اقتصاد۲۴- با سپری شدن دوران همه گیری کرونا و سپس جنگ اوکراین، تحولات چشمگیری در خاورمیانه رخ داده به طوری که برنامههای بلندمدت اقتصادی نقش اساسی را در توسعه کشورها ایفا میکنند. در همین حال نشریه بیزینس اینسایدر در گزارشی به بررسی رقابت دو کشور تاثیرگذار در این منطقه یعنی امارات متحده عربی و عربستان سعودی پرداخت و نوشت: محمد بن سلمان ۳۸ ساله پیش از اینکه رهبر بالفعل عربستان سعودی شود، شاهزاده جوان و گمنامی بود که نفوذش در صحنه جهانی آشکار بود. یک اماراتی به تغییر آن کمک کرد.
او در حالی در اواسط دهه ۲۰۱۰ به عنوان یک پادشاه جاه طلب توجهها را به خود جلب کرد و قبل از ۳۰ سالگی وزیر دفاع شد که این شیخ محمد بن زاید آل نهیان، رئیس جمهور امارات متحده عربی بود که کمک کرد نام شاهزاده سعودی در غرب طنین انداز شود. کریستین کوتس الریچسن، عضو بخش خاورمیانه در موسسه سیاست گذاری بیکر دانشگاه رایس و عضو ارشد مجمع بین المللی خلیج فارس میگوید: بن زاید به اوباما تاکید میکرد: «تو باید به این شاهزاده جوان توجه کنی، زیرا او پادشاه آینده عربستان سعودی خواهد بود» - در حالی که در آن زمان، هیچکس واقعاً نام او را نشنیده بود. بن زاید که اکنون ۶۲ سال دارد، با دادن اعتبار به ولیعهد عربستان، از واشنگتن گرفته تا لندن، شروع به تقویت روابط نزدیک با رهبر آینده بزرگترین اقتصاد خاورمیانه کرد. اما این رابطه اکنون پر از مشکلات است.
ظهور سریع ولیعهد عربستان سعودی در سالهای اخیر باعث ایجاد رابطهای آشفته میان او و بن زاید شده است. چرا که تلاش بی امان ولیعهد برای کسب افتخار، تهدیدی برای ایجاد اختلاف عمیق بین کشورهای همسایه است. اینکه امارات متحده عربی و عربستان سعودی چگونه تنشهای فزاینده خود را هدایت میکنند بسیار مهم است: تهدید و پیامدهایی برای یک رقابت فزاینده وجود دارد که فراتر از خلیج فارس خواهند بود.
تاریخی مملو از تنش و درگیری
ولیعهد عربستان و رئیس امارات متحده عربی به عنوان متحدان نزدیک آغاز به کار کردند، اما دو کشور ریشههایی عمیقی در رقابت دارند. در دهه ۱۹۵۰، یک نبرد سه ساله ارضی معروف به مناقشه البریمی باعث شد که سعودیها تلاش کنند تا یک منطقه نفت خیز در اطراف شهر العین را به تصرف خود درآورند. البریمی بین کشورهای عربستان، امارات و عمان قرار داشته و به دلیل ذخایر فراوان نفت و آبهای زیرزمینی، همیشه مورد نزاع بین آنها بوده است. این مساله خشم امارات را برانگیخت، منطقهای که در آن برهه بخشی از العین شناخته میشد، اما سرانجام با توافقنامهای مساله پایان یافت.
در دهه ۷۰، زمانی که انگلیسیها از منطقه خلیج فارس عقب نشینی کردند توافقی بین امارات متحده عربی و عربستان سعودی شکل گرفت، اما بعدها باعث شد اماراتیها احساس کنند که یک میدان نفتی بزرگ به نام الشیبة به سعودیها واگذار شده است.
الریچسن میگوید: شیخ زاید بن سلطان آل نهیان، بنیانگذار و رئیس سابق امارات متحده عربی، بر این باور بود که «بقیه عمر خود» را با احساس «فریب خوردن از سعودی ها» سپری کرده است.
تنها تا بهار عربی بود که کشورهای رقیب نقاط مشترک قابل توجهی پیدا کردند. الریچسن گفت: «هم امارات و هم عربستان، به ویژه ابوظبی، احساس کردند که قطر از گروههای مختلف حمایت میکند و در مقابل قطر متحد شدند و این مساله نقطه مشترک اتحاد ریاض و ابوظبی شد.»
نبرد جدیدی برای برتری در خلیج فارس
تنها مدت کوتاهی به طول انجامید تا جرقهها دوباره زده شوند: دو کشور در حال مبارزه بر سر این موضوع هستند که کدام یک از آنها در منطقه ابرقدرت خواهد بود.
آبیشور پراکاش، بنیانگذار و آیندهپژوه ژئوپلیتیک در مرکز نوآوری آینده در تورنتو میگوید: «این دو کشور به طور فزاینده و به روشی خصمانه برای اهداف ژئواکونومیکی به یکدیگر نگاه میکنند و در مورد موضوعات مختلف با یکدیگر در تضاد هستند.» از نظر اقتصادی، امارات متحده عربی شروع بزرگی با دبی داشته است، که همواره مقصدی برای جوانان سعودی و سایرینی است که به دنبال شغلی هستند که در داخل کشورشان وجود ندارد و همچنین سرمایه گذاری مستقیم خارجی از سوی کسب و کارهای جهانی که به دنبال دروازهای به سوی خاورمیانه هستند. این مزیت اکنون با چشم انداز ۲۰۳۰ یعنی طرح تحول بنیادین عربستان سعودی برای آینده اقتصاد کشور با کاهش وابستگی آن به نفت تهدید میشود که دامنه آن بسیار وسیع است.
در کنار پروژه نئوم یا شهر خطی یک سازه شیشهای ۱۰۰ مایلی در حاشیه دریای سرخ که به عنوان یک شهر بدون خودرو و آینده نگرانه برای ۹ میلیون نفر پیش بینی شده، چشم انداز ۲۰۳۰ مسائلی، چون سفر، گردشگری و تفریح را برای کشور هدفگذاری کرده است.
البته این بخشها در اقتصاد امارات متحده عربی نقش محوری دارند و تمرکز عربستان سعودی بر آنها را به یک تهدید رقابتی مستقیم تبدیل میکنند.
عبدالله العوده، مخالف سرشناس عربستانی گفت: «شما نمیتوانید یک مرکز تجاری در دو کشور همسایه به این نزدیکی داشته باشید. گاهی اوقات نفوذ آنها یا منافع آنها منطبق با یکدیگر نیستند.
پیشرفتهای اخیر این رقابت مستقیم را روشنتر از همیشه کرده است. در ماه مارس، عربستان سعودی از «ریاض ایر» رونمایی کرد، یک خط هوایی جدید که به عنوان جایگزینی برای امارات متحده عربی و هواپیمایی اتحاد عمل میکند.
در سال ۲۰۲۱ نیز صندوق سرمایه گذاری عمومی عربستان سعودی روند مالکیت ۴۰۰ میلیون دلاری نیوکاسل یونایتد اف سی را تکمیل کرد که مستقیما در لیگ برتر انگلیس در برابر منچستر سیتی متعلق به ابوظبی رقابت خواهد کرد.
عربستان سعودی همچنین در حال آماده شدن برای معرفی مقرراتی است که از اول ژانویه اجرایی میشود و شرکتهای خارجی را از فعالیت در این کشور منع میکند مگر اینکه مقر منطقهای آنها نیز در آنجا باشد. چندین شرکت پایگاه خود را در امارات متحده عربی دارند. پراکاش در این باره گفت: «چنین اقدامی اساساً روابط بین امارات و عربستان سعودی را از نو طراحی میکند. شما به دنیا میگویید طرفی را انتخاب کنید. اگر میخواهید با عربستان سعودی یا نهادهای دولتی عربستان سعودی تجارت کنید، باید مقر منطقهای خود را در عربستان سعودی مستقر کنید.»
شعله ور شدن آتش تنشهای سیاسی
کارشناسان میگویند که جاه طلبیهای و تمام عیار سیاسی بن سلمان، روابط میان امارات متحده عربی و عربستان سعودی را پرمخاطره کرده است.
قتل جمال خاشقچی، روزنامه نگار منتقد در کنسولگری عربستان در استانبول در سال ۲۰۱۸ ابهام مشابهی را به وجود میآورد. الریچسن در همین راستا میگوید: این مساله نشان داد که محمد بن سلمان هیچ محدودیتی برای پیشبرد اقداماتش ندارد.
امارات متحده عربی و عربستان سعودی نیز فراتر از مرزهای خود مبارزه کرده اند. نقطه اشتعال بحرانی یمن بوده است، جایی که امارات بخشی از مداخله به رهبری عربستان سعودی در کشوری را تشکیل داد که در مارس ۲۰۱۵ درگیر جنگ داخلی شد. این دو اکنون در طرف مقابل قرار دارند. در حالی که جنگ به دنبال دورههایی از حملات هوایی شدید و مقابله با انصارالله رسید به یک بحران انسانی تمام عیار تبدیل شد، سعودیها در کنار دولت یمن قرار گرفتند. این در حالی بود که امارات از یک گروه جداییطلب مخالف در جنوب حمایت کرد.
عبدالله العوده گفت: «برای عربستان سعودی، این یک بازی بسیار خطرناک است. عربستان سعودی پروژه جدایی در یمن را راهی برای کنترل حوثیها در شمال میداند و بنابراین مرزهای خطرناکتری در جنوب عربستان سعودی دارد.
توپ در زمین سعودیها قرار داد
اینکه رقابت بین دو کشور تا کجا پیش خواهد رفت تا حد زیادی به اقدامات عربستان سعودی بستگی دارد. کارشناسان به اینسایدر گفتند در حالی که محاصره به سبک قطر بعید است، عربستان سعودی ممکن است به دنبال فشار بر امارات از طریق برتری اقتصادی باشد.
هر دو عضو اوپک پلاس هستند، اما در مورد تولید نفت موضع مخالفی دارند. عربستان سعودی به دنبال کاهش تولید با نزدیک شدن به ۱۰۰ دلار در هر بشکه است. امارات متحده عربی در ماه ژوئیه اعلام کرد که با کاهش تولید مخالف است و این اقدام را انجام نخواهد داد.
پراکاش نیز افزود که بسیاری از موارد اکنون به توانایی ولیعهد برای تحقق وعدههای اصلی چشمانداز ۲۰۳۰ مربوط میشود. او گفت: «آیا عربستان سعودی امروز تهدیدی برای امارات است؟ خیر، زیرا پروژههایی که عربستان سعودی روی آنها کار میکند هنوز به پایان نرسیده است. پروژه شهر خطی یک پروژه باورنکردنی است، اما وقتی ساخته شد، آیا مردم استقبال خواهند کرد؟! پاسخ به این پرسش بسیار دشوار است.»
شواهد همچنین نشان میدهد که ممکن است برخی از وعدهها عملی نشوند. در طی یک کنفرانس مطبوعاتی در سال ۲۰۱۶، همان سالی که پروژه چشم انداز ۲۰۳۰ اعلام شد، ولیعهد این ادعای جسورانه را مطرح کرد که عربستان سعودی تا سال ۲۰۲۰ میتواند از وابستگی به درآمدهای نفتی رها شود. سه سال میگذرد و شرکت نفت دولتی عربستان سعودی آرامکو در سال ۲۰۲۲ سود بی سابقهای معادل ۱۶۱ میلیارد دلار به دست آورد و نقش عربستان سعودی به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت جهان در اثر جنگ اوکراین تقویت شد.
العوده همچنین گفت: ما تقریباً سال ۲۰۲۳ را به پایان خواهیم رساند و عربستان سعودی بیش از هر زمان دیگری به نفت وابسته است.
ضمن اینکه سرمایه گذاری خارجی مورد نیاز برای چشم انداز ۲۰۳۰ نیز روند کندی دارد. ارقام منتشر شده در ماه ژوئیه توسط سازمان ملل نشان میدهد که سرمایه گذاری مستقیم خارجی عربستان سعودی در سال گذشته تقریباً ۶۰ درصد کاهش یافته و به ۷.۹ میلیارد دلار رسیده است، اما این رقم برای امارات متحده عربی با ۱۰ درصد افزایش به ۲۳ میلیارد دلار رسیده است.
الریچسن در ادامه به ماجرای هتل ریتز کارلتون و پیامدهای آن اشاره کرد (ماجرای شکنجه شاهزادگان سعودی در هتل ریتز کارلتون ریاض) که سرمایه گذاران خارجی را به وحشت انداخت: «سطوح سرمایه گذاری خارجی پس از آن سقوط کرد، تا حدی به این دلیل که سرمایه گذاران فکر میکردند، خب اگر شریک تجاری ما ناگهان بازداشت شود چه اتفاقی میافتد؟»
این در حالی است که هنوز این احتمال وجود دارد که عربستان سعودی یک تحول نسلی را پشت سر بگذارد. پراکاش گفت که این میتواند به معنای «رقابت بیشتر یا درگیری بیشتر» باشد.
منبع: بیزینس اینسایدر/ خبرآنلاین