اقتصاد۲۴- علیرضا مجیدی، تحلیلگر مسائل بینالملل و مدیر بخش خاورمیانه اندیشکده جریان در گفتگویی با امتداد، ضمن اشاره به دامنه تبعات حمله زمینی ارتش اسرائیل به باریکه غزه، اظهار داشت: اگر بخواهیم واقعبینانه به مسئله نگاه کنیم؛ اسرائیل، هنوز به صورت جدی به غزه حمله نکرده و به عبارت دیگر، حملات زمینی ارتش اسرائیل به صورت جدی کلید نخورده است.
مهمترین بخشهای این گفتگو به شرح زیر است:
برای عملیات زمینی اسرائیل، چهار سناریو مطرح است. سناریو نخست، این است که اسرائیل وارد جنگ زمینی شده و با عدم توفیق در پیشروی، مجبور به عقبنشینی میشود. امری که میتواند شرایطی مشابه با جنگ ۳۳ روزه را پیشرو قرار دهد. در دوران جنگ ۳۳ روزه، پیش از حمله تصور بر این بود که اسرائیل وارد عمل شود به شدت کوبنده ظاهر شده و کار را تمام خواهد کرد و حتی در روزهای اول عملیات، وضعیت پیشروی ارتش اسرائیل به گونهای بود که بسیاری واقعا به مرز ناامیدی رسیده بودند. اما در نهایت ورق برگشت.
از زمان سیطره حماس بر غزه، اسرائیل چهار مرتبه در این باریکه دست به عملیات زده، ولی تا به حال نتوانسته روی زمین، حتی یک متر به خاک خود اضافه کند؛ لذا این سناریو، یک سناریوی بسیار محتمل و جدی است که حمله اسرائیل، دستاورد ملموس و جدی نداشته باشد.
دیگر سناریو این است که اسرائیل حمله کرده و شمال نوار غزه را به تصرف خود در بیاورد. اینکه در یک محدودهای پیشروی کرده و این را به حربهای برای چانهزنی روی میز سیاست قرار دهد.
سناریو سوم، این است که اسرائیل در کل نوار مرزی غزه به طول ده کیلومتر پیشروی کرده و یک منطقه حائل ایجاد کند. نکته اینکه عمده تونلهای زیرزمینی حماس در این منطقه قرار دارد. اگر این تصرف اتفاق افتاده و در زیرزمینها با زدن بمب شیمیایی، سازمان رزم حماس را فلج کند، آن وقت است وارد مذاکره شده و به تعبیری بخواهد امنیت سرزمینهای اشغالی را تامین کند.
بیشتر بخوانید: دگرگونی خاورمیانه با جنگ غزه؛ سودای بر باد رفته کریدور هند، اسرائیل، اروپا
سناریوی چهارم هم طبعا این است که ارتش اسرائیل به طور کامل باریکه غزه را به تصرف خود در بیاورد. در مجموع این چهار سناریو، محتملترین آن سناریوی اول است. چرا که عملیات دفاعی، همواره راحتتر از عملیات نجومی بوده و در عین حال در این مدت، حماس همیشه روی زمین بوده و خود را برای تاکتیکهای دفاعی آماده کرده است. علاوه بر اینکه برای نبردهای پارتیزانی شهری، الان تجربه حماسیها بیش از ارتش اسرائیل است.
ورود انصارالله، حزبالله و دیگر گروهها از این دست خیلی محتمل است. اگر اسرائیل به شدت در باریکه غزه درگیر شود، عملیات سخت و پرتلفاتی را پیش رو خواهد داشت. اگر پیشبینی چنین باشد، ارتش اسرائیل با تلفات چندهزار نفره روبرو بوده و بنا بر تحلیلها، بخش عمدهای از گروگانها به قتل خواهند رسید.
وقتی اسرائیل در غزه درگیر شد، آن زمان دقیقا وقتی است که جبهههای جدید گشوده خواهد شد. محتملترین این جبههها نیز، همین حزبالله لبنان و ورود آن خواهد بود. بعد از ورود حزبالله، این ایده مطرح است که جنگ به فراتر از مرزهای سرزمینهای اشغالی برود. در این صورت ممکن است که انصارالله نیز ورود کرده و آبراهههای بینالمللی را با مشکل مواجه کند. تمامی این موارد، منوط به این است که اسرائیل واقعا در غزه گرفتار شود.
تظاهرات گسترده و چندصدهزار نفری در اروپا و کشورهای عربی در حمایت از غزه و فلسطین-به رغم همه محدودیتها- برگزار شده است. علت این امر هم این است که حمایت از فلسطین در افکار عمومی یک امر اخلاقی و طبعا غیردولتی تلقی میشود.
اما در ایران، حمایت از فلسطین از ابتدا به یک امر حکومتی بدل شده و بر همین ریل نیز توسعه پیدا کرد. همین حالا هم قطعنامه روز قدس را هم سازمان تبلیغات اسلامی صادر میکند و این مسئله، یک فضای کاملا حکومتی پیدا کرده است. امری که سبب شده تا در بخشی از آحاد جامعه اصلا مسئله فلسطین را یک مسئله مهم ندانند. تنها بخشی از جامعه به این مسئله واکنش نشان داده که اصطلاحا به آنها امت همیشه در صحنه گفته میشود!
منبع: امتداد