اقتصاد۲۴ - شاید اگر چند سال پیش به کسی میگفتید که در بازار بورس سرمایه گذاری کند احتمالاً نگاه معناداری به شما میانداخت و بی تفاوت از آن رد میشد؛ اما طی دو سال گذشته گوش اکثریت مردم به مفاهیم بورسی آشنا شده و اخبار آن را با جدیت دنبال میکنند.
هر چند افت و خیزهای چند ماه اخیر اعتماد عمومی نسبت به این بازار را خدشه دار کرده است، اما با این حال هنوز هم بورس برای بسیاری از مردم امر مهمی است. یکی از دلایل آن را باید در آزادسازی سهام عدالت دانست. حدود ۴۰ میلیون ایرانی سهامدار بازار بورس هستند که بخش زیادی از آنها در واقع سهامداران سهام عدالت هستند و سبد سهم آنها در بازار با هر بالا و پایین شدن بر داراییشان اثرگذار است.
به نظر میرسد اهمیت بازار بورس فصل جدیدی در مناسبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور را رقم زده است چرا که حالا هر اقدامی میتواند سرمایه عده زیادی از مردم را تحت تاثیر قرار دهد.
چنانکه شاهین چراغی، عضو شورای عالی بورس درباره افزایش اهمیت بورس با نزدیک شدن به انتخابات ۱۴۰۰ در توییتر خود نوشته است: «تلاش تمام ارکان نظام درخصوص دفاع از حقوق سهامداران خرد در سه ماه گذشته قابل تقدیر است؛ به نظر میرسد با توجه به وجود بیش از ۴۰ میلیون سهامدار و حفظ حقوق آنان، بخش از سخنرانی کاندیداهای انتخاباتی آینده درخصوص مواضعشان با بورس خواهد بود، تحقق این امر اتفاقی میمون برای بورس و آرزوی دیرینه ما است.»
بیان این نکته البته در نوع خود قابل تامل است و این ابهام را در ذهن ایجاد میکند که آیا بازار سرمایه قرار است دستمایه سیاستورزی افراد و یا جناحهای سیاسی شود و یا این اهمیت میتواند به بهتر شدن ساز و کار معاملات در بازار سرمایه ختم شود؟
در همین زمینه احسان رضاپور، کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با اقتصاد۲۴ میگوید: در مجموع جایگاه بازار سرمایه برای دولتها به واسطه نقشی که در تامین مالی شرکتها و هدایت نقدینگی دارند، بسیار مهم است.
وی میافزاید: در سالهای گذشته این اهمیت کمرنگ بود تا جایی که حتی برخی از روسای جمهور و حتی نمایندگان مجلس به خصوص در دولتهای نهم و دهم آن را قمارخانه میدانستند و جایگاه اصلی آن را به رسمیت نمیشناختند.
بیشتر بخوانید: دو مقطع مهم بورس تا انتخابات ۱۴۰۰ کدام است؟
رضاپور با بیان اینکه اتفاق خوبی که در سالهای ۹۸ و ۹۹ افتاد امکان نقد شدن سهام عدالت بود، اظهار میکند: بازار سرمایه در این سالها رشد خوبی داشت و توجه بسیاری از مردم به این بازار معطوف شد و این بازار را به عنوان یکی از مقاصد سرمایهگذاری با بازده جذاب معرفی کرد. هر چند با شوکی که در مرداد ماه امسال به بازار وارد شد این جایگاه تا حدودی آسیب دید، اما مزه این بازدهی را قسمت زیادی از مردم چشیدند و حداقل راجع به آن درک بیشتری پیدا کردند.
رضاپور میگوید: هرچند به خاطر شتاب رشدی که در بازار ایجاد شد شاید توقع بیش از حد از بازار سرمایه ایجاد شد، اما باید توجه داشت که در سایر بازارها مانند سکه، دلار، خودرو و یا مسکن نیز این رشدهای پرشتاب تجربه شد. علیرغم اینکه سیاستگذاران تاکید میکردند که در طلا و دلار سرمایه گذاری نکنند، اما مردم به تجربه میدیدند که این کالاها، آنها را در برابر تورم مصون میدارد. جایگاه این بازارها به عنوان مقاصد سرمایه پذیر بسیار پر رنگتر از بازار سرمایه بود و بازدههای بسیار خیره کننده هم به سرمایه گذاران داد.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: این بازدهیها هرچند در نتیجه سیاستگذاریهای غلط اقتصادی و سیاسی رخ میداد، اما در این بین جایگاه بازار سرمایه کوچکتر بود در حالی که امکان بهره برداری اقتصادی از بازار سرمایه بسیار بیشتر از سایر بازارها است؛ بنابراین حتی اگر بازدهی نامتعارفی قرار بود شکل بگیرد بهتر آن بود که در بازار سرمایه رخ دهد.
وی خاطرنشان میکند: در هر حال مردم برای درک اینکه بازار سرمایه در بلند مدت بازدهی بیشتری نسبت به سایر بازارها دارد باید افت و خیزهای آن را نیز تجربه کنند.
رضاپور همچنین تاکید میکند: مردم به واسطه سیاستگذاریها و اطلاعرسانی بیشتری که در رسانهها درباره این بازار صورت گرفت گوشهایشان نسبت به این بازار شنواتر شد و طبیعی است به واسطه آشنایی بیشتر مردم با این بازار و درگیر شدن منابع مالی تعداد زیادی از مردم با این بازار، رشد و نزولهای آن میتواند اثرات چند برابری نسبت به یارانه نقدی داشته باشد.
این کارشناس بازار سرمایه میگوید: طی سالهای گذشته با بررسی اخبار میتوان دریافت که هر خبر کم یا زیاد شدن یارانه نقدی تا چه حد در جامعه میتواند اثرگذار باشد در حالی که کسانی که سهام عدالت دارند نوسان یک روز پرتفوی آنها میتواند چند برابر یارانه نقدی ماهانه در زندگیاش اثرگذار باشد.
رضاپور معتقد است: بنابراین رونق یا ریزش بورس در حال حاضر بسیار بزرگتر از گذشته است و حساسیت بیش از حد دولت، مجلس و سایر ارکان تصمیمگیری نسبت به آن را میطلبد چرا که هر نوع اظهارنظری که تهدیدی برای بازار سرمایه کشور باشد میتواند پس انداز مردم را به مخاطره بیندازد.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید میکند: طبیعی است که در این شرایط حساسیت مردم نسبت به این بازار بیشتر شده و البته منطقی است که حساسیت مسئولان نیز به این بازار گره بیشتری بخورد. به نظر میرسد از این به بعد جایگاه بازار سرمایه در سالهای بعد پابرجا خواهد ماند چرا که تحولات آن به سفره مردم گره خورده است.
رضاپور میافزاید: طبیعتاً اگر هر بخش اقتصادی به معنای منفی آن سیاست زده شود تبعات بدی برای آن داشته باشد که در بازار سرمایه نیز این امر صادق باشد و نمونه آن بر سر عرضه پالایش یکم و اختلاف نظرها بین وزرا رخ داد و یا اظهارنظرهای برخی نمایندگان مجلس و اختلافاتی که با دولت داشتند از جمله آن است.
وی خاطرنشان میکند: اما اگر این سیاستزدگی به معنای درک ابزارهای بازار سرمایه و جایگاه آن در ارکان مهم تصمیمگیری و حاکمیتی باشد اتفاقاً بسیار مفید است چرا که در آن صورت سیاستگذار اعم از حوزه اجرایی، قانونگذاری و قضایی سیاستهایشان در راستای تامین منافع حداکثری خواهد بود.