اقتصاد ۲۴ -مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران در یک مصاحبه خبری که روز شنبه برگزار شد، سخنانی گفت که نشان از بهبود زودهنگام صنعت نفت و گاز ایران داشت. سخنان اولیه او سخنانی موثق و مورد توافق همه است.
خجستهمهر در این نشست خبری گفت «مؤلفههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و... وجود دارد. یکی از مهمترین مؤلفههای اقتدار در جمهوری اسلامی ایران مؤلفه اقتصادی است و صنعت نفت نقش مهمی در این زمینه دارد». او همچنین گفت: «شرکت ملی نفت ایران جزء ۱۰ شرکت بزرگ دنیاست و حدود هزار و ۲۰۰ میلیارد بشکه معادل نفت خام ثروت داریم. کمتر کشوری در جهان هست که این ویژگی ممتاز را داشته باشد و از لحاظ ذخایر نفت و گاز رتبه اول را داریم».
سخنانی که کمترکسی در آن مناقشه دارد. اما سخنان مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران به اینجا ختم نشد. آقای خجستهمهر در ادامه خبر از این داد که تولید نفت ایران در یک بازه کوتاهمدت، یعنی تا پایان سال جاری به شرایط پیش از تحریم بازمیگردد و حتی از آن بهتر هم میشود: تولیدی بالای چهارمیلیون بشکه در روز. خبری که اگر صحیح باشد، موجب خوشحالی است.
ایشان گفت منابع مالی برای انجام این کار هم مشخص شده است. گفتههای آقای خجستهمهر بهسرعت واکنش فعالان حوزه و رسانهای نفت را برانگیخت. سخنانی که به گاز هم رسید و اینجا برخی نکتهگیران از واحد بهکاررفته در این اظهارات خرده گرفتند و نوشتند: «افزایش ظرفیت تولید روزانه گاز میادین «فلات قاره» به صد میلیون مترمکعب در روز تقریبا ناممکن است و این پیشفرض را میگیریم که منظور مدیرعامل محترم شرکت نفت صد میلیون فوتمکعب بوده تا صد میلیون مترمکعب».
بااینحال چنین لغزشی در یک سخنرانی بخشودنی مینماید و بعید است مدیرعامل شرکت ملی نفت از سر ناآگاهی چنین ارقامی ارائه کرده باشد. اما بخش اصلی سخنان این مقام نفتی مبنیبر افزایش تولید تا بالای چهارمیلیون بشکه در روز با منابع مالی «مشخصشده» طلب کنکاش بیشتر دارد. ازآنجاکه با وجود تحریمهای یکجانبه که ازسوی آمریکا وضع شده است، رمق چندانی برای جیب دولت نمانده و نیز تأکید خود وزیر نفت جواد اوجی به نیاز به سرمایهگذاری چندصد میلیارددلاری در مجموع بخش نفت و گاز این اظهارات سؤالبرانگیز است.
تا امروز هم سخنان وزیر مبنیبر انجام تهاتر و شیوههای دورزدن تحریم بوده است و اشارهای به افزایش تولید با این ارقام مشخص نشده است. این پرسش را با جواد یارجانی، مدیر پیشین امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت و علی ماجدی دیپلمات و معاون پیشین بازرگانی و امور بینالملل وزیر نفت در میان گذاشتیم.
شدنی است اما...
آقای یارجانی صحبتهای آقای خجستهمهر را خوانده است و در توضیح آن به «شرق» میگوید بههرحال روشن است که بعد از انقلاب صنعت نفت ضربات سنگینی خورد؛ اولا بهدلیل تحولات اولیه انقلاب و کوچکردن بسیاری از کارشناسان و سرمایهگذاران داخلی از این صنعت، اوایل کار اشتباهاتی نیز در کارها وجود داشت و از جمله این بود که ارزشی برای کسانی که توانایی بالا داشتند، قائل نشدیم. اولین موج کوچ متخصصان نتیجه عملکرد بعضی مدیران اول انقلاب بود.
بیشتر بخوانید: لغو حداکثری تحریمها در ایستگاه هفتم مذاکرات وین
جنگ ضربات خیلی شدیدتری به صنعت نفت وارد کرد، اما پرسنل صنعت نفت ایران چه کسانی که در میادین بودند و چه کسانی که کارهای بوروکراتیک را انجام میدادند و کسانی که فروش نفت را انجام میدادند، در این دوران سنگتمام گذاشتند. اما بازسازی پس از جنگ؛ کاملا مشخص بود که با منابع مالی داخلی بازسازی این صنعت امکان نداشت. توان فنی لازم را هم نداشتیم. اینها جزء ملزومات بازسازی صنعتی بود که نه فقط تأمینکننده ارز بود، نهتنها برای بودجه حکم ضروری داشت بلکه برای بسیاری از زیرساختها و رفع نیازهای اساسی لازم بود.
هرچقدر درآمد نفت صرف زیرساختها شد و بشود بهتر است. اما در شرایطی هم دولتها مجبور بودند و هستند که از این پول برای بودجه نهادها استفاده کنند. طبیعی بود که این صنعت با نزدیکشدن به یک قرن عمر بعد از جنگ نیاز به رسیدگی داشت تا بتواند تولید ثروت کند. یکی از اولین شرکتهایی که ایران با آن مذاکره کرد «کنوکوی» آمریکا بود. ما از نزدیک شاهد مذاکراتی بودیم که چند سال به طول انجامید. در حاشیه اجلاسهای اوپک به دیدار وزیر میآمدند و میگفتند این مذاکرات با چراغ سبز وزارت خارجه انجام میشود.
اما اسرائیل هم بیکار نبود و ازطریق شرکت مادر «کونوکو» شرکت «دوپونت» معامله را به هم زد. یعنی معلوم شد از یک جای کار که هدف دشمنان قسمخورده ایران یکی هم صنعت نفت است و جدا درپی تضعیف آن هستند. اما در آن زمان اروپا و آمریکا در یک جهت حرکت نمیکردند. سناتور داماتو و لابی اسرائیلی پشت او حرکاتی میکردند که مورد قبول اروپا نبود. من خاطرم هست که اروپاییها بیانیه دادند که هر شرکتی که به تحریمهای «فرامرزی» آمریکا تن بدهد، جریمه خواهد شد.
اینجا بود که توتال فرصت کرد و آمد و جای آمریکاییها را پر کرد. بههرحال، اروپا با تکنولوژی روز آمد و با سختی بسیار در زمان وزارت آقای نوذری تلاشهای پیشین به ثمر نشست و ما توانستیم برای مدتی تولید بالای چهارمیلیون بشکهای را تجربه کنیم. من مسئول امور اوپک بودم و در آن زمان کوتای ما پایینتر بود و در گزارشکردن تولیدمان به اوپک کمی دشواری داشتیم. اما آن اتفاق افتاد به دلیل آنکه ملزومات کار فراهم آمده بود.
انشاءالله که این ملزومات امروز هم فراهم باشد؛ یعنی منابع مالی و توان فنی فراهم شده باشد تا یکبار دیگر شاهد جهش تولید نفت کشور باشیم. امروز هم باید خدا را شاکر باشیم که با همکاریهایی که با شرکتهای توانمند دنیا داشتهایم، توانمند هم شدهایم، اما باید به یاد داشته باشیم که تکنولوژی مدام در حال تغییر است.
ممکن است اگر شرایط مهیا باشد بتوانید جذب سرمایه کنید. نفت هم هست و خودش میتواند سرمایه خودش را تولید کند. اما یکی از شرایط این است که شرکتها از تحریم نترسند و فراری نباشند. الان عملا ترسیدهاند. مثلا خروج توتال از شراکتی که با ما و چینیها تعریف شده بود، نشان از این ترس دارد. در آمریکا منافع خودشان را سنگینتر از اینجا میبینند و باید به سهامدارانشان نیز جواب بدهند و نتیجه این میشود که ما را ترک میکنند.
اما در مورد ادعای اخیر زمینه حتما باید آماده باشد و زمانی هم که برای کار منظور شده است، خیلی طولانی نیست، اما بههرحال از صمیم قلب دعا میکنیم که چنین توانایی ایجاد شده باشد و نتایج آن در زندگی مردم تأثیر داشته باشد.
زمینهاش مهیاست
علی ماجدی با خونسردی جواب میدهد و میگوید از نظر فنی نباید مشکل باشد، چون قبلا هم این ظرفیت وجود داشته است. ما تولید ۳.۹ و ۳.۸ میلیون بشکه در روز داشتهایم و برگرداندن آن قاعدتا امکانپذیر است. خاطرتان بیاید در دور اول برجام هم تا ۳.۸ میلیون بشکه تولیدمان بالا رفت. یعنی از نظر تکنیکی این امکان هست، اما بحث منابع مالی بحث دیگری است.
درباره زمان مقررشده هم به نظرم یک بازه یکساله منطقا برای این کار کافی است. بعید میدانم در زمانی که اعلام شده این کار شدنی باشد، اما تا یک سال فقط چند ماه فاصله دارد و بازه یکساله منطقی است. (درباره منابع مالی) باید از خود ایشان بپرسید، اما من تصور نمیکنم برگرداندن تولید به پیش از تحریم منابع ارزی چندانی بخواهد؛ چون همه میادین بهرهبرداری شده است و فقط در کار آنها وقفه افتاده است و بیشتر به منابع ریالی نیاز دارد. درباره منابع مالی ظاهرا خود شرکت نفت هم فعلا وضع مناسبی ندارد، اما به اعتقاد من این است که کار بدون رفع تحریم هم شدنی است. نه فناوری خاصی میخواهد و نه منابع ارزی زیاد.