اقتصاد۲۴ ـ نرخ برابری ارز، یکی از مفاهیم کلیدی در اقتصاد بینالملل است که نقش مهمی در تعیین وضعیت اقتصادی کشورها ایفا میکند. این نرخ بیانگر ارزش یک واحد پول ملی در برابر پول کشور دیگر است و پایه اصلی برای تجارت، سرمایهگذاری، گردشگری و حتی سیاستگذاری اقتصادی محسوب میشود. نوسانات نرخ برابری پول میتواند تأثیرات گستردهای بر تورم، صادرات، واردات و رشد اقتصادی داشته باشد.
نرخ برابری ارز در سادهترین تعریف، نشان میدهد که برای خرید یک واحد از پول خارجی، چه مقدار از پول داخلی لازم است. برای مثال، اگر هر دلار آمریکا معادل ۶۰۰۰۰ تومان باشد، نرخ برابری میان دلار و ریال ۶۰۰۰۰ است. این نرخ در واقع نسبت ارزش پول دو کشور را منعکس میکند.
بیشتر بخوانید: تأثیر نرخ ارز بر تورم در کشورها چیست؟
نرخ برابری ممکن است به دو صورت اسمی و واقعی تعریف شود. نرخ اسمی همان عددی است که در بازار ارز دیده میشود، اما نرخ واقعی با در نظر گرفتن سطح تورم در دو کشور محاسبه میشود و ارزش واقعی قدرت خرید را نشان میدهد. به بیان دیگر، نرخ واقعی مشخص میکند که با یک واحد از پول داخلی، در مقایسه با گذشته، چه مقدار کالا و خدمات خارجی میتوان خرید.
در اقتصاد جهانی، نظامهای مختلفی برای تعیین نرخ برابری پول وجود دارد که هر کشور بسته به سیاستهای اقتصادی خود، یکی از آنها را انتخاب میکند.
در نظام نرخ ثابت، دولت یا بانک مرکزی نرخ ارز را در سطحی معین تثبیت میکند و برای حفظ آن، در بازار ارز مداخله میکند. بهعنوان مثال، عربستان سعودی سالهاست که ریال خود را به دلار آمریکا با نرخ ثابتی گره زده است. این نظام ثبات اقتصادی ایجاد میکند، اما در برابر بحرانهای خارجی انعطافپذیری کمی دارد.
در نظام نرخ شناور، ارزش پول کشور توسط عرضه و تقاضای بازار ارز تعیین میشود. کشورهایی مانند آمریکا و بریتانیا از این نظام استفاده میکنند. در این حالت، نرخ برابری ممکن است روزانه تغییر کند و سیاستهای اقتصادی دولت تأثیر مستقیم کمتری بر آن دارد.
در نظام شناور مدیریتشده، بانک مرکزی اجازه میدهد نرخ ارز تا حدودی بر اساس بازار تعیین شود، اما در مواقع بحرانی برای جلوگیری از نوسانات شدید مداخله میکند. این مدل، ترکیبی از دو نظام قبلی است و در بسیاری از کشورها از جمله ایران تا حدودی مشاهده میشود.
تغییرات نرخ برابری پول تحت تأثیر عوامل گوناگونی قرار دارد که برخی از آنها کوتاهمدت و برخی بلندمدت هستند.
از مهمترین این عوامل میتوان به تورم اشاره کرد. کشورهایی که نرخ تورم بالاتری دارند، معمولاً شاهد کاهش ارزش پول خود در برابر ارزهای دیگر هستند، زیرا قدرت خرید پول داخلی کاهش مییابد.
عامل دیگر، نرخ بهره است. افزایش نرخ بهره موجب جذب سرمایهگذاران خارجی و افزایش تقاضا برای پول ملی میشود و در نتیجه ارزش آن را بالا میبرد. در مقابل، کاهش نرخ بهره میتواند منجر به خروج سرمایه و افت ارزش پول شود.
همچنین تراز تجاری کشور تأثیر مستقیمی بر نرخ برابری دارد. اگر صادرات بیشتر از واردات باشد، تقاضا برای پول ملی افزایش یافته و ارزش آن تقویت میشود. در حالیکه کسری تجاری و وابستگی زیاد به واردات باعث کاهش ارزش پول میشود.
از دیگر عوامل مهم میتوان به شرایط سیاسی، بدهی خارجی، رشد اقتصادی، ذخایر ارزی و سیاستهای پولی بانک مرکزی اشاره کرد. حتی احساسات بازار و پیشبینیهای سرمایهگذاران نیز در کوتاهمدت میتواند باعث نوسان نرخ ارز شود.
نرخ برابری ارز تأثیر گستردهای بر بخشهای مختلف اقتصاد دارد. افزایش ارزش پول ملی یا همان تقویت ارز، میتواند واردات را ارزانتر کند و تورم را کاهش دهد، اما در مقابل باعث کاهش رقابتپذیری صادرات میشود، زیرا کالاهای داخلی برای خریداران خارجی گرانتر میشوند.
در مقابل، کاهش ارزش پول ملی باعث افزایش قیمت کالاهای وارداتی و بالا رفتن سطح عمومی قیمتها میشود، اما در عوض صادرات را تشویق میکند، زیرا کالاهای داخلی برای بازارهای خارجی ارزانتر تمام میشوند.
نرخ برابری همچنین بر سرمایهگذاری خارجی تأثیر میگذارد. سرمایهگذاران معمولاً به دنبال کشورهایی با ثبات ارزی و سیاستهای پیشبینیپذیر هستند. نوسانات زیاد در نرخ ارز، ریسک سرمایهگذاری را بالا میبرد و میتواند موجب خروج سرمایه شود.
بانکهای مرکزی معمولاً با استفاده از ابزارهای مختلفی سعی میکنند نرخ ارز را در محدودهای معقول نگه دارند. یکی از این ابزارها خرید و فروش ارز خارجی است؛ در شرایطی که ارزش پول ملی بیش از حد کاهش مییابد، بانک مرکزی با فروش ارزهای خارجی از ذخایر خود، عرضه را افزایش میدهد تا نرخ ارز را کنترل کند.
همچنین با تغییر نرخ بهره میتوان جریان سرمایه را هدایت کرد. افزایش نرخ بهره معمولاً باعث جذب سرمایه خارجی و تقویت پول ملی میشود.
در مواردی نیز دولتها برای مدیریت نرخ ارز، سیاستهای محدودکنندهای مانند کنترل خروج سرمایه یا محدودیت در خرید ارز اعمال میکنند.
در دنیای بههمپیوسته امروز، نرخ برابری ارز تنها به عوامل داخلی وابسته نیست. تصمیمات فدرال رزرو آمریکا، تغییر قیمت نفت، تحریمهای اقتصادی یا بحرانهای سیاسی بینالمللی میتوانند به سرعت ارزش پول کشورها را تغییر دهند. برای مثال، کاهش قیمت جهانی نفت معمولاً باعث تضعیف پول کشورهای صادرکننده نفت میشود.
به همین دلیل، سیاستگذاران اقتصادی باید دائماً تحولات جهانی را رصد کنند تا بتوانند اثرات نوسانات نرخ ارز را بر اقتصاد داخلی کاهش دهند.