اقتصاد۲۴- تعیینتکلیف خرسهای سیاه، ترکیب کمیتهیوز، تفرج در پارک ملی گلستان، صدور پروانه شکار برای قرقداران، رویه انتخاب مناطق چهارگانه، دخالت امنیتیها و حراستیها در ریزترین تصمیمات مرتبط با مدیریت حیاتوحش، دغدغههای حفاظت در زمانه جنگ موضوعاتی بودند که با «حمید ظهرابی»، معاون محیطزیست طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست، مطرح کردیم. ظهرابی در پاسخ از تغییر در رویه در انتخاب مناطق، تأثیر خشکسالی بر مسئله پروانهها، تشکیل کمیتههایی برای گونههای مختلف حیاتوحش، آغاز آزمایشهای ژنتیک برای خرسهای سیاه در اسارت، لزوم تغییر الگوی معیشت در فریدونکنار و پیگیری سامانه پدافند زیستی برای آسیب کمتر به مناطق چهارگانه گفت.
شما در ابتدای فعالیت خود از تشکیل مجموعهای از کمیتهها خبر دادید که نخستین آنها کمیته یوز بود و حتی فراخوانی نیز دراینباره منتشر شد. تکلیف این کمیتهها چه شد و به کجا رسید؟
تعدادی از این کمیتهها در حال حاضر فعال هستند و فعالیت میکنند. ما در این کمیتهها تلاش میکنیم فضایی را شکل دهیم که کارشناسان و متخصصان داخلی سازمان با دانشگاهیان، متخصصان بیرونی و سازمانهای مردمنهاد همافزایی داشته باشند. با این رویه امیدواریم موضوعات و مشکلات خاصی که در بخشهای مختلف، حوزههای گوناگون و درباره گونههای در خطر انقراض وجود دارد، حل شود. برخی از این کمیتهها تشکیل و فعال شدهاند. تعدادی از آنها هم با مشکلاتی مواجه شدهاند که کار را تا حدی سخت کرده است. اما در مجموع فعالیتها در جریان است. کمیته مربوط به موضوع یوز نیز جزو کمیتههای فعال است و فعالیت میکند. شاید به ترکیب ایدئالی که مدنظر و مورد علاقهمان نرسیده باشیم، اما فعالیت خود را ادامه میدهیم و کار متوقف نشده است.
کدام کمیتهها تشکیل شدهاند؟
کمیته مرتبط با یوز، میشمرغ، خرس، پرندگان شکاری فعال هستند. در کنار آنها چند کمیته دیگر داریم که موضوعات مختلفی را در بخشهای مختلف دنبال میکنند.
در دومین همایش پارکهای ملی و مناطق حفاظتشده که در شهرکرد برگزار شد، در سخنرانیتان عنوان کردید قصد دارید معیار انتخاب مناطق چهارگانه را از تمرکز پستانداران یا گوشتخواران خارج کنید. آیا بر مبنای شاخصهای جدید مناطق جدیدی معرفی شدهاند یا قرار است معرفی شوند؟
در شورایعالی گذشته هیچکدام از موارد ارتقای سطح را به شورا نبردیم و روی موارد خاص کار کردیم؛ برای مثال، گونه خاصی که باید حمایت شود، کریدورهای خاص یا رویشگاههای ویژهای که باید تحت مدیریت قرار گیرند. در حال حاضر، برای ارتقای سطح چند منطقه اقدام کردهایم و بهدنبال اخذ تأییدیه از وزارت صنعت و معدن و تجارت و وزارت جهادکشاورزی هستیم.
بیشتر بخوانید:آیا خشکشدن دریاچه ارومیه پدیده جدیدی است؟
در برخی عرصهها با مشکلاتی مواجهایم، اما با تعامل تلاش میکنیم آنها را برطرف کنیم. نمونه آنها چشمه قدمگاه است، چشمهای کوچک با حدود سه هزار و ۷۰۰ مترمربع مساحت که از ۹ گونه ماهی آن هفت گونه اندمیک هستند. بهعلاوه، در همین حوزه در حال انجام مطالعهای با جمعی از دانشگاهیان هستیم. اساتید و متخصصانی از سه دانشگاه مختلف گرد هم آمدهاند تا بتوانیم سازوکاری علمی برای انتخاب مناطق داشته باشیم و در کنار آن، مناطق حساس و ویژهای را که باید تحت حفاظت قرار بگیرند، شناسایی کنیم.
در همایش شهرکرد مطرح کردید که بهواسطه امکانات محدود سازمان حفاظت محیطزیست، شاید معرفی مناطق جدید تا حدی دشوار باشد و باید بیشتر بهسمت مشارکت مردم برویم که یکی از آنها قرقها به حساب میآیند. بااینحال، اکنون قرقداران تا حدودی ناراضی هستند؛ یا پروانه شکار صادر نمیشود و حتی اگر هم صادر شود، زمان مناسبی نیست. در این شرایط برخی از قرقداران حتی این گزاره را مطرح میکنند که ما میخواهیم مناطق را تحویل دهیم.
استفاده از کمک بخش خصوصی برای حفاظت از تنوعزیستی کشور، جزو اولویتهای ماست و همه تلاش خود را میکنیم تمامی ایرادهایی را که در حوزههای افزایش مشارکتپذیری وجود دارد، بهتدریج رفع کنیم. در مورد قرقداران نیز، موضوع صدور پروانه، همانطورکه میدانید، یکی از چالشهای اساسی است.
ما در سال آبی گذشته، سال سختی را پشت سر گذاشتیم و شرایط برای حیاتوحش دشوار بود؛ چه در قرقها، چه در مناطق تحتحفاظت و چه در مناطق آزاد. بنابراین، امسال با حساسیت بیشتری موضوعات مربوط به صدور پروانه را پیگیری میکنیم و امیدواریم به چارچوبی برسیم که بحث اقتصادیشدن حفاظت را در شرایط مناسب به نقطه بهینه نزدیک کند.
میدانم شرایط سخت است، اما اکثر افرادی که وارد حوزه حفاظت شدهاند، بیش از مسائل اقتصادی، عشق و علاقه خود به حیاتوحش و تنوعزیستی کشور را انگیزه حضورشان قرار دادهاند. ازاینرو، فکر نمیکنم موضوعی که مطرح کردید، آنقدر جدی باشد. ما اکنون در برخی مناطق تفاهمنامههایی تنظیم میکنیم که هیچگونه بهرهبرداری در آنها پیشبینی نشده و باوجوداین، متقاضیانی داریم. بنابراین، چندان نگران این موضوع نیستیم.
قرقداران عزیز باید ضمن تلاش برای حفاظت، شرایط محیطی و وضعیت اکوسیستمها را در شرایط بحرانی درک کنند. ممکن است در یک سال تعداد پروانه مناسبی بفروشند، در سال دیگر تعداد کمتر، در یک فصل زودتر و در برخی موارد دیرتر از زمان مورد تقاضایشان. بنابراین، انتظار همراهی آنها را داریم و معتقدیم کاری که از ابتدا با علاقه و عشق آغاز شده، طبیعتاً ادامه خواهد یافت.
مگر پروانهها براساس نتایج سرشماریها صادر نمیشود؟ نه اینکه شما سرشماری انجام میدهید و به قرقدار اعلام میکنید میتوانند چه درصد یا تعدادی پروانه شکار دریافت کند، فراتر از اینکه ترسالی یا خشکسالی باشد؟
جمعیت حیاتوحش در شرایطی که با محدودیتهای محیطی مواجه میشود، رشدی را که باید داشته باشد، ندارد.
یکی دیگر از موضوعات، بحث اکوتوریسم است. در پارک ملی گلستان اگر تفرجگاهها راه افتاده بود، میتوانست درآمدی به پارک اضافه و حتی حقوق همیاران را تأمین کند. شما بارها از اکوتوریسم صحبت کردهاید؛ چرا همچنان موضوع تفرجگاهها که حاضر و آماده است، در پارک ملی گلستان بینتیجه مانده؟
متأسفانه یکی از ایرادات سیستمهای دولتی، همین بروکراسی پیچیده و سخت مرتبط با موضوعات است. ما از بدو حضورمان، طرحهای تهیهشده را با همکاری مدیریت استان و همکارانمان در پارک بازنگری کردیم. در کنار آن، یکسری دستورالعملهایی وجود داشت که در رابطه با سرمایهگذاری بخشهای غیردولتی در موضوع حفاظت از تنوعزیستی و اداره تفرجگاهها ایراداتی به آنها وارد شده بود. بایست این دستورالعملها اصلاح و بازنگری میشد که فرایند بسیار طولانی و پیچیدهای داشت.
اینها همه یکییکی رفع شده است و موافقت بخشهای مختلف از جمله بخش حقوقی خود سازمان حفاظت محیطزیست را اخذ کردیم. منتها، چون نام تالابها را آورده بودیم، نیاز بود معاونت دریایی مجدداً تأییدیه بدهد. هر زمان خانم دکتر انصاری این دستورالعمل را ابلاغ کند، فرایند بهکارگیری این ظرفیت برای مشارکت بخش خصوصی، بهویژه جوامع بومی و محلی، در برنامههای طبیعتگردی مناطق دنبال میشود.
چند سال است دفتر حیاتوحش بحث مرکز بازپروری خرس سیاه را مطرح میکند. بااینحال، هنوز نمیدانیم مرکز بازپروری برای خرس سیاه بالاخره تشکیل میشود یا نه! متأسفانه بهنظر میرسد همه تمرکز روی یوز است و خرس سیاه در حاشیه قرار گرفته است.
اینطور نیست. همکاران ما در اجرای این پروژه تأخیر دارند؛ این موضوع محل گلایه خود من از عزیزان دفتر حیاتوحش بوده است. اما محل احداث این سایت، بر ساس مطالعهای که یکی از سازمانهای مردمنهاد در مشارکت با دفتر حیاتوحش انجام داده، انتخاب شده است. خوشبختانه طراحیهای اولیه نیز به انجام رسیده و قرار است این مرکز فعال شود.
بیشتر بخوانید:فیلم/ نمایی بی نظیر از چهره زمستانی قله سبلان
هفته گذشته در جلسه مفصلی که دراینباره داشتیم، به همکارانم اعلام کردم اگر تا چند روز آینده کار به نتیجه نرسد، ناچاریم حتی از محل منابع محدود دفتر حیاتوحش و تنوعزیستی، خودمان اجرای پروژه را آغاز کنیم و منتظر مشارکت بخشهای خارج از سازمان نمانیم. بااینحال، اگر متقاضی سرمایهگذاری و همکاری مشترک در زمینه بازپروری خرسهای سیاه و بازگرداندن آنها به طبیعت داشته باشیم، قطعاً از آن استقبال خواهیم کرد.
ضمناً دفتر ذخایر ژنتیکی و موزه تاریخ طبیعی سازمان، مطالعهای درباره وضعیت ژنتیکی این گونه آغاز کرده تا اطمینان حاصل شود خرسهای سیاه در اسارت موجود در کشور، بومی ایران هستند و از خارج یا زیرگونه دیگری قاچاق نشدهاند؛ نتایج این مطالعه نیز طی دو تا سه ماه آینده اعلام میشود.
با شروع فصل مهاجرت، بار دیگر بحث بازار فریدونکنار داغ میشود. برای مقابله با آن چه برنامهای دارید؟
ما از سال گذشته با همکاری ادارهکل محیطزیست مازندران، برای حل این مشکل پیگیریها و مراوداتی را انجام دادهایم و تلاش میکنیم تغییر معیشت اتفاق بیفتد و بهجای شکار، از ظرفیت طبیعتگردی این دامگاهها استفاده شود. یکیدو نفر از اهالی هم از آن استقبال کردهاند، ولی واقعاً کار آنگونهکه دلمان میخواست پیشرفتی نداشته است.
از سوی دیگر، دامگاههایی که گاهی بهعنوان اکوسیستم تالابی عمل و گونههای پرنده در آنها زندگی میکردند، یکییکی در حال تغییر کاربریاند و عملاً این تالابهای مصنوعی از دسترس خارج میشوند. برنامه ما حذف تورهای هوایی و کرس و سایر روشهایی که اکنون بهصورت غیرقانونی انجام میشود، در فریدونکنار است. در کنار آن، از معیشتهای مکملی مثل طبیعتگردی که باعث حفظ این تالابهای مصنوعی و تنوعزیستی میشود، حمایت میکنیم.
برخی کارشناسان این گلایه را مطرح میکنند که امنیتیها و حراستیها در تخصصیترین مسائل حفاظتی دخالت میکنند و این، کارها را با مشکل جدی مواجه کرده است. آیا میتوان برای این موضوع کاری کرد؟
مراجع امنیتی و نظارتی دغدغههای خودشان را دارند و اولویتهایی را مطرح و دنبال میکنند که گاهی با توقع متخصصان محیطزیست و کارشناسان همراستا نیست. با همه اینها، ما همه تلاش خود را انجام میدهیم تا تعامل بین دو سوی ماجرا برقرار شود؛ بهنحویکه هم متخصصان بتوانند فعالیتهای تخصصی خود را در زیستگاههایی که حساسیتهای ویژهای دارند، انجام دهند و هم این رفتوآمدها و اقدامات، تهدید امنیتی برای کشور ایجاد نکند.
اکنون جامعه در تبوتاب این است که آیا جنگ دوبارهای شروع میشود یا نه. با توجه به اینکه در جنگ دوازدهروزه، برخی از مناطق تحت مدیریت محیط زیست هستند؛ نظیر پارک ملی بمو، منطقه حفاظتشده سفیدکوه و مناطق اطراف تهران. چه برنامهای برای حفاظت بیشتر این مناطق دارید؟
ما در معاونت طبیعی، همراه و همراستا با خود سازمان، کمیتهای برای مدیریت بحران فعال کردهایم. همچنین، یکسری دستورالعمل برای بررسی وضعیت موجود، آمادگی برای شرایط بحرانی، مقابله با آن، بازسازی آثار تخریبی احتمالی و حتی برآورد خسارت تهیه شده است و جلسات بهطور مداوم تکرار میشود. بهعلاوه تلاش میکنیم بحثهای مربوط به پدافند زیستی را در مناطق تحت مدیریتمان دنبال کنیم. امیدوارم هرگز جنگی پیش نیاید، ولی بالاخره باید آمادگی وجود داشته باشد و هماهنگیها از قبل انجام شده باشد تا در شرایط بحرانی بتوان مسائل را مدیریت کرد.