تاریخ انتشار: ۱۵:۱۲ - ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۱

خاورمیانه در زمین سوخته خشکسالی و ستیز

دگرش‌های آب و هوایی تنها بخشی از ماجراست و به گفته بسیاری، دگرش‌های اقلیمی مسئول اصلی درگیری‌های منطقه‌ای نیست. دولت‌ها در خاورمیانه نیاز‌های اساسی مردم را به نفع خودشان مصادره می‌کنند و وقتی نوبت به انعطاف پذیری و حرکت به سمت انرژی‌های سبز می‌رسد، پا پس می‌کشند.

اقتصاد۲۴- بین سال‌های ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۰ دما در خاورمیانه و شمال آفریقا ۰.۲ درجه سلیوس افزایش یافته و تا پایان این قرن تا ۷ درجه افزایش خواهد یافت. در بین مناطق درگیر با گرمایش جهانی هیچ کدام در آینده به اندازه خاورمیانه آسیب پذیر نخواهند بود.
دگرش‌های آب و هوایی تنها بخشی از ماجراست و به گفته بسیاری، دگرش‌های اقلیمی مسئول اصلی درگیری‌های منطقه‌ای نیست. دولت‌ها در خاورمیانه نیاز‌های اساسی مردم را به نفع خودشان مصادره می‌کنند و وقتی نوبت به انعطاف پذیری و حرکت به سمت انرژی‌های سبز می‌رسد، پا پس می‌کشند.
این که گفته می‌شود دگرش‌های آب و هوایی سوریه را به سمت جنگ داخلی برد درست نیست. بسیاری از خشکسالی‌ها در گذشته به شورش‌های خشونت آمیز منتهی نشده اند. پس از به قدرت رسیدن بشار اسد در سال ۲۰۰۰، نظام به راهنمایی بانک جهانی اصلاحات ساختاری را در پیش گرفت که به نوبه خود فشار زیادی را بر مردم روستایی وارد آورد. تصمیمات تبعیض آمیز دولت در ایجاد زیرساخت ها، کشور و به ویژه مناطق روستایی را در برابر پیشروی سریع دولت اسلامی آسیب پذیر کرد. اشاره به دگرش‌های اقلیمی به عنوان پیشران جنگ خطرناک است چرا که صورت مسئله را ساده می‌کند و توانایی سیاستمداران برای ایجاد تغییرات واقعی را کاهش می‌دهد.

در درگیری‌های مسلحانه، دولت‌ها و گروه‌های مسلح از آسیب پذیری‌های منطقه‌ای به عنوان سلاح استفاده می‌کنند. دولت‌ها و بازیگران غیردولتی بار‌ها زیرساخت‌های حیاتی را هدف قرار داده و مردم را از امکانات و خدمات حیاتی محروم کرده اند. مانند بستن آب به روی مردم یمن توسط سعودی‌ها و افزایش خطر ابتلا به بیماری‌های واگیر، تخریب زیرساخت‌های حیاتی و آبی توسط دولت و بازیگران غیردولتی در سوریه. ترکیه هم از سلاح آب برای جلوگیری از خودمختاری کرد‌ها در شمال شرقی سوریه استفاده کرده است. دولت سوریه نیز در همکاری با روسیه به پالایشگاه نفت کشور در شمال شرق آسیب رساند. نشت نفت آب‌های زیرزمینی را آلوده کرد که عاملی خطرناک برای بیماری‌های گوارشی، نقص در تولید مثل و سرطان است.

اگرچه به نظر می‌رسد ایالات متحده و اروپا در حال دور شدن از خاورمیانه هستند، اما سازمان‌های بین المللی باید برای حفظ هنجار‌هایی که از منابع طبیعی و زیرساخت‌ها حفاظت می‌شود، تلاش کنند. اعمال فشار بر شرکای آمریکایی در خاورمیانه از جمله ریاض برای اتخاذ مجموعه‌ای از استاندار‌های مشترک به حفظ جان غیرنظامیان در سراسر جهان کمک می‌کند. در تخریب زیرساخت‌ها هیچ برنده بلندمدتی وجود ندارد.

تخریب زیرساخت‌ها موجب اخاذی و قاچاق می‌شود و زمانی که تامین ضروری‌ترین نیاز‌ها توسط دولت‌ها ممکن نیست فضا برای ظهور بازیگران غیر دولتی مهیاست.

در یمن، هر دو طرف درگیر از غذا به عنوان سلاح استفاده می‌کنند. عربستان دو بندر بزرگ حدیده و سلیف که ۸۰ درصد مواد غذایی از آنجا وارد می‌شود را محاصره می‌کند و حوثی‌ها هم کمک‌های غذایی برنامه جهانی غذا را به گروگان می‌گیرند. به علاوه، مخاطرات زیست محیطی و حمله انبوه ملخ‌ها مردم یمن را تهدید می‌کند.


بیشتر بخوانید: مالکان واقعی جهان چه کسانی هستند؟


تلاش‌های کانون آب ژنو (Geneva Water Hub)، سازمان ملل متحد و سایر سازمان‌های بین المللی می‌تواند نقطه آغازی برای همکاری کشور‌ها در زمینه مدیریت منابع آبی مشترک باشد. با هماهنگی و توزیع اطلاعات در مورد ناامنی آبی در مناطق درگیر می‌توان آگاهی را در میان کشور‌های عضو افزایش داد.

بحران زیست محیطی در خاورمیانه فراتر از مناطق جنگی است. خشکسالی و طوفان شن صد‌ها هزار نفر را مجبور به جابه جایی کرده است. پناهندگان خاورمیانه ۴۵ درصد از کل پناهندگانی که به طور رسمی در سیستم سازمان ملل ثبت نام کرده اند را تشکیل می‌دهند. خاورمیانه به اندازه کشور‌های جنوب صحرای آفریقا از نظر غذایی ناامن نیست، اما ۵۰ میلیون نفر در این منطقه با سوء تغذیه مزمن روبرو هستند.

شکی نیست که تغییرات آب و هوایی نیز در جابه جایی مردم نقش داشته است. در سال ۲۰۱۱، بانک جهانی بررسی‌هایی را در الجزایر، مصر، مراکش، سوریه و یمن انجام داد و متوجه از دست رفتن گسترده درآمد، محصولات کشاورزی و دام شد. بسیاری از پاسخ دهندگان این چالش‌ها را به رخداد‌های شدید آب و هوایی نسبت دادند.
نابرابری شدید اقتصادی که دگرش‌های آب و هوایی را تشدید می‌کند یکی دیگر از عوامل است. کشور‌هایی مانند قطر، عربستان و امارات با اقتصاد‌های متنوع، منابع و فناوری لازم برای کاهش انتشار گاز‌های گلخانه‌ای و کمک به محافظت از جمعیت خود در برابر دگرش‌های آب و هوایی را دارند. آن‌ها در موقعیت خوبی برای تبدیل شدن به تامین کنندگان اصلی انرژی خورشیدی و حرکت به سمت یک اقتصاد سبز هستند.

در مقابل، لیبی، سوریه و یمن را تصور کنید که مردمان آن ترجیح می‌دهند به خاطر تنش‌های آب و هوایی سرزمین‌های خود را ترک کنند. بعید است که کشور‌های ثروتمندِ منطقه بدون فشار خارجی علاقه‌ای به کمک به کشور‌های فقیر برای جلوگیری از بدتر شدن اوضاع داشته باشند. البته تنها کشور‌های خلیج فارس نیستند که می‌توانند برای کمک به پیشبرد یک طرح سبز در خاورمیانه کمک کنند. سازمان‌های بین المللی می‌توانند از تلاش‌های مردمی که بیشتر با پویایی‌ها و نیاز‌های منطقه هماهنگ است، حمایت کنند.

منبع: فارن افرز/ دیپلماسی ایرانی

ارسال نظر