اقتصاد۲۴- درحالیکه جبهه اصلاحات ایران به صراحت اعلام کرده است که «اصلاحطلبان نمیتوانند در انتخاباتی تهی از معنا، غیررقابتی، غیرمنصفانه و غیرمؤثر در اداره کشور شرکت کنند. این البته به معنای قهر آنان با صندوق رأی نیست، بلکه بر عکس، اصلاحطلبان موظفند بهرغم عدم مشارکت در چنین انتخاباتی تمامی مساعی خود را برای اقناع یا الزام حاکمیت به برگزاری انتخابات مطلوب مبذول دارند» و به موجب آن بنا بر شرایط موجود در این انتخابات در تهران لیست انتخاباتی منتشر نمیکنند و در استانها به تصمیم دوسوم اعضا ارائه لیست یا عدم ارائه لیست انجام میگیرد، ۱۱۰ چهره اصلاحطلب با امضاء بیانیهای تحت عنوان «روزنهگشایی کنیم» در تلاش هستند تا حضوری حداقلی را در انتخابات داشته باشند.
در این فضا و درحالیکه حداقل در شهر تهران هیچ چهره مطرح اصلاحطلبی از شورای نگهبان اجازه ورود به انتخابات را نگرفته است، لیستی با نام «صدای ملت» با سرلیستی علی مطهری منتشر شد که پیش از انتشار به نظر میرسید لیست مورد حمایت همان ۳ حزب اصلاحطلبی است که قرار بود در انتخابات شرکت کنند؛ یعنی کارگزاران سازندگی، ندای ایرانیان و اعتمادملی، اما پس از انتشار لیست، حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در این زمینه گفت: «حزب کارگزاران سازندگی ایران و احزاب ندای ایرانیان و اعتماد ملی بهطور قطعی عضو جبهه اصلاحات ایران هستند و بههیچوجه ائتلاف جدیدی بین این سه حزب اصلاحطلب با حزب اعتدال و توسعه و ستاد تبلیغاتی صدای ملت برای معرفی کاندیداها در سراسر کشور صورت نگرفته است.» اگرچه جمعی از میانهروها در این لیست حضور دارند، اما فعلاً حمایتی از سوی اصلاحطلبان از این لیست حتی امضاکنندگان بیانیه ۱۱۰ امضایی نشده است.
در کنار این و درحالیکه گفته میشد برخی احزاب مانند ندای ایرانیان قرار است از این لیست حمایت کنند، اما علی مطهری اعلام کرد لیستی که بسته است، ارتباطی با اصلاحطلبان ندارد؛ موضوعی که باعث شده تا اصلاحطلبی و اصلاحات یک سال خاص دیگر را پیش رو داشته باشد. درحالیکه در دورههای گذشته، با تمام محدودیتها و ردصلاحیتها حداقل برخی از احزاب ریشهدار جریان اصلاحات (مانند مجمع روحانیون مبارز و حزب کارگزاران سازندگی) تحت هر وضعیتی سعی میکردند در انتخابات حضور داشته و لیست دهند، اما در این دوره روند بهگونهای است که در تهران خبری از لیستی نیست که از سوی اصلاحطلبان حتی کمنام و نشان منتشر شود.
مجلس سوم
دو اتفاق مهم باعث شد تا سومین دوره از انتخابات مجلس در تاریخ جمهوری اسلامی متفاوتتر از دورههای اول و دوم باشد. اول اینکه در خرداد سال ۱۳۶۶ حزب جمهوری اسلامی که رئیسجمهوری و رئیس وقت در آن عضویت داشتند، منحل شد و پس از آن، در اسفندماه همان سال جامعه روحانیت مبارز دچار انشعاب شده و از دل آن، مجمع روحانیون مبارز بهعنوان روحانیون جناح چپ اعلام موجودیت کرد. در نتیجه، اولین حاصل این انشعاب بهطور طبیعی خود را در انتخابات مجلس سوم نشان میداد. به این ترتیب انتخابات مجلس سوم، زمینه رقابت جامعه روحانیت مبارز بهعنوان جناح راست و مجمع روحانیون مبارز بهعنوان جناح چپ بود. پیش از انتخابات، از سمت جناح چپ دو لیست برای استان تهران منتشر شد. یک لیست مربوط به مجمع روحانیون مبارز بود که با شعار «اسلام برهنگان» منتشر شد؛ شعاری که مبنای آن براساس حرفهای امام خمینی بود. لیست دیگر هم تحت عنوان «ائتلاف مستضعفین و محرومین» بود؛ ائتلافی که با حضور «دفتر تحکیم وحدت، خانه کارگر و انجمن اسلامی معلمان» شکل گرفته بود.
اما درباره لیستهایی که در این دوره از سمت مجمع روحانیون مبارز و ائتلاف مستضعفین و محرومین منتشر شده بود، دو نکته قابل اشاره است. در لیست ۳۰ نفره مجمع روحانیون مبارز و جامعه روحانیت مبارز در تهران ۱۸ مورد یکسان مانند اکبر هاشمیرفسنجانی و حسن روحانی وجود داشت. لیست ارائهشده با عنوان «ائتلاف مستضعفین و محرومین» هم با لیستی که مجمع روحانیون مبارز منتشر کرد، ۲۵ گزینه یکسان داشت که سرلیستی هر دو مورد با مهدی کروبی بود. با ترکیب این لیستها و با حضور چهرههای شاخصی، چون «مصطفی معین، مرتضی الویری، محمد سلامتی، ابراهیم اصغرزاده و عاتقه صدیقی» انتخابات طی دو مرحله در روزهای ۱۹ فروردین و ۲۳ اردیبهشت سال ۱۳۶۷ برگزار شد و جناح چپ علاوه بر استان تهران، در سایر نقاط کشور روند موفقی را داشته و توانستند اکثریت مجلس را بهدست آورند.
مجلس چهارم
از دو سال پیش از آغاز مجلس چهارم و در جریان برگزاری انتخابات دومین دوره خبرگان و بازنگری در قانون اساسی چتر نظارت شورای نگهبان با تعریفی که خود آنها انجام دادند، گسترش پیدا کرد و از نظارت شبهاستطلاعی به نظارت استصوابی تغییر کرد. همین رویه باعث شد در پی انتقادات جناح چپ بهویژه مجمع روحانیون مبارز و خطامامیها از جمله مهدی کروبی، رئیس مجلس سوم و دبیرکل مجمع روحانیت مبارز و تلاشها و بحثها در این زمینه با اکبر هاشمیرفسنجانی برای جلوگیری از چنین روندی در بررسی صلاحیتها، انتخابات سال ۱۳۷۱ مجلس، پیش از برگزاری دارای حاشیههای زیادی شود. ردصلاحیتهای گسترده از سوی شورای نگهبان عامل اصلی و حاشیهساز پیش از زمان برگزاری این دوره از انتخابات بود. حدود سه هزار و ۱۰۰ نفر برای حضور در این دوره مجلس نامزد میشوند که از بین آنها تقریباً ۹۰۰ نفر با مهر ردصلاحیت روبهرو میشوند که در بین ردصلاحیتشدگان، نام ۴۰ نفر از نمایندگان مجلس سوم (چهرههایی مانند هادی غفاری، ابراهیم اصغرزاده و عاتقه صدیقی) و ۵۸ نفر از نمایندگان ادوار مجلس وجود داشتند. بهدنبال این ردصلاحیتها، مجمع روحانیون مبارز اعتراض خود را به رئیسجمهوری وقت (هاشمیرفسنجانی) و مقام رهبری میرساند، اما این اعتراضها راه به جایی نبرده و تغییری در نظر شورای نگهبان بهصورت گسترده حاصل نمیشود، ابتدا مجمع تصمیم به خروج از انتخابات میگیرد، اما بهدنبال توصیه رهبری مبنی بر حضور، آنها قانع میشوند که لیست دهند.
چند هفته پیش از برگزاری انتخابات، ائتلافی با نام «مجمع نیروهای خط امام» شکل میگیرد که در این ائتلاف «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، دفتر تحکیم وحدت، انجمن اسلامی پزشکان ایران، انجمن اسلامی مهندسان، انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه و انجمن اسلامی معلمان» قرار میگیرند، اما ده روز پیش از برگزاری انتخابات، این ائتلاف بیانیهای صادر کرده و اعلام میکند به علت وضعیت موجود در انتخابات و حذفهای صورتگرفته، لیستی با نام مجمع نیروهای خط امام منتشر نخواهد کرد. اما به هر ترتیب، از جناح چپ در این دوره دو لیست منتشر میشود که البته این لیستها هم دارای نکتههایی هستند. مجمع روحانیون مبارز بهدنبال توصیه رهبری لیستی را با شعار «خط امام، ولایت فقیه، قانون اساسی و حل مشکلات اقتصادی در جهت حمایت از محرومان و مستضعفان» منتشر میکند که مانند مجلس سوم گزینههای مشترک با جامعه روحانیت مبارز داشت، اما لیست خانه کارگر با ۷ کاندیدا ارائه شد. در نهایت انتخابات در روز ۲۱ فروردین ۱۳۷۱ برگزار شد و اکثریت مجلس به جناح راست رسید. در بین لیستهای ارائهشده توسط جناح چپ، از لیست مجمع روحانیون مبارز و در بین گزینههای غیرمشترک، تنها سیدمحمود دعایی و سیدمحسن یحیوی به مجلس راه یافتند و خانه کارگر ناکام بود.
مجلس پنجم
پیش از برگزاری انتخابات، سه موضوع روی فضای انتخابات تاثیر داشت. اول اینکه، مجلس چهارم با دولت اکبر هاشمیرفسنجانی مشکلاتی را پیدا کرد که در نتیجه این مشکلات، فاصله دولت با مجلس آرامآرام زیاد شد. دومین موضوع بنیانگذاری حزب جدیدی پیرامون دولت با نام «کارگزاران» بود و سومین موضوع که البته تکرار روند مجلس چهارم به حساب میآمد، ردصلاحیتهای گسترده توسط شورای نگهبان بود که در این میان، مهمترین نکته را میتوان آغاز فعالیت کارگزاران سازندگی دانست. به هر ترتیب، کشور در حالی آماده فضای انتخاباتی میشد که در جناح چپ، مجمع روحانیون مبارز پس از دو دوره اعلام کرد در این دوره از انتخابات لیست نخواهد داد (البته برخی اعضای مجمع مانند مجید انصاری و سیدمحمود دعایی بهصورت فردی در انتخابات ثبتنام کردند و از طریق لیست کارگزاران سازندگی به مجلس رسیدند).
اما درباره لیستهای منتشرشده در جناح چپ شکلگرفته از فضای راست آن دوران، کارگزاران سازندگی با سرلیستی عبدالله نوری، لیستی را منتشر کرد که از آن لیست، یک نفر در دور اول (فائزه هاشمی) و ۱۷ نفر در دور دوم به مجلس رسیدند و در کشور هم توانست ۸۰ کرسی بهدست آورد. مجمع نیروهای خط امام ابتدا اعلام کرد لیست نخواهد داد، اما پس از آن تصیم گرفت تا ائتلافی با نام «ائتلاف خط امام» با حضور «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی معلمان و انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها» منتشر کنند که از این لیست در تهران ۴ نفر و ۵۸ نفر در سطح کشور به مجلس رسیدند. خانه کارگر هم این بار توانست لیست ۳۰ نفره در تهران ارائه داده که از این تعداد، ۱۰ نفر در تهران به مجلس رسیدند.
بیشتر بخوانید: غائله تبلیغاتِ انتخاباتی در فضای مجازی؛ غمزههایِ انتخاباتی کارساز است؟
مجلس ششم
پیش از برگزاری انتخابات مجلس ششم، دو موضوع مهم در کشور باعث شد تا زمینه برای انتخاباتی متفاوتتر از دورههای گذشته فراهم شود. در درجه اول دوم خرداد ۱۳۷۶ پدیده آمد، سیدمحمد خاتمی به پیروزی رسید تا دوران اصلاحات در کشور آغاز شود. در نتیجه آغاز دوره اصلاحات، موضوع توسعه سیاسی مورد توجه ویژه دولت قرار گرفت و در نتیجه فضایی در کشور پدید آمد که شاهد اوجگیری فعالیت سیاسی باشیم؛ روندی که منجر به ثبتنام شش هزار و ۸۰۰ نفر برای کاندیداتوری شد. البته سیاست شورای نگهبان در ردصلاحیتها تغییری نداشت و نزدیک به ۷۰۰ نفر هم در این دوره ردصلاحیت شدند، ولی به هر ترتیب این دوره برخلاف دو دوره گذشته، با سکوت و عدم ارائه لیست از سوی جریانهای سیاسی اصلاحطلب (یا همان جناح چپ سابق) همراه نبود و با چنین فضایی، کشور وارد فضای رقابتی هفتههای پیش از انتخابات شد.
یکی دیگر از تفاوتهایی که این دوره در مقایسه با دورههای قبل در موضوع ارائه لیست دارد، این است که در این دوره لیستهای متنوع و زیادی از سوی اصلاحطلبان منتشر شد. ماجرا از این قرار بود که ابتدا جبهه دوم خرداد مرکب از ۱۴ تشکل اصلاحطلب (مانند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع نیروهای خط امام، دفتر تحکیم وحدت، انجمن اسلامی معلمان ایران و انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران) تلاش کرد با دیگر گروههای اصلاحطلب (مانند مجمع روحانیون مبارز، جبهه مشارکت اسلامی، حزب کارگزاران سازندگی، حزب اسلامی کار و خانه کارگر) لیست مشترک دهد، اما این موضوع عملیاتی نبود.
پس از آن تصمیم گرفته شد چهار لیست منتشر شود، به این ترتیب که: «۱- جبهه نیروهای خط امام و مدافعین دومخرداد یک لیست بدهند. ۲- جبهه معتدل دوم خرداد (احزاب و گروههایی مانند کارگزاران سازندگی، همبستگی، خانه کارگر، حزب اسلامی کار) لیست مجزا بدهند. ۳- مجمع روحانیون و مجمع اسلامی بانوان لیست مشترک منتشر کنند. ۴- جبهه مشارکت و دفتر تحکیم وحدت هم لیست مشترک بدهند.»، اما در هفتههای قبل از انتخابات، لیستها متعدد شد، ولی در نهایت لیستهای اصلاحطلبان اکثریت مجلس را بهدست آوردند. ۱۸۴ کرسی به جبهه دوم خرداد و جبهه مشارکت رسید و کارگزاران سازندگی که به دلیل اختلاف بر سر سرلیستی و گذاشتن نام اکبر هاشمیرفسنجانی در لیست اصلاحطلبان لیست متفاوتی را ارائه داد (با وجود اینکه چهرههایی مانند بهزاد نبوی خواستار قرار دادن نام هاشمی در این لیست بودند، اما مشارکتیها با این پیششرط که لیست نباید هیچ چهره مشترکی با لیست جبهه رقیب و جریان راست داشته باشد، به دلیل وجود نام هاشمی بهعنوان سرلیست جامعه روحانیت از گنجاندن نام او در لیست اجتناب کردند)، هم ۴۲ نماینده را به دوره ششم فرستاد.
مجلس هفتم
مهمترین موضوع که روی انتخابات هفتمین دوره مجلس تاثیر گذاشت، چند برابر شدن ردصلاحیتها توسط شورای نگهبان بود. در این دوره تقریباً ۸ هزار و ۱۰۰ نفر به عنوان کاندیدا در انتخابات ثبتنام کردند، ولی با اعلام تاییدصلاحیتها، مشخص شد نزدیک به ۴ هزار نفر از این افراد ردصلاحیت شدهاند که در بین آنها، نام ۸۵ نماینده مجلس ششم هم وجود داشت. بهگونهای که برای مثال در تهران ۶۰ درصد از ثبتنامکنندهها ردصلاحیت شدند و در بین تاییدشدهها هم، نام کمتر اصلاحطلب شاخصی وجود داشت. ردصلاحیتهای گسترده، عامل مهمی شد تا فضای انتخابات در اصلاحطلبان به سمتوسویی متفاوتتر از مجلس ششم برود. نمایندگان مجلس ششم در واکنش به این ردصلاحیتها دست به تحصن زدند و در این بین ۴ چهره اصلاحطلب از جمله بهزاد نبوی، نایبرئیس مجلس نیز استعفا داد و مورد پذیرش قرار گرفت. البته بیش از ۱۰۰ نماینده اصلاحطلب مجلس در اعتراض به اقدام شورای نگهبان به واسطه مداخله در انتخابات مجلس هفتم به نفع جناح راست محافظهکار و محروم کردن اصلاحطلبان از نامزدی در آن انتخابات از مقام نمایندگی استعفا کرده بودند که ۴ استعفانامه قرائت و تایید شد. این نمایندگان همچنین در نامهای به شورای نگهبان خواستند تا دلیل ردصلاحیت آنها رسماً اعلام شود و خواهان تغییر رویکرد شورای نگهبان و بررسی مجدد صلاحیتها شدند. بهدنبال این موضوع، سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی وارد کار شده و درخواست بررسی مجدد صلاحیتها را از شورای نگهبان مطرح کردند و این موضوع هم انجام شد، اما تنها ۲۵ درصد افرادی که ردصلاحیت شده بودند، توانستند تاییدصلاحیت گرفته و وارد فضای انتخابات شوند.
در نهایت سازمان مجاهدین انقلاب، جبهه مشارکت، حزب همبستگی و دفتر تحکیم وحدت اعلام کردند در این دوره نه لیستی ارائه خواهند کرد، نه از کاندیدایی حمایت میکنند و نه دعوت به حضور در انتخابات خواهند کرد. مجمع روحانیون مبارز هم سیاست خود را در انتخابات مجلس پنجم تکرار کرد و بدون اینکه لیستی ارائه کند، از مردم دعوت کرد تا در انتخابات حاضر شده و به اصلاحطلبان باقیمانده رای دهند. البته بهرغم اینکه ردصلاحیتها گسترده بود و بخشی از احزاب اصلاحطلب برنامه انتخاباتی نداشتند، ائتلافی با نام «ائتلاف برای ایران» با ریاست سیدعلیاکبر محتشمیپور متشکل از برخی اعضای احزاب و گروههای اصلاحطلب «مجمع روحانیون، حزب کارگزاران سازندگی، حزب همبستگی، حزب اسلامی کار، خانه کارگر، مجمع اسلامی بانوان و مجمع نیروهای خط امام» تشکیل شد و توانست در کشور جمعاً ۴۷ کرسی را بهدست آورد.
مجلس هشتم
آغاز ریاستجمهوری محمود احمدینژاد و تسلط اصولگرایان بر اوضاع کشور، موضوع مهم و تاثیرگذار روی روند انتخابات و تصمیم اصلاحطلبان برای این دوره بود. درحالیکه ردصلاحیتها موج کمتری در مقایسه با مجلس هفتم گرفته بود، از حدود ۷ هزار و ۶۰۰ نفر ثبتنامکننده در انتخابات، تقریباً دو هزار و ۱۰۰ نفر توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شدند، اما بهرغم این موضوع، تصمیم جمعی بر این اساس بود که در این دوره سیاست انتخاباتی که درباره مجلس هفتم در پیش گرفته شده بود، تکرار نشود. در نتیجه فعالیت برای بستن و معرفی لیست آغاز شد.
در این دوره، دو ائتلاف پیرامون اصلاحطلبان و احزاب و گروههای آنها تشکیل شد. ائتلاف اصلی «ائتلاف اصلاحطلبان» نام داشت که ریاست آن بر عهده مرتضی حاجی (رئیس ستاد سیدمحمد خاتمی در دوم خرداد ۱۳۷۶) بود و ۲۹ حزب و گروه اصلاحطلب (مانند جبهه مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع روحانیون مبارز، کارگزاران سازندگی و خانه کارگر) را در خود جای داده بود. لیست ائتلافی دیگری که از سوی اصلاحطلبان ارائه شد، «ائتلاف مردمی اصلاحات» نام داشت که ریاست آن بر عهده مصطفی کواکبیان بود و احزاب و گروههای کمترشناختهشدهای مانند «حزب مردمسالاری، جبهه تحکیم دموکراسی، جبهه متحد فرهنگیان، جمعیت مستقل ایران اسلامی و کانون همبستگی فرهنگیان ایران» در آن قرار داشتند. البته در کنار این دو ائتلاف، یک لیست دیگر هم وجود داشت. حزب اعتماد ملی با دبیرکلی مهدی کروبی در این دوره از انتخابات تصمیم گرفت وارد ائتلاف نشود و به تنهایی ارائه لیست کند. در نتیجه انتخابات در روز ۲۴ اسفند ۱۳۸۶ برگزار شد و بهرغم شکست کامل در شهر تهران، در مجموع از سه لیست اصلاحطلب ۵۸ نفر به مجلس راه یافتند.
مجلس نهم
مهمترین و تاثیرگذارترین موضوع روی جریان انتخابات نهمین دوره مجلس، وقایع پس از انتخابات ریاستجمهوری دهم در سال ۱۳۸۸ بود؛ موضوعی که باعث شد فضای ملتهبی در جامعه ایجاد شود، دو تشکل تاثیرگذار و مهم اصلاحطلبان یعنی جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با حکم قضایی منحل شده و در چنین فضایی کشور آماده برگزاری انتخابات مجلس نهم در زمستان سال ۱۳۸۹ شد. در کنار این موضوع، ردصلاحیتها هم ادامه پیدا کرد؛ بهگونهای که از بین معدود اصلاحطلبهایی که در مجلس هشتم حضور داشتند، ۸ نفر ردصلاحیت شدند. با این پیشزمینه، در این دوره از انتخابات، اتفاق دوره هشتم تکرار نشد که ائتلافی مهم پیرامون احزاب و گروههای اصلاحطلب تشکیل شود. حزب اعتماد ملی، مجمع روحانیون مبارز و حزب کارگزاران سازندگی سکوت انتخاباتی را در دستور کار قرار دادند، به این ترتیب که نه لیستی از سوی آنها مورد حمایت قرار گرفت و نه حرفی از تحریم توسط آنها زده شد. هرچند در این بین برخی از اعضای حزب اعتماد ملی مانند محمدرضا خباز بهصورت مستقل در انتخابات ثبتنام کردند. البته بهرغم این موضوع، باز هم ائتلافهایی از سوی احزاب و گروههای اصلاحطلب تشکیل شد. خانه کارگر و حزب مردمسالاری با شعار «نباید آرمانهای انقلاب را فراموش کرد» لیست مشترک دادند و دو لیست دیگر با نامهای «جبهه مردمی اصلاحات» و «جبهه اصلاحطلبان معتدل» هم منتشر شد که البته لیستهایی نبود که مورد حمایت احزاب یا گروههای شاخص باشد. به هر ترتیب در این دوره از مجلس از مجموع لیستهای اصلاحطلب، ۲۰ نفر توانستند راهی پارلمان شوند.
مجلس دهم
پس از فضای سرد در انتخابات مجلس نهم، یک عامل باعث شد تا انتخابات مجلس دهم فضایی متفاوتتر از دورههای هفتم تا نهم داشته باشد. دولت پس از ۸ سال با حمایت سیدمحمد خاتمی و اکبر هاشمیرفسنجانی به دست حسن روحانی گزینه مورد حمایت اصلاحطلبان افتاده بود و در نتیجه فضا به سمتی پیش رفت که پس از دولت، در اختیار گرفتن اکثریت مجلس در دستور کار اصلاحطلبان قرار گرفت. در این دوره بیش از ۱۲ هزار نفر بهعنوان کاندیدا در انتخابات ثبتنام میکنند، اما صلاحیت حدود ۴ هزار نفر تایید میشود و بهرغم این موضوع، فعالیت گسترده در انتخابات در دستور کار اصلاحطلبان قرار میگیرد.
در دستور قرار گرفتن فعالیت در انتخابات بهرغم ردصلاحیتها با محوریت اکبر هاشمیرفسنجانی و سیدمحمد خاتمی منجر به تشکیل بزرگترین ائتلاف اصلاحطلبی در تاریخ ادوار انتخاباتهای مجلس تحت عنوان «لیست امید» شد. این ائتلاف بیش از ۳۰ گروه و حزب اصلاحطلب و میانهرو (مانند مجمع روحانیون مبارز، کارگزاران سازندگی، اتحاد ملت، اعتماد ملی، خانه کارگر، اعتدال و توسعه، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم) را در خود جای داده بود و در نهایت توانست ۱۲۳ کرسی مجلس را بهدست آورده و اکثریت نسبی را در اختیار بگیرد.
مجلس یازدهم
پس از اینکه اکثریت نسبی مجلس دهم در اختیار اصلاحطلبان قرار گرفت، اتفاق مجلس هفتم باز هم تکرار شد و شاهد ردصلاحیتهای گسترده از سوی شورای نگهبان بودیم؛ بهگونهای که برای مثال از بین نمایندههای مجلس دهم، ۹۰ نفر ردصلاحیت شدند که بیشتر آنها افرادی بودند که در پی حمایت اصلاحطلبان و از طریق لیست امید به مجلس رسیده بودند. براساس تصمیمگیری درباره حضور و یا عدم حضور فعال اصلاحطلبان در بهمن ۱۳۹۸ توسط شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در ۱۵ بهمن آن سال اعلام شد: «اصلاحطلبان هیچ لیست ائتلافی تحت این عنوان و یا هر عنوان دیگری که تداعیکننده ائتلاف اصلاحطلبان باشد، نخواهند داشت و هر ائتلافی تحت این عناوین قویاً تکذیب میشود.» البته در تصمیمگیری انجامگرفته تاکید شد که احزاب زیرمجموعه جبهه اصلاحات به تنهایی میتوانند وارد رقات شوند. بر همین اساس بهرغم وجود ائتلافی گسترده، حزب کارگزاران سازندگی به تنهایی یک هفته قبل از انتخابات لیست خود را با نام «یاران هاشمی» در تهران منتشر کرد که در آن برخی چهرههای شاخص اصلاحطلبی مانند «مجید انصاری، علیرضا محجوب، سهیلا جلودارزاده، مصطفی کواکبیان، پروانه مافی» حضور داشتند، ولی موفقیتی را در تهران به دست نیاورد و در مجموع، اصلاحطلبان و میانهروها ۳۸ کرسی مجلس را در اختیار گرفتند.