اقتصاد۲۴ - به صورت نسبی بخش کشاورزی در قیاس با سایر بخشهای اقتصادی کمترین زیان را از بحران عالمگیر کرونا دیده است؛ این موضوعی است که تقریبا اکثر اقتصاددانهای راست، میانه و چپ بر سر آن اتفاق نظر دارند؛ این گذاره هرگز به آن معنی نیست که قرار است اقتصاد کشاورزی از پس لرزههای بیماری کرونا در، امان بماند و لطمه نبیند بلکه صحبت از مصونیت نسبی است که فعالان این بخش از آن برخوردارند؛ دلیل این امر اهتمام بیشتری است که جوامع جهان مدرن کنونی از خود نشان دادهاند تا اقتصاد بخش خدمات و صنعتی آنها حرفی برای گفتن داشته باشد و واضح است که هرچه بیشتر به موضوع خاصی اهمیت بدهی ممکن است احتمال آسیب دیدنش نیز افزایش یابد.
در جامعهای مثل ایران هم که بیش از ۵۰ درصد اقتصادش بر بخش خدمات متمرکز است؛ دور از انتظار نیست که وضعیت اقتصادی نیز در گذر از بحران شیوع کرونا چیزی دیگر باشد؛ برآوردها حاکی از آن است که توقف ناخواسته و اجباری عموم کسب و کارها در دو ماه گذشته چیزی نزدیک به روزانه دو هزار میلیارد تومان خسارت روی دست اقتصاد ایران گذاشته است و طبق پیش بینیها قرار است هزینه نهایی این بحران ۱۵ درصد از تولید ناخالص ملی را ببلعد؛ عقیم ماندن برنامههای دولت برای جایگزین کردن درآمدهای مالیاتی با پول نفت و صف ۶۰۰ هزار نفری بیکاران برای دریافت مقرری بیمه بیکاری تنها گوشههایی از آسیبی است که شیوع بیماری کرونا به اقتصاد ایران وارد کرده است.
با وجود آنکه عصر کشاورزی سالهاست به سرآمده است، اما فعالیتهای این بخش همچنان رابطه نزدیک و تنگاتنگ خود را با حیات بشر حفظ کرده است؛ محصولات کشاورزی هنوز به عنوان قوت روزانه مردم از اهمیت ویژهای برخوردارند و بدیهی است هرگونه کمبودی در چرخه تولید و توزیع این محصولات میتواند انبوهی از انسانها را در محدوده مرزی فقر غذایی جا به جا کند.
با این وجود سالهاست که در برنامه ریزیهای اقتصادی ایران بخش کشاورزی در عمل فراموش و به حال خود رها شده است و عمل کشیدن جُور آن به درآمدهای نفتی واگذار شده است، اما هنوز که هنوز است نمیتوان منکر نقش تعیین کننده کشاورزی باقیمانده در ایران در تعیین رژیم غذایی خانوارهای ایرانی شد؛ شاهد این مدعی نوسانی است که همیشه در بازار گسترده محصولات کشاورزی ایران وجود داشته است؛ زمانی این نوسان محدود به قیمت یک یا چند قلم میوه و سبزی بوده و در مواقع همزمان در چند حوزه وجود داشته و مثل دیگری دامن گیر محصولات پروتینی و لبنی نیز شده است.
وضعیت کشاورزی چه خواهد شد؟
مطلب پیشرو حاصل گفتگوی اقتصاد ۲۴ با مرتضی افقه، اقتصاددان و کارشناس حوزه کشاورزی برای بررسی اتفاقاتی است که ممکن است در این روزهای گذر از بحران کرونا برای بخش کشاورزی ایران و حوزههای مرتبط با آن بیافتد؛ وی که همواره از منتقدان جدی بی توجهی دولتهای قبل و بعد از انقلاب به اقتصاد بخش کشاروزی بوده است این بار با احتیاط میگوید در کشاورزی ایران جایی نیست که لطمه نخورده باشد؛ مجموعه تحولات اقتصادی ادوار گذشته ایران دست به دست هم داده اند تا کشاورزی سنتی و عقب نگه داشته شده ایران کمترین آسیب را از بحران کرونا ببیند.
بیشتر بخوانید: چرا کشاورزی ایران به این روز افتاده است؟
بیشتر بخوانید: چرا کشاورزی ایران به این روز افتاده است؟
این مدرس دانشگاه با تفاوت قائل شدن میان فعالیتهای کشاورزی با فعالیت جانبی توزیعی و تولیدی این محصولات به اقتصاد ۲۴ میگوید: دامنه فعالیتهای کشاورزی از باغداری تا زراعت و از پرورش دام، طیور و زنبورداری تا آبزیان متنوع است؛ عموم این فعالیتها در نقاطی متمرکز هستند که نیروی کار کمتر تمایل دارد تا به صورت ماندگار در آنجا حضور مستمر داشته باشد؛ برای همین کانونهای این فعالیتها به مانند کانون مشاغل خدماتی و صنعتی کمتر میتواند منشا آلودگی باشد و برای همین میتوان گفت که زیر ساختهای مربوط به کسب و کارهای این قسمت آنقدر از کرونا آسیب ندیده اند که کسب و کارهای خدماتی دیده اند و با حرکت به سمت عادی شدن میتوان سریع به مدار فعالیت سابق بازگردند.
از نظر افقه، اما اتفاقاتی که در بخش توزیع و تولید جانبی محصولات کشاورزی افتاده است شرایط متفاوتی دارد؛ مثلا در نتیجه اقدمات بازدارنده برای مهار کرونا فعالیتهای حمل و نقل به شدت محدود شدند و همین اتفاق کافی بود تا در نتیجه برهم خوردن عرضه و تقاضای یک محصول موجی از تقاضاهای کاذب شکل بگیرد و چه بسا در این میان منفعت طلبانی هم از فرصت پیش آمده استفاده کرده باشند و فلان میوه یا محصول کشاورزی را گرانتر از همیشه فروخته باشند.
وی در تشریح مقصود خود از مصون ماندن نسبی بازار محصولات کشاورزی از بحران کرونا میگوید: در کشاورزی سنتی و پیشرفت نکرده ایران عمده اقلام این بخش هنوز کالاهای ضروری خانوارها هستند، مثل میوه و سبزی، برنج و چای و... مصرفی بیشتر مردم هنوز از این محل تامین میشود. این اقلام چون از نظر علم اقتصاد کم کشش تلقی میشوند نه میتوانند از جانب مصرف کنندگان به کلی نادیده گرفته شوند و نه میتوانند از جانب عرضه کنندگان به قیمتی بیش از حد بالا فروخته شوند؛ واقعیت این است که در نهایت این اقلام تحت هر شرایطی در سبد مصرفی خانوارها حضور دارند؛ ممکن است کیفیت یا کمیتشان تغییر کند، اما مثل غالب محصولات خدماتی و صنعتی قابل حذف شدن و بدون جایگزین ماندن را ندارند؛ همین اتفاق کافی است تا این بخش اقتصاد در دوران پسا کرونا بازهم جایی برای عرضه شدن داشته باشد.
اما آیا میتوان در رویکردی خوشبینانه انتظار داشت تا اقتصاد کشاورزی ایران در دوران عبور از بحران کرونا بتواند بدون هیچ مشکلی به فعالیت خود ادامه دهد؟ افقه در پاسخ به این پرسش میگوید: در نهایت بخش کشاورزی ایران تافته جدا بافته از ساختار اقتصادی کنونی نیست؛ ممکن است در بحث محصولات کشت کردنی وابستگی کمتری به واردات داشته باشیم، اما دست کم در بحث پرورش دام و طیور محتاج واردات اقدام ضروری از خارج هستیم؛ اتفاق اخیر امحا جوجههای یک روزه شاید برای خیلیها از نظر عاطفی ناخوشایند باشد، اما واقعیتی جاری است که تنها به مدد وجود شبکههای مجازی علنی شد. یکی از دلایل این اتفاق میتواند تامین نشدن به موقع مواد اولیه پرورش دام و طیور از خارج باشد؛ البته ممکن است برای ایجاد تعادل میان عرضه و تقاضا در بازار نهایی پای سوء استفاده هم در میان باشد هرچه باشد مواقعی هستند که مرزهای اخلاقیات در اقتصاد به باریکتر از مو میرسند.
وی ادامه میدهد: میخواهم بگویم این وضعیت برای اقتصاد همیشه بحران زده ایران خبر خوبی نیست؛ یادمان باشد مشابه بلایی که کرونا اکنون بر سر اقتصاد جهانی آورده است خیلی قبلتر توسط تحریمهای مختلف بر سر اقتصاد ایران آمده است؛ در واقع اقتصاد ایران دیگر چیزی برای از دست دادن نداشت که بخواهد با آمدن کرونا از بین برود؛ البته این به معنی سختتر شدن شرایط کسب و کارهای موجود به خصوص بخش اقتصادی نیست.
خطر قحطی چقدر جدی است؟
در تاریخ ایران کم نیستند مواقعی که در نتیجه وقوع جنگ یا شیوع بیماری قحطی فراگیر سراسر ایران را دربر گرفته است؛ نمونه معاصر آن اخبار تلخ گرسنه ماندن بیشتر اهالی ایران در سالهای مصادف با دو جنگ جهانی است؛ اینکه تا چه حد مشابه چنین اتفاقی با شیوع بحران کرونا در ایران خواهد افتاد؟ پرسشی است که این کارشناس اقتصاد کشاورزی راجع به آن به اقتصاد ۲۴ میگوید: شرایط ارتباطی الان نسبت به آن سالها فرق کرده است؛ بر فرض اینکه موقعیت خطیری هم پیش بیاید به دلیل دستاوردهای حمل و نقلی و ارتباطی حالا تامین اقلام ضروری و توزیع آن در میان مردم دیگر به دشواری آن سالها نیست؛ اما مسئله نگران کننده توان ارزی دولت برای تهیه این اقلام است؛ قبلا هم گفتم اقتصاد ایران به شدت بوی نفت میدهد، هر کاری در جامعه امروز ایران بدون خرج کردن پولهای نفتی میسر نیست و وقتی قرار است فروش نفت تحریم شود نمیتوان مطمئن بود که دولت پول کافی برای خرید اقلام ضروری مثل مواد غذایی را دارد؟
وی صحبتهای خود را اینطور ادامه میدهد: اینکه دولتمردان ایران با افتخار میگویند قفسه فروشگاهها در ایران مانند فروشگاههای آمریکایی یا اروپایی خالی نشده اند به دلیل آن است که سیاستمداران ایرانی از چند سال پیش احتمال مواجهه شدن با مشکلات اقتصادی را میدادند و برای همین با اختصاص منابع ارزی موجود شروع به تجهیز انبارهای خود از اقلام اساسی کردند. شیوع کرونا باعث شد تا ایرانیان در مواجهه با این بحران عالمگیر کمتر شوکه شوند و دولت با وقفهای کوتاه اقدام به تامین اقلام ضروری مردم کرد؛ در واقع آنچه که امروز در قفسههای فروشگاههای ایرانی وجود دارد نتیجه پیش بینی مواجهه با بحران اقتصادی بود که قرار بود ریشه سیاسی داشته باشد؛ درمقابل خالی ماندن قفسههای در فروشگاههای آمریکایی و اروپایی نتیجه این بود که دولتها چنین بحرانی را احتمال نمیدادند و حالا کمی طول میکشد تا برای ایجاد تعادل در بازار مستقیما وارد عمل شده و اقدام به تامین اقلام ضروری مردم کنند.
البته در جهان امروز غیر از کشورهای اروپایی و آمریکایی که دغدغه اصلی مردمشان عرضه ناکافی و به موقع اقلام ضروری زندگی است، کشورهای دیگری هم هستند که بحران مواد غذایی در آنها زنگ خطر گرسنگی و قحطی را به صدا درآورده است که نمونه بارز آن موقعیت کشورهای آفریقایی است؛ مرتضی افقه در پاسخ به اینکه تفاوت این کشورها با شرایط کنونی ایران چیست؟ میگوید: اول آنکه آن کشورها درگیر مشکلاتی چون جنگ و نا امنی بودهاند و همین آنها را برای شیوع فقط و قحطی مستعدتر کرده است؛ ایران هنوز از پشتوانه درآمدهای نفتی برخوردار است و در اینجا از ناآرامیهای آنجا خبری نیست، اما نمیتوان منکر شد که شرایط وخیم اقتصادی کنونی عموم مردم باعث شده است تا اجناس عرضه شده در فروشگاهها به اندازه نیاز خانوارها خریداری شود؛ میخواهم بگویم طی دو دهه گذشته طبقه متوسط و رو به پایین ایران آنقدر قدرت خریدش را از دست داده است که نتواند همه محصولات عرضه شده را یکجا بخرد و برای همین هنوز در قفسههای فروشگاههای ایران اقلام مصرفی ضروری وجود دارد و هر خانوار ناچار است به وقتش از اندوخته پس انداز خود برای خرید مقدار ضروری استفاده کند.
وی در توجیه مقصود خود میگوید: در دو ماهی که از آمدن کرونا به ایران گذشت هرگز به صورت رسمی از قرنطینه شدن حرفی زده نشد؛ کسب و کارها محدود شدند، اما مانند شهرهای اروپا و آمریکا مردم خانه نشین نشدند و در نتیجه تامین اقلام ضروری تحت هر شرایطی جریان داشت، اما تنها چند روز مانده به عید بود که زمزمه احتمال قرنطینه شدن به صورت جدی مطرح شد و اگر خاطرتان باشد آن زمان همه خانوارها تمام تلاششان را کردند تا به صورت یکجا همه اقلام ضروری را تهیه کنند و در نتیجه برای تهیه عادیترین کالا مثل نان مصرفی صفهای طول و درازی تشکیل شد و خیلیها آن روزها بدون نان ماندند.
عاقبت چه میشود؟
اینکه در نهایت با بحران به وجود آمده چه تغییراتی ممکن است برای اقتصاد کشاورزی ایران بیفتد؟ پرسشی است که افقه در پاسخ به آن میگوید: کشاورزی ایران سالهاست که بازیگر اصلی اقتصاد نبوده است؛ این درحالی است که در صنعتیترین جوامع هم هنوز میزان تولید محصولات کشاورزی به همان اندازه دورههای قبل از صنعتی شدن بالاست، ولی در مقابل سهم آنها در تولید اقتصاد پایین آمده است؛ کشاورزی ایران سالهاست که از نظر میزان تولید و سهمش در اقتصادی روندی نزولی داشته است؛ وجه بارز این اتفاق استفاده از شیوههای مرسوم سنتی در اکثر زمینهای باقیماندهای است که هنوز برای فعالیتهای کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرند.
این کارشناس حوزه کشاورزی در پایان گفتگو با اقتصاد ۲۴ خاطرنشان میکند: بیشتر دانش آموختگان رشتههای کشاورزی یا به کار اداری و آموزشی مشغولند و یا در جایی غیر از رشته تخصصی خود فعالیت دارند؛ برای همین کشاورزی ایران برای مدرن شدن راه طولانی در پیش دارد و بعید است بگوییم با بحران کرونا این فرصت برای رشد این بخش فراهم شده است؛ فقط تنها چیزی که میتوان گفت این است که شاید این اتفاق این بار زنگ خطر را برای متولیان اقتصاد و کشاورزی ایران به صدا درآورد تا از فرصت موجود برای بازسازی این بخش و بازگرداندن آن به مدار اقتصاد استفاده کنند.