تاریخ انتشار: ۱۰:۳۷ - ۲۱ آذر ۱۴۰۱
چرا پکن، ارتباط با ریاض را به جای ایران انتخاب کرده است؟

تقدم اقتصاد بر ایدئولوژی، وقتی چین، عربستان را ترجیح می‌دهد!

رامین فخاری می‌نویسد: باید گفت که امروزه در عرصه سیاست بین الملل اقتصاد حرف نخست را می‌زند، بدیهی است که چین نیر در منازعات و اختلافات بین المللی و منطقه‌ای طرف کشوری را بگیرد که اقتصاد قوی‌تر و مبادلات بیشتری با آن داشته باشد.

اقتصاد۲۴- در بیانیه مشترک چین و عربستان که پس از نشست شی جین پینگ و سلمان بن عبدالعزیز در ریاض منتشر شد دو طرف از ایران خواستند که با آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری کند و بر اصول حسن همجواری و عدم دخالت در امور داخلی کشور‌ها تاکید کردند.
در این نوشته قصد داریم به واکاوی این مساله بپردازیم که چرا عربستان سعودی برای چین پر اهمیت‌تر از ایران است؟
چین یکی از بزرگترین مصرف کنندگان انرژی در جهان است و روزانه بیشتر از ده میلیون بشکه نفت وارد می‌کند، عربستان سعودی نیز بزرگترین صادر کننده نفت جهان است.

ارزش صادرات کل عربستان سعودی به چین در سال ۲۰۲۱ حدودا ده میلیارد دلار بوده است که بخش اعظم این صادرات را انرژی تشکیل می‌دهد. همچنین ارزش واردات عربستان سعودی از چین حدودا ۷ میلیارد دلار بوده است. در حالی که ارزش کل مبادلات ایران و چین در سال ۲۰۲۱ با بهترین پیش بینی موجود حدودا ۱۴.۸ میلیارد دلار بوده است.
مورد بعدی این است که زمانی که از عربستان سعودی سخن به میان می‌آید، کل کشور‌های شورای همکاری‌های خلیج فارس که عربستان سعودی برروی آن‌ها نفوذ دارد و همچنین اقتصاد آن‌ها را نیز شامل می‌شود، اما کشور‌های حوزه نفوذ ایران تنها شامل سوریه و بخشی از عراق است که اقتصاد قدرتمندی را ندارند.

مساله دیگر این که عربستان سعودی تحریم نیست و مبادلات تجاری عربستان سعودی با چین به راحتی انجام می‌گیرد، اما مبادلات تجاری ایران و چین به دلیل تحریم‌های بین المللی علیه ایران با دشواری انجام می‌شود. 
موضوع بعدی این است که واحد پول ایران ثبات ندارد و این موضوع صادرات کالا را برای صادر کننده چینی دشوار می‌کند.
باید گفت که امروزه در عرصه سیاست بین الملل اقتصاد حرف نخست را می‌زند، بدیهی است که چین نیر در منازعات و اختلافات بین المللی و منطقه‌ای طرف کشوری را بگیرد که اقتصاد قوی‌تر و مبادلات بیشتری با آن داشته باشد.
یک نکته دیگر این که، در حالی که آمریکا و چین بر سر مساله تایوان در تنش به سر می‌برند، از دیدگاه ایدئولوژیک چین باید از ایران و روسیه حمایت کند، اما به دلیل اینکه اقتصاد در اولویت سیاست خارجی چین قرار دارد، در قبال مساله جنگ اوکراین بصورت چراغ خاموش عمل می‌کند و در صورتی که منازعه‌ای بین ایران و هر کشوری که چین با آن کشور تبادلات اقتصادی بیشتری دارد، منازعه‌ای به وجود آید، چین در بهترین حالت ممکن بی طرفی را پیشه خواهد کرد.  


بیشتر بخوانید: خنجر چین در پهلوی ایرانی که دیگر متحدش نیست! / دلار سعودی قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین را هوا کرد؟


ضرورت دارد این نکته را هم یادآور شویم در صورتی که ترکیه که در سال ۲۰۲۱ رقمی معادل ۳۲ میلیارد کالا از چین وارد کرده است، با ایران در منطقه به منازعه‌ای وارد شود، چین بر اساس همین چارچوب واقع گرایی، در صورت ناگزیری انتخاب بین دو گزینه، از ترکیه حمایت خواهد کرد.
اقتصاد سیاسی چین در روابط بین الملل بر اساس چارچوب واقع گرایی عمل می‌کند و سعی دارد در روابط جهانی خود سودش را به بیشینه و حداکثر برساند.
البته اگر از عینک یک چینی به مساله بنگریم نیز چین بهترین حالت ممکن را برای تامین منافع ملی خود در پیش گرفته است، جمعیت چین هم اکنون ۱.۴ میلیارد نفر است و باید اقتصاد و معیشت ۱.۴ میلیارد نفر را تامین کند. سیاست خارجی عربستان سعودی نیز به همین شکل عمل می‌کند.

اما در سیاست خارجی ایران دیپلماسی اقتصادی در اولویت‌های بعد از دیپلماسی سیاسی قرار گرفته اند، در حالی که قدرت نفوذ اقتصاد در عصر حاضر بیشتر از هر عامل دیگری است. به وسیله اقتصاد بسیار قدرتمندتر می‌توان فرهنگ و ایدئولوژی را صادر کرد و بر سیاست بین المللی اثرگذار بود؛ مساله‌ای که چینی‌ها به آن رسیده اند و هم اکنون عربستان نیز در مدارس خود زبان چینی را تدریس می‌کند. دور از ذهن نیست که مدارس کنفسیوسی نیز به زودی در عربستان دایر شوند و در صورتی که در سده آینده اقتصاد چین پیشتاز باشد این مساله دور از ذهن نیست که به مرور زمان زبان چینی با انگلیسی جایگزین شود.
با توجه به رفتار‌های واقع گرایانه چین در عرصه بین الملل این موضوع نیز دور از ذهن نیست که با مهاجرات سرمایه داران یهودی از ایالات متحده به چین و حذف تدریجی سیاست عدم مداخله در امور داخلی کشور‌ها توسط چین، چین نیز همانند ایالات متحده به یک چالش و اهرم فشار علیه ایران تبدیل شود.

در نتیجه گیری کلی باید افزود که بخشی از ریشه‌های منزوی شدن ایران در جهان به اقتصاد ضعیف ایران بازمی گردد که بر تحولات سیاسی ایران و سایر کشور‌ها اثرگذار است و عملا به عنوان یک عامل واگرا در روابط بین ایران و سایر کشور‌ها عمل کرده است.

منبع: دیپلماسی ایرانی

ارسال نظر