تاریخ انتشار: ۰۹:۵۸ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۹

صعود و سقوط بورس؛ بازی برد-برد دولت در سال ۹۹

بازار سرمایه کشور در سال جاری صحنه زیبایی‌ها و نازیبایی‌های بسیاری برای مردم کشور بود. تالاری که یک روز سخاوتمندانه به آن دعوت شدند و پس از تجمع همگانی، سقف آن به یکباره بر سر مدعوین بی‌خبر از سیاست‌های میزبان خراب شد و در زیر آوار بی‌تدبیری این نوع سیاست‌گذاری ماندند...

صعود و سقوط بورس

اقتصاد۲۴ - آنچه می‌خوانید بررسی تحولات بورس در سال 99 و دلایل اوج و فرود تاریخی این بازار در گفت‌و‌گوی «آفتاب یزد» با "هومن عمیدی"؛ کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه و مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری آینده‌اندیشان ایرانیان است.
*جناب عمیدی؛ به عنوان نخستین سوال بفرمایید که چه عواملی سبب رشد تاریخی بورس ایران در 5 ماهه نخست سال 1399 شد؟
-با توجه به کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت ارز و افت شدید ارزش ریال در مقابل سایر ارزها فضای بازار سرمایه متاثر از پِلن کلی اقتصاد کشور ارزش‌گذاری‌های جدید سهام شرکت‌ها را آغاز کرد و روندی صعودی به خود گرفت.
روندهایی که در بازار خودرو، مسکن، طلا، سکه و ارز در حال وقوع بود به بازار سرمایه نیز سرایت کرد و در این بازار نیز شاهد رشد سهام، همزمان با افزایش تقاضا بودیم. از سوی دیگر دولتمردان به دلیل دارا بودن تجربه شرایط تورمی، برای جلوگیری از حضور مردم در بازارهای سفته بازی همچون ارز، طلا و سکه و پیشگیری از رشد سرسام‌آور قیمت مسکن و خودرو، مردم را به سمت بورس دعوت کردند و از مردم خواستند تا نقدینگی خود را به سمت بازار سرمایه هدایت کنند تا شرایط بنیادی بازار سرمایه نیز بهبود یابد.
از طرف دیگر تولید و آمار فروش شرکت‌ها به خصوص شرکت‌های صادرات‌محور بسیار خوب و چشم انداز سرمایه‌گذاری در سهام این شرکت‌ها مثبت بود. بنابراین بازار سهام از چند جهت مورد توجه قرار گرفت و توانست رشدی شارپ را تا مرداد ماه تجربه کند.

*یک مسئله مهم این است که در آغاز سال 1399 شیوع کرونا گریبانگیر اقتصاد ایران شد و سبب کاهش ظرفیت فعالیت صنایع و بروز ناگزیر بیکاری شد.آیا می‌توان گفت افزایش بیکاری در کنار ترس از حضور در جامعه و حضور مردم در قرنطینه سبب سوق افراد به سرمایه‌گذاری بورسی به سبب ماهیت غیرحضوری این فعالیت شد؟
-بله؛ این مسئله نیز وجود داشت. در حالی که آمار تولید و فروش شرکت‌ها خوب بود، اما به دلیل شیوع کرونا آمار بیکاری نیز افزایش یافت و از آن جایی که ورود به بازار سرمایه در کشور ما به سرمایه زیادی نیاز ندارد و همچنین به دلیل عدم نیاز به حضور فیزیکی برای اشخاص حقیقی خرد و شرایط ورودی راحت این بهترین بازار بود. اما از آن جایی که این پول‌ها کوچک و اغلب بدون رفتاری هدفمند و هماهنگ به بازار سرمایه وارد شدند، اثری بر جریان‌سازی نداشتند. اما فضای مثبتی را در بورس ایجاد کردند. این در حالی است که تجمع این افراد هم برای خودشان و هم برای کلیّت بازار خطراتی را به همراه داشت؛ چراکه در زمان اصلاح بازار نه تنها به دلیل دانش اندک سرمایه‌گذاری در بورس به سرمایه خود آسیب وارد کردند، بلکه ریزش بازار و ضربه‌های وارده به سرمایه سرمایه‌گذاران حرفه‌ای را نیز به دلیل واکنش‌های هیجانی سبب شدند. در این شرایط باعث ایجاد شرایط سوء استفاده شرکت‌های حقوقی نیز شدند؛ به طوری که نه تنها اقدام به خرید و حمایت از بازار نمی‌کردند، بلکه خود نیز در صف عرضه قرار می‌گرفتند و نقدشوندگی بازار را با چالش جدی مواجه کرده بودند.

*چه عاملی سبب سقوط بازار سرمایه شد؟ به بیان بهتر کدام حرکت سبب آغاز حرکت دومینووار ریزش‌های سنگین بورس شد؟
-با توجه به این که همواره مسئولیت شکست‌ها را کسی بر عهده نمی‌گیرد تاکنون دلیل خاصی به عنوان دلیل اصلی ریزش بورس مطرح نشده است؛ اما مجموعه عواملی هستند که می‌توان سقوط بورس در سال 1399 را به برآیند آنها نسبت داد. از جمله این عوامل این است که پس از وقوع رشد بزرگ بازار سرمایه، افرادی که در بازارهای دیگر به بازدهی‌های مشابه بورس در آن مدت نرسیده بودند، شروع به بدگویی از بازار سرمایه و هشدار دادن نسبت به ریزش سنگین بورس کردند. برخی افراد نیز شروع به نامه‌نگاری به سطوح اول تصمیم‌گیری کشور کردند و ادعا کردند که رشد بازار سرمایه وارد حباب شده است و این حباب سرمایه‌های مردم را از بین خواهد برد.
حتی اعتقاد 25 اقتصاددان بر این بود که "رشد بورس سبب بروز تورم می‌شود!" که این مسئله در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس کاملا رد شد. اما همین حرکت‌ها سبب ایجاد یک شانتاژ بزرگ علیه بورس شد!

*رویه دولت در رونق و رکود بازار را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
-دولت چه در رونق و چه در رکود بدون توجه به شرایط بازار و ایجاد بسترهای لازم از بورس تامین مالی کرد. یعنی بخشی از سهام خود را نه به صورت بلوکی، بلکه به صورت خُرد در بازار مثبت عرضه کرد و پس از آن نیز اقدام به فروش اوراق بدهی در بازار منفی کرد و با این دو کار چه در دوران رونق و چه در دوران ریزش بخش زیادی از نقدینگی بازار را اعم از حقوقی و حقیقی جذب خود کرد. بر این اساس دولت چه در صعود و چه در نزول اقدام به تامین مالی از بازار کرد و از این رو نمی‌توان نقش اثرگذار دولت را در ریزش بورس نادیده گرفت!

*پس بر اساس نظر شما دولت برنده اصلی بازار سرمایه در سال 99 بود و در صعود و نزول به خوبی توانست از بورس تامین مالی کند...
-بله، اما یک برنده کوتاه مدت بود! چراکه اگر دولت به دنبال شکل دادن رویه‌ای بلندمدت برای تامین مالی از بازار سرمایه بود، به بسترسازی و ظرفیت‌سازی از این بازار قبل از هر نوع تامین مالی می‌پرداخت و به این بازار به چشم محلی برای "تامین مالی یک بار مصرف" نگاه نمی‌کرد!
متاسفانه هنوز در الگوهای اقتصادی کشور حتی در بالاترین سطوح وزارت اقتصاد درک صحیحی از مفهوم بازار سرمایه وجود ندارد؛ در حالی که بازار سرمایه جایی است که در آن "اعتماد" حکومت می‌کند! یعنی سرمایه‌گذاران در این بازار ترجیح می‌دهند تا رشدهای کوچک را هر سال داشته باشند، اما بازار با یک روند مطمئن حرکت کند. این مسئله اطمینان بخش‌تر از این است که در مقطعی با رشد 300 درصدی را برای چند ماه برای یک عده سودهای کلان ایجاد کنیم و بعد برای اصلاح، افت 50 تا 200 درصدی را برای یک عده دیگر تحمیل کنیم و در نهایت بگوییم که برآیند این‌ها به زعم دولت مثبت بوده است..!
بنابراین اگر با بسترسازی صحیح رویه‌ای دائمی برای جذب سرمایه اشخاص حقیقی اتفاق می‌افتاد و بازار به پشتوانه این سرمایه‌ها به بخش‌های بزرگ و مهم اقتصاد وارد می‌شد قطعا چنین ریزشی در بازار سرمایه و در اعتماد عمومی مردم اتفاق نمی‌افتاد.

*و دلایل دیگر ریزش بازار؟
-دلیل دیگر تفاوت نگرش‌ها در زمینه بحث نرخ دلار بود؛ عده‌ای معتقد بودند که دولت ترامپ مجدداً به قدرت نمی‌رسد و با انتخاب بایدن آمریکا با کشور ما پای میز مذاکره می‌نشیند و نرخ دلار به 12 تا 15 هزار تومان می‌رسد و در آن قیمت سهام شرکت‌ها نیز با این دلار افتِ ارزش چشمگیری خواهد کرد. طیف دیگری با بهانه‌جویی اختلافات بین مجلس و دولت را بُلد کردند و تا همین دی ماه با هر دلیلی بر طبل اختلافات می‌کوبیدند؛ عدم تصویب لایحه بودجه و ابهامات موجود در این لایحه، شیطنت‌های مستتر در شیوه‌نامه جدید عرضه فولاد که مدت‌ها بازار ما را تحت‌تاثیر قرار داد، قیمت‌گذاری خودرو و مسائلی از این دست بازار سرمایه را هر روز در ابهام بیشتر فرو بُرد و شرایط را برای جولان افراد سودجو در این بازار پُرابهام فراهم کرد.

*پول‌های فراری از بورس به کُجا رفت؟
-در این شرایط بخشی از پول‌ها وارد بازار ارز و سکه شد و بار دیگر سقف‌های قیمتی را در این بازارها شکسته شد! اما مسئله مهمِ قابل‌توجه این بود که در این شرایط سودجویان بازار رمز ارز را داغ کردند و ایرانی‌های بسیاری به روایت آمار جذب این بازار شدند. مسئله‌ای که در کشور ما هنوز موضع روشنی در خصوص آن گرفته نشده و نهادینه نشده است. همچنین نظارتی بر روی فعالیت و بروکِرهای آن نیز وجود ندارد.

*بحث انتخابات آمریکا را مطرح کردید؛آیا از نظر شما این منطقی است که به خاطر انتخابات یک کشور دیگر ولو اَبَرقدرت قرار باشد که اقتصاد یک کشور دیگر مثل ایران در بلاتکلیفی کامل به سر ببرد؟
-اگر بخواهیم واقع‌بینانه نگاه کنیم، رویدادی مانند انتخابات آمریکا بر اقتصاد کشور تاثیرگذار است؛ چراکه اگر ترامپ انتخاب می‌شد ما اکنون با دلار 40 هزار تومان در حال تحلیل شرایط بازارها بودیم. مسئله مهم این است که اقتصاد کشور ما شدیداً به نفت وابسته است و هیچ بعید نبود با آمدن ترامپ برای دور دوم، سیاست‌های تحریمی آمریکا علیه ایران شدیدتر شود و همان میزان اندک فروش نفت نیز منتفی شود! این در حالی است که تنها با انتخاب بایدن و بدون بازگشت وی به برجام یا تقلیل تحریم‌ها آمار فروش نفت ما در همین مدت کوتاه بالا رفته است.

*تاثیر انتخابات آمریکا بر اقتصاد سایر کشورها چه میزان بوده است؟
-تاثیرگذاری این انتخابات تنها محدود به کشور ما نبوده است و همه کشورها با انتخاب بایدن از امنیت اقتصادی بهتری برخوردار شدند. مهمترین اقدام بایدن پس از انتخابات آمریکا بازگرداندن آمریکا به پیمان‌های بزرگ این کشور با اروپا بود که تاثیر سریع آن بر رونق بورس‌های اروپایی و آمریکایی منعکس شد و اقتصاد این کشورها را تحت تاثیر قرار داد.

*اکنون رئیس جمهوریِ بایدن بازارهای ما را به کدام سو می‌برد؟
-همه چیز به چشم‌انداز مذاکرات ما با آمریکا بستگی دارد؛ چنانچه این روند مثبت طی شود و بتوانیم مجدداً به توافق قبلی بازگردیم، برای اقتصاد کشور و خروج بازارها از تلاطم مناسب‌تر خواهد بود...

*برگردیم به چالش اپیدمی بورس بازی در ایران؛ آیا از نظر شما دعوت عمومی مردم به بورس صحیح بود یا خیر؟ این که 50 میلیون نفر کُد سهامداری دریافت کنند و با سرمایه‌های خُرد و بدون دانش وارد یک بازار حرفه‌ای شوند. سپس با ایجاد موج‌های هیجانی کشتی بازار سرمایه را از مدار خارج کنند...آیا این اتفاق منطقی بود؟
-ما در بازار سرمایه مدیریت ریسک را برای اشخاص حقیقی فعال نکردیم و این را به افراد حقیقی آموزش ندادیم که بازار سرمایه ذاتاً دارای ریسک است. در این شرایط بدون این که افراد از این ریسک اطلاع داشته باشند به بازار وارد شدند. در سایر کشورها این ورود اغلب منوط به داشتن تحصیلات مرتبط یا گذراندن دوره‌های تخصصی است و این مسئله در کشورما تا به امروز مهم تلقی نشده است. البته بر اساس قوانین فقهی؛ اسلام انجام معاملات و خرید و فروش آزادانه را برای همه مردم آزاد دانسته است. اما این مسئله در بورس اوراق بهادار به دلیل قوانین معاملاتی و شرایط بورسی تا حدّی متفاوت است و افراد باید با آگاهی به این بازار وارد شوند.

*آیا این آگاهی از سوی مسئولان سازمان بورس به مردم داده شد؟
-آن طور که باید؛ خیر! البته توصیه‌هایی نیز جَسته و گریخته از مجاری مختلف از جمله مدیران سازمان بورس و مسئولین اقتصادی به این افراد شد که با سرمایه مازاد وارد بورس شوند و بدون دانش و تخصص به معاملات وارد نشوند. اما از آن جایی که جو عمومی مثبتی پیرامون بورس ایجاد شده بود افراد فکر می‌کردند که هر روز که دیرتر وارد بازار سرمایه شوند، از دیگران در کسب سود جامانده اند. همین مسئله سبب ورود اغلب مردم بدون آموزش و بررسی به بازار سرمایه شد. البته این اقبال عمومی می‌توانست به صورت مثبت هدایت شود یا انتشار اوراق تَبَعی خاصی در دستور کار قرار داده شود تا سرمایه‌های کوچک مردم نسبت به ریسک‌ها بیمه شوند.تقریبا شبیه به تصمیمی که اکنون برای سرمایه‌های زیر
10 میلیون تومان گرفته شده است.چنانچه خرید اوراق تَبَعی را آن زمان برای سرمایه‌های خُرد اجباری کرده بودند، هم نوعی تامین مالی از طریق خرید این اوراق ایجاد می‌شد و هم سرمایه‌های افراد نسبت به ریسک ریزش قیمت سهام بیمه می‌شد.

*آیا پس از ریزش بازار تصمیمات اخذ شده از سوی شورای عالی بورس و سازمان بورس صحیح بود؟ چرا هر یک از این تصمیمات در نهایت به شکست منتهی شد؟ حتی مسئله بازارگردانی که با شدّت و حدّت از سوی مجلس و سازمان بورس پیگیری و اجرایی شد نیز در نهایت مشکلی بر مشکلات قبلی افزود...
-در بازارهای مالی همواره رشدهای شارپ، ریزش‌های عمیق را از پی خود می‌آورد و این یک قاعده ناگزیر است. وقتی در بازاری با رشدی این چنین پُرشتاب مواجهیم و استراحتی در این رشد رُخ نمی‌دهد و بازار پله پله بالا نمی‌رود، این خطر به وجود می‌آید که در اصلاح نیز سقوط آزاد اتفاق بیافتد... متاسفانه سازمان بورس به جای ایجاد یک روند اصلاحی منطقی که مانع از فراری شدن سرمایه‌ها از بازار شود، بازار را برای مدتی طولانی رها کرد و تنها نظاره‌گر سقوط بازار بود! وقتی کار کاملا از کنترل خارج شد آن وقت دست به کار شد و با ابلاغ دستورالعمل‌ها و تغییرات مدیریتی سعی در مقابله با سقوط بازار داشت. براین اساس تصمیمات اخذ شده به دلیل ریشه‌ای نبودن و یا ضعف در اجرا در نهایت بی‌اثر واقع شدند..!

*کدامیک از تصمیمات بدتر از بقیه بود؟
-مسئله بازارگردانی با وجود این که می‌توانست راهی برای برون رفت از بحران پیش آمده باشد؛ به دلیل ضعف در اجرا خود به یک معضل بزرگ تبدیل شد. حتی نتوانستند بحث بازارگردانی را به درستی جا بیندازند و بازارگردانان را ملزم به رعایت تعهداتشان کنند. حتی بازارگردانان وظیفه بازارگردانی را با بازارسازی و نوسان‌گیری کاملا اشتباه گرفتند. همه در کف خریدند و در سقف فروختند و تا توانستند از منابع مالی سهامداران به اسم سهامدار سوء‌استفاده کردند. متاسفانه به جای این که انتفاع این قضیه به جیب سهامداران برود، سود اصلی به جیب بازارسازها رفته و می‌رود. در این میان مسئله بازارگردانی نیز با وجود اهمیت فراوان خود به درستی اجرا نشد و تنها به صورت سلیقه‌ای پیش رفت.

*آیا می‌توان گفت رفتار بازار گردانان به "فرهنگ سهامداری" در بازار سرمایه آسیب رساند؟ یعنی با نوسانگیری‌های سنگین از سهامداران خُرد رویه سهام‌بازی و خرید و فروش کوتاه‌مدت را به جای سهامداری و داشتن دید بلندمدت در بازار سرمایه ترویج داد؟
-متاسفانه همین‌طور هم شد! سیاست‌گذار نه تنها برای کسانی که در بازار بلندمدت می‌مانند مشوق نگذاشته است، بلکه بازارگردانان و کوتاه مدتی‌ها با خرید سهام و دید کوتاه مدت با save سود، به خوبی و خوشی از بازار خارج می‌شوند و در این میان بلندمدتی‌ها با پذیرش زیان‌های سنگین در بازار مانده اند. بازارگردان‌ها باید ریسک و ریوارد را طوری طراحی می‎کردند که انتفاع این قضیه به بلند مدتی‌ها برسد. فلسفه این نوع بازارگردانی اشتباه بود؛ چراکه نتوانستیم با آن مشوقی برای افراد با دید بلندمدت در بازار سرمایه باشیم.


*بدتر از بازارگردانی غیر اصولی هم داشتیم؟
-بله؛ بدترین مسئله این بود که همه مسئولین اقتصادی و حتی غیر اقتصادی کشور آمدند و در مورد سرمایه‌گذاری در بورس اظهارنظر کردند و سطح انتظارات و توقعات را آن هم درباره چیزی که از آن اطلاع کافی از آن نداشتند، بالا بردند. موضوعی که ذاتاً نوسان در دل آن است و همواره به شکل سینوسی حرکت می‌کند و نه به شکل اکیدا صعودی و جز متخصص نباید درباره آن صحبت کند!

*برخی افراد "سیاست‌گذار پولی" را مقصر تمام اتفاقات رُخ داده در یک سال اخیر می‌دانند؛ این که زمانی نرخ سود روزشمار سپرده‌های کوتاه مدت را به 8 درصد رساند و موجب خروج پول از بانک‌ها و ورد به بازار سرمایه شد.اما در مردادماه عکس این قضیه اتفاق افتاد و سود سپرده بین بانکی تا 22 درصد رسید و منابع به سمت بانک‌ها سرازیر شد و رسوب پول در سپرده‌های بانکی اتفاق افتاد و بین بانک‌ها در جذب سپرده رقابت ایجاد شد.آیا می‌توانیم بگوییم که سیاست‌گذار پولی مقصر اصلی ریزش بازار سرمایه است؟
-100 درصد می‌توانیم این را بگوییم! به نظر من این رفتار او نیز از سر قصور، اشتباه و ناآگاهی نبود، بلکه کاملا هوشمندانه و آگاهانه اتفاق افتاد. بررسی زمان‌بندی و تاریخ این تصمیمات نشان‌دهنده هوشمند بودن و هدفمند بودن سیاست‌های بانک مرکزی است! با قاطعیت می‌توان گفت که نرخ سود سپرده‌ها هدفمند تغییر کرد و سیاست‌گذاری‌ها برای فروش اوراق و سهام باعث شد ابتدا در بازارهای موازیِ تعیین‌کننده سود سپرده‌ها کاهشی باشد و پول به سمت بورس برود. سپس وقتی فروش سهام انجام شد و بحث فروش اوراق به میان آمد، برای اینکه دولت بتواند اوراق‌ها را با نرخ بالاتر بفروشد، تنظیمات تغییر کرد و با سیاست جدید هم سو شد!

*هر چند که همه با سیاست‌گذار پولی همراه نبودند، اما با وجود اتخاذ سیاست‌های هدفمند بانک مرکزی بقیه سیاست‌گذاران نیز تنها به صحبت‌های حمایتی بسنده کردند، اما در سمت دیگر قضیه نبودند و موضع مشخصی نداشتند...
به عقیده من، در این بین رئیس سازمان بورس نتوانست وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی را با خود هماهنگ کند و یا حتی کابینه دولت نیز در این جریان با هم هماهنگ نشدند. در این شرایط از معاون اول ریاست‌جمهوری تا رئیس دفتر ریاست‌‎جمهوری تا شخص رئیس‌جمهوری و رئیس سازمان امور مالیاتی تا وزیر اقتصاد و همه نمایندگان مجلس در مورد بازار سرمایه به شدت صحبت کردند و فضای بازار سرمایه را به سمت جنگ‌های سیاسی مجلس و دولت بردند.

*در این بین کمک یک درصدی صندوق توسعه ملی مطرح شد؛ برخی گفتند صندوق توسعه ملی از سال 94 به بورس بدهکار است و برخی گفتند همان یک درصد امسال می‌شود 10 هزار میلیارد تومان! البته رقمی بسیار کمتر از همین یک درصد امسال یعنی چیزی حدود 3 هزار میلیارد تومان در دو یا سه نوبت به بازار تزریق شد که چندان اثری هم نداشت و بقیه نیز در نهایت به دست فراموشی سپرده شد. شنیده شد برخی با این استدلال که برداشت از صندوق توسعه ملی اشتباه است و تزریق منابع این صندوق به بورس تبدیل دلار به ریال است و سبب تشدید تورم می‌شود، جلوی این جریان ایستادند. این ماجرا چه بود؟ بیشتر شبیه "هیاهو برای
هیچ" نبود؟
-بله، بیشتر یک "شوآف" بود؛ وقتی صحبت از احتمال ریزش بازار سرمایه داده می‌شد و یا برخی اقتصاددانان حتی بنام، از شاخص یک میلیون هر روز هشدار ریزش می‌دادند و هر هفته می‌گفتند که "کار بورس تمام است!" در پاسخ به آنها گفته می‌شد که اگر بورس ریزش کرد از منابع صندوق توسعه ملی برای حمایت از بازار سرمایه استفاده خواهیم کرد. اما در عمل به چند دلیل این کار انجام نشد؛ اول این که چون مجریان این تصمیمات، کمترین اِشرافی به بازار سرمایه نداشتند، نتوانستند بالا دستی‌ها را توجیه کنند که "منابع صندوق توسعه چطور وارد بازار سرمایه شود!"
مسئله دیگر نامشخص بودن نتیجه انتخابات آمریکا بود؛ بنابراین ریسک نکرده و منابع صندوق را هزینه نکردند تا بعد به این مسئله محکوم نشوند که "از این منابع می‌توانستیم برای کل اقتصاد استفاده کنیم و چرا فقط برای بورس استفاده شده است؟"مسئله دیگر این بود که گفته شد پول کوچکی تزریق می‌کنیم و تاثیر را می‌بینیم. اگر خوب بود ادامه می‌دهیم و اگر نبود منابع صندوق را درگیر بورس نمی‌کنیم.

*دلیل این همه آزمون و خطا آن هم بر روی سرمایه‌های مردم چیست؟
-بازار سرمایه در کشور ما تقریبا بی‌متولی بوده و هست! اگر در هر بازار دیگری برای دولت چنین امکانی به وجود می‌آمد تا بتواند تامین مالی کند یا نقش پررنگ خود را در تامین مالی ایفا کند، آن بازار حتما از دولت امتیازات زیادی می‌گرفت! مثلا در بازار خودرو ببینید که با چه وضعیتی تولید می‌کنند و چه خدمات ضعیفی را ارائه می‌دهند و تا چه میزان از دولت امتیاز می‌گیرند! ولی این اتفاق در بازار سرمایه رخ نداد و متولیان نتوانستند حق بازار سرمایه را از اقتصاد و تامین مالی انجام شده بگیرند! همین الان صندوق توسعه ملی منابع بسیار خوبی در اختیار دارد و می‌تواند بسیار کمک کند و قطعا بازدهی آن بالاتر از نرخ سودهای سپرده خواهد بود. اکنون در بازار P/E برخی سهام ما به 3 و 4 رسیده که از سود 20 درصد بانکی به مراتب جذاب‌تر است.

*برخی کارشناسان در همین شرایط و پس از ریزش سنگین بازار باز هم می‌گویند که "بازار هنوز بالاتر از ارزش است!" برخی دیگر نیز سهام را در کف قیمتی و جذاب برای سرمایه‌گذاری می‌دانند. نظر شما چیست؟
-در یک بازار داینامیک، فعال و غیردستکاری شده، ارزش‌گذاری و قیمت را وقتی ملاحظه می‌کنید می‌توانید بگویید بالاتر یا پایین‌تر است! متاسفانه الان بازار دست‌کاری شده؛ یعنی نسبت‌ها تکان خورده است.به همین دلیل ارزندگی را می‌بینید، ولی روند معاملات برخلاف آن حرکت می‌کند. چون یک روز تامین اجتماعی فروشنده است و روز دیگر حقوقی‌ها، روزی تامین مالی توسط دولت صورت می‌گیرد. روزی سهامداران ترسیده‌اند و روزی دیگر پورتفوی سهام عدالت آزاد می‌شود یا نمی‌شود و هر روز مسئله‌ای حاشیه‌ای سایه خود را بر بازار تحمیل می‌کند. در چنین فضایی ارزش‌گذاری منصفانه شکل نمی‌گیرد و هر روز شاهد شیطنت حقوقی‌ها و رِنج‌های منفی آنها بر سهام هستیم.عدم رعایت تعهد بازارگردانی و مسائلی از این دست نیز هستند که بازار را در عین ارزندگی با افت مواجه می‌کنند و شما بازار را نزولی می‌بینید. از خود می‌پرسید "چرا این ارزندگی خود را در معاملات نشان نمی‌دهد؟!" علت مشخص است؛ عده‌ای معاملات بورس را گروگان گرفته اند! سهام زیادی در اختیار دارند و تا بازار می‌خواهد مثبت شود سهام را پایین می‌کشند. چون امتیاز و پُست‌های مدیریتی می‌گیرند و در سازمان بورس و شرکت‌های مهم سهم خواهی می‌کنند و تا سهم مورد نظر را نگیرند، به همین رویه ادامه می‌دهند.

*در حال حاضر چه راهکارهایی پیش روی سیاست‌گذاران بازار سرمایه در کشور ما وجود دارد تا بتوانند بازار را به سمت تعادل پیش ببرند و از سقوط بیشتر آن جلوگیری کنند؟
-ابتدا باید دانش عمومی خود و مردم را درمورد بازار سرمایه افزایش دهند. سپس یاد بگیرند که دور از منافع شخصی خود و هم فکرانشان در بازار رفتار کنند! نباید فقط به صِرف امتیازخواهی بازار را به تلاطم بیندازند. اگر بخواهیم بورس ما فعال و خوب باشد و ارتباطات برگردد، باید با مردم صادقانه حرف بزنیم. باید بگوییم بورس تا الان این مسائل و مشکلات را داشته است و از این به بعد نظارت می‌کنیم. تخلفات را جدی می‌گیریم و بازارگردانی را به کامل‌ترین شکل ممکن اجرا می‌کنیم! می‌توانند برای شرکت‌های موفق و با عملکرد خوب بازارگردانی، مشوق‌های مالی و مالیاتی بگذارند. همچنین برای بازارگردانانی که بازدهی خوب ایجاد می‌کنند مشوق بگذارند و برای شرکت‌های آنها معافیت و بخشودگی مالیاتی در نظر بگیرند. مثلا بگویند چنانچه بازدهی 50 درصدی در یک سال ایجاد شود از 22.5 درصد مثلا 5 درصد آن مشمول معافیت مالیاتی شود. با این مقررات بازارگردان‌ها نیز رویه صحیح را در پیش می‌گیرند و بازار سرمایه نیز رشد می‌کند.

*چرا این رویه را برای روشن شدن وضعیت بازار در پیش نمی‌گیرند؟
-متاسفانه نمی‌خواهند و هر روز یک بازی جدید طراحی می‌کنند و پس از چند روزِ منفی یک روز بازار مثبت می‌شود و بعد دوباره گروهِ معروف رِنج منفی روی سهم‌ها می‌کشد و سهم‌ها را در صف فروش قرار می‌دهد! به این صورت و با از دست رفتن اعتماد سهامداران، هر روز حمایت‌های بیشتری از سهام از دست می‌رود و به حمایت‌های پایین‌تر می‌رسند. امروز مهم است که در بازار سرمایه دولتمردان ما همه هم نظر و علاقمند به رشد بازار باشند و یا حداقل تصمیمات موازی، اشتباه و خلاف جهت هم نگیرند. اما متاسفانه هر روز یکی اظهار نظری می‌کند و بازار را تحت تاثیر قرار می‌دهد.ضمن این که ریسک‌های سیاسی درمورد ارتباط ایران با آمریکا هم در جای خود محفوظ است و همواره بر بورس سایه دارد.

*پیش‌بینی شما از تصمیمات زیان دیدگان بورس چیست؟ آیا می‌مانند، تجربه کسب می‌کنند و ادامه می‌دهند، یا این که فرار می‌کنند و برای برداشتن کلاه خود هم بر نمی‌گردند! تکلیف آنها با این اعتماد سوخته چیست؟
-سوال شما خوب بود! ولی معمولا بر اساس مشاهدات در این جور موارد یک حالت رُخ نمی‌دهد، بلکه ترکیبی از این چند حالت رُخ می‌دهد. یعنی عده‌ای در بازار نقره‌داغ شده‌اند و با خروج از بورس هیچ‌گاه به این بازار بر نمی‌گردند. این‌ها بعدها هر جا از بورس صحبت شود، از آن به عنوان یک خاطره بد اقتصادی نام می‌برند و همه را به دلیل تصویر بدی که از بورس دیده اند، از بازار سرمایه فراری می‌دهند. عده دیگری هستند که در این بازار می‌مانند، آموزش می‌بینند و زیان‌های خود را از بازار پس می‌گیرند و قوی‌ترین و باهوش‌ترینِ آنها از این بازار به سودهای بزرگ و خوب نیز در آینده خواهند رسید. عده دیگری که با اطلاعات و اِشراف به بورس آمده‌اند و در این فضاسازی گیر افتاده‌اند نیز به خوبی می‌دانند که قیمت سهام روندی سینوسی دارد و اگر امروز در زیان هستند، شرایط قطعا برای 6 ماه آینده متفاوت خواهد بود. بر این اساس دغدغه‌ای ندارند و منتظر روزهای خوب می‌مانند! بنابراین افراد بر اساس میزان دانش و تجربه متفاوت هستند و تصمیمی که می‌گیرند نیز متفاوت خواهد بود...

 

منبع: آفتاب یزد

ارسال نظر
قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «اقتصاد24» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
خواندنی‌ها
خودرو
فناوری
آخرین اخبار

۸ عادت میلیاردرهای موفق جهان کدامند؟/ این عادت‌ها می‌تواند به موفقیت‌تان کمک کنند

واکنش دولت به توهین یک فرماندار به خبرنگاران

عکس/ استوری مدافع استقلال برای قلعه نویی

ادعای جدید چهره نزدیک به سعید جلیلی درباره فیلترینگ

پوتین: به آزمایش موشک‌های بالستیک مافوق صوت ادامه خواهیم داد

زاینده‌رود از امشب بازگشایی می شود

روسیه: قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام، هدیه بایدن به ترامپ است

انتقام قتل برادر در هلیلان

پرونده بازگشت عادل فردوسی‌پور به صدا و سیما بسته شد

وضعیت آب و هوای تهران طی روز‌های آینده

تخلیه برخی مدارس اصفهان به‌دلیل فرونشست

عکس/اولین واکنش به دیدار پزشکیان با مولوی عبدالحمید

آیت‌الله سید علی سیستانی کیست؟

افزایش تولید هیچ ارتباطی به حوزه وکالت ندارد/ قانون تسهیل باید از مسیر قانونی خود اصلاح شود

قانون تسهیل لطمات جبران‌ناپذیری بر پیکره نهاد وکالت زد/ حرفه وکالت را باید به جایگاه اصلی خود رساند

عکس/آقای ‎عراقچی، قرار نیست مملکت را نجات بدهید؟

پیش بینی قیمت سکه و طلا فردا ۳ آ‌ذر ۱۴۰۳/ دو شوک جدید به بازار طلا

پیش بینی بورس فردا شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

ماسکرانو سرمربی مسی شد

قتل هولناک در پارک قیطریه تهران

کنایه محسن رضایی به اروپایی‌ها بعد از صدور قطعنامه علیه ایران

سید محمود علوی دستیار ویژه رییس‌جمهور کیست؟

ورثه منتظر واریزی سود سهام عدالت باشند

این نقطه آلوده‌ترین جای ایران شد

پیش بینی قیمت دلار فردا ۳ آذر ۱۴۰۳/ سیگنال جدید برای دلار؛ تتر صعودی شد

معنای قطعنامه جدید آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای چیست؟

وزیر خارجه عراق: تهدید‌های آشکاری از سوی رژیم صهیونیستی علیه عراق وجود دارد

اجرای همسان سازیِ ۴۰ درصدی برای همه بازنشستگان از آذرماه

توییت مهم پزشکیان بعد از سفر به سیستان و بلوچستان

پایان زودهنگام رویای بیرانوند و رفقا در تبریز

حمله موشکی حزب‌الله به پایگاه حیفا

ذاکر: افزایش قیمت بنزین سوپر شاید مقدمه‌ای بر بالا رفتن نرخ بنزین باشد

امام جمعه قم: حرمت قم نسبت به شهرهای دیگر چند برابر است

علم الهدی بالاخره پس از ۳ سال دولت رئیسی نگران گرانی ها شد

عکس/ عملکرد پرسپولیس و استقلال در ۱۰ دوره اخیر جام حذفی

مشخصات هواپیمای هشدار زودهنگام A-۵۰

مسعود جمعه مهاجم کنیایی و جدید استقلال کیست؟

لطفعلی خان زند کیست و چگونه به سلطنت رسید؟

کریمخان زند کیست و دوران سلطنتش چگونه گذشت؟

عکس / استوری بازیکنان تیم ملی برای تولد امیر قلعه نویی

اینفوگرافی/ مقایسه نرخ عوارض آزادراهی در ایران با سایر کشورها

اینفوگرافی/ فهرست پنجاه خوراک برتر جهان با گوشت گوسفندی!

مصرف مالیات برای توسعه با نظارت و انتخاب مستقیم مؤدیان

دلیل سفر کوتاه پزشکیان به سیستان‌وبلوچستان چه بود؟

توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودرو

همتی: دولت مصمم به اجرای اصلاحات اساسی است

عکس/ استوری آناهیتا همتی درباره آلودگی هوای تهران

واکنش خطیب نماز جمعه تهران به قطعنامه سازمان ملل

عکس/ قاب ویژه معاون خانم پزشکیان در تایلند

کدام کشورها نتانیاهو را دستگیر می‌کنند؟