اقتصاد۲۴-وی نوشت: «روزی روزگاری امپراتوری اینستاگرام»
شده تک وایستم جلوی یک جماعتی، شده تک وایستم و حتی رو به رویم کسی نباشد.
بابت هرآنچه دلم میخواهد بگویم و انجام دهم تا مادامی که به کسی ضرر نزند پای خودم میایستم
بگذار هرآنچه میخواهند بگویند، این جماعت همیشه دهانشان باز است.
وقتی برای من فحش یا صد آفرین فرقی ندارد.
روی حرفم با شما جماعت خفن انتلکت نیست
با انهایی که جیغ زدند که ابراز وجود کنن و بگن اَخه، پیفه؛ (که کنار این هیاهو جیغشان صدا شود).
اتفاقا با کسانی است که ساده از کنار یک نمایش گذشتند.
چه به واسطه اشنایی دور و نزدیک با من چه به خاطر آگاهیشان از نمایشی بودن این قصه...
هیچ توجیهی نیست که بعد از عملی توضیح نامه بنویسم، دلیلی هم ندارد.
حرفهای اساسی باشد برای بعداً... خیلی بعد...
لازم باشد برای نشان دادن نکبتِ موجود، که سایه این روزگار در حال زیست ماست، همه خود و تصویر و تصور شما را نسبت به خودم خرد کنم، میکنم تا متوجه عمق فاجعه در یک درام خیلی رئال در حال وقوع در عصر حاضر شوید...
من بشوم آیینه، تا به وضوح ببینیم آزادی نداشتن، حرف نا حق را با صدای بلند داد زدن، و حتی خندیدن به آنچه بد است، چقدر بد است...
صد بار دیگه قصه مینویسم، شده تنها میایستم و اجرا میکنم.
آنقدر واقعی که باورتان شود باز.
آنقدر واقعی که جیغ بزنید و فحش دهید
این فحشها به جان آن که باید مینشیند و شروع به کاتارسیس میکند.
آنکس که باید درمان میشود و (این تنها رسالت من است)
و جیغش میماند به نامِ شما و حنجره تان را جر میدهد.
آنقدر بی صبریم که نذاشتیم ببینیم نهایت این نا معمول چیست...
آنچه به نمایش گذاشته شد و شما در طولانی مدت نکبت خواندین، بخش عظیمی از دیدگاهِ مردان و حتی زنان این سرزمین است.
و، شاید این آخرین توضیح صحنه از یک نمایشنامه در حال اجرا باشد
برای شماست که فریاد زدید...
خواستم فریادتان در دهانتان خشک شود که جو گیران عالم شمایید
من اگر شوآف، شما موج سوارترین نسل تاریخ بشرید.
والسلام نامه تمام