اقتصاد۲۴- حسن ایزدان، بازرس کانون کارگران بارنشسته تامین اجتماعی شهرستان تهران در پاسخ به گلایههایی که در همین چند روزه در پای مطالب منتشر شده در اقتصاد ۲۴ نوشته شده است، گفت: اگرچه نه همه این انتقادها اما برخی موارد مطرح شده تا حدودی صحت دارد.
این مقام صنفی کارگران بازنشسته میافزاید: به همصنفانم حق میدهم که از بابت سازوکار ناکارآمدی توزیع وام ضروری کارگران بازنشسته شاکی و معترض باشند، اما والله که کانونهای بازنشسته نفعی از این آشفتگی ندارند؛ مدیریت دولتی سازمان تامین اجتماعی اگر همانقدر که به اتوماسیون خدمات رفاهی بازنشستگان لشگری و کشوری اهمیت میداد به فکر کارگران بازنشسته بودند الان این بی نظمیها نبود.
وی میگوید: میان بازنشستگان تامین اجتماعی مثل رایجی هست که اینجا هم مصداق پیدا میکند؛ انگار فقط کشوریها و لشگریها نیمه حلال دولتند؛ رفتار دولت در قبال تامین اجتماعیها طوری است که انگار بویی از مشروعیت نبردهاند؛ این اتفاق هم در مورد بیمه شدگان شاغل و هم در مورد بیمه شدگان غیرشاغل صادق است. نمونه دم دست آن گرفتاری امسال کارگران برای افزایش دستمزدهای سالانه در شورای عالی کار و کشدار شدن پرونده افزایش مستمریهای سال ۹۹ بود.
ایزدان ادامه میدهد: تا حالا بارها گفتهایم که دولت فقط دوست دارد در مورد اقداماتی که برای بیمهشدگان شاغل و بازنشسته تامین اجتماعی انجام داده است پز بدهد؛ مثلا میگویند دولت همه مطالبات معوقه سازمان تامین اجتماعی را پرداخت کرده است؛ ارائه خدمات رفاهی به تامین اجتماعیها تا ۱۱ برابر همیشه افزایش یافته است و یا اینکه متناسب سازی بدون هیچ مشکلی شامل حال همه کارگران بازنشسته میشود. واقعیتش را اگر بخواهید باید بگویم که «هزار وعده خوبان یکی وفا نکرد» اگر پیگیریهای کانون عالی کارگران بازنشسته نبود معلوم نبود امسال افزایش مستمری و متناسب سازی مستمریها چه آخر و عاقبتی داشت؟
بازرس کانون کارگران بازنشسته شهرستان تهران میافزاید: هرچند باور این صحبتها از جانب کارگران بازنشسته سخت است، اما اینها را باید بگویم تا مدیون کسی نباشم؛ عموم کانونهای بازنشستگی مدتهاست که در بحث توزیع وامهای ضروری چوب دو سر طلا شدهاند؛ حداقل چند سال است که در مورد کشوریها این خدمات به صورت اینترنتی صورت میگیرد، اما نمیدانیم چه حکمتی است که سازمان تامین اجتماعی با این همه دبدبه و کبکبه برای توزیع وامهای ضروری به همان شیوه نام نویسی سنتی اکتفا میکند؟ حتی پایگاه اطلاعاتی منسجمی از دریافتکنندگان این وامها نداریم و همین باعث شده تا برخی تا چند نوبت از این وامها استفاده کنند.
وی میگوید: میانگین سنی اکثر بازنشستگان تامین اجتماعی بالا است و بیشترشان هم درآمدی در حد و اندازه حداقل مستمری دارند؛ در این شرایط وقتی پرداخت وام ضروری به مراحل پایانی خود میرسد بانکها از مستمری بگیران بالای ۷۲ سال توقع ارائه چک ضمانت را دارند، بیشتر بازنشستگان فاقد چنین توانایی هستند؛ از این وضعیت جز ناسزا شنیدن هیچ چیز دیگری نصیب تشکلهای بازنشستگی نمیشود. زبانمان مو درآورد که از بس این مطلب را به سازمان تامین اجتماعی گوشزد کردیم که این روش را اصلاح کنید؛ آبرویمان را از سر راه نیاوردهایم که چپ و راست از مراجعه کنندگان حرف بشنویم.
ایزدان ادامه میدهد: البته این نقد تا حدی هم وارد است که در برخی جاها توزیع امکاناتی نظیر نام نویسی وام ضروری حکم عمود خیمه را دارند و اگر مسئولیت این کار از تشکلها گرفته شود دیگر کمتر کسی حاضر است تا پای خود را به این محیطها میگذارد؛ البته واقعیت این است که در این شرایط بیماری، نامنویسی برای وام ضروری به شدت ریسک ابتلا به کرونا را بالا میبرد و کیست که نداند بازنشستگان در زمره گروههای در معرض خطر جدی ابتلا به این بیماری هستند.
وی که معتقد است اساسا اعتبارات در نظر گرفته شده برای وام ضروری سال ۹۹ هیچ سنخیتی با واقعیتهای روز ندارد؛ هزینههای زندگی بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته است در شرایطی که حداقل مستمری کارگران بازنشسته قرار است با همه تمهیدات دولتی کمتر از سه میلیون تومان باشد. قرار است در ماههای باقیمانده از سال ۹۹، ۴۰۰ هزار فقره وام پنج میلیون تومانی میان ۳.۵ میلیون بازنشسته توزیع شود؛ یعنی تقریبا از هر ۹ بازنشسته یک نفر شانس دریافت این وام را دارد، آن هم وامی که به هیچ وجه با چاله چولههای زندگی امروز جور نیست.
بازرس کانون کارگران بازنشسته شهرستان تهران ادامه میدهد: تازه اگر طبق مقررات این وام بر اساس سهمیه بندی میان کانونهای استانی تقس شود هیچ بعید نیست که در برخی استانها تصمیم بگیرند که با کاستن از بودجه مربوطه تعداد سهمیهها را افزایش دهند؛ فرض کنید در فلان نقطه از کشور که تعداد مستمری بگیران زیاد است اعتبارات وام ضروری در قالب وامهای ۲.۵ تا ۳.۵ میلیون تومانی توزیع شود و از این طریق به بازنشستگان بیشتری شانس برخورداری از این تسهیلات داده میشود؛ این اتفاق اگر بیفتاد که چندان هم بعید نیست سهم هر فقره وام کمتر از متوسط و حتی حداقل مستمری خواهد بود.