اقتصاد۲۴ ، شیوا سپهری: در بین برترین نامهای اقتصادی در دوره معاصر باید به یکی از چهرههای پر آوازه به نام کنث راگوف اشاره کنیم، کسی که توانست به دلیل نظریات مشهورش درباره بحرانهای مالی در پی بدهی کشورها، به استخدام صندوق بینالمللی پول دربیاید. راگوف مقالات زیادی در مورد مسائل مربوط به سیاست در امور مالی بین المللی، از جمله نرخ ارز، مسائل بدهی بین المللی و سیاست پولی بین المللی منتشر کرده است.
کنث راگوف کیست؟
کنث راگوف به عنوان مشاور اقتصادی و مدیر بخش تحقیقات صندوق بین المللی پول از آگوست ۲۰۰۱ تا سپتامبر ۲۰۰۳ به فعالیت پرداخت. این سمت از جمله مشهورترین مناصب وی به شمار میرفت. او استاد گروه اقتصاد در دانشگاه هاروارد و قبل از آن استاد روابط بین الملل در دانشگاه پرینستون بوده است.
سمتهای کنث راگوف
راگوف در اوایل کار خود به عنوان اقتصاددان در صندوق بین المللی پول و همچنین در شورای حکام سیستم فدرال رزرو فعالیت می کرد. او یکی از اعضای منتخب آکادمی هنر و علم آمریکا و همچنین انجمن اقتصاد سنجی و عضو سابق گوگنهایم است. راگوف مدرک لیسانس خود را از دانشگاه ییل در سال ۱۹۷۵ و مدرک دکتری خود را از اقتصاد از موسسه فناوری ماساچوست در سال ۱۹۸۰ اخذ کرد.
بیشتر بخوانید: کارل پولانی کیست؟/ مدافع سرسخت اقتصاد سوسیالیستی و مخالف جدی خود تنظیم گری بازار آزاد
راگوف مقالات زیادی در مورد مسائل مربوط به سیاست در امور مالی بین المللی، از جمله نرخ ارز، مسائل بدهی بین المللی و سیاست پولی بین المللی منتشر کرده است. او همراه با موریس ابستفلد، یکی از نویسندگان رساله فارغ التحصیلی مبانی اقتصاد کلان بین المللی در سال ۱۹۹۶ است.
کنث روگف در سال ۱۹۷۸ از سوی فدراسیون جهانی شطرنج (FIDE) عنوان استاد بزرگ بین المللی شطرنج را دریافت کرد.
نظریههای کنث راگوف
کنث راگوف یکی از چهرههای مطرح اقتصاددان است. برخی از موضوعاتی که راگوف به مطالعه آن پرداخته شامل بحرانهای مالی بینالمللی، استقلال بانک مرکزی، نرخ ارز، عدم تعادل حساب جاری و چرخههای بودجه سیاسی بوده است. وی در جایی تاکید میکند: «چیزی که من را بیشتر از همه در مورد این موضوعات هیجان زده می کرد این است که بسیاری از مشکلات جالب و مهم وجود دارد که تحقیقات اقتصادی میتواند به ارائه ساختار منظمتری برای تحلیل سیاست کمک کند.»
مشهورترین اثر راگوف «نفرین پول نقد» نام دارد که به فارسی نیز ترجمه شده است. کتاب «نفرین پول نقد» چرایی نیاز به برقراری موثر سیاست نرخ بهره منفی توسط کشورها برای مدیریت بحران مالی که در پس آن میآید را توضیح میدهد. حتی اگر دولتها با حذف اسکناسهای بزرگ غالب، کنترل بهتری روی ارز کاغذی داشته باشند، ارزهای رمزنگاری شده، سبب بروز مسائلی میشوند.
این کتاب با نگاه به آینده ارز دیجیتال خصوصی و دولتی، درسی تاریخی را یادآور میشود: ممکن است بخش خصوصی نوآوریهایی را در حیطه ارزها داشته باشد ولی در نهایت دولت، آنها را قانونمند کرده و به خود اختصاص میدهد.
کتاب سال ۲۰۰۹ راگوف با کارمن راینهارت، با عنوان هشت قرن حماقت مالی، پایگاه داده جدیدی را برای مطالعه بحرانهای مالی بینالمللی بر اساس دادههای سالانه هفتاد کشور که ۸۰۰ سال را پوشش میدهند، ایجاد میکند.
تحقیقات راگوف نشان میدهد که بحرانهای مالی بسیار جهانیتر هستند و شباهتها بسیار بیشتر از آنچه قبلاً تصور میشد وجود دارد. مجموعه دادههای جدید راگوف این امکان را میدهد که به سیر تحول شاخصهای کلان اقتصادی حول یک بحران مالی، از جمله بیکاری، قیمت مسکن و سهام، رشد و بدهی نگاه شود.
با توجه به شرایط بسیار متفاوت سیاسی، نهادی، حقوقی و اقتصادی که در آن بحرانهای مختلف رخ داده است، این مسأله بسیار شگفتانگیز مینماید و پیوندهای رفتاری عمیقتری را در دل اقتصاد بازار نشان میدهد. پروژه تحقیقاتی راگوف شامل تعدادی مقاله مجلات مرتبط، از جمله چندین مقاله در American Economic Review است.
مقالات اقتصادی کنث راگوف که در The American Economic Review و NBER Papers در همان ابتدای بحران منتشر شد، برای سیاستگذاران پس از بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ بسیار مفید بود. این امر به ویژه با توجه به فروپاشی مدلهای تجربی کلان اقتصادی مرسوم بسیار موثر بود. یکی دیگر از پیشبینیهای مدل مورد نظر راگوف این بود که بدهی عمومی پس از یک بحران مالی منفجر میشود که این امر پاسخی ضروری با توجه به فروپاشی بازارهای بدهی خصوصی است. در کارهای بعدی راگوف از جمله در اثر وی با عنوان «مقابله با بدهی» نشان داده میشود که در گذشته، کشورهای پیشرفته رویکردهای هترودوکسی بیشتری را برای مقابله با مازاد بدهی بسیار بالا اتخاذ کردهاند.
در دانشنامه هاروارد همچنین آمده است که در سال ۱۹۸۹ اولین مدل رسمی راگوف از خطر اخلاقی را که مؤسسات وام دهی بینالمللی و به طور گستردهتر، حامیان G-7 با آن مواجه هستند، معرفی کرده است. این ایده بعداً در گزارش کمیسیون Meltzer در سال ۱۹۹۹ و حتی پس از بحران مالی ۲۰۰۸ به طور گسترده عمومیت یافت و مورد استفاده قرار گرفت.
مقاله سال ۱۹۸۹ راگوف این سوال اساسی را بررسی کرد که «چرا کشورهای مستقل هرگز بازپرداخت بدهیهای خارجی را انتخاب نمیکنند». در واقع مدلهای سادهگرایانه مبتنی بر قطع شهرت از بازارهای بدهی بینالمللی کافی نیستند و بازپرداخت بدهیهای خارجی در نهایت باید به نهادهای قانونی کشور طلبکار یا در سطح عمیقتر، بر تفسیر گستردهتری از شهرت متکی باشد. به نظر می رسد شواهد اخیر در مورد آرژانتین و یونان به شدت صحت این نظریه را تصدیق میکند. اوراق قرضه یونانی بر اساس قوانین بریتانیا بسیار بیشتر از اوراق قرضه صادر شده بر اساس قوانین یونان پرداخت میشود؛ ارزش بدهی آرژانتین نیز پس از احکام غیرمنتظره حقوقی به طور چشمگیری تغییر کرد.
در مقاله بروکینگز در سال ۱۹۸۸، راگوف و بولو این عقل متعارف را زیر سوال بردهاند که کشورهای در حال توسعه ورشکسته میتوانند دهها میلیارد دلار از طریق خرید مجدد بدهیهای خود با قیمتهای شدیداً کاهش یافته در بازار به دست آورند. با توجه به دهها میلیارد دلاری که به برکت و تشویق جامعه رسمی هزینه می شد، این یک مشکل مهم سیاستی در آن زمان بود. این عمل برای طلبکاران بانک خصوصی یک غارت بود و سود بسیار کمی برای بدهکاران فقیر به همراه داشت.