اقتصاد۲۴- رابطه ایران و روسیه در طول تاریخ همواره پر از فراز و نشیب بوده است. از همان دوران روسیه تزاری تا امروز روسیه پوتین و حتی آن وسطها که روسیه، اتحاد جماهیر شوروی بود، این همسایه شمالی منافع ایران را پیش پای منافع خود و حاکمانش قربانی میکرد و باز هم همچنان یک تعداد واله و شیفته و عاشق داشت که همه این رفتارهای روسیه را توجیه کنند.
انگار عاشقانی بودند تحت خشونت و ابیوز که نمیدیدند معشوق سمی چطور در حال دستکاری ذهنی آنان است و در نتیجه این عشق یکسویه مدام باعث دردسر بود.
کما این که از همان زمان که نام ایران در میان دربار قاجار ممالک محروسه بود با بدعهدی روسها و دخالت هایشان در دربار مواجه بودیم تا بعدتر که در شهریور سال ۱۳۲۰ ارتش شوروی وحشیانه شمال ایران را هدف حمله قرار داد و ایران را اشغال کرد و البته دوران استالین که با همه ادعاهای ضد آمریکایی اش، طلاهای ایران که میتوانست نجات بخش دولت ملی مصدق باشد به او تحویل داده نشد؛ این همسایه شمالی همواره نشان داد که درگیر منافع خود است.
همچنین چه کسی است که نداند در دوران جنگ ۸ ساله نیز تحویل جنگندههای سوخو شوری به عراق چطور ایران را دچار دردسر کرد و اگر نبود کارایی و مهارت هوانیروز ایران میتوانست حتی وضعیت را برای کشور بدتر و سختتر کند.
به گزارش اقتصاد ۲۴، با چنین سابقه تاریخی در روابط دو کشور شاید دیگر چندان جای تعجب نیست که بیشتر افکار عمومی ایرانیان همدلی چندانی با روسیه ندارند و مهم نیست گروهی خاص از تفکری خاص که شاید حتی بتوان آنها را روسوفیل نامید تلاش میکنند روابط با روسیه را گسترده کنند چرا که در نهایت آن چه این همسایه شمالی در مقابل نشان میدهد همان روند تاریخی است.
اما در این شرایط سخنگوی وزارت خارجه ایران در نشست خبری هفته اخیر خود و در پاسخ به سوالی در مورد امضای موافقتنامه جامع همکاری ایران و روسیه در اواخر دی ماه با حضور روسای جمهور دو کشور در مسکو خبر داد و گفت: «این موافقتنامه ابعاد مختلفی دارد و شامل حوزههای اقتصادی، تجاری، انرژی، محیط زیست، مباحث دفاعی، امنیتی و ... است.» وی افزود: «این سند تکمیلکننده سند قبلی است که بین ایران و روسیه وجود داشته و درواقع سند قبلی را تکمیل کرده است. این یک سند دوجانبه بین ایران و روسیه برای گسترش روابط در حوزههای مختلف است.»
در همین حال بقایی البته درباره این سند تکمیلکننده تاکید داشت که سند جدید به نوعی بهروزرسانی و تکمیلکننده موافقتنامه بلندمدت همکاری ایران و روسیه است که در اواخر دهه ۱۳۷۰ به امضای دو کشور رسید. این موافقتنامه ابتدا در سال ۱۳۸۱ اجرایی و پس از یک دوره ۱۰ ساله در سال ۱۳۹۱، بهطور خودکار تمدید شد و همچنان مبنای همکاریهای دوجانبه ایران و روسیه است.
موافقتنامه جدید نیز گویا از اوایل تابستان سال جاری به تأیید دو کشور رسیده بود، اما زمان دقیق امضای آن بهدنبال برگزاری جلسات مختلف و بررسیهای لازم از سوی دو رئیسجمهور مشخص شد. این سند با هدف تقویت روابط دوجانبه و توسعه همکاریهای دو کشور در حوزههای مختلف بهویژه در زمینههای اقتصادی و انرژی تدوین شده است.
تمدید یک توافقنامه راهبردی
اما در این بین باید پرسید اساسا ماجرای توافقنامه راهبردی ایران و روسیه چیست و مفاد آن دقیقا کجا نوشته شده است؟
به گزارش اقتصاد ۲۴، تهران و مسکو در سال ۲۰۰۱ میلادی یعنی حدود ۲۴ سال پیش، قرارداد استراتژیک ۲۰ ساله امضا کردند که در سال ۲۰۲۰ به طور خودکار به مدت پنج سال دیگر تمدید شد.
هم چنین در همان سال، دو طرف توافق کردند که یک سند جدید جایگزین توافق قبلی شود.
البته روسیه و ایران تاکنون ابدا در مورد جزییات این توافقنامه، اطلاعاتی ارائه نکردهاند و به گفته طرفهای روسی، اما توافقنامهای که در سال ۲۰۰۱ بین دو طرف به امضا رسید، همکاریهایی در زمینه صنعت و فناوری، پروژههای امنیتی، انرژی، استفاده صلحآمیز از انرژی اتمی و ساخت نیروگاههای اتمی را شامل میشد.
همچنین در آخرین ماه سال ۱۴۰۲ بود که کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه، تاکید کرده بود که پیش نویس این موافقت نامه توسط ایران تهیه شده، اما نیاز به زمان دارد تا گفتوگوهای بین دو کشور انجام بگیرد.
حالا بعد از گذشت سه سال از تمدید توافقنامهای که نه جزییات آن مشخص است و نه هرگز توضیحی داده شده که در دو دهه چه مقدار تعامل شکل گرفته، ظاهرا روسها بالاخره برای تکمیل این قرارداد آمادگی پیدا کردهاند و در روزهای اخیر نیز رسانههای روسی از سفر کاری مشترک ویتالی ساولیف و الکسی اورچوک، معاونان نخستوزیر روسیه، به تهران خبر دادند.
در واقع روسها از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۴ فقط برای تکمیل قرارداد زمان لازم داشتهاند و زمانی هم به این تکمیل فکر کردهاند که زیر فشار تحریمهای جهانی حاصل از جنگ اوکراین قرار دارند.
جالب تر، اما این است که در آذر ماه سال جاری معاون وزیر امور خارجه روسیه باز هم بدون این که جزییات محتوای سند همکاری راهبردی با ایران را فاش کند، خبر داد که توافقنامه مشارکت جامع بین فدراسیون روسیه و ایران عرصه همکاریهای دفاعی و امنیتی را نیز پوشش خواهد داد.
در واقع هم چنان بدون انتشار هیچ سندی و با دادن اطلاعات قطره چکانی رسانهها در جریان قرار گرفتند که قرار است همکاری دفاعی امنیتی نیز در دست اقدام باشد، البته اگر همکاری بالاخره رخ بدهد.
معاون وزیر خارجه در مصاحبه با خبرگزاری تاس تصریح کرد که «در خصوص محتوای این سند بنیادین، پیش از موعد جزئیات آن را فاش نمیکنم. تنها میتوانم این را بگویم که این توافقنامه پاسخگوی چالشها و نیازهای دو کشور در عصر حاضر خواهد بود و تقریباً تمامی حوزههای مهم و خوش آتیه همکاریهای دوجانبه بین روسیه و ایران، از جمله دفاع و امنیت، را در بر خواهد گرفت».
مساله این جاست که حتی با وجود چنین قراردادی چقدر میتوان به روسها برای عمل به تعهداتشان و قراردادی که میبندند اعتماد داشت و اساسا ابزار ایران وقتی خود قرارداد نامشخص است چه خواهد بود؟ از آن مهمتر تضمین این که روسیه هم، چون بیشتر موارد دیگر باز رفتاری خلاف منافع ملی ایران نمیکند دقیقا در کجای این قرارداد قید شده است.
این اکنون حق ایرانیان است که این پرسشها را مطرح کنند چرا در یک سال اخیر فشار مضاعف تحریم بر شبکه حمل و نقل و هواپیمایی کشور و حتی منطقه آزاد انزلی توسط اتحادیه اروپا به دلیل همکاری ایران با روسیه رخ داده است.
شاید باید به مقامات کشور یادآوری کرد که همین اخیرا انگلستان، سازمان منطقه آزاد بندر انزلی را به بهانه «مشارکت در فعالیتهای خصمانه دولت ایران، از طریق حمایت یا تسهیل بخش دفاعی» تحریم کرده است. در کنار منطقه آزاد انزلی، اما نام شرکتهای بهارستان کیش، چکاد صنعت فراز و سعد سازه فراز شریف نیز وارد فهرست تحریمی انگلستان شدهاند.
چنان که به گزارش اقتصاد ۲۴ این تحریم در شرایطی بوده که طرفهای آمریکایی گفته بودند نمیتوانند حمل سلاح توسط کشتی از بندر انزلی و منطقه آزاد این مجموعه را تایید کنند، اما دولت بریتانیا این موضوع را قطعی دانسته و منطقه آزاد انزلی را مشمول تحریم اعلام کرد.
پشت پای روسها به ایران در موضوع جزایر سه گانه
از سوی دیگر کافی است نگاهی به رویکردهای روسیه در سالهای اخیر از موضوعات منطقهای تا اوکراین و کریدورهای ارتباطی ایران و دالان زنگه زور بیاندازیم تا با انبوهی از بدعهدی روسها مواجه شویم.
کما اینکه در ۲۹ آذر ۱۴۰۲ که مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه، به منظور گسترش همکاریهای فیمابین در مراکش برگزار شد در بیانیه پایانی این نشست، ادعاهای تکراری امارات درباره جزایر سهگانه ایرانی طرح شد. اما شاید حتی برای مقامات جمهوری اسلامی نیز حیرتانگیز این بود که بیانیه از سوی روسیه امضا شد که به معنای تأیید مسکو بر ادعای واهی ابوظبی بود و همان زمان با انتقادهای گستردهای در ایران مواجه شد.
این بیانیه نیز اگرچه دارای بندهای متعددی بود، اما تأکید بر «استفاده از راهحلها و ابتکارات صلحآمیز برای حل مناقشه مالکیت جزایر سهگانه»، تکرار موضع غیردوستانهای بود که به صورت پررنگتری از سوی دولت امارات درحال پیگیری بود و بارها نیز با واکنش قاطع تهران مواجه شده و ایران تأکید کرده حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه «غیرقابل مذاکره» است. پیشتر نیز همراهی روسیه با موضع واهی دولتهای عربی درباره جزایر سهگانه ایرانی خبرساز شده بود.
در تیرماه ۱۴۰۲ نیز روسیه پای بیانیه مشترک وزرای امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را در حالی امضا کرد که حاوی ادعاهای مشابهی بود، و این امضای روسی با واکنش قاطع تهران مواجه شد و حتی کار به احضار سفیر روسیه در تهران به وزارت امور خارجه ایران نیز کشید تا مراتب اعتراض ایران به چنین موضعگیریهایی به مسکو منتقل شود. در جریان آن احضار، دستیار وزیر و مدیرکل خلیج فارس وزارت امور خارجه با تأکید بر تعلق ابدی جزایر سهگانه ایرانی «ابوموسی»، «تنب بزرگ» و «تنب کوچک» به خاک ایران، خواستار تصحیح موضع فدراسیون روسیه نسبت به این موضوع شد.
در مورد مالکیت ایران بر جزایر سه گانه، روسیه حتی پیش از چین و اتحادیه اروپا به ایران پشت پا زد.
ماجراهای سامانه اس ۳۰۰ و بدعهدی همیشگی روسی
ماجرای این رفتارهای ایران و روسیه، اما تنها به امضای پای یک یا چند بیانیه ختم نمیشود، چون روسها تقریبا بارها به قراردادهای دیگر خود با ایران بی اعتنایی کردند، از جمله تاخیر طولانی مدت در تحویل اس ۳۰۰ به ایران که شاید یکی از کمترین این موارد است.
جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۰۷ یعنی ۶ سال بعد از آن قرارداد ۲۰ ساله مربوط به سال ۲۰۰۱، قرارداد خرید یک سامانه پیشرفته موشکی تحت عنوان اس-۳۰۰ را به ارزش ۸۰۰ میلیون دلار با روسیه امضا میکند؛ سامانهای که قرار بود کمتر از یک سال بعد به ایران تحویل داده شود، اما پس از افشای این قرارداد میان ایران و روسیه، فشارهای غرب در اوج تنش درباره پرونده هستهای ایران منجر به عقب نشینی روسها از تحویل سامانه دفاعی میشود.
جالب اینکه روسها به جای عمل به قرارداد خود برای حفظ رابطه با اروپا و کشورهای حوزه خلیج فارس سامانهای که ایران خریداری کرده را تحویل نمیدهند.
روسها بند هشتم قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران را بهانه عمل نکردن به تعهد خود میکنند و این در حالی است که ایران ۱۶۷ میلیون دلار پیشپرداخت برای این سامانه به روسیه داده بود.
تازه این همه ماجرا نبود؛ در سال ۱۳۸۹ دولت وقت روسیه یعنی دیمیتری مدودف، رئیسجمهور نهتنها پولی را به ایران بر نمیگرداند و سامانههای موشکی اس-۳۰۰ را نیز تحویل نمیدهد، بلکه حتی فروش ادوات زرهی، هواپیماهای جنگی، بالگردها و ناوها به ایران را هم ممنوع کرد.
برای اینکه بدانید دقیقا روسیه با ایران در آن زمان چه کرد، همین بس که بدانید طرف روس به طور «یکجانبه» معامله با ایران را در این زمینه یعنی خرید اس ۳۰۰ که رقمی معادل ۸۰۰ میلیون دلار بود و هم چنین همه قراردادهای بعدی آن معادل ۴.۲ میلیارد دلار در زمینه همکاری نظامی فنی را لغو میکند.
در نتیجه این رفتار روسها وزارت دفاع ایران به دادگاه حکمیت بینالمللی ژنو شکایت برد که دادگاه رسیدگیکننده به پرونده شکایت ایران از روسیه به دلیل فسخ قرارداد یکطرفه سامانه موشکی اس-۳۰۰، روسیه را به پرداخت چهار میلیارد دلار محکوم کرد؛ پولی که البته هیچ وقت روسها پرداخت نکردند.
در نهایت نیز پس از گذشت حدود هشت سال از این قرارداد و چهار سال از فسخ آن، درحالیکه روسها از پرداخت جریمه محکومیت این قرارداد سر باز میزدند، تنش در مناسبات مسکو و غرب همزمان با اولین نشانههای بحران در اوکراین و مناقشه کریمه بالا میگیرد.
از سوی دیگر ایران و گروه ۱+۵ به توافق نهایی هستهای در سال ۹۴ دست مییابند.
در این شرایط ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری وقت روسیه، ناگهان با صدور حکمی ممنوعیت تحویل سامانههای موشکی پدافند هوایی اس-۳۰۰ به ایران را لغو کرد.
البته که روسها فوری اعلام میکنند که تحویل این سامانه به ایران نیازمند انعقاد قرارداد جدید است؛ قرارداد جدیدی که سابقه قرارداد قبلی ازجمله پرداخت جریمه چهار میلیارددلاری را هم به طور کامل از بین ببرد.
بعد از این قرارداد و در حالی که روسها در این ۹ سال که گذشته قرارداد سامانه اس ۴۰۰ را با عربستان بستهاند، سامانه اس ۳۰۰ بالاخره به ایران میرسد.
در واقع روسیه در اوج منازعات ایران و غرب به سرعت در سنگر غرب جا میگیرد، به راحتی زیر قراردادش میزند، جریمهای پرداخت نمیکند و البته ایران نیز برای گرفتن جریمه دستش به جایی بند نیست و از آن جالبتر، در این گیرو دار مدل بالاتر سامانه دفاعی ایران را به رقیب دیگر منطقهای ایران یعنی عربستان سعودی میفروشد.
حمله از جناح چپ و راست روسها به منافع ملی ایران
از موضوع قراردادهای اس ۳۰۰ و زمان طولانی اختلاف بر سر آن که بگذریم و باز نگاهی به عقب بیاندازیم با قراردادهای دیگری مواجه میشویم که یا رها شدهاند یا روسیه آن را یک طرفه ابطال کرده است.
به گزارش اقتصاد ۲۴، در دوره پس از امضای کریدور بینالمللی حمل و نقل شمال-جنوب بین «روسیه-ایران-هند» در سال ۲۰۰۰ مقرر شده بود که همه ساله مقادیر قابل توجهی کالا بین حوزه شمال غرب اروپا با گذر از خاک روسیه به ایران حمل و از طریق حمل دریایی با حوزه اقیانوس هند و خود هندوستان مبادله شود. با این وجود روسیه (همراه با هند) به بهانه تحریمهای ایران، آن هم در پرونده هستهای که روسیه و هند خود از امضاکنندگان قطعنامههای تحریمی سازمان ملل علیه ایران بودند، اقدامی در راهاندازی این کریدور انجام ندادند.
جالبتر این که در شرایطی که دو دهه روسیه هیچ توجهی به قرارداد خود با ایران نداشت تنها بعد از حمله نظامی روسیه به اوکراین و اشغال شرق این کشور و تجزیه بخشهای شرقی آن بود که روسیهای که از سوی غرب به شدت تحت تحریم قرار گرفته ناگهان در کریدور شمال-جنوب فعال شد و مبادلاتی را از این کریدور با کشورهای حوزه خیلج فارس و اقیانوس هند انجام داد؛ یعنی زمانی که خود به این کریدور نیازمند بود و نه به دلیل همراهی با ایران زیر فشار تحریمها!
به این موارد میتوان بسیاری از موارد دیگر را نیز اضافه کرد. این که مشخص نیست آیا روسیه تضمینی برای نگهداری و بهسازی و تعمیر اس ۳۰۰ها به ایران میدهد (مسالهای که پس از ضربات اخیر میان ایران و اسرائیل بسیار مطرح شده است) تا موضوع رقابت نفتی این کشور با ایران از جمله مواردی است که نشان از بدعهدی روسها با ایران داشت.
کما این که باید توجه داشت روسیه با صدور نفت به چین با بهایی ارزان و تخفیفهای زیاد، با ایران رقابت میکند و همچنین در حالی که امنترین بازار گاز جهان را خود در اروپا در دست داشت، به نوعی همواره مانع از صادرات گاز ایران به گرجستان از طریق خط لوله ایران ارمنستان میشد.
خنجر روسی از دالان زنگه زور بر پهلوی ایران
اما شاید یکی از مهمترین مواردی که باید اکنون از سوی روسها بار دیگر نگران آن بود مساله بازی دوگانه روسیه در دالان زنگه زور است؛ دالانی که وجود آن به طور کامل خلاف مصالح و منافع و امنیت ملی ایران است.
در همین حال به گزارش اقتصاد ۲۴، ولادیمیر پوتین، ۲۸ مرداد سال جاری نیز در سفری به باکو، با الهام علیاف، در باکو دیدار کرد و بعد از این دیدار رسانههای باکو خبر دادند که پوتین در این ملاقات، از تأسیس کریدور مورد مناقشه با ایران یعنی زنگزور استقبال کرده است. همان زمان نشریات باکو از موافقت پوتین با ساخت کریدور ریلی زنگزور که نخجوان را با عبور از خاک ارمنستان به خاک جمهوری آذربایجان و ترکیه متصل میکند، خبر دادند.
کریدوری که دستکم رهبر معظم انقلاب به صراحت و قاطعیت مخالفت خود را با راهاندازی و احداث آن اعلام کردهاند. رهبر انقلاب در مرداد سال جاری و در دیدار با نخست وزیر ارمنستان زمانی که برای مراسم تحلیف مسعود پزشکیان به ایران آمده بود بر مخالفت ایران با کریدور زنگزور تاکید و اظهار کردند: «جمهوری اسلامی ایران مسیر زنگزور را به ضرر ارمنستان میداند و همچنان بر این موضع خود ایستادگی دارد.»
بیشتر بخوانید: سخنگوی اتحادیه اروپا: اطلاعات موثقی مبنی بر ارسال تسلیحات ایرانی به روسیه دریافت کردهایم
به گزارش اقتصاد ۲۴، رهبر انقلاب مشابه همین موضع را نیز بار دیگر در دیدار با شخص پوتین ابراز کرده بودند. برای ایران دالان زنگه زور یعنی از دست رفتن یک کریدور مهم و برهم خوردن مرزهای شمال غرب کشور و تهران بارها گفته به آن تن نخواهد داد، اما در این مورد نیز روسیه نشان داد متحد مطمئنی برای ایران نیست.
برای اهمیت دالان زنگه زور باید به طور ویژه یادآوری کرد که در حال حاضر ما از دو مسیرِ ارمنستان و ترکیه با اروپا ارتباط زمینی داریم، با ایجاد این کریدور، ارتباط زمینی ما با اروپا به ترکیه منحصر خواهد شد. به زبان ساده منبعد ارتباط زمینی ما با ارمنستان مستلزم عبور از کریدور نخجوان و آذربایجان خواهد شد.
با توجه به روابط استراتژیک و عمیق آذربایجان و ترکیه، هر گاه با ترکیه روابطمان به هر دلیلی شکرآب شود، دو کشور مذکور بهراحتی ارتباط زمینی ما با اروپا را قطع میکنند. قطع درآمد فعلی ایران از ترانزیت کالا و مسافر نخجوان – آذربایجان، از بین رفتن مرز ما و ارمنستان، ایجاد یک راه زمینی و دریائی جدیدِ ارزانتر، کوتاهتر و مطمئنتر برای ترکیه به عنوان رقیب اقتصادی ما به قفقاز، روسیه، دریای خزر و آسیای میانه، فقط بخشی از تبعات ایجاد این کریدور است. این اقدام ۱۰۰ درصد در جهت تامین منافع، روسیه، ترکیه و باکو و ۱۰۰ درصد ضد منافع ایران است.
روسوفیلهای ایرانی در پی منافع ملی روسیه به جای ایران
در این میان با توجه به نفوذ تاریخی روسیه در قفقاز، بدون حمایت این کشور با باکو و ترکیه، امکان ایجاد آن وجود نخواهد داشت و به نظر میرسد روسیه اکنون با کارتهای متفاوتی در این زمین بازی میکند؛ کارتهایی که روسیه پوتین به خوبی میداند قرار نیست لزوما برای ایران به کار بیاید. روسیه به خوبی نشان داده ابدا نه منافع و نه امنیت همسایه جنوبی اش ابدا برایش اهمیتی ندارد و تنها منافع ملی کشور روسیه برای پوتین دارای ارزش است.
در معادلات سیاسی و منافع کشورها اتفاقا رفتار پوتین عجیب نیست؛ عجیب رفتار روسوفیلهای وطنی است که با دیدن همه بدعهدیهای روسیه همچنان اصرار به ادامه رابطه با هر قیمت و رقمی با روسیه دارند.
جالب اینجاست همین پوتین از بسیاری درباره بازگشت ترامپ خوشحالتر است، اما باز هم روسوفیلهای ایرانی حاضر نیستند دست از این عشق یکطرفه بیمارگونه خود به روسیه بردارند و منافع ملی کشور را در مناسبات جهانی باز تعریف کنند.
نوشتن معاهده و قرارداد و پیمان با هر کشوری در جهان به شرط حفط منافع ملی ارزشمند است، اما با یک سری شروط!
اکنون در برابر روسیه پوتینی ابزار ایران برای چانه زنی چیست؟ این قطع یکپارچه ارتباط با غرب جز آن که روسیه را به دست بالا در معادلات کشور تبدیل کرده چه فایدهای برای ایران دارد؟ کاش روسوفیلهای وطنی حالا به جای توجیه هر بدعهدی و خطای روسیه، نگاهی به مجموع عملکرد این همسایه بیاندازند و ببینند او منافع ملی خود را بر هر چیزی ارجح میکند و در مقابل این گروه اقتدارگرا منافع ملی را پیش پای ایدئولوژیهای خود سر میبرند و اینگونه در دامن روسیه میافتند، چنان که حالا از شعار نه غربی و نه شرقی آن چه مانده نه غربی و فقط شرقی از نوع روسی چینی است.