اقتصاد۲۴- رایگیری هشتم تیر بیشتر از آنکه رقابتی در راستای تعیین یک جانشین برای رییس جمهور شهید باشد، نزاع برای بقاست؛ بقای تشنگان قدرت که در قامت مدعیان خدمت میکوشند تا از سفره قدرت همچنان بهرهمند باشند.
رقابتی که بانیان و حامیان وضع موجود در آن شرکت دارند و هیچکدام از حضار در این رایگیری بیتقصیر در روزگاری که مردم ایران پشتسر میگذارند، نیستند و فقط درصد این اثرگذاری تا حدودی متفاوت است. در این میان، اربابان وعده که در این سه سال تنها سفره مردم را کوچکتر کردند نشان دادند که ولع قدرت بیشتری دارند و نمیخواهند آن بساطی که برای خود فراهم کردند برهم زده شود ولو از جانب همقطارانشان که تنها رنگ قبا آنها متفاوت است.
از گروههای فشار دانشجویی تا سودای پاستور
به گزارش اقتصاد ۲۴، در روزگاری که تنها یک نفر از کاندیداهای تایید صلاحیت شده معمم است(مصطفی پورمحمدی) کتوشلواریهای ریشهدار در حزب فشار پا به میدانی گذاشتند که دیگر رنگ و بوی خاصی از آن رقابتهای سالهای چندان دور دهه هشتاد و نود ندارد و همین خالی شدن عرصه از اهالی قدر سیاست سبب شده تا طیف مذکور بیشه سیاست را مناسب ببینند و و در کمین بنشینند.
یکی از همین دلباختگان قدرت، مهرداد بذرپاش بود، فردی که از گروههای فشار در دانشگاه به سرعت مسیر را به سمت ریاست جمهوریاسلامی طی کرد البته با برنامه دستهای پشت قدرت و آنهایی که کادرسازی برای آینده سیستم را از نان شب مهمتر میدانند چراکه اگر گزینهها را در قالب کادر به سیستم قالب نکنند نان شب برای آنها آجر میشود. بذرپاش که از عوامل برهمزننده مراسمات دانشجویی بود، هممسیر با دیوارنوردان سفارتها به صورت موازی در مسیر رسیدن به قدرت پیش رفت تا با همراهی فردی به نام محمود احمدینژاد جای پای خود را در سیاست محکم کند.
بذرپاش، در سال ۷۷ و به عنوان دانشجوی رشته مهندسی صنایع وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و از سال دوم تحصیل وارد تشکل بسیج دانشگاه شد. اولین و شاید جنجالیترین اقدام او در این تشکل، حضور فعال در فعالیتهای مربوط به تجمع دانشجویان در اعتراض به حکم اعدام هاشم آغاجری در سال ۸۱ بود؛ اقدامی که بسیار بیشتر از سال ۸۱ و یا «ورود به دفتر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شریف» در سال ۸۲ بازتاب داشت که در نهایت منجر به شکستن تریبون دانشجویان شد. این همان واقعهای بود که بذرپاش در مورد آن در مصاحبه با روزنامه دانشگاه شریف، جمله معروف «هر جا هتاکی باشد ما هستیم» را بر زبان آورد، ولی گویی منظورش این بود که «هرجا پست یا جایگاهی باشد ما هستیم!».
بذرپاش در زمانی که هزاران تحصیل کرده بهترین دانشگاههای کشور دربهدر شغل بودند با جانمایی در تیم مشاوران احمدینژاد اولین قدم را برای ورود به دنیای سیاست برداشت، ولی خود نیز مانند بزرگان مکتبش تصورش را هم نمیکرد که از یک جایگاه نازل و ساختگی در شهرداری تهران (رئیس گروه مشاوران جوان شهرداری) ناگهان مدیرعامل دو شرکت بزرگ خودروسازی یعنی پارس خودرو و سایپا نصیبش شود، منصبهایی که ابتدای درج شائبات علیه او در رسانهها شد.
زمانی که پذرپاش را در جایگاه مدیرعاملی این قطب خودروسازی ایران جانمایی کردند، وضعیت صنعت خودروسازی فشلتر از همیشه بود و خبری از پیشرفت در این زمینه نبود. افزایش حقوق مدیران سایپا به امید رونق این برند خودروسازی در نهایت نهتنها موثر واقع نشد بلکه پایهگذار روندی نامبارک شد، همان روندی که روزنامه ایران آن روزها در قالب ماجرای حقوق ۶۰۰ میلیونی از آن نام برد، ماجرایی که یکی از لکههای سیاه در پرونده مدیریت بذرپاش در خودروسازی ایران است.
دولت احمدی نژاد، تولد در مهرهچینی!
هیاهو و افشاگری بولتن وابسته به دولت احمدینژاد در آن سالها نه تنها سبب نشد که رییس دولت از پر و بال دادن به فرد مذکور پشیمان شود بلکه پس از اندکی بذرپاش ناگهان معاون ریاستجمهوری و رییس سازمان جوانان شد! اتفاقی که نشان میداد احمدینژاد در دوره ریاستجمهوری خود با چه درایت و تدبیری مهرهچینی میکرد!
به گزارش اقتصاد ۲۴، البته این ماه عسل چندان هم ادامه پیدا نکرد و با قدرت گرفتن اسفندیار رحیممشایی در دولت احمدینژاد و جدا شدن راه بهاریها و پایداریها، بذرپاش که بوی الرحمن احمدینژاد را بخاطر سرکشیها حس کرده بود از دولت بیرون شد هرچند همچنان برای او لقمه قدرت گرفته میشد. در همین بازه با حکم محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران در سال ۸۹ بلافاصله پس از جدایی از دولت، قائممقام بنیاد تعاون سپاه شد؛ مکانی که نیازی به معرفی ندارد و هرکس از دولت احمدینژاد بیرون رانده میشد در آن بنیاد جانمایی کردند مانند پرویزفتاح و مهرداد بذرپاش! البته بازی به همینجا منتهی نشد و بذرپاش برای انتخابات مجلس در سال ۹۰ زیر پرچم طیف پایداری و هم پیاله با قماشی مانند رسایی، زاکانی و کوچکزاده با حدود ۳۰۰ هزار رای به بهارستان رفت؛ یعنی همان نقطهای که فرمان صعود بذرپاش از دولت به حاکمیت جابجا شد.
پشتپرده یک رایگیری
مهرداد بذرپاش در این بازه زمانی توپخانهای به نام «وطنامروز» را نیز در اختیار داشت که حتی به ولی نعمت خود یعنی احمدینژاد هم رحم نکرد و سرانجام به شکایت منتهی شد؛ شکایت درباره مطلبی منتشر شده پیش از تعطیلی این روزنامه در سال ۹۲ بود و مدیرمسئول وطن امروز چندی پیش از این رویداد به اتهام توهین به رئیس جمهور به دادسرای رسانه احضار شد که بیش از پیش بیانگر حرکت بذرپاش در مسیر جدایی از احمدینژاد بود.
بذرپاش در مجلس نهم نیز از سایر همقطارانش پیشی گرفت و در هیات رییسه مجلس شورای اسلامی جانمایی شد تا آمادهسازی این فرد برای آینده روند خود را حفظ کند، ولی زلزله سیاسی سال ۹۲ و پشت آن فوران امید مردم در سال ۹۴ سبب شد این طیف از بهارستان رانده شوند، ولی همچنان بیکار نمانند و در مسیر با کمک طیف حاکمیتی تخته گاز بروند. بذرپاش مانند تمام افرادی که برای آینده آنها برنامهریزی شده بود باز هم در نهادهای حکومتی مشغول به کار شد و اینبار نوبت به معاونت اجتماعی و امور استانهای ستاد اجرایی فرمان امام و ریاست هیئت مدیره بنیاد اجتماعی احسان رسید. بازهای که نیسانهای آبی را پر از جهیزیه میکردند و فارس و تسنیم عکسهای یادگاری بذرپاش را با این جهیزیهها به رخ میکشیدند!
پس از آن دوران همچنان طرح و برنامه تقویت سیاسی و اقتصادی مهرداد بذرپاش ادامه داشت تا اینکه به لطف فیلترینگ تلگرام و تحدید فضای مجازی تلاش شد تا شیر نفت را در مسیر پیامرسانهای داخلی باز کنند و خبر رسید که در زمان مدیرعامل شرکت توسعه صنعت و معدن تدبیر این شرکت از ذینفعان پیامرسانهای داخلی است. رسول کاظمی، مدیر پیامرسان آیگپ، در بازهای گفته بود: «توافق میان پیامرسان آیگپ و کنسرسیومی با عضویت شرکت گسترش الکترونیک مبین ایران، مجموعه شرکت ارتباطات سیار ایران (همراه اول) و بانکهای پارسیان و پاسارگاد حاصل شده است. این کنسرسیوم دنبال توسعه یک پیامرسان ملی قدرتمند و مناسب برای کسبوکارها با خدمات پرداخت است»؛ اما یکی از اعضای هیئتمدیره شرکت گسترش الکترونیک مبین ایران، چهرهای شناختهشده است؛ «مهرداد بذرپاش».
آخرین آگهی تغییرات شرکت گسترش الکترونیک مبین ایران (سهامی خاص) به تاریخ ۳۰ آذر ۱۳۹۶ در روزنامه رسمی منتشر شده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که در جریان برگزاری نظرسنجی انتخاب بهترینهای تلویزیون در اسفندماه سال ۹۷، در ابتدای برگزاری این نظرسنجی برنامه «نود» در رتبه اول قرار داشت، اما به صورت ناگهانی در نهم اسفند برنامه «برندهباش» با مجریگری محمدرضا گلزار به جایگاه اول رفت. این اتفاق باعث بروز اعتراضاتی در شبکههای اجتماعی شد. موضوع وقتی جدیتر شد که برخی کاربران از دریافت پیامکهایی خبر دادند که به آنان اعلام کرده بود به برنامه برندهباش رای دادهاند و یا رایشان به این برنامه تغییر کرده است درحالی که این کاربران یا در نظرسنجی شرکت نکرده بودند و یا رای دیگری داده بودند.
به گزارش اقتصاد ۲۴، در حالی که مسعود احمدی افزادی، دبیر جشنواره جام جم گفته بود «مورد حمله سایبری قرار گرفتیم»، روز ۱۳ اسفند، محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات امروز وزیر ارتباطات تقلب در این نظرسنجی را تایید کرد و نوشت: «بررسیهای بیشتر نشان میدهد دستکاری در نظر مردم برای انتخاب محبوبترین برنامه سال صداوسیما صرفا برای یک روز نبوده و در سه روز متوالی صورت پذیرفته است.».
جهرمی همچنین نمودارهایی منتشر کرد که نشان میداد «بیش از یک میلیون رای، از ساعت ۱ تا ۴ بامداد» در این نظرسنجیها وارد شده است. یک هفته بعد، سردار وحید مجید، رئیس پلیس فتای ناجا با تشریح نحوه تقلب در نظرسنجی گفت: با شناسایی آی پی مداخله گر به یک نفر رسیدیم که در شرکتی که پیمانکار تولید این نرم افزار و فرآیند سیستم نظرسنجی بود، مشغول به کار بود که این فرد دستگیر شد و پس از تشکیل پرونده برای ادامه روند رسیدگی به جرم روانه دادسرا شد. رئیس پلیس فتای ناجا درباره اینکه آیا این فرد با سازندگان برنامه برنده باش یا افرادی دیگر ارتباط داشته یا خیر؟ گفت: اینها همه باید در مرجع قضائی بررسی شود و تحقیقات هنوز در این زمینه ادامه دارد و کامل نشده است، اما آنچه که مردم باید بدانند این است که از آرای آنان صیانت لازم شده است.
با این حال، با گذشت حدود ۴۰ روز از اعلام دستگیری این فرد، نه تنها هیچ اطلاعات و جزییات جدیدی از این پرونده اعلام نشد، بلکه اطلاعات دریافتی از منابع آگاه و بررسیها نشان میدهد که به دلیل اعمال نفوذ انجام شده، این فرد اساساً بازداشت نشده است. برخی منابع نیز از ارتباط این گروهها با پولشوییهای کلان خبر میدادند. سرانجام هم برای مردم مشخص نشد که آیا این تقلب باز هم ادامه داشته یا به همین موضع ختم شدهاست؟!
جانمایی در دیوان محاسبات، فرای قانون؟
اما این حاشیهها و شائبات اطراف بذرپاش تمامی نداشت. وبسایت «نگام» به نقل از محمد اشرفی اصفهانی، رئیس هیئت رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری گزارش کرده در سال ۱۳۹۴، مهرداد بذرپاش رئیس سازمان ملی جوانان در دولت دهم و صاحب امتیاز روزنامه وطن امروز به اتهام فساد و زمینخواری به پنج سال حبس محکوم شده است. البته اشرفی اصفهانی در مصاحبه با مشرق، به نام بذرپاش اشاره نکرد. بذرپاش این را یک شایعه دانست و ضمن تکذیب آن گفت: «من جایی محکوم نشده و حکمی نگرفتهام»
زمان گذشت و در انتخابات مجلس سال ۹۸ بازی به نفع نیروهای حاکمیت برگشت، به گزارش اقتصاد ۲۴، بذرپاش نیز در جایگاهی نظارتی جانمایی شد که قبای آن برای او با توجه به گذشتهای که داشت زیادی گشاد بود؛ دیوان محاسبات کشور که نام آن بسیار بزرگ است همزمان با ریاست قالیباف بر مجلس شورای اسلامی سهم بذرپاش شد، ریاستی که صلاحیت بذرپاش در این جایگاه نیز پر از ابهام بود. در اول مرداد ۱۳۹۹ وی به عنوان رییس دیوان محاسبات با ۱۵۸ رای نمایندگان انتخاب شد، ولی احمدتوکلی، فعال سیاسی اصولگرا و حامی شفافیت با ارسال نامهای به رییس مجلس یازدهم از وی خواست تا در مورد انتخاب مهرداد بذرپاش به عنوان یکی از نامزدهای ریاست دیوان محاسبات تجدیدنظر کند. توکلی افشا کرد که پذیرش داوطلبی آقای بذرپاش از اساس غیرقانونی است چرا که تبصره ۱ ماده ۵۱ قانون آئیننامه داخلی مجلس میگوید که داوطلب باید حداقل بیست سال سابقه کار داشته باشد؛ درحالی که سابقه کار نامبرده به ۱۷ سال هم نمیرسد.
وقتی برادرانه به آقای بذرپاش تذکر داده شد که جنابعالی بیست سال سابقه کار ندارید و سابقهتراشی نیز در شأن شما نیست و مصلحت آن است که داوطلب نشوید تا اعتراضات برانگیخته نشود، گفت که من در سال ۱۳۷۸ در تاسیس فلان پژوهشگاه نقش مهمی داشتم و بعدا در بسیج دانشجویی سمت فرماندهی داشتم. درحالیکه سابقه کار در عرف و متون حقوقی معنای روشنی دارد که رکن آن بیمه شدن در مشمولان قانون کار است و غیر آن، و داشتن حکم استخدامی در مشمولان قوانین استخدامی دولتی است. البته کسر حق بیمه، در سازمان امور اداری و استخدامی کشور هم ملاک محاسبه سابقه خدمت است.
درحالی که برای بسیجیان چنین امتیازی مطلقا در نظر گرفته نشده است. قانون، فرماندهی در بسیج دانشجویی و هر تشکل دانشجویی دیگر را اشتغال نمیشمارد و تنها برای جبران زحمات دانشجو کسر خدمت سربازی دارد، ولی این ابهامات و شائبات هیچ تاثیری نداشت و در روی همان لنگه همیشگی جانمایی بذرپاش چرخید و او با تعریف و تمجید حاکمیت در این جایگاه ماندگار شد. آخرین سکانس قبل از طمع بذرپاش برای ریاستجمهوری به ماجرای وزیر شدن او در وزارت مسکن و شهرسازی بازمیگردد که در آنجا نیز حواشی و شائبات، چون هاله نور دور سر او میچرخید. از وعده ساخت میلیونها مسکن تا افتتاح اتوبان نیمه ساخته، همه در پرونده بذرپاش خودنمایی میکنند.
منصور، پدر شهید مهرداد خان بذر خدمت را با شهادت خود پاشید، ولی فرزند او در مسیر دروی خارهای قدرت داس به دست پیش رفت و آفتهای اقتصادی و سیاسی فراوانی را در پرونده خود باقی گذاشت؛ آفاتی که شاید به کمک تقویتکنندههای اهالی قدرت تاثیری در زندگی دنیوی او نداشته است، ولی این همه ابهام در طول تنها چهار دهه زندگیاش پیشینه پدر شهیدش را نیز تحت تأثیر قرار داده است، ولی گندم رای به حدی برای این طیف شیرین است که با تانک و کمباین به سمت هدف میتازند.
با این حال، مهرداد بذرپاش در انتخابات ریاست جمهوری دوره چهاردهم علیرغم پروپاگاندای رسانهای که به راه انداخت و با وجود اینکه برنامه به دست برای ثبتنام در انتخابات وارد وزارت کشور، از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت شد تا لختی بیندیشد که کجای کار او و رفقای سیاسیاش میلنگد که از فیلتر شورای نگهبان عبور نکرد؛ اویی که هم اصولگرا و در چارچوب بود، هم خود را ولایتمدار معرفی میکرد و هم عزم جزمی برای رسیدن به پاستور داشت. شاید باشد برای چهار سال دیگر!