اقتصاد۲۴- وصف «مهمترین» را میتوان پیش از عنوان هر انتخاباتی در هر کجای جهان نوشت، یکی از چیزهایی که در روزنامهنگاری و همین طور در فضای سیاسی هرگز تمام نمیشود، ساخت «موقعیت حساس کنونی» از هر وضعیتی در هر شرایطی است، با این حال احتمالا دلایلی وجود دارد که در مورد انتخابات ترکیه که فردا برگزار میشود، این وصف اگر چه نه به آن شدتی که رسانههای غربی تاکید میکنند، اما به هر حال، از جنبههایی چندان دور از نظر نیست.
در بیستمین سالگرد حضور رجب طیب اردوغان در قدرت و صدمین سالگرد تشکیل ترکیه مدرن، روز یکشنبه انتخاباتی برگزار میشود که تا همین جمعه عصر هم همه همزمان که مدعی پیروزی در آن هستند از عدم قطعیت این پیروزی هم اطلاع کامل دارند و البته با انواع و اقسام نشانهها و سخنرانیها به این عدم قطعیت و نگرانی صحه میگذارند.
در خیابانهای استانبول؛ ثروتمندترین شهر ترکیه و یکی از قدیمیترین شهرهای جهان، این روزها علیرغم سردی قابل ملاحظه هوا، شمار بیخانمانها کم نیست. اینجا و آنجا گتوهای پناهندگان سوری و زبالهگردهای مرد و زن و کودک که به عربی حرف میزنند و از پسمانده رستورانها تغذیه میکنند فراوان هستند، اما بسیاری از این بیخانمانها هم شهروند ترکیه هستند. در حالی که جابهجا پایین خانههای مردم ظرف غذا و لانههای سرپوشیده برای سگ و گربه گذاشته شده است، بیخانمانها بر سر جایی که پتو و بالش و ساکهای کهنهشان را در آن بگذارند با یک دیگر درگیر میشوند، چون هر جایی به اندازه کافی از گزند بادهای سردی که از دریا بلند میشود در امان و از رطوبت باران دور نیست. این البته آشکارترین جلوه فقر قابل ملاحظه در نتیجه بحران اقتصادی در استانبول است. بیخانمانها، مثل بسیاری دیگر از مردم ترکیه اعم از فقیر و غنی، مهاجران و پناهندهها را عامل فقیرتر شدن خودشان میدانند، اما تمام ماجرا این نیست. علیرغم اینکه دولت میگوید حداقل حقوق در ترکیه حدود ۵۰۰ دلار است، اغلب شغلهای موقت درآمدی حدود ۳۰۰ دلار در ماه دارند، حدود ۶ هزار لیر ترکیه، در حالی که قیمت دو کاهو، شش عدد گوجه فرهنگی، و چهار عدد فلفل دلمهای حدود ۱۰۰ لیر ترکیه است، هر کیلو سیبزمینی و پیاز در فروشگاههای زنجیرهای ارزانقیمت بین ۱۰ تا پانزده لیر تمام میشود، پرداخت یکسوم درآمد ماهانه برای اجارهخانه امری پذیرفته شده است، و یک ساندویچ ماهی کنار خیابان که میتواند جای میان وعده را بگیرد ۷۵ لیر هزینه دارد.
یک زن جوان که روی یکی از پلهای استانبول ماهیگیری میکند میگوید: «ما برای دلخوشی در روزهای کاری هفته ماهیگیری نمیکنیم، این ماهیهای ساردین را میفروشیم تا بتوانیم پولی دربیاوریم. کم هستند کسانی که از صبح در این سرما کنار پل میایستند و چشمشان به دریاست تا ماهیهای بزرگ بگیرند، بیشتر مردم برای گرفتن ماهیهای کوچک جمع میشوند و بعد دبههای ماهی را به مغازهها میفروشند تا بتوانند زندگیشان را بچرخانند.»
هزینههای زندگی در سالهای گذشته و به خصوص تحت تاثیر بحران اقتصادی بعد از کرونا در ترکیه هم مانند باقی کشورهای جهان به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده، آمار رسمی، تورم را بالای چهل درصد اعلام میکند در صورتی که آمار غیررسمی تورم را تا شصت درصد ارزیابی میکند. این مساله باعث شده است نارضایتی از دولت راستگرای اردوغان به خصوص بین روشنفکران افزایش پیدا کند. حالا این دسته از مردم و فعالان سیاسی مخالف دولت دلایلی به غیر از استراتژیهای فرا سرزمینی اردوغان، سیاستهای بعضا ضد غربی، مساله آزادی بیان و فساد دولتی دارند تا در برخورد با عموم مردم به آن تاکید کنند، آن هم درست زمانی که دیدن چهره زشت فقر حتی در خیابانهای اصلی شهر دور از نظر نیست.
با این حال، مساله رایدهندگان امروز ترکیه، تنها فقر، افزایش هزینههای زندگی و بحران پناهندگان سوری در ترکیه نیست. سوای کسانی که دغدغههای سیاسی دارند، مردم معمولی، بر سر موضوعات دیگری هم دوقطبی شدهاند. جوانان، بیشتر از همه از «دیدن اردوغان» خسته هستند. ابراهیم، پسر بیست و سه سالهای که در یکی از بازارهای حاشیهای استانبول کارگری میکند میگوید: «از وقتی به یاد میآورم ما همیشه اردوغان را در تلویزیون دیدهایم. خسته شدهایم. ما تغییر میخواهیم» او در پاسخ به اینکه به چه کسی رای خواهد داد میگوید: «برای من برنده و بازنده شدن در این انتخابات مهم نیست، من قصد داشتم به محرم اینجه رای بدهم، اما وقتی او از انتخابات کنار کشید تصمیم گرفتم به سینان اوغان رای بدهم، اگر او هم کنار برود، آن وقت به قلیچدار اوغلو رای میدهم.»
فرهاد، یک دانشجوی حسابداری که اصالتی کرد دارد میگوید: «ما تغییر میخواهیم، غیر از اینکه ما خسته شدهایم و امیدی به آینده نداریم، میخواهیم رای خودمان را نشان دهیم و بگویم که اسلامگراها را نمیخواهیم، کسانی که از بمباران سوریه حمایت میکنند را نمیخواهیم، کاندیدای ما قلیچدار اوغلو است و رای هم میآورد، چون ما زیادتر از دیگران هستیم. هر چند که در رسانهها به ما توجهی نمیشود، اما انتخابات نشان خواهد داد که اراده ما پیروز است.»
حدود سی میلیون نفر از جمعیت ترکیه زیر ۲۵ سال سن دارند، اینها همان گروهی هستند که اصلا ترکیه بدون اردوغان را به خاطر نمیآورند، اما این نسل تمام جمعیت نیستند. خدیجه، زنی که در یکی دیگر از بازارهای سنتی ترکیه، لباسهای ختنهسوران گلدوزی میکند، میگوید: «مردم به یاد ندارند که جمهوریخواهها در ترکیه چه جنایتهایی کردهاند، آنها ضد دین هستند، از هر فرصتی برای اینکه ترکیه را تبدیل به یک کشور غربی کنند استفاده میکنند. آنها میخواهند هر چیزی که نشانهای از سنت دارد را دور بریزند. ولی اردوغان این طور نیست، او نماینده مسلمانهاست، به سنتهای ترکی افتخار میکند و به آنها احترام میگذارد. اگر کسی بتواند این وضعیت اقتصادی را درست کند اردوغان است، او قبلا هم اوضاع اقتصادی بد کشور را درست کرده و ما به او اعتماد داریم.»
بعد از اینکه در روز پنجشنبه محرم اینجه یکی از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری که تخمین زده میشد بین ۴ تا ۵ درصد از آرا را در اختیار دارد، از عرصه رقابتها کنارهگیری کرد، حالا گمانهزنی در مورد اینکه انتخابات حتما یک دورهای میشود و تکلیف برنده آن در ساعتهای آخر روز یکشنبه روشن خواهد شد، بیشتر شده است. هم طرفداران اردوغان و هم طرفداران قلیچدار اوغلو مدعی هستند که طرفداران محرم اینجه به کارزار آنها اضافه شدهاند. تا هفته پیش، هر دو کاندیدا در اغلب نظرسنجیها با رای اندکی بالاتر و اندکی پایینتر از ۴۵ درصد یک دیگر را تعقیب میکردند، آماری که نشان میداد انتخابات دو مرحلهای خواهد شد و تکلیف رییسجمهور ترکیه در هفته دوم خرداد معلوم خواهد شد. حالا، اما اوضاع تغییر کرده است. در حالی که فعالان حزبی در سنها و جنسیتهای مختلف و با لباسها و پرچمهایی متفاوت در خیابان برای کاندیدای مورد نظرشان تبلیغ میکنند و آواز میخوانند و میرقصند، در خط مقدم، رفتارهای قلیچدار اوغلو و اردوغان هر دو نشانهای از بیاعتمادی به کسب حداقل آرا برای بردن انتخابات در دور اول است.
قلیچدار اوغلو در هفته گذشته اظهارنظرهایی کرده است که همه با روی باز مورد استقبال قرار نگرفته، این مساله که او اعضای حزب جمهوریخواهان و سایر احزاب سیاسی کارزار خود را «فرزندان آتا ترک» نامیده خون را به صورت اعضای کارزار حزب عدالت و توسعه و احزاب دستراستی ملیگرای همراه او آورده است. دو طرف حالا با تصاویر یکی از یکی بزرگتر از آتاترک و با بلندگوهایی یکی از یکی پر سر و صداتر که آواز «یاشا مصطفی کمال» را پخش میکند به استقبال یکدیگر میروند. هر دو مدعی هستند که وارثان تاج و تخت و حافظان میراث پدر ترکیه مدرن هستند. قلیچدار اوغلو در همین چارچوب در مصاحبهای تازه با والاستریت ژورنال یکبار دیگر بر استراتژی استحکام بیشتر روابط با غرب و به خصوص امریکا تاکید کرده است و همزمان علیه روسیه موضع گرفته و گفته از تحریمهای اروپا و امریکا علیه روسیه در موضوع اوکراین حمایت میکند. از طرف دیگر موضع او در مورد احیای راه ابریشم که به جای باکو و آذربایجان ایران را در آن جایگزین کرده است، صدای ملیگراهای ترک و مدعیان «راه ترکی» ابریشم را درآورده است. همزمان مقالههای انتقادی که در نشریات مهم رسانه جریان اصلی انگلیسی زبان منتشر میشود برگ دست بالایی برای اردغان بوده است که با تکیه بر «نفرت غرب از اردوغان» به احساسات ملیگرایانه و ضد غربی مردم ترکیه دامن بزند. با این وجود اعتماد به نفس او هم چندان قوی نیست. در حالی که هفته گذشته دولت اعلام کرده بود که حقوق کارکنانش را افزایش میدهد، این هفته اردوغان بار دیگر خبر از افزایش حقوق در ماه آینده داده است.
پنجشنبه و بعد از اعلام برنامه دولت برای افزایش مجدد حقوق، در یکی از ماشینهای ون درونشهری در استانبول یک مرد و زن میانسال که از هواداران حزب جمهوریخواه بودند، با راننده تاکسی به شوخی میگفتند که «کاش انتخابات دو ماه دیگر ادامه پیدا کند تا اردوغان هر هفته حقوقها را بیشتر کند، از این راه شاید بتوان حقوقها را به هزینههای زندگی در استانبول نزدیک کرد.»
آسیه یک معلم مدرسه که در روزهای تعطیلش از اسلمیهای مساجد قدیمی استانبول نقاشی میکند، اما میگوید: «درست است که ما یک کشور اروپایی هستیم، اما آن چیزی که ما را از باقی کشورهای اروپایی جدا میکند همین اسلامی بودن کشور ماست، توریستها به اینجا میآیند، چون ترکیه با کشورهای غربی خودشان متفاوت است. آنها میآیند تا جلوه اسلام را ببینند. اگر قرار باشد کسی این جلوه را پاک کند توریستها دلیل دیگری برای آمدن به ترکیه ندارند. به همین دلیل است که من به اردوغان رای میدهم.»
در اغلب پوسترهای تبلیغاتی که حزب عدالت و توسعه از اردوغان منتشر کرده است، او تنها شخص حاضر در تصویر است، مصطفی یک فروشنده خشکبار در بازار استانبول میگوید «هر ملتی تن است و رهبر آن سر، ملت نمیتواند بدون سر باشد، اردوغان سر ملت ترک است و سر ملت را نمیتوان قطع کرد، او حتما در انتخابات پیروز میشود، جمعیت کسانی که به او رای میدهند بیشتر است، هر چند آنها اغلب تمایل دارند که از حرف زدن در مورد تفکرات سیاسیشان خودداری کنند.»
این تلقی که اردوغان در حال حاضر «سر ملت ترکیه» است، کم طرفدار نیست، اما به همان اندازه که میتواند به خصوص برای اسلامگرایان و ملیگرایان خوشآیند باشد، مسالهساز هم هست. در سالهای گذشته حزب عدالت و توسعه بهطور مداوم با ریزش نیروهای سیاسی خود روبهرو بوده است. همین حالا یکی از سوالات پیش روی این حزب این است که اگر اردوغان به هر دلیلی از صحنه سیاسی کشور حذف شود، چه کسی قرار است هدایت این حزب را به عهده بگیرد و نقش جانشین اردوغان را بازی کند؟ درست است که یکی از دامادهای اردوغان انگیزههای سیاسی قابل ملاحظه و بلندپروازی مشهودی برای کسب قدرت دارد، اما این سوال که آیا در نبود اردوغان ترکیه میتواند به تعبیر این کساب بازاری «سر» دیگری پیدا کند یا نه، همچنان باقی است.
در مقابل این تصویر مقتدرانه از اردوغان، قلیچدار اوغلو که نماینده یک ائتلاف سیاسی است، در اغلب تصاویر انتخاباتی که در سطح شهر پخش کرده، به همراه شهرداران محبوب استانبول و آنکارا و گاهی به همراه مارال آکشنر رهبر حزب خوب حاضر شده است. طرفداری ضمنی احزاب مدافع حقوق کردهای ترکیه از او، هر چند در نگاه اول ممکن است به نفع او در نظر گرفته شود میتواند هزینههایی هم برای او به همراه داشته باشد. قلیچدار اوغلو وعده همراهی بیشتر با غرب و ایستادگی در برابر روسیه را میدهد، اما همزمان سیاستهایی را در مورد پناهندگان اعلام میکند که احتمالا با تایید اتحادیه اروپا رو به رو نخواهد شد. کارزار او هرچند وزیر اقتصاد محبوب دولت اردوغان را هم شامل شده است، برنامه مشخصی برای بهبود وضعیت کشور ارایه نکرده است.
طرفداران اردوغان علاوه بر این او و کارزارش را متهم میکنند که کارآمدی که ادعا میکند را ندارد. مصطفی یک فعال حزبی از حزب عدالت و توسعه در استانبول میگوید: «یکی از جاهایی که کمال [قلیچداراوغلو]بر آن تاکید میکند این است که اردوغان در امدادرسانی به زلزلهزدگان ضعیف عمل کرده است، به آمارها نگاه کنید، آنها که مدعی هستند بهتر از این کار میکنند برای مردم زلزله زده چه کردهاند؟ آنکارا و استانبول بزرگترین شهرداریهای کشور را دارند، در مجموع بیست شهرداری در کشور در اختیار جمهوریخواهان و سایر احزاب مخالف اردوغان است، آنها به نسبت امکاناتشان برای مردم زلزلهزده هیچ کاری انجام ندادهاند. در مقابل حتی شهرهای کوچکی که شهرداری آنها در اختیار حزب عدالت و توسعه است بسیار بیشتر از چیزی که انتظار آن میرفت به مردم زلزلهزده کمک کردهاند. مردم اینها را میبینند و بر اساس اینها در مورد سیاستهای عدالت و توسعه و مخالفان او قضاوت میکنند نه بر اساس اینکه گاردین چه میگوید یا فلان نویسنده در توییتر چه نوشته است.»
علاوه بر این، وعده قلیچدار اوغلو برای برگزاری رفراندوم و تغییر سیستم سیاسی در کشور هم مورد انتقاد بسیاری از فعالان سیاسی قرار گرفته است. یک روزنامهنگار ترک در این مورد میگوید: «شما هیچ کشوری را در اروپا و حتی در دنیا پیدا نمیکنید که هر چند سال یک بار سیستم سیاسیاش را عوض کند، ضمن اینکه باید در نظر داشت که هیچ سیاستمداری را هم پیدا نمیکنید که بعد از به قدرت رسیدن کاری کند تا قدرت خودش محدود شود. این حرفهایی که کمال [قلیچداراغلو]در مورد انتخابات و رفراندوم دوباره میگوید عملی نیست. خود او و اعضای ائتلافش و همین طور کسانی که او را حمایت میکنند هم میدانند که چنین چیزی غیر ممکن است. هر کسی که بخواهد به سمت رفراندوم برود باید اکثریت را در مجلس در دست داشته باشد به فرض اینکه قلیچدار اوغلو در انتخابات ریاستجمهوری هم برنده شود، هواداران عدالت و توسعه که از کشور پاک نمیشوند، آنها همچنان میتوانند عدد قابل ملاحظهای از نمایندگان را به مجلس بفرستند. بنا بر این رفراندوم دوباره عملا غیر ممکن است، در کوتاهمدت که حتما غیرممکن است. اینکه یکی از مهمترین وعدههای انتخاباتی یک کاندیدای مهم ریاستجمهوری و در واقع تنها چهرهای که در مقابل اردوغان ایستاده اینچنین بیپایه باشد باعث میشود که در مورد وعدههای انتخاباتی دیگر او هم شک و تردید به وجود بیاید.»
شاید موقعیت جغرافیایی ترکیه، و شاید وضعیتی که منطقه خاورمیانه در آن افتاده است، باعث شده است که توجه قابل ملاحظهای به انتخابات ترکیه برانگیخته شود. به غیر از جوانانی که تنها به دنبال «تغییر» و دیدن یک چهره تازه در کاخ ریاستجمهوری ترکیه هستند، معادلات داخلی و منطقهای باعث شده است همه در حین اینکه میگویند قطعا در انتخابات برنده خواهند شد، در مورد برد و باختشان به یک اندازه مشوش، و در مورد فردای انتخابات به یک اندازه دو به شک باشند.
ابراهیم، پسر بیستوسه سالهای که در یکی از بازارهای حاشیهای استانبول کارگری میکند میگوید: «از وقتی به یاد میآورم ما همیشه اردوغان را در تلویزیون دیدهایم. خسته شدهایم. ما تغییر میخواهیم» او در پاسخ به اینکه به چه کسی رای خواهد داد میگوید: «برای من برنده و بازنده شدن در این انتخابات مهم نیست، من قصد داشتم به محرم اینجه رای بدهم، اما وقتی او از انتخابات کنار کشید تصمیم گرفتم به سینان اوغان رای بدهم، اگر او هم کنار برود، آن وقت به قلیچدار اوغلو رای میدهم.»
فرهاد، یک دانشجوی حسابداری که اصالتی کرد دارد میگوید: «ما تغییر میخواهیم، غیر از اینکه ما خسته شدهایم و امیدی به آینده نداریم، میخواهیم رای خودمان را نشان دهیم و بگویم که اسلامگراها را نمیخواهیم، کسانی که از بمباران سوریه حمایت میکنند را نمیخواهیم، کاندیدای ما قلیچدار اوغلو است و رای هم میآورد، چون ما زیادتر از دیگران هستیم. هرچند که در رسانهها به ما توجهی نمیشود، اما انتخابات نشان خواهد داد که اراده ما پیروز است.»
خدیجه، زنی که در یکی دیگر از بازارهای سنتی ترکیه، لباسهای ختنهسوران گلدوزی میکند، میگوید: «مردم به یاد ندارند که جمهوریخواهها در ترکیه چه جنایتهایی کردهاند، آنها ضد دین هستند، از هر فرصتی برای اینکه ترکیه را تبدیل به یک کشور غربی کنند استفاده میکنند. آنها میخواهند هر چیزی که نشانهای از سنت دارد را دور بریزند. ولی اردوغان این طور نیست، او نماینده مسلمانهاست، به سنتهای ترکی افتخار میکند و به آنها احترام میگذارد. اگر کسی بتواند این وضعیت اقتصادی را درست کند اردوغان است، او قبلا هم اوضاع اقتصادی بد کشور را درست کرده و ما به او اعتماد داریم.»
یک فروشنده خشکبار در بازار استانبول میگوید «هر ملتی تن است و رهبر آن سر، ملت نمیتواند بدون سر باشد، اردوغان سر ملت ترک است و سر ملت را نمیتوان قطع کرد، او حتما در انتخابات پیروز میشود، جمعیت کسانی که به او رای میدهند بیشتر است، هر چند آنها اغلب تمایل دارند که از حرف زدن در مورد تفکرات سیاسیشان خودداری کنند.»