اقتصاد۲۴- درست ۱۰۰ سال پیش بی سامانی سیاسی و اقتصادی در کشور به حدی رسید که شکل گیری یک دولت اقتدارگرا و به قدرت رسیدن یک چهره نظامی را به گزینهای مطلوب برای ایرانیان تبدیل کرد. آیا نابسامانیهای اقتصادی امروز هم شرایط را برای به قدرت رسیدن یک نظامی فراهم کرده است؟ طیفهایی از این اصولگرایان اینطور عقیده دارند.
کسی چه میداند، شاید علت استقبال این طیفها از فشارهای اقتصادی خارجی، همین چشم انداز باشد. در این صورت، کدام چهره نظامی مطلوب آنان برای حضور در پاستور است؟ نامهای زیادی از نظامیان سابق و فعلی برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده است. سردار حسین دهقان یکی از آن هاست.
حُسن سردار دهقان در این است که برخلاف سایر نامزدهای بالقوه که حضور خود را مشروط به شرایطی میکنند، یا افکار عمومی را در آب نمک میخوابانند، او به صراحت و وضوح اعلام کرد که در انتخابات حاضر میشود. ۶ مهرماه بود که در پاسخ به نظرخواهیهای «تسنیم» از گزینههای مطرح، فقط سردار دهقان بود که اعلام کرد «با قدرت میآیم. باید مردم را نجات داد.» هرچند ادعای او مبنی بر اینکه «باید مردم را نجات داد» نوعی تناظرسازی با ۱۰۰ سال پیش و شرایط سیاسی و اقتصادی سال ۱۲۹۹ و برآمدن رضاشاه است، اما همین صراحت عنصر نایابی میان سیاستمداران است. شواهد و قرائن حاکی است سردار دهقان ستادهای خود را نیز دایر و فعال کرده است؛ بنابراین معقول است که سابقه و کارنامه این نامزد انتخابات ۱۴۰۰ را بررسی کنیم، سرداری که به زعم خود برای نجات مردم به میدان میآید!
برخی رسانههای داخلی سردار دهقان را شخصیتی دارای «اقتدار کاریزماتیک» توصیف کردند. این عبارت، نشانه میزان مطلوبیت یک چهره نظامی برای برخی طیفهای سیاسی است، اما واقعیت این است که سردار دهقان در هر حوزهای که بود، بازیگری میانی بوده است، نه چهرهای اصلی و جریان ساز. یک مثال که بیانگر این وضعیت او است، حضور سردار دهقان در سه دولت اصلاحات، مهرورزی و اعتدال است.
«حسین دهقانی پوده» اسفند ۱۳۳۵ در روستای پوده استان اصفهان زاده شد. او مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته مهندسی متالورژی را از دانشگاه تهران اخذ کرده و دانشآموخته دکتری مدیریت از دانشگاه تهران است. او از سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و از سالهای ۶۵ تا ۶۹ نیز جانشین فرمانده نیروی هوایی سپاه بوده است و یک سال، یعنی سال ۷۰ نیز فرماندهی این نیرو را برعهده داشت. نیروی هوایی سپاه پاسداران همان جایی است که از آن میتوان به سکوی پرش محمدباقر قالیباف یاد کرد، زیرا پس از تصدی این سمت و اثبات کارآمدی در این مقام بود که به فرماندهی نیروی انتظامی برگزیده شد.
به هر رو، سردار دهقان در سالهای ۷۱ تا ۷۵ جانشین رئیس ستاد مشترک سپاه پاسداران بود. در دولت اصلاحات، قائممقام وزیر دفاع و در دولتهای احمدی نژاد؛ معاون رئیسجمهور و رئیس بنیاد شهید بود. آخرین سمت دولتی او نیز در سالهای ۱۳۹۲ تا ۹۶ بود که به عنوان وزیر دفاع دولت نخست حسن روحانی فعالیت میکرد. از آن تاریخ تا امروز، پس از آنکه دهقان در دولت دوم حسن روحانی به عنوان وزیر دفاع معرفی نشد، با حکم رهبر معظم انقلاب به عنوان مشاور ایشان در حوزه صنایع دفاعی فعالیت میکند. به رغم تنوع فعالیت و کار کردن با دولتهای با سابقه فکری کاملا متفاوت، اما شواهد اندکی در دست است که نشان دهد دهقان به همان اندازه توانسته باشد میان گروههای سیاسی مختلف مقبولیت کسب کرده باشد. به عبارت دیگر، آنچه بیشتر از او دیده میشود، یک بازیگر حاشیهای، یا در بهترین حالت بازیگر میانی عرصه سیاست و مدیریت ایران بوده است، به جای آنکه خود چهرهای بازیساز یا جریانساز بوده باشد.
سردار دهقان دستکم در یک حوزه، همان چیزی است که طرفداران او انتظار دارند باشد: یعنی یک استراتژیک نظامی. حسین دهقان در سالهای گذشته مورد توجه رسانههای خارجی بوده و در مسائل مربوط به منطقه یا موضوعات دفاعی با بسیاری از آنان مصاحبه کرده است. روسی الیوم روسیه، فونیکس چین، الجزیره قطر و فایننشال تایمز آمریکا رسانههایی بودند که در سالهای گذشته، وقتی میخواستند استراتژی منطقهای ایران را دریابند، به حسین دهقان مراجعه کرده اند. او در این مصاحبهها دیدگاههای خود را درباره مسائل حوزه سیاست خارجی مطرح کرده است که میتواند برای انتخاب کنندگان ایرانی در ۱۴۰۰ مفید باشد. هرچند این دیدگاه تفاوت چندانی با رویکردهای طیفهای اصولگرای کشور ندارد، البته با این توضیح که دیپلماتیکتر است. به عبارت دیگر، سردار دهقان به رغم نظامی بودن، از ادبیاتی به نسبت دیپلماتیک و نه نظامی و ستیزه جویانه برای بیان دیدگاههای خود و تشریح سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده است.
بیشتر بخوانید: عباس آخوندی و انتخابات ۱۴۰۰ ؛ سیاستمدار تنها با دغدغه اصلاحات در اقتصاد ایران
از جمله در مصاحبه با تلویزیون «روسی الیوم» عربستان را نماینده آمریکا و اسرائیل در منطقه توصیف کرد و گفت که آنان یعنی «آمریکاییها به مساله ایران و عربستان و فارس و عرب دامن میزند، آنان این مسائل مذهبی و قومی را مطرح میکنند تا بر منطقه مسلط شوند.»
او در گفت و گویی با «فایننشال تایمز» هم با تاکید بر اینکه «ایران از توسعه برنامه موشکی خود و حمایت از متحدان خود عقبنشینی نخواهد کرد» گفت که «با آمریکا به هیچ وجه مذاکره نمیکنیم هرچند که از یک جنگ همه جانبه نیز دوری خواهیم کرد.»
سردار دهقان با اشاره به اینکه «ما هرگز متحدان خودمان را در منطقه رها نمیکنیم؛ ما بازیگر نیستیم؛ ما انقلابی هستیم» اضافه کرد: «ایران به دنبال جنگ با آمریکا نیست، اما مذاکره هم بیمعنی است. واشنگتن فکر میکند ما در موضع ضعف هستیم و نیاز به مذاکره داریم. آمریکا میخواهد با ما مذاکره کند تا بگوید چرا شما موشک دارید؟ چرا در منطقه هستید؟ و چرا توانایی نظامی دارید؟ درباره اینها چه مذاکرهای میتوانیم بکنیم؟»
البته او مردادماه امسال، در گفتگو با تلویزیون فونیکس چین در پاسخ به این سوال که «اگر آمریکا تحریمها را بردارد آیا ایران با آمریکا مذاکره میکند؟» گفت: «همین «اگرها» موضوع بحث است؛ اگر تحریمها را برداشتند، تصمیم میگیریم.»
البته به رغم این مواضع، نمیتوان اعتدالی بودن دهقان در سیاست خارجی را کتمان کرد. چنانچه او در گفت و گویی با «تسنیم» که پس از پایان دوران وزارت دفاع او انجام شد، اشاره کرد که «من با وزیر دفاع خیلی از کشورها در سمینارهای بینالمللی مذاکره کردم، ولی فرصت تبدیل نتیجه مذاکرات به برنامه حاصل نشد. بر همین اساس تصمیم گرفتیم ابتدا با کشورهای همسایه ارتباط برقرار کرده و بتوانیم به آنها اطمینانبخشی کنیم که اقدامات جمهوری اسلامی در منطقه در جهت برقراری صلح، ثبات و امنیت منطقه و جهان است و این پیام را منتقل کنیم که امنیت ما با امنیت آنها گره خورده است.»
دهقان در این مصاحبهها نشان داد که مواضع او همان مواضع اصولگرایان حامی او است. اما او یک نقطه اختلاف هم با آنان دارد، نقطه اختلافی که بعید به نظر میرسد تندروهای ایرانی آن را فراموش کنند یا از آن کوتاه بیایند. این نقطه اختلاف چیزی جز این نیست که حسین دهقان یکی از حامیان برجام بود و چه بسا هنوز هم هست. شاید یک علت این حمایت، رویکرد معقول و اعتدالی دهقان در سیاست خارجی و ترجیح منافع ملی باشد، اما این واقعیت را هم نباید از خاطر برد که هنگام تصویب برجام، او یک عضو دولت حسن روحانی بوده است. دهقان مرداد ۹۵ یعنی زمانی که هنوز وزیر دفاع بود، تاکید کرد که «در برجام هر چه پذیرفته شده با نظر نظام بوده است و کسی جرأت اینکه کار مخفیانه و پنهانی بکند را ندارد و این اتفاق هم رخ نداده است.» او حتی جلوتر هم رفت و درباره دستاوردهای برجام گفت: «مدرکسازیهای عریض و طویل غرب علیه فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران در جهان برملا شد چرا که اگر در مذاکرات هستهای موردی به دست نیاورده باشیم جز اینکه ثابت کرده باشیم آمریکا دغل کار و حیله گر است، باز هم برنده بودهایم.»
این سردار سپاه پاسداران در ادامه اضافه کرد «ما بر برجام پایبند هستیم و آن را اجرا میکنیم، اما اجازه نمیدهیم بدخواهان این مردم در موضع طرفداری مسائلی را مطرح کنند که اصل موضوع زیر سئوال برود.» جزء به جزء این اظهارات که در سال ۹۵ بیان شد، مغایر چیزی است که امروز اصولگرایان و طیفهای تندرو درباره برجام میگویند. آیا آنان در مخالفت با نامزدی دهقان، این بخش را برجسته میکنند یا آن را نادیده میگیرند؟
به رغم همراهی سردار دهقان با برجام، نمیتوان او را مدافع سیاست نزدیکی به غرب دانست، بلکه اتفاقا او جزو چهرههایی است که سیاست نزدیکی به شرق، یعنی چین و روسیه را در دوران وزارت دفاع خود دنبال کرده است. چنانکه بهمن ماه ۹۶ در گفتگو با «تسنیم» با اشاره به اینکه سیاست نظام جمهوری اسلامی برقراری و توسعه ارتباطات در همه زمینهها با دو کشور بزرگ روسیه و چین است، اذعان کرد: «بر همین اساس بر ارتقاء سطح همکاری دفاعی، نظامی و امنیتی سرمایهگذاری با این دو کشور تلاش جدی تری کردیم. در ۱۸ سال گذشته ما با چین رابطههای دفاعی تعریف شده و مؤثر نداشتیم، ولی بالاخره هم من به چین سفر کردم و هم وزیر دفاع چین به ایران آمد و توافقنامههای خوبی امضا کردیم که در مباحث نظامی در حال اجراست.»
او درباره رابطه با روسها نیز گفت: «رابطه با روسها نیز خیلی خوب پیش رفت و بیش از ۶، ۷ ملاقات غیر از صحبتهای تلفنی با آقای شایگو (وزیر دفاع روسیه) داشتم و تمامی مسائلی که به امنیت منطقهای مربوط میشد را بحث کردیم و در این دوره ارتباط خوبی بین ما برقرار بود و ما سعی کردیم این ارتباط را معنیدار، هدفمند و نتیجه گرا کنیم.» آنچه از آن میتوان به نزدیکی بیش از پیش ایران و روسیه یاد کرد، استفاده نیروی هوایی روسیه از پایگاه هوایی ایران بود که در زمان وزارت دفاع سردار دهقان روی داد.
او مرداد ماه ۹۵، خود درباره آنچه در این مساله بحث برانگیز روی داده بود، گفت: «در صحنه عمل (درگیریها در سوریه) ما و روسها و سوریها عملیاتی را طراحی میکردیم و به اجرا گذاشته میشد؛ روسها باید پشتیبانی هوایی میکردند. برخی مواقع عدم هماهنگی در صحنه عمل ایجاد میشد که اینها باید هماهنگ میشد.» او با بیان اینکه «طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حق ندارد که به هر کشور خارجی پایگاه دهد؛ لذا بحث همدان که مطرح شد بحث پشتیبانی از سوریه بود» اضافه کرد: «این هواپیماهایی که میخواستند عبور کنند، باید برای سوختگیری و اقدامات اولیه باید جایی نشست و برخاست انجام میشد که این پایگاه سوریه، همدان انتخاب شد تا هر زمانی که لازم بود واحدهای اینها تقویت شود یا تعویض شوند یا مواردی از این دست پیش بیاید، اینها میتوانستند در فرودگاه همدان نشست و برخاست داشته باشند و یکسری خدمات اولیه همانند سوختگیری را انجام میدادند.» سردار دهقان در پاسخ به اینکه این تصمیم هم در شورای عالی امنیت ملی شد؟ اظهارکرد: «به طور کلی، بله. (زیرا به صورت) جزئی این است که کمیته مشترکی ایجاد شد؛ چهار جانبه. کمیته مشترک قرار بود مواقع خاص و فوری و عملیاتی را آنها بررسی کنند که همین روال هم وجود داشت.»
سردار حسین دهقان سابقه فعالیت در بنیاد تعاون سپاه پاسداران را هم در کارنامه خود دارد. ضمن اینکه باید توجه داشت بخش عمده فعالیتهای بنیاد شهید و امور ایثارگران نیز مدیریت فعالیتهای اقتصادی است. با این همه مهمترین بروز و ظهور رسانهای سردار دهقان در حوزه اقتصاد، مربوط به نامه ۴ وزیر کابینه اول حسن روحانی است که در آن نسبت به آینده بورس ابراز نگرانی شده بود. امضای حسین دهقان به این دلیل پای این نامه بود که شرکتهای زیادی از وزارت دفاع در بورس فعالیت داشتند. او خود درباره این نامه، طی یک گفتگو، ریشه مساله را نرخ گذاری خوراک پتروشیمیها از سوی بورس عنوان کرد و گفت که این امر باعث میشد تا «عملاً این صنعت (پتروشیمی) با مشکلات جدید در حوزه درآمد و سرمایه در گردش و عدم انعطاف در مدیریت بازار روبرو میشد. به عبارتی نوعی ابهام و عدم اطمینان و بیثباتی بر صنعت حکمفرما بود. لکن جلسات متعدد در این خصوص برگزار شد و به نتیجهای نرسید؛ لذا براین اساس وزرای مسئول نامهای را مستقیم به آقای روحانی نوشتیم.»
بیشتر بخوانید: از دیدگاههای اقتصادی سعید محمد کاندیدای احتمالی انتخابات ۱۴۰۰ چه میدانیم؟
آیا این نشان دهنده آشنایی دهقان با بورس و بازار سرمایه است؟ به عبارت دیگر، حضور در بنیاد تعاون، مدیریت فعالیتهای اقتصادی بنیاد شهید و هدایت شرکتهای وزارت دفاع، باعث شده است که این سردار سپاه، به الزامات بازارها و اقتصاد آگاه شود؟ ما شواهد اندکی برای بررسی این موارد داریم و جزچند اظهارنظر اقتصادی، چیز زیادی از رویکردهای اقتصادی سردار دهقان نمیدانیم.
از جمله «ایسنا» به نقل از او به عنوان مشاور رهبر معظم انقلاب اسلامی نوشت: «الان به دلیل سودآوری، همه وارد بازار بورس شدهاند و چون سود میکنند خبری از گله و ناراحتی نیست، اما اگر ارزش سهام پایین بیاید همه مدعی دولت میشوند، در حالی که باید تلاش کنیم هرکس مسئولیت کارهایی که انجام میدهد را بپذیرد.»
او در همین اظهارات، خواستار مشخص شدن مسئولیت هر بخش از مدیریت اقتصادی دولت شد و گفت: «یکی از مشکلات ما این است که مسائل را پیچیده و چند بعدی میکنیم و سپس میخواهیم آن را حل کنیم. باید مسئولیت هر نهاد و اتحادیه مشخص باشد و همان را از او بخواهیم در حالی که اینقدر به مسئولیت اصلی پرو بال میدهیم که از انجام همان کار اصلی نیز باز میمانند.»
سردار حسین دهقان، درعین حال، منتقد سیاست گذاریهای تولیدی دولت و گره زا بودن فرایندهای بروکراتیک و اداری برای مردم و تولیدگران هم هست، آنجا که گفت: «باید سنگینی بار دولت را از دوش مردم برداشت. دولت برای کارکردن خودش کار اضافی میتراشد؛ برای مثال وقتی میخواهد یک مجوز بدهد، آن فرد را به چندین دستگاه و ارگان میفرستد؛ این مسئله یا سبب ناامیدی فرد میشود یا باعث میشود که راه فعالیت غیرقانونی باز شود.»
او ضمن این اظهارات، اشارهای هم به بخش خصوصی داشت و انتقاد کرد که چرا این بخش متکی به خود رشد نکرده و همواره تکیهاش را به دولت داده است. دهقان در این باره خطاب به بخش خصوصی گفت: «باید فرهنگ اتکا به تجربه و دانش را برای رشد توسعه دهد و رابطه و فساد را به شدت نهی کند تا خود کنترلی و اخلاق حرفهای در جامعه صنفی جای خود را بازیابد. باید اجازه بدهیم بخش خصوصیِ سالم ما رشد کند که در آن صورت بسیاری از مشکلات حل میشود. باید کاری کرد که بخش خصوصی هویت پیدا کند، نه تنها مسئولیت خودش را انجام بدهد، بلکه مکمل دولت نیز باشد و در کارها به او کمک کند نه این که بخشی از دولت شود و بدان تکیه زند.»
البته «بایدهایی» که دهقان خطاب به بخش خصوصی گفته است، بیش از هر چیز متوجه دولت و حاکمیت است، به این معنی که حاکمیت و دولت باید زمین بازی هموار را برای بخش خصوصی فراهم کنند تا این بخش بتواند با تکیه بر خود رشد کند، نه با تکیه بر دولت.
در رویکردهای اقتصادی کلی دهقان، یک وجه مشخصه دیگر هم قابل شناسایی است. او در سفری که شهریور ۹۹ به خراسان داشت، در جمع فعالان صنعتی خراسان رضوی خواستار آن شد که «باید اجازه دهیم سرمایهگذار و تولیدکننده افقهای روشنی برای خود ترسیم کنند؛ حوزه فعالیت اقتصادی را باید با ثبات، امنیت ببخشیم و به همه شئون تولید از قبیل کارگر، کشاورز، صنعتگر، تولیدکننده، سرمایه گذار و ... توجه کنیم.» هرچند او روشن نکرد که برنامه او برای این «بایدهای زیبا» چیست و چه دستور کار عملی برای پیمودن این مسیر دارد.
آنچه اظهارات او را جذاب میکند، این بخش است که گفت: «متاسفانه با تولیدکننده کاری میکنیم که پشیمان شود. تولید در کشور غریب است. در کشور ما از اول بازار فعال بوده است و بازار هم روی تجارت فعال است. دولت هم که به نفت استوار است با این مکانیزم همیشه در حالت اضطرار بودهایم. هر روز ما نباید روز مبادا باشد. اگر کشور به سمت تولید برود و تولیدکننده سرمایه باشد، تولید ارزش میشود و این ارزش خود مسبب ایجاد اراده، عزم و قدرت است.»
آیا دهقان مخالف بازار به صورت سنتی آن است؟ آیا او سیاستهایی برای مهار سفته بازی و تجارت گرایی صرف اجرا خواهد کرد؟ آیا او مخالف سوداگرایی است، همان چیزی که عباس آخوندی از آن به «مرکانتیلیسم» یاد میکند؟ دهقان به صورت روشن و عملیاتی هنوز توضیحی نداده است تا ما رویکردهای اقتصادی او را مشخص و دقیق بدانیم، تنها حرفهای کلی و خوشایندی زده است که از طرف هر چهرهای که بیان شود، مطلوب است. اما مساله اینجا است که دستور کار چیست و طراحی اقتصادی یک نامزد ریاست جمهوری چیست؟
حسامالدین آشنا، مشاور حسن روحانی چندی پیش در یک گفتگو با ماهنامه «اندیشه پویا»، در پاسخ به سوالی درباره نامزدی دهقان در انتخابات ریاست جمهوری، با بیان اینکه دهقان «از توان تعامل با رهبری و قوای دیگر و نیروهای مسلح برخوردار است» تلویحا از نامزدی او حمایت و او را شخصیتی مفید برای این سمت دانست، آن هم به دلیل تعامل با دو رکن اساسی در کشور که خود به آن اشاره کرد. اما نکته اینجاست که عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا به تازگی نکتهای را مطرح کرده است که به نظر میرسد راه رسیدن به پاستور برای دهقان دشوار شده است. سلیمی نمین گفت: «شنیدم که مقام معظم رهبری کسانی که از ایشان حکم داشتند و دارند را از کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری منع کردهاند.» اگر شنیده سلیمی نمین درست باشد، نه فقط حسین دهقان که سعید جلیلی و پرویز فتاح هم برای حضور در انتخابات با یک منع بزرگ رو به رو هستند. این درحالی است که بنابر اخبار موثق، دهقان ستادهای خود را هم دایر کرده است. باوجود همه اینها، از آنجا که سیاست در ایران، بر روابط شخصی و رودربایستیها استوار است، این هم شنیده شده است که دهقان گفته در صورت نامزدی قالیباف، از حضور در انتخابات انصراف خواهد داد. در این صورت، معلوم نیست اصولگرایان مشتاق نظامی گری، آیا بر نامزدی قالیباف اجماع میکنند تا به قول دهقان «بیاید و مردم را نجات دهد؟»