهای را انتخاب کرده بودند و قرار نبود اشتباهشان را به همان شکل تکرار کنند. حالا دیگر پس از ۴ سال حضور ترامپ در کاخ سفید چیزهای جذابتری برای ارائه داشتند.برای نمونه یکی از دلایل بزرگ باخت ترامپ همهگیری کرونا و سیاستهای او در کنترل آن بود. سیاستهایی که به اعتراف خود ترامپ رسانهها لحظهای از بررسی، شفافسازی و نقد آنها دست برنداشتند.
در حالی که شبکههای اجتماعی به ویژه توییتر در سال ۲۰۱۶ به پلتفرمی برای خیزش ترامپ تبدیل شدند، در انتخابات ۲۰۲۰ دردسرهای زیادی برای او به ارمغان آوردند. بسیاری از پستهای او با راستیآزمایی روبهرو شد که مردم را به رسانههایی راهنمایی میکرد که طی ۴ سال ریاستجمهوری ترامپ لحظهای دست از راستیآزمایی ادعاهایش دست برنداشتند.حتی اکنون که ترامپ به نتیجه شمارش آرا معترض است، به محض اینکه در این شبکههای اجتماعی حرف از تقلب یا دستکاری آرا میزند، پستهایش برچسب میخورند.
این ماجرای راستیآزمایی گاهی شکل بحثبرانگیزی هم به خود میگیرد که نزدیکترین نمونه آن قطع سخنرانی ترامپ در برخی شبکههای خبری بود. اگر چه آنها مدعی شدند که با قطع برنامه در استودیوهایشان دنبال به چالشکشیدن و راستیآزمایی ادعاهای ترامپ بودند اما خودشان متهم به سانسور و مقابله با آزادی بیان شدند. هر روی در روزگاری که مردم اخبار را با جستجو در اینترنت و شبکههای اجتماعی پیدا میکنند و معطل رسانهها نمیمانند، رسانههای بزرگ با به کار گرفتن تحلیلگران خبره، راستیآزمایی و پژوهش چیزی را عرضه میکنند که میتواند بر دیدگاه بسیاری در انتخابات تاثیر بگذارد.
عکس از ابزار مهم تاثیرگذاری بر افکار عمومی است. گاهی یک تصویر بهتر از هزاران کلمه مقصود را میرساند. درباره ترامپ میتوان بسیاری از این عکسها را پیدا کرد، تصاویری که مفاهیمی ناخوشایند را تداعی میکنند.
ملانیا ترامپ با کاپشنی جنجالی که عبارت «خیلی برایم اهمیتی ندارد» را بر خود داشت، یکی از همین تصاویر جنجالی بود.
به ویژه که او در سفر برای دیدار با خانواده مهاجرینی از فرزندان خود جدا شده بودند، این کاپشن را پوشیده بود. برای ترامپ هم نمونههای زیادی از این تصاویر وجود دارد که عکسش جلوی کلیسا در اوج تظاهرات علیه نژادپرستی مشهورترین آنها است.در پایان درست است که نمیتوان با قطعیت درباره میزان تاثیرگذاری رسانهها بر افکار عمومی صحبت کرد و البته که آنها تنها فاکتور تعیینکننده در این کارزار نیستند اما نمیتوان بر نقشی که ایفا میکنند، چشم پوشید.