دلیل گرانی ۵۰درصدی برنج ایرانی چیست؟
در یکسال اخیر برنج خارجی ۱۰۶درصد رشد قیمت داشته و برنج ایرانی ۴۴درصد، اما به این نکته کمتر توجه میشود.
البته رشد قیمت دلار بر افزایش نرخ برنج خارجی مؤثر بوده است...واردکنندهها برای واردات برنج ارز ۴۲۰۰تومانی دریافت کردهاند.
واردکنندگان تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی را تکذیب کردهاند، اما دولت اثبات کرده ارز ۴۲۰۰تومانی به آنها داده است. در ۲ ماه اول امسال، واردکنندهها یکمیلیون تن برنج وارد کردهاند؛ یعنی ۳۰۰هزار تن بیشتر از نیاز، اما در رسانهها اعلام میکنند انبارها در حال خالی شدن است و تا ۲ ماه دیگر از گرسنگی میمیریم. رسانهها باید یقه واردکنندهها را بگیرند، ولی، چون آنها آقازاده و خانمزاده هستند، زور هیچکس به واردکنندهها نمیرسد.
قیمت برنج داخلی چرا چنین افزایش قیمتی داشته است؟
رشد ۴۴درصدی قیمت برنج داخلی، به افزایش قیمت برنج ایرانی در شهرهای تهران، شیراز، اصفهان، تبریز و مشهد، یعنی شهرهای بزرگ مصرفکننده برنج مربوط است. اگر شما قیمت برنج را در هر ۳ استان شمالی تولیدکننده برنج دنبال کنید، میبینید چنین قیمتهایی به هیچ عنوان درست نیست.
با اطمینان و براساس مستندات اعلام میکنم که از سال۹۸ تا خرداد۱۴۰۰، حداکثر افزایش نرخ برنج در مراکز تولید داخلی بین ۲۰تا۲۵درصد بوده است و نه بیشتر، اما این برنج وقتی به مراکز توزیع در شهرهای بزرگ میرسد، دچار تغییراتی میشود که منحصر به قیمت هم نیست؛ اولا ناخالصیهایی در آن مشاهده میشود که در شمال وجود ندارد؛ به این معنا که برنجهای مختلفی که شبیه هم هستند با آن مخلوط میشوند، ثانیا خردهبرنج آن از یک تا ۲درصد، به ۸تا۱۰درصد و گاه بیشتر افزایش پیدا میکند و ثالثا یکباره قیمت این برنج نسبت به قیمت مراکز تولید چندین برابر میشود.
سالهاست این وضعیت وجود دارد و کسی نتوانسته یقه مسبب این وضع را بگیرد. هیچکس به این موضوع رسیدگی نکرده که چرا برنج در تهران کمکیفیت و گران میشود. همین امروز قیمت بهترین برنج خوشعطر، کیفی و خوشپخت، بدون ناخالصی و با حداکثر یکتا۲درصد خردهبرنج، یعنی تاپترین نوع برنج در شمال از ۳۰هزار تومان بیشتر نیست. بهترین برنجهای شمال درحال حاضر بین ۲۵تا۳۰هزار تومان قیمت دارند و ارقام پرمحصول هم که قیمتهای خیلی پایینتری دارند. میبینید که برنج حتی با قیمتی که هماکنون در تهران به فروش میرسد، نسبت به بقیه کالاهای اساسی تغییرات قیمت بهمراتب کمتری داشته است.
مشکلات بازار برنج متوجه چه کسانی است؟
دلالها و واسطههایی که برنج را در استانهای شمالی از تولیدکننده به قیمت ارزان میخرند و در تهران گران میفروشند. البته این افراد به گرانفروشی اکتفا نمیکنند. اگر در یکی از مغازههای عمدهفروشی از کیسههای برنج نمونهبرداری شود، میبینید همه چیز در کیسه هست جز چیزی که روی کیسه نوشته شده است. سال۹۲، ۵ رقم برنج برند را، فاسد و آلوده اعلام کردند. وقتی به کمک دانشگاه مازندران و سازمانهای کشاورزی موضوع را بررسی کردیم، دیدیم در کیسهها برنجی نیست که روی کیسه نوشته شده است.
مشخص شد که برنج آلوده هندی را در کیسههایی ریختهاند که بهطور مثال نام طارم دمسیاه آستانه روی آن نوشته شده بود. آیا در آن زمان پیگیری شد که این تقلب آشکار توسط چه کسانی انجام شده؟ خیر.
در سالهای اخیر دلالی مسبب افزایش قیمت بسیاری از کالاها اعلام شده؛ درحالیکه قیمت ۳۰هزار تومانی در مبدا تولید هم برای مصرفکننده بالاست.
بیشتربخوانید:برنج؛ بستههای کوچکتر قیمتهای بالاتر
هزینه تولید در تمام بخشها افزایش داشته، اما به هرحال برنجی که در شمال ۳۰هزار تومان فروخته میشود، مطلقا نباید در تهران قیمتش از ۳۵هزار تومان بیشتر باشد. درواقع سقف قیمت برای بهترین برنج کشور در تهران و دیگر شهرهای بزرگ باید ۳۵هزار تومان باشد.
چرا در سالهای اخیر از برنجهای خوشعطر و کیفی در بازار خبری نیست و آیا تولید این ارقام کاهش یافته و اولا ارقام محلی خوشعطر کیفی نهتنها تولیدشان کم نشده، بلکه در فاصله سالهای۹۵تا۹۹ که وضعیت بارندگی در ایران خیلی خوب بود، هم میزان تولیدشان افزایش یافت و هم به ۲.۵ میلیون تن رسید و هم در کیفیت بسیار بالایی تولید شد، اما اختلاف قیمت بین برنج خارجی و ایرانی کم شده و آنچه در بازار برنج شهرهای بزرگ عرضه میشود، خالص نیست. اگر در شمال ایران سراغ برنج محلی را بگیرید، یقینا برنج با کیفیت بالایی خواهید خرید.
میزان تولید برنج در یکسال گذشته چقدر بوده و پیشبینی شما درباره تولید امسال چه میزان است؟
مجموع تولید سالانه در طول ۲ سال گذشته، ۲میلیونو۴۰۰هزار تن بود. دلیل این حجم بالای تولید، بارندگیها و آفتاب بسیار خوب بود، اما درباره امسال هنوز نمیتوان پیشبینی درستی از وضع تولید ارائه داد؛ چون بهار پرآبی نداشتهایم. ممکن است در مرداد و شهریور حس کنیم تولید رو به کاهش است، اما تا امروز وضع خوب پیش رفته و گزارشی از کاهش تولید نداشتهایم. سطح کشت هم تغییرات زیادی نداشته است.
اگر در خرداد و تیر بارندگی داشته باشیم، هیچ مشکلی نخواهیم داشت، اما درصورت ادامه خشکسالی هم تولید از ۲میلیونو۲۰۰هزار تن کمتر نخواهد بود؛ چنانکه در سالهایی که پایینترین تولید را داشتیم، باز هم میزان تولید از این حجم کمتر نبوده است.