اقتصاد۲۴ - بیش از ۱۵ ماه از حضور سیدابراهیم رئیسی در دفتر ریاستجمهوری میگذرد. ابراهیم رئیسی در آغاز ریاستجمهوری خود وعدههای بسیاری مطرح کرد، اما شاید به جرات بتوان گفت که مهمترین وعدههای ابراهیم رئیسی در عرصه سیاست خارجی بود. سیاست خارجی ایران در عرصه افکار عمومی نیز بسیار مورد توجه است.
به گزارش «هم میهن» ، ایران کشوری است که سالها تحت تحریمهای بینالمللی بوده است و کارشناسی نمیتوان یافت که منکر آثار منفی این تحریمها بر رشد اقتصادی و وضعیت اقتصادی کشور باشد. تحریمها طی سالهای گذشته به تار و پود اقتصاد ایران نفوذ کرده و آثار منفی از خود بر جای گذاشته، بهگونهای که آثار آن را حتی میتوان در زندگی روزمره مردم مشاهده کرد. از سوی دیگر ایران طی پنج سال گذشته تنشهایی را در منطقه تجربه کرده است. تنش در روابط با برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس به خصوص عربستان و امارات متحده عربی، تنش ناشی از توافق آبراهام و عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل و تنش در مرزهای شرقی در پی سقوط دولت افغانستان به دست طالبان تعدادی از نقاط تنش ایران در سیاست خارجیاش بوده است. آنچه میخوانید بررسی فهرستوار از کارنامه دولت سیدابراهیم رئیسی در عرصه سیاست خارجی است.
۱ سرنوشت نامعلوم برجام
پرونده مذاکرات احیای برجام، نخستین و مهمترین پروندهای بود که دولت رئیسی در همان ابتدای کار از دولت حسن روحانی به ارث برد. ابراهیم رئیسی در دوران مبارزات انتخاباتی هرگز سخنی علیه روند احیای برجام بر زبان نیاورده بود. چه اینکه مذاکرات برای احیای برجام بعد از روی کار آمدن دولت دموکرات جو بایدن در آمریکا، در دستور کار سیاست خارجی کشور قرار گرفته بود و قبل از روی کار آمدن دولت رئیسی، در دولت حسن روحانی مذاکرات با هدایت عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت خارجه آغاز شده بود. آنطور که مقامات دولت روحانی آن زمان عنوان کردند، روند مذاکرات با هدایت عباس عراقچی به نتایج مثبتی رسیده بود. حسن روحانی در تیرماه سال ۱۴۰۰ در نشست هیئتدولت با اشاره به مذاکرات وین برای احیای برجام گفته بود: «امروز سفرهای آماده است، کار آماده است. فرصت دولت دوازدهم را از دستش گرفتند. امیدواریم دولت سیزدهم کار را تکمیل کند.» روحانی حتی در دوم تیرماه سال ۱۴۰۰ با اشاره به این پیشرفتها تاکید کرده بود که «اگر بخواهند همین امروز میتوانیم تحریم را تمام کنیم. نه فردا، همین امروز دوم تیر میتوانیم تحریم را تمام کنیم. همین الان اختیارات به آقای دکتر عراقچی بدهیم، به وین برود و در عرض چند روز توافق را نهایی کند و تحریم هم برداشته شود.»
حسن روحانی در اردیبهشتماه سال جاری نیز در نشست دورهای با جمعی از اعضای دولت دوازدهم گفته بود: «شرایط جهانی اکنون برای احیای برجام پیچیدهتر شده است». او تاکید کرد: «بیش از یکسال قبل، زمانیکه دولت ما همچنان بر سر کار بود، بازگشت به توافق هستهای «امکانپذیر» بود. امروز هم دولت ابراهیم رئیسی نباید فرصتهای پیش رو برای دستیابی به توافق هستهای با قدرتهای جهانی را از دست بدهد.».
بیشتر بخوانید: توافق در دوگانه صلح در سایه یا بلوف تازه تهران!
اما در هر صورت از زمان روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی ۱۵ ماه میگذرد و پرونده احیای برجام نهتنها به سرانجامی نرسیده، بلکه چشمانداز نتیجهبخش بودن آن بسیار تیره و تار شده است. آمریکاییها اخیرا اعلام کردهاند که برجام برایشان اولویت ندارد. هرچند ایران میگوید که آمریکاییها هنوز بر احیای برجام اصرار دارند. اما فارغ از مواضع طرفین، باید گفت که فضای سیاسی عرصه بینالملل در مقایسه با یک سال پیش بسیار پیچیدهتر و تنشآلودتر شده است.
در چنین شرایطی برای احیای برجام باید با بسیاری از عوامل و پارامترهای جدیدی که یک سال پیش وجود نداشتند، دستوپنجه نرم کرد. اگرچه دولت معتقد است که این رویکرد آمریکاییها بوده که سرنوشت احیای برجام را به این نقطه رسانده، اما با نگاهی به روند رویدادهای مربوط به احیای برجام، باید گفت که تیم مذاکرهکننده هستهای و روش و رویکردهایش نیز در این خصوص بیتاثیر نبوده است. اصرار تیم مذاکرهکننده بر ارائه تضمینها درباره عدم خروج آمریکا از برجام و تکیه بر گذران وقت با امید به اینکه بحران اوکراین و درگیری اروپا با بحران انرژی میتواند موضع ایران در مذاکرات را قویتر کند، موجب شد که پرونده احیای برجام عملا به پائیز ارجاع شود؛ زمانی که انتخابات میاندورهای آمریکا هم برگزار میشود و ممکن است با روی کار آمدن اکثریت جمهوریخواه در کنگره، احیای برجام به کلی منتفی شود. در چنین شرایطی بهرغم هشدار کارشناسان در عدم تعلل احیای برجام و با توجه به روند رو به تزاید تنش حول محور اوکراین، اولویت برجام از نگاه اروپا نیز به نظر کاهش یافته است.
۲ نفوذ شکننده منطقهای
همه کشورها در حوزه روابط با همسایگان سعی میکنند سیاستی مبتنی بر افزایش نفوذ در پیش بگیرند. گاهی اوقات این نفوذ در چارچوب نقشآفرینی مستقیم در تحولات کشورهای همسایه صورت میگیرد و گاهی نیز این نفوذ در نقش آفرینی برجسته تبلور مییابد؛ بهگونهای که کشورهای همسایه اهمیت گسترش روابط با آن کشور را درک کرده و روابط میان کشورها در حوزههای اقتصادی و امنیتی گسترش یابد. کشوری مانند ایران با ۱۵ همسایه و موقعیت راهبردی در خاورمیانه و امتداد ژئوپلیتیکاش در قفقاز جنوبی و آسیای میانه نمیتواند در قبال تحولات پیرامونی، سیاست بیطرفی با رویکرد انزوای دیپلماتیک را در پیش بگیرد. دولت ابراهیم رئیسی در ابتدای کار خود اعلام کرد، سیاست روابط متوازن با همسایگان را در پیش خواهد گرفت. در دولت رئیسی نیز روند مذاکره با عربستان سعودی که از دولت حسن روحانی آغاز شده بود، ادامه یافت.
هر چند این مذاکرات تا به اینجای کار به نتیجه ملموس و مشخصی نرسیده است، چراکه طرف مقابل بهبود روابط میان دو کشور را به برجام گره زده است. در حوزه روابط با دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس، به نظر میرسد روابط ایران و امارات پیشرفتهایی داشته و امارات نیز اخیرا در ایران سفیر معرفی کرده است. اما شواهد امر نشان میدهد که حتی این رابطه هم برای توسعه بیشتر به پیشنیازی به نام برجام نیاز دارد. دولت رئیسی، اما در حوزه روابط با همسایگان شمالی موفق عمل کرده است. سفر روسایجمهوری همسایگان شمالی به ایران در بهار سال جاری و امضای سندهای تفاهم با این کشورها نشان میدهد که روابط ایران با این کشورها در مسیر درستی حرکت میکند. در یک مورد، اما روابط ایران با آذربایجان، با تنش همراه شده که ریشههای این تنش نیز در اقدامات باکو در ارمنستان است.
بهگونهای که احساس میشود آذربایجان قصد دارد با تصرف بخشی از خاک ارمنستان، ارتباط زمینی و مرزی ارمنستان با ایران را قطع کند، البته این مسئله با اعتراض شدید ایران مواجه شده است. ایران برای هشدار به آذربایجان، اخیرا در منطقه ارس رزمایش نظامی انجام داده است. در حوزه روابط ایران و کشورهایی نظیر عراق و لبنان طی سال گذشته تنشهایی را شاهد بودیم. برای مثال در عراق، اگرچه ایران نفوذ زیادی در این کشور دارد، اما هنوز موفق نشده که نظم مورد دلخواهش را در این کشور مشاهده کند. عرصه سیاست داخلی عراق به فضایی دوقطبی تبدیل شده که در این میانه نام ایران نیز به میان آمده و برخی از چهرههای سیاسی عراق نظیر مقتدی صدر، علناً علیه ایران موضعگیری کردهاند. هر چند اخیرا با توافق گروههای سیاسی و کنار گذاشته شدن جریان صدر از عرصه سیاسی عراق، نخستوزیر و رئیس جمهور دلخواه ایران در عراق بر سر کار آمده است، اما همچنان نمیتوان بهطور قاطع گفت که این کشور از دوران چالش و تنشهای سیاسی عبور کرده است.
۳ تنش در روابط با اروپا
از زمان روی کار آمدن دولت رئیسی، مهمترین عاملی که ایران را به اروپا پیوند میزد، موضوع احیای برجام و نقش میانجی بود که اتحادیه اروپا در این خصوص ایفا میکرد. دولت رئیسی در ابتدای مذاکرات برجام بسیار تلاش کرد تا در خصوص برجام، اروپا را از آمریکا جدا کند. حتی علی باقری، معاون سیاسی وزارت خارجه در ابتدای کار خود سفری به اروپا داشت و با برخی از همتایان اروپایی خود مذاکره و گفتگو کرد. اما از همان ابتدا مشخص شد که این رویکرد نتیجهای در پی نخواهد داشت و منافع اروپا و آمریکا منطبقتر از آن است که ایران بتواند در آن خللی ایجاد کند.
بعد از آن موضوع حمله روسیه به اوکراین در زمستان سال ۱۴۰۰ پیش آمد؛ موضوعی که حتی در برهه مذاکرات ایران و اروپا بر سر برجام را نیز با وقفه مواجه کرد. دولت رئیسی که در همان ابتدا نشان داد علاقه خاصی به گسترش روابط با روسیه دارد، بهنحوی در جبهه روسیه قرار گرفت. هر چند وزارت خارجه ایران در مواضع رسمی خود از بیطرفی ایران در جنگ اوکراین خبر داده بود، اما سخنان ابراهیم رئیسی در همان اوایل کار و در گفتوگوی تلفنیاش با ولادیمیر پوتین تا حدودی با موضع وزارت خارجه در تضاد قرار گرفت. ابراهیم رئیسی در این گفتوگوی تلفنی گفت: «امیدواریم آنچه اتفاق میافتد به نفع ملتها و منطقه تمام شود.
بیشتر بخوانید: دیپلماسی اقتصادی بدون برجام امکانپذیر نیست
گسترش ناتو به سمت شرق تنشزا است؛ تهدیدی جدی علیه ثبات و امنیت کشورهای مستقل در مناطق مختلف است.» البته رئیسی چند روز بعد این سخنان را بهگونهای اصلاح کرد و گفت: «جمهوری اسلامی از هرگونه تلاش دیپلماتیک که منجر به حل مسالمتآمیز مناقشات در اوکراین شود، حمایت میکند و آماده نقشآفرینی برای هرگونه کمک به بازگشت صلح است. جمهوری اسلامی ایران براساس اصول اساسی سیاست خارجی خود، با سلطهگری و سلطهپذیری مخالف است و از حق تعیین سرنوشت همه ملتها (به دست خودشان) حمایت میکند.»، اما ماهها بعد موضوع دیگری در این خصوص به میان آمد و آن خبر ارسال پهپاد از سوی ایران به روسیه بود. دولت اوکراین مدعی شد که روسیه در حملات اخیر خود به اوکراین از پهپادهای شاهد ۱۳۶ ایران استفاده کرده است. آمریکا و برخی دیگر از کشورهای اروپایی نیز این ادعا را تکرار کردند. ایران در پاسخ اعلام کرد که هیچ سلاحی به روسیه «با هدف استفاده در جنگ اوکراین» نداده است و همچنین تاکید کرد که با روسیه همکاری دفاعی دارد و تحریمهای تسلیحاتی ایران نیز در اکتبر سال ۲۰۲۰ برداشته شده است.
اما برداشت بسیاری از کارشناسان این بود که این موضع ایران به این معناست که هدف ایران از همکاری تسلیحاتی با روسیه صرفا تجاری و براساس تفاهمها است، نه اینکه ایران بخواهد در جنگ با اوکراین به روسیه کمک کند. بههرحال، فارغ از درست یا غلط بودن این مدعا، این مسئله دستاویزی شد تا روابط ایران با اروپا نیز وارد دورهای از تنش شود. کشورهای اروپایی تحریمهایی علیه ایران اعمال کردند و حتی سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان نیز در نامهای خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد در خصوص موضوع پهپادها از ایران گله کردند. علاوه بر این، اعتراضات در ایران و نحوه برخورد با آن نیز موجب شد که فشار اروپایی به ایران افزایش یافته و در این خصوص نیز کشورهای اروپایی تحریمهایی علیه ایران اعمال کنند. مجموعه این رخدادها موجب شد که ایران به درست یا غلط، از دید اروپایی در جبهه روسیه قرار بگیرد.
نتیجه
باید پذیرفت سفرهای منطقهای و سیاست ارتقای مناسبات با همسایگان و اصولا هر کشور منطقهای و فرامنطقهای زمانی به خروجی و جواب مدنظر ایران در حوزه تجاری و اقتصادی منجر میشود که بتواند با احیای برجام و لغو تحریمها همراه باشد.
همانگونه که نباید تمام تخممرغهای سیاست خارجی را در سبد مذاکرات گذاشت، بیشک نمیتوان سیاست خارجی را هم بدون اهتمام به احیای برجام و لغو تحریمها پیش برد. این باور غلط که میگوید ایران با چنین دیپلماسی فعال منطقهای، تلاش جدی برای افزایش سطح همکاریها با همسایگان و نیز سایر کشورهای همپیمان فرامنطقهای در سایه سفرهای مستمر مقامات، دیگر نیازی به پیگیری مذاکرات وین و احیای برجام ندارد، نتیجهاش رنگ باختن چشمانداز احیای برجام خواهد بود. غافل از اینکه تمام این سفرها و عملیاتی شدن قراردادها و توافقنامهها تا زمان احیای برجام و لغو تحریمها رنگ واقعیت به خود نخواهند گرفت و منشاء اثر مثبتی بهخصوص در حوزه تجاری و توسعه اقتصادی نخواهند بود.