تاریخ انتشار: ۰۸:۴۰ - ۲۷ مهر ۱۴۰۲
سفر رئیس جمهور آمریکا به اسرائیل همزمان با بمباران غزه

بایدن در اسرائیل به دنبال چیست؟

صهیونیست‌ها ۵۰۰ فلسطینی را پیش پای جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا «قربانی» کردند. بایدن صبح روز گذشته در دوازدهمین روز جنگ، به سرزمین‌های اشغالی سفر کرد تا «حمایت کامل از اسرائیل» را که نتانیاهو به آن شدیدا نیاز داشت، اعلام کند.


اقتصاد۲۴- در تصاویر منتشر‌شده از این دیدار، نتانیاهو و بایدن پوزخند بر لب دارند؛ درست مانند دیداری که آدولف هیتلر و بنتیو موسولینی در جریان جنگ جهانی دوم در مرز برنر باهم داشتند. آلمان برای مقابله با فرانسه و بریتانیا نیازمند دخالت ایتالیا بود و از همین رو هیتلر با موسولینی دیدار کرد و توانست پای ایتالیا را هم به جنگ باز کند. چند دهه پس از آن دیدار، نتانیاهو و دوستانش در حال اجرای همان چیز‌هایی هستند که از هیتلر آموخته‌اند.

البته با این تفاوت که حتی نازی‌ها هم بیمارستان را هدف قرار ندادند، اما صهیونیست‌ها می‌خواهند نشان دهند از نازی‌ها نیز خونخوارترند. آن‌ها که حداقل تا به امروز از تهاجم زمینی به غزه ناتوان بوده‌اند، تلاش می‌کنند با جنایت و کشتار، شکست مفتضحانه ۷ صبح ۷ اکتبر را جبران کنند. این جنایت‌ها با مدیریت آمریکایی‌ها در غزه در حال پیاده‌سازی است. جو بایدن به سرزمین‌های اشغالی سفر کرد تا به هیتلر ۲۰۲۳ اطمینان دهد که کمک‌های مالی آمریکا برای جنایت‌هایش ادامه خواهد داشت.

خون‌بازی

کمتر از ۲۴ ساعت پس از جنایت صهیونیست‌ها در حمله به بیمارستان المعمدانی و شهادت بیش از ۵۰۰ نفر، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا به فلسطین اشغالی سفر کرد. او در فرودگاه مورد استقبال بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر و آیزاک هرتزوگ، رئیس‌جمهور رژیم‌صهیونیستی قرار گرفت. رسانه‌های آمریکایی سفر بایدن آن هم ۱۲ روز پس از آغاز جنگ را «تاریخی» و «بسیار پیچیده» توصیف کرده‌اند؛ چراکه این اولین سفر یک رئیس‌جمهور آمریکا به اسرائیل در زمان جنگ و نشان‌دهنده قوی‌ترین حمایت او از اسرائیل از زمان حملات ۷ اکتبر است. رئیس‌جمهور آمریکا، در بدو ورود به فلسطین اشغالی، به نتانیاهو گفت که به اسرائیل آمده تا مردم اینجا و کل جهان بدانند که «ما در کنار اسرائیل هستیم.» او گفت: «می‌خواهیم مطمئن شویم اسرائیل آنچه را که برای پاسخ به حملات حماس نیاز دارد، در اختیار دارد.»


بیشتر بخوانید: نقشه‌هایی که بر باد رفتند؛ جنگ غزه و ظهور خاورمیانه جدید


وی با ادعای اینکه «من از انفجار دیروز در بیمارستان ناراحت و عصبانی هستم.» ادعا و دروغ آشکار رژیم‌صهیونیستی پس از رسوایی حمله جنگنده‌های این رژیم به بیمارستان را تکرار کرد و برای تبرئه رژیم صهیونیستی از این جنایت گفت: «به نظر می‌رسد که طرف مقابل (حماس) پشت آن است نه شما!» بایدن همچنین در دیدار با خانواده اسرای صهیونیست، حمایت همه‌جانبه خود را از رژیم و جنایت‌هایش ابراز کرد. او گفت: «اگر اسرائیل وجود نداشت، قطعا برای تاسیس آن اقدام می‌کردیم و همچنان در کنار آن خواهیم ایستاد.» بایدن گفته که از کنگره می‌خواهد کمک‌ها برای «حمایت از سامانه گنبد آهنین» و «کابینه اسرائیل» را افزایش دهد. در چهارچوب همین حمایت‌های بی‌قید و شرط، آمریکا قطعنامه پیشنهادی برزیل به شورای امنیت سازمان ملل برای «توقف بشردوستانه» درگیری‌ها میان حماس و رژیم‌صهیونیستی برای ارائه کمک‌های بشردوستانه به غیرنظامیان در نوار غزه را وتو کرد. آلبانی، برزیل، چین، اکوادور، فرانسه، گابن، غنا، ژاپن، مالت، موزامبیک، سوئیس و امارات از جمله کشور‌هایی بودند که به این قطعنامه رای مثبت داده بودند. روسیه و انگلیس به این قطعنامه رای ممتنع دادند و آمریکا تنها مخالف این قطعنامه بود.» ژانگ جون، سفیر چین در سازمان ملل اعلام کرد از عدم تصویب قطعنامه «شوکه و ناامید» شده است

اهداف سفر بایدن به فلسطین اشغالی:

۱. تهدید کشور‌های منطقه و فلسطینیان
جو بایدن همانگونه که در ورود به سرزمین‌های اشغالی اعلام کرد به رژیم‌صهیونیستی سفر کرده تا همه بدانند آمریکا از صهیونیست‌ها حمایت می‌کند. آمریکا پیش از سفر بایدن نیز این همراهی را به شکلی همه‌جانبه نشان داده بود. بخشی از این همراهی، کمک‌های نظامی ارسالی به سرزمین‌های اشغالی بوده است. آسوشیتدپرس در گزارشی نوشته که تا روز سه‌شنبه ۲۵‌مهر «پنج محموله سلاح و تجهیزات آمریکایی» وارد اسرائیل شده است. علاوه بر این واشنگتن تاکنون دو ناو‌هواپیمابر خود را به دریای مدیترانه اعزام کرده است. «لوید آستین»، وزیر دفاع آمریکا روز یکشنبه و پس از صدور دستور حرکت دومین ناوهواپیمابر به منطقه گفته بود افزایش استقرار نیرو‌های آمریکا در منطقه «نشان‌دهنده تعهد قاطع ما به امنیت اسرائیل» و همچنین «جلوگیری از هر کشور یا نهادی است که به‌دنبال تشدید جنگ است.»
آمریکا پس از مشاهده فروپاشی جبهه زمینی رژیم در حمله گروه کوچک حماس در منطقه محاصره شده غزه، نگران است در‌صورت گشوده شدن جبهه جنگ از سمت لبنان و سوریه، موجودیت تل‌آویو در معرض خطر قرار گیرد.

۲. تلاش برای تثبیت اوضاع برای نجات رژیم
افتضاح هفتم اکتبر باعث شد تا در رژیم هیچ نهاد و فردی قدرت تعیین‌کنندگی نداشته باشد. پیش از جنگ، بنیامین نتانیاهو در داخل دولت، از سمت اپوزیسیون و حتی حزب لیکود تحت فشار‌های فزاینده‌ای قرار داشت که همین امر بی‌ثباتی سیاسی را تشدید می‌کرد. نتانیاهو به‌دلیل درخواست راست‌گرایان افراطی به‌دنبال تغییر نظام قضایی بود، اما همین موضوع باعث شد همزمان با فراخوان اپوزیسیون برای تجمعات خیابانی، با بروز نافرمانی در ارتش، «یوآف گالانت» وزیر دفاع از حزب لیکود در اقدامی واگرایانه با نتانیاهو و ائتلاف دولتی از لایحه تغییر نظام قضایی انتقاد کند تا به‌زعم خود اتحاد ارتش را حفظ کند. او بلافاصله پس از ابراز نظر جنجالی‌اش برکنار شد، اما فشار‌های آمریکا مانع از این کار شد. چنین واقعه‌ای به‌خوبی نشان‌دهنده فقدان یک عنصر تعیین‌کننده و خاتمه‌بخش داخلی در رژیم است. به‌همین‌دلیل در شرایط فعلی، آمریکا این وظیفه را مستقیما برعهده گرفته است. نباید از یاد برد بایدن مجبور شده دوبار به‌صورت مستقیم در‌خصوص تحولات داخلی رژیم از طریق اعلام عمومی دستوراتی را خطاب به صهیونیست‌ها صادر کند؛ در اوایل تابستان سال‌جاری هنگامی که جو بایدن در سخنانی با نام بردن مستقیم از دو تن از وزرای نتانیاهو اعلام کرد، آن‌ها بخشی از مشکل کرانه باختری هستند. «ایتمار بن گویر» وزیر امنیت داخلی که بایدن از او نام برده بود در واکنشی شدید گفت «باید بدانی اسرائیل بخشی از آمریکا نیست.» این واکنش تقریبا بر مداخله فزاینده و ایفای نقش مستقیم آمریکایی‌ها در رژیم بی‌تاثیر بود.
با جنگ «طوفان الاقصی» این قضیه جدی‌تر نیز شده است. آنتونی بلینکن در جلسه «کابینه امنیتی» رژیم شرکت کرده و عملا اداره این جلسه هشت‌ساعته را برعهده می‌گیرد. از سوی دیگر بایدن نیز روز گذشته نقشی مشابه با بلینکن را تکرار کرد. ورود مستقیم آمریکا، بیش از هر چیز به‌دلیل فقدان وجود عنصر فیصله‌بخش در داخل رژیم است که باعث می‌شود به‌جای تصمیم‌گیری قاطع و نهایی، صهیونیست‌ها تنها به عمق مشکلات‌شان بیفزایند. امروز بایدن با اتکا به قدرت آمریکا به‌دنبال تهدید و مطیع ساختن تمام ساختار‌ها و عناصر صهیونیستی داخل فلسطین اشغالی است تا شکاف‌ها به خطری موجودیتی تبدیل نشوند.
۳. تقویت روحیه صهیونیست‌ها
صهیونیست‌ها در سایه رشد گروه‌های مقاومت و مسلح شدن پرحجم‌شان در محیط بسیار کوچک و بسته فلسطین شمالی که ۱۳ هزار کیلومتر‌مربع وسعت دارد، احساس تنگنا می‌کنند. آن‌ها که در برابر حماس طی یک روز نزدیک‌به دو هزار کشته دادند در‌معرض جنگی منطقه‌ای قرار دارند که کوچک‌ترین ضلع آن چندین برابر بزرگ‌تر و توانمندتر از حماس است. این درحالی است که صهیونیست‌ها بر اثر ضربه ۷ اکتبر دست‌کم تا پایان هفته اول جنگ موفق به پاکسازی کامل شهرک‌های صهیونیست‌نشین منطقه «غلاف غزه» نشده بودند.

شهرک‌نشینان‌صهیونیست که ارتش، دستگاه اطلاعاتی و دولت خود را شکست خورده می‌بینند، اعتمادی به آن‌ها ندارند. از سوی دیگر سربازان ارتش و کارمندان اطلاعاتی و دولتی نیز اراده خود را از دست داده‌اند. به همین دلیل باید عنصری به غیر از ارتش و دولت خود رژیم که شکستی عریان را متحمل شده و بی‌حیثیت شده‌اند، میدان را در دست گیرد. در فقدان وجود ساختاری داخلی، صهیونیست‌ها امیدوار به ارتش، دستگاه اطلاعاتی و دولت آمریکا هستند تا مدیریت امور را در دست گیرد. واشنگتن امیدوار است در سایه این حضور، سربازان ارتش رژیم بار دیگر انگیزه نبرد پیدا کنند. به‌همین‌دلیل آمریکایی‌ها دو هزار نیروی رزمی خود را به نواحی پیرامون غزه اعزام کرده‌اند تا به نظامیان مستقر شده در این مناطق انگیزه دهند.

۴. تلاش برای بازگرداندن نتایج راهبردی
ارتش رژیم‌صهیونیستی در جریان جنگ، دچار شکست راهبردی شده است؛ هرچند در نهایت بتواند پیروزی تاکتیکی با تضعیف امکانات حماس و کشتار مردم غزه به دست آورد. به عنوان مثال، آمریکا در جریان جنگ ۲۰۰۱ موفق شد با نابودی دولت طالبان و اشغال افغانستان پیروزی تاکتیکی بزرگی به دست آورده و با نشان دادن توان تهاجمی خود در شرف پیروزی راهبردی قرار گیرد، اما عدم موفقیت در داخل افغانستان، رسوایی‌های جنگ، کشتار مردم و مواردی از این دست باعث شد واشنگتن در نهایت به شکل راهبردی شکست بخورد. امروز در سایه ناکامی در افغانستان و عراق دیگر نمی‌توان متصور بود آمریکا بتواند جنگ‌ها و تهاجماتی در مقیاس سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ تدارک ببیند.
این مساله در جنگ اوکراین نیز وجود دارد. روسیه هرچند به عنوان یک قدرت بزرگ تلفات به نسبت زیادی داده، با تحریم و فشار‌های سیاسی مواجه است، اما موفق شده ساختار‌های ناتو در خاک اوکراین را تضعیف و با تصرف بخش‌های جنوبی این کشور بر نیمه شمالی دریای سیاه مسلط گشته و به مناطق مرکزی اروپا نیز نزدیک‌تر گردد. به عبارتی شکست‌های تاکتیکی روسیه در جریان کلی تهاجم به اوکراین، مانع از پیروزی راهبردی روس‌ها در این جنگ نیست؛ درست برعکس نتایجی که آمریکا در جنگ افغانستان کسب کرد.
صهیونیست‌ها بر‌مبنای تفاوت گفته‌شده درباره پیروزی و شکست‌های تاکتیکی و راهبردی، در جریان جنگ طوفان الاقصی با بی‌حیثیتی دولت، ارتش و دستگاه‌های دولتی خود مواجه شدند؛ فلسطینیان در مدت کوتاهی ۷۰ کیلومتر در داخل سرزمین‌های اشغالی پیشروی کرده و آشکار کردند رژیم روی زمین تا چه میزان آسیب‌پذیر است. در پیامد همین اتفاق که باید آن را تقریبا منحصر در وقایع ۷ اکتبر (نخستین روز جنگ) دانست، در فردای پس از جنگ رژیم شاهد تشدید مهاجرت معکوس خواهد بود. کشتار فلسطینیان و حملات به غزه در سایه چنین تبعاتی هرچند پیروزی‌هایی تاکتیکی به حساب می‌آیند، اما شکست راهبردی رژیم را جبران نمی‌کنند.

۵. بایدن سپر بلای رژیم
سفر جو بایدن به سرزمین‌های اشغالی، فریز کردن تحولات به نفع رژیم‌صهیونیستی است. او با حضورش می‌خواهد ضمن کاهش حملات موشکی و راکتی به رژیم، از روند رو به رشد درگیری‌های مرزی آن با لبنان- حداقل طی زمان این حضور- جلوگیری کند. فرصت این سفر به مقامات صهیونیست و دستگاه‌هایشان اجازه می‌دهد پس از جنگی مداوم فراغتی پیدا کنند و آرامش خود را بازیابند. غرب این اقدام را پیش از حضور بایدن با وزرای خارجه انگلیس و آمریکا و حتی اولاف شولتز صدراعظم آلمان امتحان کرده بود، اما حملات موشکی در زمان حضور آن‌ها نیز ادامه داشت و این مقامات غربی را ناچار به فرار به پناهگاه یا دراز کشیدن کف محوطه فرودگاه کرده بود. شاید به همین دلیل بود که خود بایدن به‌سرعت راهی سرزمین‌های اشغالی شد. البته سفر بایدن هم نتوانست چندان موثر باشد و مقاومت چه در شمال فلسطین‌اشغالی و چه در جنوب، به تحرکات خود علیه صهیونیست‌ها ادامه دادند.

کدام مقامات غربی به فلسطین اشغالی رفته‌اند؟

جیمز کلورلی، وزیر خارجه انگلیس نخستین مقام دولتی غربی به حساب می‌آید که در حین جنگ به فلسطین اشغالی سفر کرد. او روز چهارشنبه (۱۹ مهر) وارد فلسطین اشغالی شد. یک سخنگوی وزارت خارجه انگلیس این سفر را نشانه «همبستگی تزلزل‌ناپذیر» لندن با رژیم‌صهیونیستی توصیف کرده بود. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا دومین مقام غربی بود که بلافاصله راهی سرزمین‌های اشغالی شد. او البته پس از تل‌آویو، به برخی پایتخت‌های عربی سفر کرد و مجددا برای دومین‌بار به فلسطین اشغالی رفت. با کلید خوردن سفر مقامات دولتی غرب به رژیم، روز جمعه ۲۱ مهر فرودگاه بین‌المللی دیوید بن گورین تل‌آویو شاهد ترافیک دیپلماتیک بود. در این روز لوید آستین وزیر دفاع آمریکا، اورسولا فون در لاین رئیس کمیسیون اروپا، روبرتا متسولا رئیس پارلمان اروپا و آنالنا بائربوک آلمان وارد فلسطین اشغالی شدند. پس از وقفه‌ای چهارروزه، سه‌شنبه نیز شاهد موج دیگری بود که در آن اولاف شولتز و کاترین کولونا وزیر امور خارجه فرانسه به‌عنوان آخرین مقام اروپایی تا پیش از سفر بایدن رئیس‌جمهور آمریکا وارد سرزمین‌های اشغالی شدند.

۲ خائن اسلامی و عربی

از میان کشور‌های اسلامی تاکنون دو کشور امارات و بحرین نه‌تن‌ها در برابر جنایات رژیم‌صهیونیستی سکوت کرده‌اند که حتی حمله حماس به رژیم را محکوم کرده‌اند. ابوظبی البته پا را از این فراتر گذاشته و تلاش کرد بیش از این به تل‌آویو نزدیک شود. در همین راستا محمد بن زاید، رئیس امارات روز سه‌شنبه ۱۷ اکتبر با بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم به صورت تلفنی گفتگو کرد؛ صحبتی که بیش از هر چیز بر هماهنگی‌ها برای مهار حماس متمرکز بود. این دو کشور با حضور آمریکا، در سال ۲۰۲۰ با رژیم‌صهیونیستی پیمان صلح امضا کرده و تل‌آویو را به رسمیت شناختند. موضع‌گیری امارت و بحرین درحالی است که دیگر متحدان آمریکا و رژیم حداقل به شکل ظاهری و اعلامی تلاش کرده‌اند در قضیه فلسطین مرزبندی اسلامی و عربی را حفظ کرده و از محکومیت حماس خودداری کنند. به عنوان نمونه ترکیه که به‌تازگی یک کشتی بسیار بزرگ حاوی ۴۵۰۰ تن میوه و سبزی برای جبران کمبود‌های رژیم به بندر حیفا فرستاده است، ضمن خودداری از محکومیت صریح حماس علیه جنایات صهیونیست‌ها موضع‌گیری کرده است.

منبع: روزنامه فرهیختگان
ارسال نظر