تاریخ انتشار: ۱۱:۱۳ - ۱۷ دی ۱۳۹۷
اقتصاد 24 گزارش می‌دهد؛

بانک مرکزی یا «پاناپتیکون»؟/ ساختمان آینه‌ای، حبس آماری را تصدیق می‌کند؟

ساختمان بانک مرکزی و ویژگی آینه‌ای بودن نمای آن، تداعی‌کننده ایده «پاناپتیکون» در زمان جرمی بنتام است. اما آیا این نهاد هم در حال تبدیل شدن به زندانی برای آمارهاست؟

اقتصاد24، سپیده اشرفی – یک برج بلند 20 طبقه در میانه‌های بلوار میرداماد. نمادی از نهاد تصمیم‌گیر حوزه پولی و مالی. ساختمان 74 متری بانک مرکزی سال‌هاست که اینجا قرار دارد؛ آنطور که اطلاعات اینترنتی نشان می‌دهد، از سال 1999 تاکنون، یعنی چیزی در حدود 20 سال و به اندازه طبقات این برج.

از بیرون ساختمان، تنها نمای کلی و تصویر ابرها و آبی آسمان قابل رویت است. نه دفاتر و کارمندان مشخص‌اند و نه نمایی از داخل ساختمانی که مهم‌ترین تصمیمات پولی و مالی در آن گرفته می‌شود. در اوج فعالیت کاری این نهاد، یعنی از ساعت 8 صبح تا 4 بعد از ظهر، بیشترین میزان انعکاس نور در نمای آینه‌ای آن به چشم می‌خورد؛ درست همان زمانی که تصمیمات کلان در حال نهایی شدن است.


ساختمان بانک مرکزی ایران

اگر کسی بخواهد داخل آن را ببیند، باید تا زمان غروب آفتاب صبر کند. زمانی که کار این نهاد تمام می‌شود، آفتاب هم غروب کرده و داخل ساختمان قابل رویت است؛ یک تصویر ساکت و آرام.

سال‌ها قبل بود که میشل فوکو نحوه ارتباط در دوران گذشته را برخلاف عصر حاضر، نزدیک دانسته بود. او گفته بود: «روزگار باستان، تمدن نمایش بود و در آن سعی می‌شد که بازرسی تعداد اندکی از چیزها، برای تعداد بسیاری از افراد امکان‌پذیر شود. معماری معبدها، تئاترها و سیرک‌ها پاسخی به این مسأله بود. در دوران مدرن، مسأله به شکلی معکوس مطرح شد: مشاهده‌پذیر کردن تعداد بسیاری از چیزها برای عده‌ای اندک یا حتی فقط برای یک نفر. جامعه ما، جامعه نمایش نیست بلکه جامعه مراقبت است. ما بر روی صندلی‌های آمفی‌تئاتر ننشسته‌ایم بلکه در ماشین «سراسربین» (یا همان پاناپتیکون) جای گرفته‌ایم و در محاصره‌ قدرت‌هایی هستیم که خودمان آن‌ها را تداوم می‌بخشیم چون خودمان چرخ‌دنده‌ای از این ماشین هستیم.»

درست چیزی که جرمی بنتام هم بر آن صحه گذاشت و ایده جنجالی خود در حوزه ساخت زندان‌های آن زمان را مطرح کرد. او از عنوان «پاناپتیکون» استفاده کرد، کلمه‌ای به معنای «سراسربین». آنچه که در آن زمان بنتام برای زندان‌ها مطرح کرده بود، ایجاد یک شیوه ارتباط یکسویه میان زندانبان و زندانیان بود. به شیوه‌ای که زندانبان می‌توانست بدون اطلاع زندانیان، در هر زمانی که بخواهد آنها را زیرنظر بگیرد. درست بر خلاف سال‌ها و دهه‌های قبل از آن که بیشتر پاتوق‌های مردم، در مکان‌هایی همچون کلوسئوم رم برگزار می‌شد که امکان برقراری یک ارتباط دو سویه وجود داشت.

زندانی به نام پاناپتیکون

اگر تمام آثار دوران بنتام هم از بین رفته باشد، دست‌کم همین یک «پاناپتیکون» به عنوان میراث این متفکر، باقی مانده. البته نه خود زندان بلکه آثار چنین تفکر و تصوری.

اینکه یک نهاد یا مرکز، نقش حاکم بر مردم را داشته باشد و تنها خودش بتواند مردم را ببیند، در ساختمان برخی نهادهای جهانی قابل رویت است. در ایران اما، مهم‌ترینش را باید ساختمان بانک مرکزی دانست. نهادی که قرار است مهم‌ترین تصمیمات مالی اقتصاد کشور را به دوش بکشد.

 


نمایی از پاناپتیکون یا زندان سراسربین

چند سال قبل هم در یک مقاله به همین مساله اشاره شده بود. نویسنده در آن مقاله نوشته بود که شکل ظاهری فعلی ساختمان بانک مرکزی تداعی‌کننده پاناپتیکون است. با همان ویژگی‌هایی که روزگاری برای این ساختمان گفته می‌شد. نگاه دقیق هم این مساله را تایید می‌کند. درست همانطور که در ابتدای این گزارش عنوان شد، به غیر از زمانی که کار بانک مرکزی به اتمام رسیده، در هیچ زمانی از روز نمی‌توان از بیرون به داخل ساختمان نظارت کرد. تنها چیزی که از ظاهر چنین ساختمان‌هایی برمی‌آید، نحوه ارتباط عمودی و از بالا به پایین است. به خصوص اگر قرار باشد ساختمان یک نهاد مهم پولی و بانکی را بررسی کنیم.

ساختمان‌های مسطح در اروپا

بانک مرکزی در آمریکا، اسپانیا و بلژیک به یک صورت است. یک ساختمان نسبتا مسطح که تنها از نظر افقی کشیده شده؛ شاید بتوان آن را تداعی‌گر نظریه هنجاری رسانه‌ها و نحوه ارتباط افقی دانست که نسبت به ارتباط عمودی، تعامل بیشتری را وارد می‌کند.


 ساختمان بانک مرکزی بلژیک

 


 ساختمان بانک مرکزی اسپانیا


 ساختمان بانک مرکزی آمریکا

هرچند که بانک مرکزی اتحادیه اروپا کمی متفاوت و شبیه به ساختمان بانک مرکزی ایران است. با این حال، اگر قرار باشد به شکل ظاهری ساختمان‌ها نگاه و آنها را مقایسه کنیم، در این صورت ساختمان‌های بانک مرکزی در بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکا، شبیه نهادهایی همچون کاخ سفید است، یعنی نحوه ارتباط عمودی (یا از بالا به پایین) در ساختمانشان مشخص نیست بلکه یک ساختمان نسبتا ساده به چشم می آیند.


 ساختمان بانک مرکزی اتحادیه اروپا

پیش از این اقتصاد24 در گزارشی، تعدد نهادهای ارائه آمار را آسیب‌شناسی کرده بود. در همان گزارش هم عنوان شد که بیشتر کشورهای اروپایی تنها یک نهاد برای ارائه آمار اقتصادی دارند. اما در کشوری مانند ایران، چند نهاد به صورت موازی تنها در یک حوزه یعنی اقتصاد کار می‌کنند. شاید بتوان در یک تشبیه، اینطور گفت که ساختمان بانک مرکزی در تلاش است یک سر و گردن از دیگر نهادها بالاتر بایستد. هرچند که این تشبیه با اطلاعیه اخیر بانک مرکزی قدری دور از ذهن به نظر می‌رسد. بانک مرکزی به تازگی اعلام کرده که به منظور هماهنگی بیشتر با مرکز آمار، از ارائه آمارهای تازه خودداری می‌کند.

برخی کارشناسان می‌گویند که این صحبت، تنها در واکنش به انتقادهایی است که به بانک مرکزی شده؛ انتقاد به تاخیر در اعلام نرخ‌های تازه تورم. اگر به کمی قبل‌ از آن نگاه کنیم، یک تاخیر دو ماهه در اعلام نرخ تورم می‌بینیم که به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران، مصداق «حبس آماری» است. این، درست همان نقطه‌ای است که زنجیره دلایل ساخت چنین ساختمانی به حلقه مفقوده آن می‌رسد: حبس آماری.

طبق این فرض که تمام آن بر پایه مشاهدات و البته نظریات افرادی همچون فوکو و بنتام است، باید گفت که قصد بانک مرکزی از تاخیر در اعلام آمار، هماهنگی با مرکز آمار نبوده است. برخی بر این گمانه تاکید می‌کنند که بانک مرکزی سال‌هاست که شیوه ارتباطی خود با مخاطبان و مردم را به صورت یک طرفه برگزیده است. شاهد این تصمیم هم، ساختمان این نهاد و شیوه اعلام آمار است، چرا که طبق گفته‌های فوکو، چنین ساختمانی بر شیوه حاکمیت این نهاد تاثیر بسیاری می‌گذارد. او معتقد است که چنین معماری به ظاهر ساده‌ای، سبب تغییری بنیادین در شیوه حکومت بر افراد و به انقیاد کشیدن آنها شد و جامعه انضباطی عصر حاضر را به‌وجود آورد. درست مانند کاری که در تهدید صادرکنندگان توسط بانک مرکزی در ماجرای ارز صادراتی پیش آمد.

تاخیر در آمار، مربوط به امروز و دیروز نیست. در زمان دولت احمدی‌نژاد نیز بارها صحبت از تاخیر اعلام میزان صادرات نفت شده بود. آن زمان بانک مرکزی در گزارش‌های مقطعی خود، این شاخص را اعلام می‌کرد؛ چیزی که به مرور از آمارهای بانک مرکزی رنگ باخت. درست مانند نرخ تورم که به نظر می‌رسد بانک مرکزی دیگر صحبتی از آن نخواهد کرد.
ارسال نظر