اقتصاد۲۴- مریم وحیدیان: کارگران مجتمع معدنی چادرملو بیش از یک دهه سنت مبارزاتی دارند. اعتراضات آنها از ابتدای دهه ۹۰ وارد مرحله جدیدی شده و استمرار ورزیدن آنها برای پیگیری مطالبات و «تحمیل تشکل کارگری» در این مجتمع معدنی از خصوصیاتشان است. برخی از فعالان کارگری این واحد معدنی که از سالها قبل روایت خود را از مشکلات و اعتراضات بیان کردهاند، حالا از دور خارج شده و با اخراج از کار مواجه شدهاند. اما با رفتن آنها، تلاش دیگر کارگران برای مطالبهگری خاتمه نیافته است. اگرچه هر بار که دیوار بتنی مخالفت کارفرمایی در برابر مطالباتشان را از سر راه بر میدارند، باز سد دیگری مقابلشان علم میشود.
مبارزات و اعتراضات ابتدای دهه ۹۰ کارگران چادرملو را خیلیها به یاد دارند. آن روزها کارگران تشکلی نداشتند. به عبارت دیگر آنها ابزار سازمانیافتهای به دستشان نبود. اگر یک ویژگی عمومی برای کارگران چادرملو بتوان برشمرد، باید به توان این کارگران در تحمیل تشکل کارگری موثر و دخالتگرشان اشاره کرد. همه اذعان دارند که این کارگران در سالهای قبل از تحمیل تشکل خودشان، به صورت جمعی و سازمان یافته برای مطالباتشان تلاش کرده بودند، اما آنها میخواستند که نمایندگان دلسوز و موثرشان را به کارفرما و دولت بقبولانند؛ اگرچه هنوز با سد محکمی رو به رو هستند.
اقتصاد ۲۴ در آستانه روز جهانی کارگر قصد دارد تا روایتهای سالها تلاش کارگران در واحدهای صنفی را از زبان کارگران فعال، معتبر و مستقل در هر واحد صنفی نقل کند. حسین رجاییان، فعال صنفی کارگری و رئیس سابق انجمن صنفی پیمانکاری حاتمی مجتمع معدنی چادرملو یکی از این کارگران است که درباره تلاشهای اخیر کارگران چادرملو میگوید.
برای داشتن تشکل باید کفش آهنی به پا میکردیم
*اگر امروز بخواهید پیگیرانهترین موضوعی که کارگران چادرملو در طی سالهای مبارزه و تلاش برای مطالبهگری آن را دنبال کردند، معرفی کنید، به چه چیز اشاره میکنید؟
_اولین معضلی که بر سر راه ایجاد تشکلهای صنفی کارگری وجود دارد، قراردادهای موقت است. کارگرانی که خواستار حق تشکلیابی صنفی مستقل هستند، باید کفش آهنی به پا کنند و پی خیلی چیزها را بر تن بمالند. کارفرماها حساسیت زیادی به تشکلهای صنفی نشان میدهند. در عینحال در اکثر کارگاهها جای مشاور در حوزه روابط کار خالی است و کارگران خیلی دقیق به حقوق صنفی خود آگاهی ندارند و وقتی که آگاهی پیدا میکنند، کارفرمایان با زور و قدرت و پول مقابل مطالبات کارگری میایستند.
در مجتمع معدنی چادرملو، شرکت آسفالت طوس اولین قدم برای تشکیل انجمن صنفی کارگری را برداشت و کارگران توانستند با زحمت زیاد و اتحاد کارگری تشکل خود را ثبت کنند. چادرملو به دو بخش تولید و پشتیبانی تقسیم میشود که قسمت تولید و بهرهبرداری تحت عنوان شرکت آسفالت طوس در حال فعالیت هستند. مجتمع چندین شرکت پیمانکار دارد و واقعاً کارگران جای خالی تشکل صنفی را احساس میکردند.
ما در سال ۹۷ به محض اینکه پیگیر ایجاد تشکل کارگری شدیم، با فشار کارفرما و اخراج از کارگاه مواجه شدیم و حدود ۲ ماه اجازه ورود به کارگاه را نداشتیم اما همچنان مسیر را ادامه دادیم و خوشبختانه با پیگیری و اتحاد توانستیم از طریق مصونیت که موضوع ماده ۲۸ قانون کار بود، مجدداً حکم بازگشت به کار بگیریم.
*بالاخره خیلی از واحدها شورای اسلامی کار دارند. تشکل صنفی شما چه تفاوتی داشت؟ ایجاد تشکل صنفی کارگری در چادرملو چه دستاوردهایی برای کارگران داشت؟
_افرادی در میدان بودند که دغدغه مشکلات کارگری داشتند. این دغدغه کاملاً مشخص بود. کارفرما ترجیح میداد دستمزدها را زیاد نکند اما کارگران پای کار بودند. در این مدت که تشکل صنفی ایجاد شده است، توانستیم به برخی از مطالباتمان دست پیدا کنیم و این مسئله از طریق قدرت جمعی و ابزار تشکل صنفی شدنی شد. اجرای طرح طبقه بندی مشاغل که دستمزدها را تا حد خوبی بالا میبرد، اولویت ما در مطالبهگری بود که مدت زیادی در کمیته طبقه بندی مشاغل با کارفرما صحبت کردیم و ایراد و اشکالات طرح طبقه بندی را با کارفرما و اداره کار مطرح کرده و اثبات کردیم که طرح کارفرما ضعف و ایراد قانونی دارد.نه فقط اجرای طرح طبقه بندی مشاغل بلکه اجری درست آن را خواستار شدیم و نمایندگان هم واقعاً مشکلات کارگران را بیان میکردند.
مانعتراشی برای ایجاد تشکل صنفی تمامی ندارد
*بعد از ثبت تشکل با مانع روبهرو شدید؟
_بله. اگرچه موفقیتی در نتیجه ایجاد تشکل کسب کردیم، اما در ادامه کارفرما با مانع تراشی اقدام به تقسیم شرکت پیمانکاری حاتمی کرد و سه شرکت قدیم و جدیدالتاسیس جای آن را گرفت. درحالیکه شکل و ماهیت کار و شغل افراد بدون هیچ تغییری باقی مانده بود. اینکار واقعاً ضربه سختی به کل زحمات و تلاشهای کارگران بود.
از آنجا که در آذرماه سال ۹۹ مجوز ما تمام میشد، اداره کار بدون اشاره به انحلال انجمن صنفی حاتمی، از کارگران خواست تا کارگران هر شرکت پیمانکاری برای خود اقدام به تشکیل انجمن صنفی کند. درحالیکه تعداد کارگران هر شرکت کمتر شده بود و قدرت چانه زنی ما نیز کمتر شده بود. ما باز هم از پای ننشستیم و برای ایجاد انجمن صنفی کارگری اقدام کردیم. با وجود اینکه تجربیات زیادی را در گذشته داشتیم، باز هم با مانع تراشی از سوی کارفرما رو به رو شدیم. متاسفانه در این راه کارگران یکی از پیمانکاریها از شدت سختی و مشکلات از طی کردن ادامه مسیر منصرف شدند. کارگران یکی دیگر از پیمانکاریها خیلی آرام مسیر را آغاز کرد و اقداماتی انجام داد و ما که پیگیرانه به سراغ ایجاد انجمن صنفی رفتیم، مجدداً از کارگاه اخراج شدیم. ۱۷ بهمن ماه سال قبل من و چند نفر از اعضای هیئت موسس با ممنوعیت ورود به کارگاه مواجه شدیم اما همچنان مسیر را ادامه دادیم.
آنها حتی سعی کردند با فشار مالی کارگران را منصرف کنند. در حال حاضر برخی کارگرانی که با شرکت پیمانکاری مذکور قرارداد داشتند، از ابتدای سال جاری در این کارگاه بدون قرارداد کار کردهاند. وقتی کارفرما چنین مانعی را ایجاد کرد، از آنجا که ما همگی راننده ماشین آلات معدنی و بخش حمل و نقل بودیم، تقاضا را به صورت تشکیل انجمن صنفی رانندگان حمل و نقل مجدداً مطرح کردیم و این تقاضا را به اداره کار بردیم و خوشبختانه توانستیم این تقاضا در مرحله ثبت قرار دهیم و الان بحث منطقهای آن مطرح شده است که داخل کارگاه باشد یا خارج از آن. زحماتی که در سال ۹۷ تحمل شدیم، به سادگی و با تغییر پیمانکار بی نتیجه کردند و ما را در پروسه فرسایشی قرار دادند.
سرنوشت کارگران اخراجی
*کارگرانی که اخراج شدند، چه وضعیتی پیدا کردند؟ آیا همکارانشان حمایتشان کردند؟
_از میان اخراج شدگان، دو نفر از ما در اسفند ماه رای بازگشت به کار گرفت، اما برای من به علت فعالیت در گروههای مجازی، مصاحبه با رسانهها و مستندات دیگر اخراج را موجه دانستند. من شکایت را در هیئتهای حل اختلاف مطرح کرده و خوشبختانه طی این چند روز حکم بازگشت به کار برای من صادر شد. همکاران ما خیلی حمایت کردند. چراکه واقعاً خط قرمزشان ایجاد تشکل صنفی بوده است.
البته این پایان مانع تراشیها نبود. الان با وجود اینکه بدون قرارداد در حال فعالیت هستیم، کارفرما یک شرکت را معرفی کرده که هنوز آگهی روزنامه رسمی ندارد و به ثبت نرسیده است. ما کارگران تصمیم گرفتهایم با این شرکت قرارداد نبندیم. وقتی با زحمت و هزینه بالا از سوی کارگران، تشکل صنفی را تحمیل میکنیم و استقلال آن را حفظ میکنیم، کارفرمایان با ترفند جدید تغییر پیمانکار، تمام زحمات چند ساله ما را به باد میدهند. کارگران با تجربه از کار بیکار میشوند و همین مسئله فرآیند مطالبهگری ما را به تعویق امیاندازد.
اصل کار اتحاد است
*نقش اتحاد و اعتراض کارگران چادرملو در ایجاد تشکل و پیگیری مطالبات چه بوده است؟
_اصل کار همان اتحاد است. در جایی که تشکل ما را گرفتند باز هم در کنار هم بودیم. کارگران طی این مدت با جدیت در ابراز مطالبات و اعتراضات شرکت کردند. ما بابت ادعاهای خود درباره تخلفات پیمانکاران، به کارفرما سند ارائه کردهایم. شاید کمتر کسی بداند که ما کارگران واقعاً شب عید بدی را پشت سر گذاشتیم. با وجود مشکلات معیشتی و در اثنای گرانی حتی تعاونی مصرف چادرملو که اجناس قسطی از آن تهیه میکردیم با ما تسویه حساب کرد و فشار مالی و روحی زیادی به کارگران وارد شد. همه این حربهها برای منصرف کردن ما از ایجاد تشکل به کار گرفته شد. فقط و فقط به این دلیل که خط قرمز ما تشکل صنفی است.
کارگران چادرملو در تمام مراحل مطالبه گری اعتصاب و اعتراض صنفی و ایجاد هم اندیشی و مجامع را در پیش گرفتند. در همین مورد اخیر تشکیل انجمن صنفی نیز کارگران دو بار دست به اعتراض صنفی زدند. یک بار مشکل در پرداخت سنوات داشتیم که کارفرمای مادر قصد داشت سنوات کارگران را طی دو تا سه قسط به کارگران بپردازد، ما با وجود مشکلات گرمای هوای کویر یزد چند روز دست از کار کشیدیم و همه تهدیدات را به جان خریدیم و خوشبختانه توانستیم این مطالبه را بگیریم.
یکی دیگر از اعتراضات ما در آبان ماه ۹۸ اتفاق افتاد که آن زمان به طرح طبقه بندی مشاغل اعتراض کرده بودیم. کارگران چهار شبانه روز جلوی کارگاه نشستند تا اینکه ما را به کمیسیون کارگری شهرستان اردکان ارجاع دادند. روز پنجم که مصادف چهلم آبان ماهیها بود، از ما خواستند که به اعتراضات خاتمه دهیم. به هر حال طی شرایط و وعدهها به اعتراضات خاتمه دادیم، اما متاسفانه کارفرما باز هم به برخی وعدههایش عمل نکرد.
الان هم کارگران خیلی تحت فشار و تهدیدات هستند. سالها است ما در این شرکت کار میکنیم و با تغییر پی در پی پیمانکاران واقعاً تحت فشار قرار گرفتهایم. واقعاً ماده ۱۳ قانون کار و تبصرههای آن در این سالها مهجور مانده است. با وجود دست به دست شدن کارگران بین این پیمانکاران مطالبهگری ما خیلی سخت شده است. به هر حال هر تصمیمی که جمعی گرفته شود، همگی پای آن میمانیم.
با وجود قراردادهای موقت و ایجاد مانع از سوی کارفرماها، ما کارگران راهی جز پیگیری و استمرار و اعتراض نداریم و همگی هم میدانیم که در این راه باید از خیلی چیزها بگذریم. برای ما جای سوال است که در کارگاههای با قرارداد مستمر مثل چادرملو، تا چه زمانی این قراردادهای موقت میخواهد ادامه پیدا کند. کارگران ما در قسمت حمل و نقل بدون اینکه پیمانکاری بالای سرشان باشد و بدون کوچکترین مشکلی کار کردهاند. حضور این پیمانکاران واقعاً چه ضرورتی دارد؟ پیمانکاری که از زحمت کارگران درصدی هم به عنوان هزینه بالاسری بگیرد و از حقوق و مزد کارگران بکاهد؟ اینکه هربار دغدغغه اخراج شدن داشته باشیم، شرایط سختی را برای پیگیری مطالباتمان ایجاد کرده است.