اقتصاد۲۴ - جهان تحت تأثیر بحران کرونا قرار گرفته است. اجلاس جهانی امنیت غذایی هم هفته قبل بهدلیل تبعات ناشی از انتشار ویروس کووید ۱۹، بهصورت مجازی برگزار شد. در این اجلاس نمایندگان کشورهای جهان گرد هم جمع شدند تا ببینند کرونا چه تأثیری بر امنیت غذایی کشورهای مختلف خواهد داشت.
آنطورکه محمدحسین عمادی، نماینده دائم ایران در سازمان فائو (FAO)، عضو هیئت اجرائی برنامه جهانی غذا (WFP) و گزارشگر کمیته جهانی امنیت غذا (CFS) به «شرق» میگوید: کرونا بر دسترسی به غذای بخشی از مردم جهان تأثیر میگذارد. به اعتقاد او کشورهای عضو اوپک مانند روسیه و ایران از این بحران بهدلیل افت قیمت نفت و تأثیر آن بر قدرت خریدشان بیشتر تأثیر میگیرند.
این بحران با توجه به تأثیری که بر تأمین نیروی کار برای کشورها دارد، تأمین مواد غذایی را هم تا حدودی دچار مشکل خواهد کرد و در برخی کشورهای آفریقایی، بحران قیمت و حتی آشوب محلی ایجاد کرده است که با مداخلات اولیه حلشدنی خواهد بود. به گفته عمادی اگرچه درحالحاضر بازار گل و گیاه، سبزیجات و میوه دچار آسیب شده است؛ اما پیشبینی میشود با کاهش محدودیتهای قرنطینهای و سپس افزایش تقاضا، با رشد لحظهای قیمت این محصولات مواجه شویم.
او با اشاره به توان ایران در تأمین مایحتاج اصلی کشور یعنی گندم، کاهش قیمت نفت، تحریمهای ناعادلانه و یکسویه آمریکا، ضعف ارز ملی در مقابل ارز خارجی، محدودیت مبادلات بانکی برای خرید محصولات استراتژیک وارداتی و FATF را عوامل مؤثر بر امنیت غذایی کشور معرفی کرده و معتقد است این عوامل منجر به ایجاد محدودیت دسترسی ایران به مایحتاج اساسیاش خواهد شد. به نحوی که در حال حاضر برخی کشتیهای ذرت و سویا برای پهلوگرفتن در بنادر در انتظار انتقال پول هستند.
نماینده ایران در فائو همچنین ریسک مالی بخش کشاورزی از بحران کرونا را اندک توصیف کرده و بر این باور است که در بلندمدت اقبال جامعه جهانی به سرمایهگذاری در این بخش افزایش خواهد یافت. همچنین با توجه به اینکه منشأ این بیماری بازار مواد غذایی بوده و این مشکل از سیستم غذایی آغاز شده است، در آینده استانداردهای سلامتی مواد غذایی سختگیرانهتر میشود و این مسئله هزینههای تولید و بازاررسانی محصولات کشاورزی را بیشتر خواهد کرد.
به گفته او مدیریت هوشمند کشور در این شرایط مهمترین عامل برای برونرفت از این بحران خواهد بود. با توجه به شرایط اقتصادی ایران، میتوان مدلهای بومی مناسب را طراحی و اجرا کرد تا از خسارتهای جبرانناپذیر اقتصادی و غذایی در پساکرونا جلوگیری شود. مشروح گفتگو با محمدحسین عمادی، نماینده دائم ایران در فائو، در ادامه میآید.
فرایند و میزان تأثیر بحران کرونا بر بخش کشاورزی و غذا در سطح جهانی چگونه است؟
در زمینه میزان و فرایند تأثیر باید به چند نکته اشاره کرد. یکی اینکه مراحل بروز این بحران به گفته بسیاری از کارشناسان در سطح کلان در سه مرحله انجام میشود. ۱- در مرحله اول بحران سلامت و بهداشت است. همانطورکه میدانید این ویروس تابهحال چند میلیون نفر را آلوده خود کرده و چند صد هزار نفر را به کام مرگ کشیده است و، چون جان انسانها اولویت دارد، سیاستها و حمایتهای دولت در مرحله اول متوجه جنبه سلامت و بهداشت انسانهاست.
در راستای نجات جان انسانها از این بیماری، مهمترین و ضروریترین تصمیمها در مرحله اول برای مواجهه با ابعاد بهداشت و سلامتی گرفته میشود ۲-، اما موج دوم این تأثیرات، در بعد اقتصاد کلان نمایان میشود، زیرا این از یک طرف باعث رکود فعالیتهای اقتصادی و تولیدی و توقف بسیاری از کارهایی میشود که محتاج رفت و آمد، ارتباط و کارکردن نزدیک انسانهاست و از طرف دیگر کاهش شدید تقاضا را بههمراه خواهد داشت؛ بنابراین شیوع کرونا باعث رکود شدید اقتصادی در کشورهایی میشود که به این عارضه مبتلا میشوند.
طبعا این رکود اقتصادی، بهعنوان یک سونامی و نتیجه زلزله کرونا باید تلقی شود. ۳- تأثیرات این پدیده و اثرات اقتصادی کرونا بر حوزه غذا و نظام تولید و مصرف و کشاورزی و همچنین فراوری غذا نمایان میشود. این پدیده در نهایت میتواند باعث مشکلات و حتی بحرانهای غذایی شود و این مشکلات هم به بحرانهای اجتماعی، سیاسی و امنیتی منتهی میشود؛ بنابراین ما سه موج کلی در مواجهه با کرونا داریم. مرحله اول زلزلهای است که جان انسانها را در معرض خطر قرار داده؛ موج بعدی از آن که سونامی اقتصادی است و بلندمدتتر، سریعتر و بسیار تأثیرگذارتر و عمومیتر در کل جهان است.
مرحله سوم هم در واقع موجهای سونامی است که نظام غذایی و تغذیه جهان را تحت تأثیر قرار میدهد. نکته مهم آن است که این سه مرحله از نظر تأثیر بر هم نقش افزایشی داشته و تفکیکپذیر هم نیستند و در واقع همزمان که خرابیهای زلزله وجود دارد، سونامی حاصل از آن باعث ایجاد مخاطرات و مسائل پیچیدهتری میشود و امواج این سونامی باعث تخریب بسیاری از زیرساختها و امکانات ارتباطی و تدارکاتی میشود که همه این مسائل در نهایت نظام غذایی، تغذیه و کشاورزی کشورها را مثل سایر بخشهای اقتصادی تحت تأثیر قرار میدهد. این سه مرحله کلی، فرایند تأثیر کرونا بر بخش غذا و کشاورزی است.
مکانیسم تأثیر بیماری کرونا بر کشاورزی و غذا همانطورکه گفته شد تحت تأثیر تأثیرات کرونا بر اقتصاد کشور است؛ این تأثیر از یک طرف تقاضا را هدف قرار میدهد و از این طریق عرضه غذا را تحت تأثیر قرار خواهد داد. از نظر تأمین غذا قطعا شیوع کرونا که باعث تعطیلشدن فعالیتها، رفت و آمد، انتقال و جابهجایی مواد و انسانها شده است، تأثیراتی در فرایند تولید غذا خواهد داشت.
مهمتر از تولید و عرضه و تقاضای غذا، مشکل در امور لجستیک، انتقال، جابهجایی بازاریابی بستهبندی و دسترسی مردم در فرایند دسترسی به غذاست. به دلیل اینکه بسیاری از فعالیتهای فراوری و بستهبندی و انتقال و بازاررسانی و تدارکات مواد غذایی با مشکلات روبهرو شده است به دلیل قرنطینه و عدم جابهجایی و فاصلهگذاری اجتماعی که طبعا تولیدکنندگان و فراوریکنندگان محصولات کشاورزی را تحت تأثیر خود قرار داده، مهمتر از عرضه مسئله تقاضاست. به این دلیل که نزدیک به چهار میلیارد جمعیت جهان که در حال حاضر در خانههای خود هستند و کاهش درآمد دارند و از طرف دیگر میزان درآمد آنها به دلیل ازدستدادن کار یا نبودن در محل کار کاهش یافته، میزان مصرف و تقاضای آنها کاهش یافته است.
نکته دیگر تأثیر بحران قرنطینه بر دیگر بخشهای اقتصادی بهخصوص بخش گردشگری و خدمات غذایی Food Service است مثل توقف رستورانها، هتلها و صنعت گردشگری که در جهان بیشترین ضربه را خورده زیرا در کشورهایی که کرونا گسترش پیدا کرده است، قطبهای گردشگری جهان بودند چه از نظر اعزام گردشگر و چه از نظر پذیرش و میزبانی گردشگران؛ بهخصوص کشور چین، ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و آمریکا همه قطبهای صدور یا میزبانی گردشگر بودند.
به همین دلیل وقتی صنعت گردشگری را که زنجیره وسیعی را با خود همچون هتلداری و رستورانداری و انواع خدمات غذا و کشاورزی را با خود همراه دارد، نهایتا باعث کاهش شدید محصولات غذایی بهخصوص محصولات تازه، سبزیحات، میوهجات و ترهبار شده است. این کاهش تقاضا بیشترین تأثیر را در فرایند تولید مواد غذایی و معادله عرضه و تقاضای محصولات کشاورزی با خود به همراه داشته است.
شیوع کرونا چه تأثیری بهطور خاص بر بازار محصولات کشاورزی و عرضه و تقاضای بازارهای جهانی خواهد داشت و عوامل آن کداماند؟
مکانیسم این فرایند و پدیده بسیار پیچیده است. اگر این بحران را با بحران غذایی سالهای گذشته و پس از جنگ جهانی دوم مقایسه و این بحرانها را مرور کنیم، بحران ناشی از کرونا به چند دلیل بسیار پیچیدهتر، تأثیرگذارتر و عمیقتر است.
اگر آن را با فقر غذایی بعد از جنگ جهانی مقایسه یا این موضوع را با بحران انرژی و تأثیر قیمت انرژی بر کشاورزی در دهه هفتاد میلادی مقایسه کنیم یا با بحران اقتصادی آسیا در دهه ۸۰ و همچنین بحران مالی و اقتصادی ۲۰۰۸ میلادی در جهان قیاس کنیم، خواهیم دید که بحران کرونا بهشدت پیچیدهتر، اثرگذارتر و به مراتب عمیقتر است و بنا بر نظر اقتصاددانان این بحران طویلتر و بلندمدتتر خواهد بود.
به همین دلیل به روند بهبود طولانیتری نیاز خواهد داشت. برای درک بهتر این پیچیدگیها به چند نکته باید اشاره کرد. همانطور که گفته شد، اقتصاد کلان جهانی از همه ابعاد تحت تأثیر این بحران قرار خواهد گرفت. بنابراین بر امور مختلفی مثل مسئله واردات و صادرات محصولات کشاورزی تأثیر خواهد گذاشت.
اشکال در واردات و صادرات قطعا بر حوزه عرضه و تقاضا تأثیر میگذارد و از طرف دیگر نرخ ارز خارجی و نرخ مبادله ارز خارجی هم روی این موضوع تأثیر جدی خواهد داشت. در صد روز گذشته تغییرات نرخ دلار آمریکا در مقابل بقیه ارزهای جهانی شدت یافته است و ارزهای کشورهای جهان سوم و برخی کشورهای توسعهیافته در قبال دلار آمریکا که ارز مرجع برای خرید و فروش انرژی و مواد غذایی است، نوسان و افزایش قیمت دارند و از آن تأثیر میگیرند.
بنابراین وقتی قدرت ارز ملی برخی کشورها کاهش مییابد، قدرت خرید آنها بر بازار جهانی و واردات تأثیر میگذارد و قیمت نهایی برای مصرفکنندگان محلی و داخلی به دلیل افزایش قیمت ارز، رشد میکند. حتی اگر قیمت محصولات کشاورزی هم کاهش یابد. یک نکته دیگر مسئله انرژی است. به دلیل کاهش شدید قیمت نفت و سوختهای فسیلی که بیشترین رکود خود را در ۲۰ ساله گذشته داشته است، از یک طرف، کشورهایی که منبع تأمین ارز آنها وابسته به یک محصول زراعی یا ماده خام مثل صدور نفت است -مثل ایران و کشورهای عضو اوپک و روسیه- از این روند تأثیر جدیتری میپذیرند و هم درآمدشان کاهش مییابد و هم قدرت خریدشان بهدلیل نزول قیمت ارز کاهش مضاعف مییابد. بدیهی است دشواری این کشورها برای مقابله و آمادگی با این بحران بسیار پیچیدهتر خواهد بود.
یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در کوتاهمدت و میانمدت بر قیمت و دسترسی محصولات غذایی موضوع نیروی کار است. یکی دیگر از ویژگیهای این بحران که در بحرانهای قبلی اشاره شده و سابقه ظهور نداشته است، کاهش نیروی انسانی مهاجر و لیدر بخش کشاورزی است.
بسیاری از کشورهای در حال توسعه و کشورهای توسعهیافته، بهطور جدی با آن روبهرو هستند به نحوی که تأمین نیروی انسانی برای فعالیتهای کشاورزی که عموما فعالیتهایی است که وابستگی زیادی به نیروی انسانی دارد، باعث ایجاد رخنه و مشکل در این بخش شده است زیرا جابهجایی نیرو و کارگر فصلی کشاورزی چه بین کشورها و چه در درون کشورها، دچار مشکل شده است. بنابراین روی فرایند تولید، بهرهبرداری و برداشت محصول کشاورزی همچنین جابهجایی محصول کشاورزی، درجهبندی، بستهبندی و نهایتا بازاریابی تأثیر زیادی گذاشته و باعث سکته در فرایند تولید و برداشت محصولات کشاورزی و افزایش قیمت مواد غذایی میشود.
تولید کدام دسته از محصولات کشاورزی در سطح جهانی و ایران بیشتر از این بحران تأثیر گرفته و خواهد گرفت؟
این موضوع بهشدت پیچیده است و حتی اقتصاددانان برجسته فائو و کارشناسان حرفهای در حوزه کشاورزی از اظهار نظر در اینباره خودداری میکنند، چون عوامل تأثیرگذار بر آن هم بسیار متعدد هستند و هم بسیار پیچیده است.
اما میتوان کلیاتی را در اینباره بیان کرد؛ اولا از نظر فصل زراعی و دوره تولید محصولات هماکنون نیمه شمالی کره زمین در بهار و نیمه جنوبی در پاییز بهسر میبرد و محصولات زراعی و باغی هر کدام هنوز در مرحله برداشت نیستند، ولی میتوان گفت فصل زراعی برای اکثر محصولات خوب بوده و پیشبینی تولید و برداشت مشکلی ندارد و هر کدام شرایط خاص خود را دارند.
اما اصلیترین عوامل تأثیرگذار بر قیمت در میانمدت و تا پایان سال جاری مسئله کاهش تقاضا و مشکلات لجستیک و تأمین خواهد بود که تحت تأثیر عوامل اقتصادی و مالی خواهد بود. غلات اعم از گندم، برنج و ذرت در کوتاهمدت و میانمدت با کاهش جدی تقاضا روبهرو نخواهند شد، چون قوت لایموت مردم را تأمین میکنند.
در برخی کشورها که ذخیره کافی غلات ندارند و شبکه توزیع مناسب برای بازاررسانی ندارند همچون بعضی از کشورهای آفریقایی با بحران قیمت و حتی آشوب محلی روبهرو شدهاند که با مداخلات اولیه قابل حل خواهد بود. صنعت پرورش گل و گیاه در کوتاهمدت و میان مدت در جهان بیشترین ضربه را خورده است، چون عملا بازار تقاضا به سمت صفر رفته و گزینه انبارداری هم برای آن ممکن نبوده است.
در کوتاهمدت و از نظر دسترسی و قیمت اولین محصولات آسیبپذیر شامل ترهبار و سبزیجات و برخی میوهها هستند که بیشترین ضایعات کشاورزی را نیز با خود بههمراه دارد. یکی از محصولاتی که به شدت تحت تأثیر قرار گرفته، محصولات شیلاتی و دریایی است. به این دلیل که تولید این محصولات هم محتاج نیروی انسانی زیاد است و هم اینکه به دلیل فسادپذیری شدید، این دسته از محصولات محتاجاند که سریعتر به بازار مصرف یا انبار و سردخانه رسانده شوند.
به همین دلیل فشار زیادی بر محصولات شیلاتی و ترهبار و سبزیجات و میوه خواهد آمد، اما بهنظر میرسد محصولات دامی بهخصوص طیور و گوشت قرمز در میانمدت و بلندمدت تحت تأثیر قیمت و قدرت خرید مردم با تقاضای کمتری روبهرو شوند و تا حدی نیز محصولات لبنی این شرایط را خواهند داشت.
از یک طرف هم تقاضا کاهش پیدا کرده و هم فرایند دسترسی به بازار برای مصرف و دسترسی به سردخانهها و انبار برای محصولات فاسدشدنی نیز کم شده است. با کاهش محدودیتهای قرنطینهای قطعا بازار با افزایش شدید تقاضا برای برخی محصولات (همچون گل و گیاه و سبزی و میوهجات) روبهرو میشود که شاید توان تأمین آن در کوتاهمدت را نخواهد داشت و پیشبینی میشود با افزایش قیمت لحظهای روبهرو شود.
اختلالات احتمالی ایجادشده در بازار محصولات کشاورزی تا چه زمانی رفع خواهد شد؟
پاسخ مشخص و روشنی هنوز برای این پرسش وجود ندارد. به این دلیل که اولا هنوز موج اول زلزله کرونا که مسئله سلامت انسانها و شیوع این ویروس است، حل نشده و هنوز وضعیت آن روشن نیست و افق روشنی از زمان کاهش منحنی فشار این بیماری وجود ندارد که بر اساس سونامی اقتصادی که بعد از آن ایجاد میشود و نهایتا تأثیر آن بر بازار جهانی غذا مشخص شود، اما چیزی که روشن است، این است که ما میتوانیم آن را در سه مقطع تقسیمبندی کنیم.
در مقطع کوتاهمدت، همانطور که اشاره شده، به دلیل کاهش تقاضا با کاهش قیمت محصولات کشاورزی در بازار جهانی روبهرو هستیم که بهمعنای کاهش قیمت در بازار داخلی و محلی نیست، چون این کاهش قیمت محصولات کشاورزی پیچیدگی خاصی داشته و تحت تأثیر سیستم بازاررسانی و قیمت ارز و هیجان لحظهای بهدلیل محدودیتهای صادرات و واردات کشاورزی خواهد بود.
در میانمدت باید تا حد زیادی منتظر تأثیرات و مداخلات دولتها همچنین محدودیت در واردات و صادرات در بین کشورها بود، اما برآوردهای اولیه نشان میدهد که در میانمدت اگر سیاستهای مناسبی اتخاذ و در فرایند واردات و صادرات کنترل ایجاد شود -بهخصوص در حمایت از جریان عادی تدارکات لجستیک، ترانسپورت و حملونقل مواد غذایی- با بحرانی جدی همچون قحطی یا عدم دسترسی مردم به مواد غذایی روبهرو نخواهیم شد. به شرط اینکه هم بین سازمانهای بینالمللی تجاری و هم سازمانهای مختلفی که اطلاعرسانی را بین کشورها انجام میدهند، اطلاعات روان، سریع و شفاف ردوبدل شود و به دلیل ترس و توهم کشورها فرایند صادرات و واردات خود را محدود نکنند.
در سطح ملی هم اگر کشورها فرایند لجستیک، تدارکات، حملونقل و دسترسی مردم به مواد غذایی را کنترل کنند، ما مشکلات جدی در رابطه با دسترسی مردم به مواد غذایی نخواهیم داشت، اما قیمت محصولات کشاورزی مطمئنا تغییر کرده و تأثیر زیادی از شیوع کرونا خواهد گرفت.
این مسئله در بلندمدت هم تحت تأثیر فاکتورها و عوامل بسیار زیادی است که خیلی از اقتصاددانها و متخصصان برجسته جهانی هم در پیشبینی آن هیچ چارچوبی مشخص نکردهاند و در واقع تاکنون فرمول مشخصی برای درک و مواجهه با این فرایند نداشتهاند. حتی پیشبینی شرایط میانمدت هم برای آنها دشوار است. از یک طرف در مسائل کلان اقتصادی مثل صادرات و واردات و از طرف دیگر تأثیر عوامل قیمت انرژی، نرخ ارز خارجی و ضریب تبدیل ارز خارجی با داخلی و حتی بازار اعتبارات و وامی که به بخش کشاورزی داده و به کشورهای فقیر کمک میشود، تأثیر بسزایی در جلوگیری از بحران کوتاهمدت و ثبات بلندمدت بر بازار خواهد داشت.
تأثیر بحران بر ضریب امنیت غذایی کشورها و بهخصوص ایران چگونه خواهد بود؟
ضریب امنیت غذایی هر کشور بخشی از امنیت ملی هر کشور بوده و در سنجش ثبات کشورها تأثیر بسیار زیادی دارد. امنیت غذایی دسترسی آحاد مردم به غذای کافی در تمام اوقات برای حیات سالم است؛ بنابراین سه عنصر در این بین مهم است؛ موجودبودن غذا، دوم دسترسی به غذا و سوم پایداربودن این فرایند.
بهنظر میرسد با تمام مشکلاتی که به وجود آمده است، موجودبودن غذای کافی در سطح جهان کماکان مشکلی جدی نباشد، اما مشکل اصلی دسترسی آحاد مردم به غذای سالم در بلندمدت است. این مشکل با ظهور کرونا قطعا پیچیدهتر و بحرانیتر شده و خواهد شد.
تحت تأثیر عوامل اقتصاد کلان از یک سو است که نرخ رشد اقتصادی کشور و رکود اقتصادی آن کشور در زمان برخورد با بحران کرونا میتواند تأثیر بسیار زیادی بر دسترسی مردم بهخصوص کشورهای فقیر و طبقه فقیر در همه کشورها ازجمله ایران داشته باشد. در کوتاهمدت، حکومتداری خوب و تنظیم به موقع ناهنجاریهای مقطعی بازار عرضه و تقاضا، نقش بسیار زیادی در امنیت غذایی دارد و در میانمدت و بلندمدت توانمندی اقتصادی کشورها در ثبات چرخه تولید و توزیع، بهخصوص حفظ ثبات در نرخ قیمت ارز خارجی در مقابل ارز داخلی و سیستم پول داخلی، بر این مسئله تأثیرگذار است.
نکته مهمتر دیگر این است که در کلاناقتصاد کشورها، میزان تابآوری اقتصاد آنها در قبال بحرانهای بینالمللی است. بیشترین ضربه را در مواجهه با بحران کرونا کشورهایی خوردند و خواهند خورد که وابستگی بیشتری به اقتصاد جهانی داشتند. بخشهای گردشگری، انرژی و حملونقل ضربه سهمگینی از این بحران خوردهاند و کشورهایی که نهتنها به این سه بخش، بلکه با هر نوع اقتصاد تکمحصولی اداره میشدند، بیشترین شوک را تحمل کردهاند. میزان وابستگی هر کشور ازجمله ایران به بازار جهانی، چه در واردات محصولات غذایی مورد نیاز و ضروری و چه در رابطه با نسبت درآمد ارزی کشور به صدور محصولات زراعی، بهشدت بر ضریب امنیت غذایی و دسترسی مردم به مواد غذایی تأثیر میگذارد.
مقوله پایداری دسترسی به غذا نیز عامل بسیار مهمی است. این مقوله از یک طرف طبعا متکی به میزان تولید و ثبات آن است. استقلال غذایی -به معنای خوداتکایی (و نه خودکفایی) کشاورزی بهخصوص در محصولات و مواد ضروری و استراتژیک- نقش مهمی در این ثبات دارد و طبعا امنیت غذایی بیشتری در پی خواهد داشت. ثانیا کشورهایی که متکی به واردات هستند، برای تأمین برخی از محصولاتشان مثل ایران، متکی به ارز حاصل از فروش برخی از محصولات غذایی خود، محصولات نفتی و غیرنفتی هستند؛ بنابراین قطعا آنهم تأثیری جدی بر امنیت غذایی خواهد گذاشت.
قدرت پول ملی کشور برای واردات مؤثر است و در نهایت بر دسترسی مردم به مواد غذایی ضروریشان تأثیر خواهد داشت. به دلیل مشکلات و مسائلی که در ایران داریم، مثل اتکا به درآمد نفتی که بهشدت کاهش یافته است –نهتنها به دلیل کاهش ۵۰ درصدی قیمت آن، بلکه به دلیل کاهش فاحش صادرات نفت و درآمد حاصل از نفت و محصولات غیرنفتی- همچنین به دلیل تحریمهای ناعادلانه و یکسویه آمریکا که باعث ضعف ارز خارجی ایران برای خرید محصولات استراتژیک وارداتی خواهد شد، قطعا محدودیتهای مالی، بانکی، FATF و ردوبدلکردن پول برای خرید هم روی امنیت غذایی کشور تأثیری جدی میگذارد و منجر به ایجاد محدودیت دسترسی ایران به مایحتاج اساسیاش خواهد شد.
با توجه به وابستگی بالای برخی از تولیدات کشاورزی ایران به نهادهای وارداتی (نظیر صنعت طیور) آیا تأمین نیازهای این بخش با مشکل مواجه خواهد شد؟ سال آینده را برای بخش کشاورزی ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
وابستگی ایران به محصولات غذایی بر اساس برآوردهای وزارت جهاد کشاورز این است که ۹.۳ میلیارد دلار واردات سالانه مرتبط با مواد غذایی کشاورزی داریم که ۱.۳ میلیارد آن مربوط به دارو و واکسن دام و طیور و هشت میلیارد دلار آن نیز مربوط به دانههای روغنی و ذرت برای تأمین خوراک دام و طیور است؛ بنابراین وضعیت ایران در رابطه با مواد ضروری غذایی و موادی که کالری و انرژی را تأمین میکنند، بهخصوص گندم، در کوتاهمدت بحرانی نبوده و مطلوب است.
بر اساس پیشبینی وزارت جهاد کشاورزی، امسال ۱۴ میلیون تن گندم در کشور تولید خواهد شد و از نظر برنج هم بر اساس برآوردهای وزارت جهاد کشاورزی، به دلیل بارندگی مناسب، تولید داخلی برنج افزایش مییابد. از نظر تولید داخلی به دلیل بارندگی خوب با بحران جدی روبهرو نیستیم؛ حتی برای تأمین کسری گندم و برنج -اگر کسری وجود داشته باشد- آمارهای اولیه نشان میدهد که قیمت غلات در بازار جهانی رو به کاهش است.
کاهش قیمتهای جهانی همانطور که گفته شد، به دو دلیل است؛ اول اینکه تولید جهانی کاهش نیافته و برخی برآوردها نشاندهنده افزایش تولید گندم و برنج در جهان است و دوم آنکه کاهش نسبی تقاضا و مصرف هم رخ داده است. قیمت غلات در سطح جهانی در کوتاهمدت و میانمدت نشان میدهد (بر مبنای قیمت دلار) نرخ این محصولات در بازار جهانی رو به کاهش است. طبعا قیمت دلار و نرخ تبدیل دلار به ریال روی قدرت خرید ملی ما از بازار جهانی تأثیر دارد.
این جزء مواردی است که به سیاستهای ارزی، اقتصاد ملی و توان تأمین ارز خارجی بستگی دارد. در حوزه تأمین کسری بسیار محدود غلات، ایران با مشکلی جدی روبهرو نیست؛ ولی نرخ ارز از یک سو و خرید و فراوری محصولات غلات، دسترسی مردم و عدم ایجاد شوک و اضطراب از سوی دیگر میتواند برای تثبیت این بازار و خاطرجمعی مصرفکنندگان و همچنین ثبات قیمت در داخل نقش جدی داشته باشد. درباره روغن با منشأ گیاهی که از دانههای روغنی استحصال میشود و عمدتا سویا و ذرت که هم برای روغنگیری و هم کنجاله آن جهت خوراک دام استفاده میشود هم شاهد کاهش قیمت در بازارهای جهانی هستیم. به دلیل تولید زیاد ذرت در آمریکا و جنگ تجاری بین چین و آمریکا، بسیاری از کشاورزان آمریکا از کشت سویا به سمت ذرت رفتند.
برآوردها نشان میدهد تولید ذرت افزایش یافته است و بازار جهانی مشکلی در این رابطه ندارد. اگر آفت و خشکسالی پیش نیاید، نرخ ذرت هم بهطور فزایندهای رو به کاهش است. به دلیل کاهش قیمت شدید انرژی، بههیچوجه پیشبینی استفاده از ذرت در تولید اتانول هم وجود ندارد. همچنین درباره نرخ سویا هم برآوردها -به دلایل متعدد- نشان میدهد که شاهد کاهش قیمت در بازار جهانی این محصولات خواهیم بود. مشکل اصلی ایران، تأمین هشت میلیارد دلار برای تأمین این محصولات و انتقال دلار به کشورهای صادرکننده است.
همانطور که اطلاع داریم، مشکل اصلی انتقال پول است و برخی از کشتیهایی که ذرت و سویا در بنادر پهلو گرفتهاند برای تخلیه در انتظار انتقال پول هستند و این نشاندهنده نقش فزاینده و مخرب تحریمها بر دسترسی مردم به مواد غذایی است. این نقش جدی بر تسهیل دسترسی، ثبات قیمت و عدم ایجاد بحران در بخش کشاورزی تأثیر دارد و طبعا پیشبینیها و مدیریت مناسب واردات این بخش از محصولات، با توجه به کاهش جهانی قیمت آنها، مشکلی جدی نیست.
اگر مسئله تحریمهای مالی و انتقال پول به نحو مطلوب و مناسب حل شود که آن هم نیازمند تحول سیاسی و فشار به جامعه جهانی برای کاهش فشار تحریمهای مالی و تحریمهای انتقال و صادرات مواد غذایی است، مشکلی نخواهیم داشت.
در پایان، آیا این بحران ممکن است تأثیرات مثبتی هم برای بخش کشاورزی بههمراه داشته باشد؟
البته بحران کرونا یک مصیبت انسانی و یک فاجعه اقتصادی برای نوع بشر بوده و قطعا همه انسانها و همه بخشهای اقتصاد از آن ضربه خواهند خورد. اما باید بپذیریم اگر در مواجهه با هر بحرانی با عنصر عقل و خرد برخورد کنیم، قطعا وجوه مثبت آن در یادگیری از آن شرایط خواهد بود.
این یادگیری دو وجه متفاوت دارد؛ یکی یادگیری از اثرات اولیه و مقایسه آن و مهمتر درسهای بلندمدتی که نوع بشر میتواند از این رویدادهای جهانی بگیرد. از بُعد اول، چون این بحران هم چندوجهی و پیچیده است، هنوز زود است که درباره تأثیرات مقایسهای آن بر زیربخشهای اقتصادی و کشاورزی قضاوت کرد، اما میتوان کلیاتی از ابعاد مثبت مقایسهای بر بخش غذا و کشاورزی را متصور شد. اولا در مقایسه با بخشهای انرژی و گردشگری بخش کشاورزی و غذا متحمل زیان بسیار محدودتری در کوتاهمدت و میانمدت شده است که این خود در فرایند توجه جهانیان و حتی سرمایهگذاران به این بخش در آینده مثبت خواهد بود. اگر صنعت انرژی، گردشگری، حملونقل (هوایی و ریلی) و خدمات تفریحی را متضررترین بخش اقتصادی این بحران در کوتاهمدت و میانمدت ببینیم و بخش تجارت الکترونیک و نرمافزارهای ارتباطات و تجهیزات پزشکی را سودآورترین بخشها بدانیم، احتمالا بخش غذا و کشاورزی در این میان قرار میگیرد که به نسبت زیان محدودی خواهد کرد.
همین امر ریسک مالی این بخش اقتصادی را در مواجهه با بحران پاندمیک نسبت به دیگر بخشها کاهش خواهد داد و در بلندمدت به نظر میرسد اقبال بیشتری به این بخش برای سرمایهگذاری و اعتبارات شود. اما یادگیری نوع بشر از این رویداد از بُعد غذا و کشاورزی بسیار مهمتر و حیاتیتر است.
اولا نباید فراموش کنیم که منشأ این بیماری بازار مواد غذایی بوده و کرونا از سیستم غذایی آغاز شده است؛ بنابراین بهطورقطع در میانمدت و بلندمدت این بخش باید تدابیر بسیار سخت و هوشمندانهای را درباره اعمال قوانین و سیاستهای سختگیرانهتری در مورد بهداشت و سلامت مواد غذایی در پیش گیرد.
این امر و رعایت استانداردهای جدید قطعا هزینههای تولید و بازاررسانی محصولات غذایی را بیشتر خواهد کرد. هماکنون در سازمان خواروبار جهانی فائو، اصلیترین تلاش بعد از توجه به محدودسازی تأثیرات کرونا بر امنیت غذایی، توجه به اعمال سیاستهای بهداشتی و حفاظتی است که از طریق اعمال آن از تکرار این فاجعه در آینده جلوگیری شود. رعایت اصول زیستمحیطی و توجه جدی به تنوع زیستی در فرایند تولید کشاورزی و غذا درس دیگری است که از بحران میتوان گرفت. فراموش نکنیم کشاورزی مرسوم و متداول که هدفش صرفا افزایش تولید است، اصلیترین عامل کاهش تنوع زیستی است و کاهش تنوع زیستی عملا باعث ظهور و انفجار میکروارگانیسمها و ویروسها در آینده خواهد شد. رعایت اصول زیستمحیطی و توجه به تنوع زیستی شاید هزینه زیادی داشته باشد، اما قطعا قابل مقایسه با هزینههای انسانی و مالی سرسامآور کرونا نخواهد بود. مسلم است که در بلندمدت، رفتار و عکسالعمل تولیدکنندگان و کشاورزان که تابع حساسیت مصرفکنندگان است، بر نظام تولید و نهایتا بر کیفیت زندگی، بهداشت و قیمت محصولات کشاورزی تأثیر خواهد داشت و کشاورزان در انتخاب محصولی که تولید میکنند و روشهای تولیدیشان تغییر جدی خواهند داد و این خود نکته درسآموز مثبتی برای آینده کشاورزی و تولید غذای سالم خواهد بود.
برای مواجهه با اثرات کرونا در بخش امنیت غذایی چه توصیهای به سیاستگذاران ایرانی دارید؟
همانطور که در پاسخ به سؤالات قبلی گفته شد، این بحران بهشدت پیچیده و پیشبینی اثرات آن فوقالعاده دشوار است؛ بنابراین ضرورت دارد به دور از غوغاها و اخبار هیجانی، مسئولان در سطح ملی با تشکیل اتاقهای فکر مجازی از متخصصان موضوعی و ستاد منسجم تصمیمگیری با استفاده از آخرین مطالعات، آمار و تحلیلها نسبت به پدیده رو به ظهور و پیشبینی عواقب، خصوصا با توجه به اوضاعواحوال منطقه و ایران متمرکز شده و با دقت و سرعت به تصمیمسازی هماهنگ اقدام کنند.
مدیریت هوشمند کشور در این شرایط مهمترین عامل برونرفت از این بحران است. مطالعه عملکرد مدیریت کشورهای موفق در این بحران و شیوههای مدیریتی کشورهایی نظیر آلمان، ژاپن، کره جنوبی، چین و سنگاپور در مقایسه با کشورهای مدعی و قدرتمند مانند ایتالیا، انگلستان و آمریکا نهتنها در حوزه سلامت، بلکه در حوزه اقتصادی بایستی مورد توجه قرار گیرد. با توجه به برخی فرصتها و شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور میتوان مدلهای بومی مناسب را طراحی و اجرا کرد تا از خسارتهای جبرانناپذیر اقتصادی و غذایی در ادامه دوران پساکرونا جلوگیری شود.
تعامل فعال با سازمانهای جهانی، بهخصوص FAO، WHO و استفاده از تجارب سایر کشورها و انتقال تجربیات در این راستا نیز بسیار اساسی و تعیینکننده است. فراموش نکنیم که در کنار خطرات، فرصتهایی در درون این بحران وجود دارد، بنابراین پیشبینی اتفاقات جهانی به لحاظ سیاسی و اقتصادی در طی ماههای آینده بسیار حیاتی و سرنوشتساز است.
منبع: روزنامه شرق