اقتصاد۲۴- «ایران و امریکا و دیپلماسی غیرمستقیم» عنوان یادداشت حسین ربیعی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: در هفته جاری پایگاه خبری اکسیوس گزارش داده است که نمایندگان ایران و ایالات متحده در عمان گفتگو کردهاند. روابط ایران و ایالات متحده از زمان رخداد تصرف سفارت امریکا در تهران قطع بوده است. اگر چه از همان زمان برای آزادی گروگانهای امریکایی، مذاکرات بین دو کشور جریان داشته، اما در بزنگاههای دیگری هم این رویه ادامه یافته است. عمده موضوعات مورد بحث دو کشور مسائل منطقه در غرب آسیا بوده است. از جمله ایران و امریکا بر سر موضوع افغانستان و عراق با یکدیگر مذاکره داشتهاند. با این حال بیشک اوج مذاکرات دو کشور که بیواسطه و مستقیم انجام شده است، مذاکرات معروف محمدجواد ظریف و جان کری، وزیران خارجه ایران و ایالات متحده امریکا در وین بود که در پایان به توافق هستهای برجام انجامید و تحول مهمی در مناسبات دو کشور رقم زد.
اما با وقوع رخدادهای سیاسی و ژئوپلیتیک در منطقه غرب آسیا، شدت و جهت مسائل بین ایران و امریکا در یک دهه اخیر افزایش داشته و با گسترش انقلابهای عربی به سوریه و عراق و پیدا شدن جریان داعش، مسائل بیشتر و بزرگتری هم ایجاد شده است. در هشت ماه گذشته، حمله ۷ اکتبر حماس به اسراییل و حمله متقابل اسراییل به غزه میدان دیگری برای رویارویی و تعامل دو کشور گشوده است.
مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در مسقط حول چه محوری انجام شد؟
شکل انجام مذاکرات غیرمستقیم دو کشور، از اختراعات بزرگ روزگار ماست. چنانکه گفته میشود؛ نمایندگان دو کشور در دو اتاق مجزا قرار دارند و با یک واسطه پیامها رد و بدل میشود. البته در عرصه میدان همچنین الگویی از سوی دو کشور ادعا میشود. چنانکه در رخدادهای پیش آمده بین دو کشور، ایران، امریکا را عامل اسراییل میداند یا اسراییل را پیمانکار منطقهای امریکا و ایالات متحده هم رخدادهای مختلف منطقه را به نیروهای دست پرورده ایران نسبت میدهد. به عبارت دیگر مطابق این ادعاها و شواهد، عرصه میدان و دیپلماسی، هر دو هر به صورت غیرمستقیم توسط این دو کشور و از طریق نمایندگانشان مدیریت میشود.
از کم و کیف و محتوای مذاکرات جاری که ظاهرا اصل انجام آن، مورد تایید طرف ایرانی هم قرار گرفته است، هیچ اطلاعی در دست نیست، اما میتواند موضوعات بسیاری را در بر گیرد. تحریمهای ایالات متحده علیه ایران و موضوع هستهای از موضوعاتی است که منافع مستقیم ایران در آن درگیر است و موضوع اسراییل و حماس در غزه، حملات گروههای مقاومت به منافع ایالات متحده در عراق و دریای سرخ و ... موضوعاتی است که منافع دو کشور را بهطور غیرمستقیم در بر میگیرد. با توجه به محرمانه بودن مذاکرات، نشانهها و شواهد دیگر میتواند تا حدی محتوا و موضوع را نمایان کند.
بیشتر بخوانید: فرصت مذاکره در میانه بحران/ احیای مذاکره با آمریکا در شرایط اوجگیری تنش با اسرائیل چقدر ممکن است؟
در حالی که اسراییل بارها نشان داده است که در موضوع غزه گوش شنوایی برای درخواستها، قطعنامهها و تلاشهای بینالمللی ندارد و مسیر مورد نظر خود را طی میکند، بنابراین بعید است که قضیه اسراییل موضوع اصلی مذاکرات باشد، چراکه در تلاشهای (اخیرا شکست خورده) برای صلح حماس و اسراییل که در مصر و قطر دنبال میشد، ایران حضور مستقیم نداشت و طرف مذاکره به حساب نیامد؛ بنابراین احتمال میرود که موضوع مذاکرات اخیر، مسائلی مانند غنیسازی هسته ایران، تحرکات محور مقاومت و ثبات منطقهای باشد.
در بعد داخلی، موضوع هستهای ایران و غنیسازی بیش از ۵/۳ درصد همواره دغدغه امریکا بوده است و با توجه به ادعاها در مورد فاصله اندک دستیابی ایران به توان نظامی هستهای، احتمال میرود که بخشی از مذاکرات مزبور در مورد غنیسازی ایران باشد، چراکه در ماههای اخیر، ادعاها و هشدارهای زیادی در مورد توان هستهای ایران مطرح شده و به ویژه بعد از حملات موشکی و پهپادی به اسراییل، بر شدت نگرانیها در این زمینه افزوده شده است.
در بعد منطقهای، تحدید دامنه فعالیت یمنیها در دریای سرخ، مهار حملات نیروهای مقاومت عراق به منافع امریکا در عراق و اسراییل میتواند بخشی از موضوعات مورد مذاکره بوده باشد. در چند ماه گذشته شدت حملات مقاومت عراق به نیروهای امریکایی در داخل خاک عراق کاهش یافته و جهت حملات آنها به سرزمینهای اشغالی کشیده است. همچنین شدت و دامنه حملات نیروهای یمنی در دریای سرخ تا حدی کاهش یافته و محدودتر شده است. احتمال میرود که کاهش بیشتر دامنه حملات نیروهای مقاومت بخشی از دستور کار مذاکرات بوده است. در مقابل نیز تسهیل نقل و انتقال پول یا فروش نفت، کاهش دامنه تحریمها و تحدید حملات تروریستی اسراییل به اعضای محور مقاومت میتواند بخشی از مذاکرات باشد.
کاهش قیمت دلار در هفته اخیر به ویژه پس از اوجگیری قیمت آن در روزهای بعد از حمله موشکی و پهپادی ایران به اسراییل؛ نشانه بزرگی از تاثیر مذاکرات ایران و ایالات متحده بر وضعیت بازارها و اقتصاد ایران است. اگر چه شهادت رییسجمهور و وزیر خارجه ایران و همراهانشان میتواند اختلالی در روند مذاکرات ایجاد کند، اما اثرات مثبت مذاکرات بر تنشهای منطقهای و نتایج مثبت آن بر اوضاع اقتصاد ایران اقتضا میکند که این روند ادامه یابد تا منازعات منطقهای به شیوه امیدبخشی مدیریت شود.