اقتصاد۲۴- سال ۲۰۱۳ کارمند واحد آموزش یکی از شرکتهای وارد کننده خودرویی بودم. طبق روال سازمان برای دریافت و انتقال آموزشها به یکی از کشورهای آسیای شرقی مسافرت میکردم. این آخرین باری بود که به پایتخت آن کشور سفر کردم.
در آخرین شام کاری با حضور مدیران ارشد کمپانی مادر من کنار دست مدیر گارانتی یکی از بزرگترین خودرو سازان جهان نشسته بودم و از بابت به خودم میبالیدم. سعی کردم سر صحبت را باز کنم که با استقبال وی روبرو شدم، از شدت هیجان در پوست خود نمیگنجیدم.
خودروییها خوب میدانند واحد گارانتی بعد از واحد فروش خودرو و قطعات بیشترین تراکنشات مالی را با کمپانیهای مادر دارد و برای نمایندگیها و سازمان شریان حیاتی درآمد زایی به حساب میآید از این حیث که نه تنها روی فروش قطعات میان نمایندگی و کمپانی مادر تاثیر گذار است که روی دریافت دستمزد نفر ساعت نیز از کمپانی مادر تاثیر گذار است.
در پایان شام آقای مدیر کل گارانتی کمپانی من را به کناری کشید و از نگرانی اش در خصوص مشتریان شان در ایران صحبت کرد. تحریمها جابجایی پول را بین شرکت ایرانی و کمپانی مادر تحت تاثیر قرار داده بود و ایشان به این نتیجه رسیده بود که لازم است تا مقداری از پولها به صورت چمدانی و از طریق سفارت خانه جابجا شود تا مشتریها از این حیث آسیب نبینند.
این روند ادامه داشت تا روزی که در یکی از همایشهایی که برای نمایندگان داخل ایران برگزار کرده بودیم یکی از مدیران ارشد سازمان به ما و همه حضار اعلام کرد که شرکت ما توسط "بنیاد صهیونیستی سوروس" مورد پایش قرار گرفته و نقل و انتقالات مالی با کمپانی مادر به کل تحت شعاع قرار گرفته است.
هرگز متوجه نشدم راه کار سازمان برای برون رفت از این مشکل به کجا ختم شد. اما تا روزی که در آن سازمان کار میکردم، ارایه خدمات به مشتریان ادامه داشت، روشهای جایگزین، کم کردن عمر گارنتی خودروهای وارداتی و از این دست اقدامات روشهایی بود که سازمان را زنده نگه داشت تا اینکه برجام امضا شد و قرار دادها با وجود تمام مشکلات آهسته آهسته به شکل گذشته خود بازگشت.
اکنون نیز در شرایط حساس کنونی بارها به مشکل عدم ارایه خدمات مناسب از سمت شرکتهای وارد کننده در خصوص شرکتهای وارد کننده مواجه شده ام. لازم است تا سیاستهای کلی دولتی به سمتی برود تا این رویه یک طرفه که ما نیازمند واردات از کمپانی مادر هستیم پایان یابد.
لازم است تا بخشی از تولید داخلی را ملزم کنیم تا در قبال واردات دسته کم بخشی از نیازهای قطعات مصرفی را در داخل تولید کنیم تا هزینههای واردات کاهش یافته و همینطور بتوانیم به سمت صادرات آنها نیز گام برداریم تا کمپانیهای مادر به دلیل احساس نیاز خودشان به تولیدات ایران نتوانند قرار دادها را به طور یکطرفه ابطلال نموده و حقوق مصرف کننده ایرانی را نادیده بگیرند.
بی ربط نیست از حدود ۳ میلیون خودرو وارد شده طی ده سال گذشته توسط شرکتهای وارد کننده خودرو اکثریت آنها با مشکل لاستیک تولید داخل مواجه هستند. کالایی که به راحتی و با تکنولوژیهای نسبتا روز دنیا در داخل تولید میشود، اما مصرف کننده ایرانی ناچار است تا از بازار لاستیک درجه چند تولید چین را تهیه کند. ضرورت مبارزه با قاچاق، الزام وارد کننده به تولید بخشی از نیازهای اساسی در داخل و الزام برخی تولید کننده به تمکین واردکنندگان از راه کارهایی است که در این بحران حساس کنونی میتواند راهگشای بسیار از مشکلات ملی و مصرفکنندگان داخل باشد در کنار این تولید ملی را نیز رونق خواهد بخشید.
در آخرین شام کاری با حضور مدیران ارشد کمپانی مادر من کنار دست مدیر گارانتی یکی از بزرگترین خودرو سازان جهان نشسته بودم و از بابت به خودم میبالیدم. سعی کردم سر صحبت را باز کنم که با استقبال وی روبرو شدم، از شدت هیجان در پوست خود نمیگنجیدم.
خودروییها خوب میدانند واحد گارانتی بعد از واحد فروش خودرو و قطعات بیشترین تراکنشات مالی را با کمپانیهای مادر دارد و برای نمایندگیها و سازمان شریان حیاتی درآمد زایی به حساب میآید از این حیث که نه تنها روی فروش قطعات میان نمایندگی و کمپانی مادر تاثیر گذار است که روی دریافت دستمزد نفر ساعت نیز از کمپانی مادر تاثیر گذار است.
در پایان شام آقای مدیر کل گارانتی کمپانی من را به کناری کشید و از نگرانی اش در خصوص مشتریان شان در ایران صحبت کرد. تحریمها جابجایی پول را بین شرکت ایرانی و کمپانی مادر تحت تاثیر قرار داده بود و ایشان به این نتیجه رسیده بود که لازم است تا مقداری از پولها به صورت چمدانی و از طریق سفارت خانه جابجا شود تا مشتریها از این حیث آسیب نبینند.
این روند ادامه داشت تا روزی که در یکی از همایشهایی که برای نمایندگان داخل ایران برگزار کرده بودیم یکی از مدیران ارشد سازمان به ما و همه حضار اعلام کرد که شرکت ما توسط "بنیاد صهیونیستی سوروس" مورد پایش قرار گرفته و نقل و انتقالات مالی با کمپانی مادر به کل تحت شعاع قرار گرفته است.
هرگز متوجه نشدم راه کار سازمان برای برون رفت از این مشکل به کجا ختم شد. اما تا روزی که در آن سازمان کار میکردم، ارایه خدمات به مشتریان ادامه داشت، روشهای جایگزین، کم کردن عمر گارنتی خودروهای وارداتی و از این دست اقدامات روشهایی بود که سازمان را زنده نگه داشت تا اینکه برجام امضا شد و قرار دادها با وجود تمام مشکلات آهسته آهسته به شکل گذشته خود بازگشت.
اکنون نیز در شرایط حساس کنونی بارها به مشکل عدم ارایه خدمات مناسب از سمت شرکتهای وارد کننده در خصوص شرکتهای وارد کننده مواجه شده ام. لازم است تا سیاستهای کلی دولتی به سمتی برود تا این رویه یک طرفه که ما نیازمند واردات از کمپانی مادر هستیم پایان یابد.
لازم است تا بخشی از تولید داخلی را ملزم کنیم تا در قبال واردات دسته کم بخشی از نیازهای قطعات مصرفی را در داخل تولید کنیم تا هزینههای واردات کاهش یافته و همینطور بتوانیم به سمت صادرات آنها نیز گام برداریم تا کمپانیهای مادر به دلیل احساس نیاز خودشان به تولیدات ایران نتوانند قرار دادها را به طور یکطرفه ابطلال نموده و حقوق مصرف کننده ایرانی را نادیده بگیرند.
بی ربط نیست از حدود ۳ میلیون خودرو وارد شده طی ده سال گذشته توسط شرکتهای وارد کننده خودرو اکثریت آنها با مشکل لاستیک تولید داخل مواجه هستند. کالایی که به راحتی و با تکنولوژیهای نسبتا روز دنیا در داخل تولید میشود، اما مصرف کننده ایرانی ناچار است تا از بازار لاستیک درجه چند تولید چین را تهیه کند. ضرورت مبارزه با قاچاق، الزام وارد کننده به تولید بخشی از نیازهای اساسی در داخل و الزام برخی تولید کننده به تمکین واردکنندگان از راه کارهایی است که در این بحران حساس کنونی میتواند راهگشای بسیار از مشکلات ملی و مصرفکنندگان داخل باشد در کنار این تولید ملی را نیز رونق خواهد بخشید.
منبع: خط بازار