اقتصاد۲۴ ـ ورنون لوماکس اسمیت که در اول ژانویه سال ۱۹۲۷ در ویچیتا واقع در ایالت کانزاس متولد شد، یکی از تأثیرگذارترین اقتصاددانان معاصر آمریکایی و استاد کنونی اقتصاد و حقوق در دانشگاه چاپمن است. او پیش از حضور در دانشگاه چاپمن، در مراکز علمی معتبری همچون دانشگاه آریزونا، دانشگاه جورج میسون و دانشگاه آلاسکا آنکوریج به تدریس و پژوهش اشتغال داشته و به عنوان عضو هیئت مدیره مرکز مرکاتوس نیز فعالیت کرده است. اسمیت به همراه دنیل کانمن در سال ۲۰۰۲ میلادی موفق به دریافت جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد که این افتخار به پاس خدمات ارزنده او در زمینه اقتصاد رفتاری و بهویژه ایجاد آزمایشهای آزمایشگاهی به عنوان ابزاری در تحلیلهای تجربی اقتصادی به وی اعطا گردید. کارهای او به شکلی بنیادین به تثبیت این ایده کمک کرد که محیطهای آزمایشگاهی میتوانند برای مطالعه مکانیسمهای جایگزین بازار و تحلیل دقیق سیستمهای اقتصادی مورد استفاده قرار گیرند.
دوران کودکی ورنون اسمیت در سالهای سخت رکود بزرگ در یک مزرعه در کانزاس سپری شد که سرمایه خرید آن از محل پول بیمه عمر همسر اول مادرش پس از یک حادثه ریلی تأمین شده بود و همین تجربیات اولیه بر علایق و نگاه او به زندگی در آینده تأثیر گذاشت. اسمیت مسیر تحصیلی خود را با دریافت مدرک کارشناسی در رشته مهندسی برق از موسسه فناوری کالیفرنیا در سال ۱۹۴۹ آغاز کرد، اما سپس به سمت علوم انسانی و اقتصاد تغییر مسیر داد. او در سال ۱۹۵۲ مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه کانزاس دریافت نمود و سرانجام در سال ۱۹۵۵ موفق شد دکترای خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه هاروارد اخذ کند. رساله دکترای او با عنوان «پرسوجوی نظری و تجربی در مورد جایگزینی اقتصادی تجهیزات سرمایهای» تحت راهنمایی واسیلی لئونتیف تدوین شد که نشاندهنده علاقه اولیه او به ترکیب مباحث نظری با شواهد تجربی بود.
اولین جایگاه تدریس اسمیت در مدرسه مدیریت کرانرت در دانشگاه پردو بود که از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۷ در آنجا فعالیت کرد و جرقه اصلی اقتصاد تجربی در همین دوران در ذهن او زده شد. او در سال ۱۹۵۵ هنگام تدریس اصول اقتصاد، با این چالش مواجه شد که چگونه میتواند نظریه تعادل رقابتی را به شکلی ملموس به دانشجویان منتقل کند و به همین دلیل تصمیم گرفت در کلاس درس آزمایشهای بازاری طراحی کند تا دانشجویان تجربه مستقیم بازار را لمس کنند.
بیشتر بخوانید: دنیل کانمن کیست؟/ روانشناسی که نوبل اقتصاد گرفت
او در این آزمایشها پارامترهای مختلف نهادی را تغییر میداد تا بتواند رفتار شرکتکنندگان را در شرایط مختلف عرضه و تقاضا مشاهده کند. اسمیت بعدها با تشویق چارلز پلات، متدولوژی اقتصاد تجربی را در مقالات علمی خود رسمیت بخشید و در سال ۱۹۷۶ مقاله معروف «اقتصاد تجربی: نظریه ارزش القایی» را در مجله انجمن اقتصادی آمریکا منتشر کرد که اولین بیان دقیق از اصول آزمایشهای اقتصادی بود.
بخش قابل توجهی از تحقیقاتی که منجر به دریافت جایزه نوبل برای اسمیت شد، در دوران حضور او در دانشگاه آریزونا بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۲۰۰۱ انجام گرفت. در سال ۲۰۰۲، کمیته نوبل ورنون اسمیت را به همراه دنیل کانمن به عنوان برندگان جایزه علوم اقتصادی معرفی کرد و دلیل اصلی این انتخاب، استفاده از آزمایشهای آزمایشگاهی برای مطالعه مکانیسمهای مختلف بازار بود. اسمیت با الهام از طرحهای مکانیسم لئونید هورویچ، سیستمی را توسعه داد که شامل محیط اقتصادی، نهاد اقتصادی و نتیجه اقتصادی بود و نشان داد که چگونه تغییر در نهادها میتواند بر نتایج نهایی تأثیر بگذارد. تکنیک «ارزشهای القایی» که او توسعه داد، به اقتصاددانان اجازه داد تا با هزینهکرد کالاها و ارزشگذاری آنها برای خریداران و فروشندگان در محیط کنترلشده، یک مدل واقعی از بازار را بازسازی کنند.
ورنون اسمیت علاوه بر اقتصاد تجربی، به دلیل مشارکتهای علمیاش در تبیین مفهوم نظم خودجوش در حوزه اقتصاد شهرت فراوانی دارد. او نظم خودجوش را به عنوان ظهور ارگانیک ساختار و انسجام از دل بینظمی ظاهری تعریف میکند که در هر دو بافت اجتماعی و اقتصادی به وضوح دیده میشود. اسمیت حتی در دورههای آموزشی خود مانند «نظم خودجوش و قانون»، به بررسی این موضوع پرداخته است که چگونه هنجارهای اجتماعی و چارچوبهای قانونی از طریق تعاملات انسانی و به صورت تدریجی شکل میگیرند. او معتقد است که سیستمهای پیچیده اجتماعی نه بر اساس طراحی عمدی یک قدرت مرکزی، بلکه از طریق فرآیندهای خودسازماندهنده به وجود میآیند که این نگاه ریشه در تاثیرپذیری او از اندیشمندانی، چون فردریش هایک دارد.
در سالهای اخیر، تحقیقات ورنون اسمیت به حوزههای نوینتری مانند اقتصاد عصببنیاد گسترش یافته است که در آن تئوریهای اقتصادی با علوم اعصاب ادغام میشوند تا فرآیندهای تصمیمگیری در مغز بهتر درک شود. فعالیتهای او در این زمینه منجر به بینشهای جدیدی در مورد چگونگی تأثیر فعالیتهای مغزی بر تصمیمات اقتصادی شده و او را به یکی از پیشگامان استفاده از روشهای تجربی در آموزش اقتصاد تبدیل کرده است. در جنبه شخصی، اسمیت در سال ۲۰۰۵ به طور علنی اعلام کرد که بر اساس تشخیص خود، دارای ویژگیهای سندرم آسپرگر است و ویژگیهای شخصیتی خود را به این موضوع نسبت داد.
او همچنین در طول حرفه خود در موسسات معتبری همچون موسسه کاتو و بنیاد مستقل فعالیت داشته و جوایز افتخاری متعددی از دانشگاههای مختلف جهان دریافت کرده است. ورنون اسمیت نه تنها یک نظریهپرداز، بلکه یک مروج فعال روشهای علمی در اقتصاد است که همچنان به تألیف کتب و مقالات در زمینههایی مانند حبابهای مسکن و بحرانهای ترازنامه ادامه میدهد.