اقتصاد24 - پس از لغو معافیت های نفتی ایران توسط ایالات متحده آمریکا این بار این کشور در اقدام خودسرانه و یکجانبه تصمیم گرفت تا باز هم برای ایران مانع تراشی کند. واشنگتن این بار همکاری های صلح آمیز هسته ای کشورها با ایران را هدف گرفت و هشدار داد که اگر کشوری با ایران در زمینه توسه نیروگاه اتمی بوشهر فعالیتی داشته باشد تحریم خواهد شد.این در حالی است که ایالات متحده بر خلاف مفاد توافق هستهای، بخش تازهای از فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران را با ادعای آنچه که «محرومسازی ایران از هرگونه مسیری به سوی تسلیحات هستهای» خواند مورد تحریم قرار داد. در همین باره مسکو در واکنش به اقدام آمریکا اعلام کرد که تهدیدات آمریکا به توقف همکاری هستهای ایران و روسیه منجر نخواهد شد و ما به شراکت با ایران ادامه خواهیم داد. برای بررسی ادامه همکاریهای تهران و مسکو با دکتر حسن بهشتیپور کارشناس مسائل هستهای و بینالملل گفتوگو کردهایم که در ادامه آن را میخوانید:
روسیه در آخرین موضع گیری تهدیدهای آمریکا درباره تحریم شرکت کنندگان در توسعه نیروگاه بوشهر اعلام کرده است که تهدیدات آمریکا به اعمال تحریم علیه تهران، به توقف همکاری هستهای منجر نخواهد شد. نظر شما در این باره چیست؟ با توجه به شرایط جدید و فشارهای آمریکا آیا روس ها از واشنگتن تبعیت خواهند کرد؟
اگر سوابق همکاری های هسته ای ایران در چند سال اخیر را بررسی کنیم می بینیم که در زمان رژیم شاه آمریکا با ایران همکاری هایی داشت. مانند توسعه راکتوری که در خیابان کارگر کنونی است. ایران همچنین برای توسعه برق هسته ای بوشهر قبل از انقلاب با آلمان به توافق رسیده بود که به سرانجام نرسید و کشور آلمان در این زمینه با اینکه تقریباً ۷۰درصد آن تکمیل شده بود این پروژه را کنار گذاشتند. پس از این نیز در سال ۱۹۹۵ (شمسی۱۳۷۳) مناقصه ای برگزار شد و روسیه از آن برنده بیرون آمد و طبق آن قرار شد که عملیات ساخت راکتور برق هسته ای بوشهر توسط مسکو انجام شود. در این راستا و به دلیل تفاوت فناوری روسیه با آلمان، مسکو مجبور شد تا از ابتدا ساخت این نیروگاه را کلید بزند. همچنین روسیه متعهد شد که این نیروگاه را ۵ ساله به اتمام برساند و آن را تحویل دهد. اما به دلیل مشکلات مطرح شده در آن برهه زمانی که این پروژه تا سال ۲۰۱۳ به طول انجامید. روس ها مشکلات مالی را عنوان می کردند و ایران نیز فشارهای بین المللی را باعث به تعویق افتادن این طرح اعلام می کرد.
باید توجه داشت که در این سالها تنها یک راکتور ساخته نشد بلکه دانش هسته ای هم به ایران منتقل شد. در همین حال نیروهای متخصص هسته ای هم آموزش های لازم را دیدند و در نهایت سال ۱۳۸۵ جمهوری اسلامی ایران موفق شد تا صنعت هسته ای را بومی کند و به چنین دستاورد بزرگی برسد. در آن دوره ایالت متحده آمریکا فشارهای متعددی را بر روسیه وارد می کرد تا آنها را از ادامه همکاری با ایران منصرف کند ولی نکته قابل توجه این است که این خواسته واشنگتن هیچ گاه محقق نشد و تولید برق در نیروگاه بوشهر از سال ۹۳ تا کنون ادامه دارد. پس از تصویب برجام قرارداد توسعه فاز ۲ و ۳ این نیروگاه نیز بسته شده است و مسکو متعهد شده که طی ۱۰ سال این فازها را راه اندازی کند.
با وجود تهدیدها و هشدارهای اخیر آمریکا به روسیه درباره فعالیت های صلح آمیز هسته ای با ایران و تحریم کردن مسکو به خاطر تبعیت نکردن از این موضوع، بعید به نظر می رسد که روسیه هشدارهای آمریکا را جدی بگیرد و با ایران قطع همکاری کند؛ همان طور که قبلا هم این مساله وجود داشته است و مسکو به آن بی اعتنا بوده است. در این دوره نیز آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز طی چندین گزارش فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران را تأیید کرده و همچنین اعلام کرده که جمهوری اسلامی ایران به توافق هسته ای پایبند بوده است و در این زمینه هیچ شائبه ای وجود ندارد. قطعنامه ۲۲۳۱ که آمریکایی ها نیز به آن رأی داده اند صراحتا اعلام کرده که ایران می تواند از فعالیت های صلح آمیز هسته ای بهره مند شود.
به نظر شما آیا اقدام روسیه می تواند روی بی اثر کردن تحریم های آمریکا علیه ایران تأثیری داشته باشد؟
در مورد فعالیت های صلح آمیز هسته ای که تاثیرات زیادی دارد. اما در موارد دیگر مانند ذخایر اورانیوم و خرید آب سنگین باید دید که مسکو در نهایت چه تصمیمی را اتخاذ خواهد کرد. پرواضح است که هر کشوری بر اساس منافعش تصمیم خواهد گرفت و روسیه هم از این قاعده مستثنی نیست و در نتیجه همکاری با ایران نیز در جهت منافع این کشور خواهد بود. در این بین آمریکایی ها هستند که در این زمینه ضرر خواهند کرد. نمی توان صد در صد تضمین داد اما به احتمال زیاد به نظر می رسد که به غیر از نیروگاه بوشهر روسیه در دیگر زمینه ها نیز با ایران همکاری کند.
ارزیابی شما از گفتگوهای سه جانبه بین آمریکا، روسیه و چین که به تازگی مطرح شده است چیست؟ آیا روسیه می خواهد دست بالاتری را در زمینه گفتگوهای هسته ای داشته باشد؟ آیا این مساله به نفع چین و کره شمالی نیز خواهد بود؟
همان طور که می دانیم آمریکا قراردادهای زیادی با روسیه داشته است. اما با توجه به اینکه این قراردادها بین دو قدرت بزرگی که پس از جنگ جهانی دوم بیشترین سلاح های اتمی را در اختیار دارند بسته شده است، خواستار این نیستند که آنها را محدودتر کنند، چرا که با توجه به نبودن چین در معادلات این کشور می تواند از روسیه و آمریکا پیشی بگیرد. پیشنهاد پوتین نیز به همین دلیل است تا در صورت محدودسازی سلاح ها پکن هم وارد این معادله شود و از آن تبعیت کند. چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی دنیا پس آمریکا طبیعتا در سال های اخیر در زمینه سلاح های هسته ای به پیشرفت های چشمگیری نیز دست یافته است. ورود احتمالی پکن به قراردادهای تعلیق شده بین آمریکا و روسیه آن کشور را ملزم به پذیرفتن محدودیت های موجود می کند.
اما کره شمالی با توجه به موقعیتی که دارد برای آمریکا، چین و روسیه از اهمیت بسیاری برخوردار است. اما از لحاظ هسته ای برآورد میشود که پیونگ یانگ ۱۰کلاهک هسته ای داشته باشد و در همین راستا مذاکرات با کره شمالی در چارچوب تامین امنیت شرق منطقه ای آسیا است. بنابراین موضوع کره شمالی ژئواستراتژیک، ژئوپلتیکی و حتی ژئواکونومیک نیز به شمار می رود.
به عنوان سوال آخر آیا با وجود تحریم ها و فشارهای آمریکا برجام باقی خواهد ماند؟ ایران به نظر شما باید چه مسیری را در پیش بگیرد؟
خروج ایران از برجام همان برنامه ای است که آمریکا و اسرائیل مدت هاست منتظر آن هستند. راه منطقی ما در داخل این است که در زمینه اقتصادی شرایط فوق العاده ای را اعلام کنیم و به تعبیر مقام معظم رهبری اقتصادی جنگی را در پیش بگیریم که در نتیجه آن در هزینه ها صرفه جویی شود و همچنین اقداماتی را انجام دهیم که تا حد ممکن اثرات تحریم کاسته شود و واشنگتن این موضوع را درک کند که سلاح تحریم کند شده و دیگر کارساز نیست. وابستگی به نفت هم باید کم شود و در این راستا نباید به شعار اتکا کرد. این ها مواردی است که باید عملی شود و گفتاردرمانی چاره گشا نخواهد بود. اگر این اقدامات صورت پذیرد آمریکا خواهد فهمید که قادر نیست تا ملت ایران را به زانو دربیاورد. هر سه قوه، بخش خصوصی، خصولتی ها و غیره باید دست به دست هم دهند و برای عمل کردن بسیج شوند. ایران باید سیاستی همه جانبه و چندوجهی را سرلوحه کار خود قرار دهد؛ برای مثال اینکه ایران صرفا بگوید که ذخایرش را ۲۰درصد افزایش خواهد داد مشکلی حل نخواهد شد چرا که بحث هسته ای تنها بخشی از موضوع است و این مساله را باید مد نظر داشته باشیم که عمده مشکلات مربوط به اقتصاد است و ما به یک مدیریت بحران نیازمندیم.
منبع: خبر آنلاین