تاریخ انتشار: ۱۶:۴۴ - ۰۴ دی ۱۴۰۴
اقتصاد۲۴ گزارش می‌دهد؛

دنیل کانمن کیست؟/ روانشناسی که نوبل اقتصاد گرفت

دانیل کانمان، متولد ۵ مارس ۱۹۳۴ میلادی و برنده نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۲ میلادی است. او به دلیل تلاش‌هایش در حوزه تصمیم‌گیری و اقتصاد رفتاری در جهان شناخته شده است.

اقتصاد۲۴ ـ دنیل کانمن، دانشمندی که با نگاه روان‌شناسانه به پیچ‌وخم‌های ذهن انسان، بنیان‌های اقتصاد کلاسیک را لرزاند، در هشتم فروردین ۱۴۰۳ در سن ۹۰ سالگی چشم از جهان فروبست. او که به عنوان یکی از تأثیرگذارترین متفکران قرن بیست و یکم شناخته می‌شد، در سال ۲۰۰۲ با دریافت جایزه نوبل اقتصاد، تاریخی جدید را در علم رقم زد؛ چرا که او نخستین روان‌شناسی بود که موفق به دریافت این جایزه معتبر شد. کانمن با همکاری رفیق و همکار دیرینه‌اش، آموس تورسکی، رشته‌ای را بنیان نهاد که امروز آن را با نام «اقتصاد رفتاری» می‌شناسیم؛ دانشی که به ما می‌گوید انسان‌ها آن‌گونه که اقتصاددانان سنتی تصور می‌کردند، موجوداتی کاملاً عقلایی نیستند.

کانمن از دالان‌های ریاضیات تا کشف اعماق روان انسان

کانمن که در ۵ مارس ۱۹۳۴ متولد شده بود، ابتدا مدرک کارشناسی خود را در رشته ریاضیات دریافت کرد، اما کشش درونی او به سمت درک پیچیدگی‌های رفتار انسان، او را به سمت روان‌شناسی سوق داد. او برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا به دانشگاه برکلی رفت و پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۹۶۱، اقامت در آمریکا را برگزید. مطالعات جدی او در زمینه تصمیم‌گیری و قضاوت از دهه ۱۹۶۰ آغاز شد، زمانی که او تلاش می‌کرد از منظری روان‌شناختی به فرآیند‌های اقتصادی بنگرد. اما نقطه عطف زندگی حرفه‌ای او در سال ۱۹۷۷ رقم خورد؛ زمانی که در مرکز مطالعات پیشرفته علوم رفتاری دانشگاه استنفورد، با ریچارد ثالر، اقتصاددان، آشنا شد. این تعاملات و گفت‌و‌گو‌ها باعث شد تفکرات اقتصادی کانمن عمق بیشتری پیدا کند و او به شکلی جدی‌تر وارد حوزه نظریه مصرف و تقاضا شود.

تئوری چشم‌انداز دنیل کانمن و ویرانی کاخ عقلانیت مطلق

بزرگترین ضربه‌ای که کانمن به پیکره اقتصاد کلاسیک وارد کرد، زیر سوال بردن فرض «عقلایی بودن» تصمیمات انسان بود. تا پیش از کار‌های او، اقتصاددانان بر این باور بودند که انسان‌ها بر اساس میزان مطلق سود و مطلوبیتی که به دست می‌آورند، تصمیم می‌گیرند. اما کانمن و تورسکی با معرفی «تئوری چشم‌انداز» نشان دادند که انتظارات و حال خوب ما بر اساس سطح مطلق ثروت تعیین نمی‌شود، بلکه انسان‌ها همه چیز را به صورت «نسبی» و نسبت به یک نقطه مرجع ارزیابی می‌کنند. این نقطه مرجع می‌تواند وضعیت گذشته فرد یا حتی وضعیت اطرافیان و دوستان او باشد. به عبارت دیگر، اگر پاداش پایان سال یک کارمند از انتظارات ذهنی او کمتر باشد، حتی اگر مبلغ قابل توجهی هم باشد، برای او مأیوس‌کننده خواهد بود، چون نقطه مرجع ذهنی او فراتر از آن رقم بوده است.


بیشتر بخوانید: آرتور پیگو کیست؟/ اقتصاددان زن ستیز و بنیانگذار مالیات پیگویی و اقتصاد رفاه


روان‌شناسی زیان‌گریزی و ترس از باخت

یکی از درخشان‌ترین مفاهیمی که کانمن به دنیای سرمایه‌گذاری و اقتصاد معرفی کرد، مفهوم «زیان‌گریزی» است. پژوهش‌های او نشان داد که درد از دست دادن ۱۰۰ دلار برای انسان‌ها، تقریباً دو برابر لذت به دست آوردن همان مقدار پول است. این یافته توضیح می‌دهد که چرا مردم برای فرار از ضرر، حاضرند ریسک‌های بسیار بزرگتری را بپذیرند تا زمانی که به دنبال کسب سود هستند. در واقع، ذهن ما به گونه‌ای طراحی شده است که نسبت به تهدید‌ها و فقدان‌ها بسیار حساس‌تر از فرصت‌ها و پاداش‌ها عمل می‌کند. این سوگیری‌های ذهنی باعث می‌شود که رفتار سرمایه‌گذاران در بازار‌های مالی اغلب از منطق ریاضی فاصله بگیرد و تحت تأثیر هیجانات و ترس‌های غریزی قرار بگیرد.

میان‌بر‌های ذهنی و خطا‌های تکرارپذیر قضاوت در دیدگاه‌های کانمن

کانمن به دلیل طرح پرسش‌های هوشمندانه و گاهی «نیش‌دار» شهرت داشت. او نشان داد که ذهن انسان برای ساده‌سازی جهان پیچیده، از «قواعد دم‌دستی» یا روش‌های «من‌درآوردی» استفاده می‌کند که اگرچه در بسیاری از مواقع کارآمد هستند، اما منجر به خطا‌های سیستماتیک می‌شوند. یکی از این خطاها، «سوگیری نمایندگی» است؛ برای مثال، وقتی ویژگی‌های خاصی از یک فرد را می‌شنویم، تمایل داریم او را در دسته‌بندی‌های کلیشه‌ای قرار دهیم، بدون اینکه به احتمالات آماری توجه کنیم. همچنین او در مقاله «باور به قانون اعداد کوچک» نشان داد که مردم چقدر به تجربه‌های بسیار محدود خود اعتماد می‌کنند و تمایل دارند نتایج یک نمونه کوچک را به کل جامعه تعمیم دهند. این همان خطایی است که باعث می‌شود ما پس از شنیدن یک یا دو تجربه موفق، تصور کنیم به یک دانش قطعی دست یافته‌ایم.

قدرت صورت‌بندی و تسخیر ذهن توسط گذشته

یکی دیگر از یافته‌های کلیدی کانمن که در مقاله «ارزیابی در شرایط عدم قطعیت» به آن اشاره شده، این است که انسان‌ها هنگام مواجهه با اطلاعات جدید، به سختی دیدگاه‌های خود را تغییر می‌دهند. در واقع، تغییرات ذهنی ما بیش از آنکه بر مبنای داده‌های جدید باشد، بر اساس باور‌های قبلی شکل می‌گیرد؛ گویی ذهن ما توسط گذشته‌مان تسخیر شده است. علاوه بر این، او مفهوم «صورت‌بندی» یا فریمینگ را مطرح کرد که نشان می‌دهد نحوه طرح یک مسئله چقدر بر تصمیم ما اثر می‌گذارد. به عنوان مثال، اگر یک روش درمانی را به گونه‌ای معرفی کنیم که روی تعداد نجات‌یافتگان تأکید داشته باشد، مردم واکنش متفاوتی نشان می‌دهند نسبت به زمانی که همان آمار را بر اساس تعداد مرگ‌ومیر بیان کنیم. این نشان می‌دهد که ذهن ما به جای تحلیل محتوای خالص، به شدت تحت تأثیر ویترین و بسته‌بندی اطلاعات قرار می‌گیرد.

نبرد میان دو سیستم فکری و پدیده نویز در نگاه کانمن

کتاب مشهور او، «تفکر کُند و سریع»، اندیشه‌های او را از محیط‌های دانشگاهی به دل جامعه برد. او در این اثر، ذهن انسان را به دو سیستم تقسیم می‌کند: سیستم اول که سریع، غریزی، احساسی و خودکار است و سیستم دوم که کُندتر، منطقی‌تر و نیازمند تمرکز عمیق است. بسیاری از اشتباهات ما زمانی رخ می‌دهند که سیستم اول بدون دخالت سیستم دوم، برای مسائل پیچیده تصمیم می‌گیرد. کانمن همچنین در سال ۲۰۲۱ با انتشار کتاب «نویز»، به بررسی خطا‌هایی پرداخت که در قضاوت‌های حرفه‌ای (از پزشکی و حقوق گرفته تا پیش‌بینی‌های اقتصادی) وجود دارد و باعث می‌شود نتایج کار از مسیر عقلانی منحرف شود. او معتقد بود این نویز‌ها مانند آلودگی‌هایی هستند که دقت قضاوت را از بین می‌برند.

انسانی که عاشق درک تفکر دیگران بود

کانمن فراتر از یک دانشمند، انسانی متواضع و به شدت کنجکاو بود. او در مراسم نوبل با فروتنی گفت که اگر مقاله‌اش به جای یک ژورنال معتبر در جای دیگری چاپ می‌شد، شاید هرگز نوبلی در کار نبود و اقتصاد رفتاری به این قدرت نمی‌رسید. کسانی که او را می‌شناختند، بر علاقه بی‌پایان او به درک نحوه فکر کردن دیگران تأکید داشتند؛ او حتی به شوخی می‌گفت که عاشق «غیبت کردن» است، اما نه به معنای عامیانه، بلکه به معنای کنجکاوی در مورد رفتار‌ها و انگیزه‌های انسان‌ها. او همیشه تأکید می‌کرد که پژوهش‌هایش صرفاً بررسی اشتباهات دیگران نیست، بلکه مطالعه خطا‌های ذهنی خودش است. کانمن تا آخرین لحظات زندگی به کار گروهی باور داشت و می‌گفت هرچه انجام داده، با مشارکت دیگران بوده است.

ارسال نظر